حجتالاسلام و المسلمین ابوالقاسم علیزاده، مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه حضرت محمد رسولالله (ص) تهران بزرگ و از دوستان و همرزمان نزدیک سردار قاسم سلیمانی، در گفتوگو با ایکنا درباره مؤلفههای اصلی مکتب سلیمانی به ویژه براساس یک نگاه قرآنی گفت: امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه 182 نهجالبلاغه از سرداران رشید و مظلوم و شهید سپاهش یاد میکند که خود این مسئله نشانه مظلومیت ایشان است و میفرماید: «أَيْنَ عَمَّارٌ وَ أَيْنَ ابْنُ التَّيِّهَانِ وَ أَيْنَ ذُو الشَّهَادَتَيْنِ؛ كجاست عمّار و كجاست پسر تيهان (مالك بن تيهان انصارى) و كجاست ذو الشّهادتين (خزيمة بن ثابت كه پيامبر شهادت او را دو شهادت دانست)». بعد راوی بیان میکند در آن لحظه که حضرت از یاران و سرداران شهیدش یاد میکردند، دلتنگی ایشان تبدیل به قطرات اشک جاری بر گونههایشان شد و بعد حضرت امیر آه جانسوزی میکشیدند که «أَوِّهِ عَلَى إِخْوَانِيَ؛ آه بر برادرانم». در واقع ایشان عمار را برادر خود یاد میکنند.
وی افزود: حضرت در ادامه 5 ویژگی برای عمار و عمارها بیان میفرمایند که اولین آن این است: «الَّذِينَ تَلَوُا الْقُرْآنَ فَأَحْكَمُوهُ؛ کسانی که قرآن را تلاوت میکردند و آن را به کار میبستند». به عبارتی اخلاق، روش، منش و سبک زندگی عمار برگرفته از قرآن بود چون قرآن کتاب زندگی است و سیره و سبک زندگی عمار ترجمان عینی قرآن بود؛ در واقع اینها حکم قرآن را بر همه تار و پود زندگی خود حاکم میکردند.
حجتالاسلام علیزاده اظهار کرد: من وقتی ویژگیهای عمار را در حوزه عمارشناسی در کنار عمارهای انقلاب اسلامی قرار میدهم به جرئت میگویم که به پشتوانه همین عمارهای امام علی(ع)، عمارهایی در عرصه زندگی پا گذاشتند که باید نقش و شخصیت آنها از عمار زمان امیرالمؤمنین بالاتر باشد، زیرا عمار دوره امام علی(ع) تجربه عمارهای دیگری را نداشتند و از این منظر جوانان دهه پنجم انقلاب اسلامی هم باید به مراتب از جوانان اول انقلاب بیشتر ایفای نقش کنند چون پشتوانههایی مانند حاج قاسم سلیمانی و رزمندگان دفاع مقدس و در مجموع تجربه 42 ساله انقلاب اسلامی را پشت سر خود دارند و تازهکار نیستند و این انتظار بجایی است که بهتر از سردار سلیمانی عمل کنند.
مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه حضرت محمد رسول الله(ص) تهران بزرگ بیان کرد: رهبر معظم انقلاب به عنوان یک دیدهبان تیزبین که اوضاع را رصد میکنند و متناسب با همین رصدها و اقتضائات زمان راهبردهایی پیش روی ما قرار میدهند، هشدارهایی میدهند و تدابیری ارائه میکنند و مدتی است مسئله «جهاد تبیین» را مطرح میکنند تا جلوی تحریف انقلاب اسلامی گرفته شود و نسل امروز و نسلهای آینده با همین پشتوانهها پیش بروند و چهرههایی مانند شهید حاج قاسم سلیمانی تحریف نشده و جای جلاد و شهید عوض نشود، زیرا جای جلاد و شهید زمانی عوض میشود که تبیین درستی انجام نگیرد. در واقع وقتی میتوان از این پشتوانههای پرافتخار خیلی خوب استفاده کرد که فرصتی در اختیار دشمن قرار نگیرد.
وی ادامه داد: با سکوت ما دشمن از این وضع سوء استفاده میکند و با وجود این فضای مجازی رها، القای شبهه میکند و جنگ ادراکی راه میاندازد و باعث میشود جوانان ما به راحتی غافل شوند و اسطورههای خود را فراموش کنند. باید در این صحنه ابتکار عمل را به دست بگیریم و اجازه ندهیم دشمن اصلاً نفس بکشد و ما این جوهره و منطق را داریم.
حجتالاسلام علیزاده با بیان اینکه حاج قاسمی اگر حاج قاسم سلیمانی شد به خاطر برخورداری از منطق قرآنی بود، گفت: من نمیدانم حاج قاسم حافظ کل قرآن یا حافظ بخشهای عظیمی از قرآن بود یا نبود اما آیات شریفه زیادی از قرآن را در سینه خود داشت و خودش میگفت همه این آیات را در همین مسیرهایی که طی میکنم حفظ کردهام. بنابراین پشتوانه اصلی حاج قاسم قرآن بود؛ او با قرآن انس زیادی داشت و با قرآن با خدا ارتباط برقرار میکرد و فهم دقیقی از قرآن داشت و لذا در حوزه جهاد، شهادت و همه ابعاد زندگی قرآنی ظاهر میشد.
وی بیان کرد: من دو حاج قاسم سراغ دارم که عشق من هستند؛ یکی حاج قاسم میرحسینی، یل سیستان، که قائم مقام لشکر ثارالله کرمان به فرماندهی حاج قاسم سلیمانی بود و دیگری خود حاج قاسم سلیمانی. حاج قاسم سلیمانی بسیار به حاج قاسم میرحسینی عشق میورزید تا جایی که در مسیر سالن ورودی محل کار حاج قاسم سلیمانی تا اتاق کارش در سپاه قدس که عکسهای زیادی وجود داشت، یک تصویر شهید را قاب گرفته بود که جلوی در ورودی اتاقش بود که آن هم تصویر شهید حاج قاسم میرحسینی بود و هر وقت حاج قاسم میخواست وارد اتاقش شود اول از این تصویر یک الهام میگرفت، دستی بر آن میکشید و ارتباطی برقرار میکرد و سپس وارد اتاق کارش میشد.
حجتالاسلام علیزاده یادآور شد: الحمدلله من هر دو حاج قاسم را در جبهه و جنگ در جنوب و غرب کشور و در لشکر ثارالله درک کردم و هر دو را قرآنی یافتم. حاج قاسم میرحسینی به عنوان یک جوان 21 یا 22 ساله وقتی میخواست سخنرانی کند نیمی از سخنانش آیات قرآن بود که من به عنوان یک طلبه در میماندم که او کی فرصت کرده این آیات را حفظ کند و به استناد آیات قرآن صحبت میکرد و حاج قاسم سلیمانی نیز دقیقا همینطور بود و این یکی از مهمترین ویژگیهای این مرد بزرگ بود و همین هم باعث شد عظمت پیدا کند.
حجتالاسلام علیزاده درباره علاقهمندی همه اقشار مردم به ایشان و به ویژه تلاش همه جریانهای سیاسی کشور برای نشان دادن اتصال خودشان با حاج قاسم گفت: من نمیخواهم شعار بدهم. من با حاج قاسم در جنگ و جبهه مأنوس شدم و بعد هم سالها مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه ثارالله کرمان بودم. در حد فهم خودم باید بگویم حاج قاسم شخصیتی بود که عشق به خدا در عمق جانش رفته بود و سر تا پا ایمان بود و فقط خدا را میشناخت و با خدا معامله میکرد و لذا در حوزه سیاسی هرگز سیاستزده و سیاستباز و گرفتار دنیاطلبی و جاهطلبی نشد. کسانی گرفتار جاهطلبی و زد و بندهای سیاسی میشوند که نوع نگاهشان قرآنی و الهی نباشد. کسی که با خدا میبندد فقط از خدا میترسد و تنها خود را وامدار و بدهکار خداوند میداند. به همین دلیل حاج قاسم در حوزه سیاسی با همان جوهره زلال توحیدی وارد عمل میشد و تبلور سیاست دینی بود و به همین دلیل همه او را دوست دارند.
وی اظهار کرد: بر همین اساس حاج قاسم در مقام مواجهه با دیگران با نگاه اصلاح و هدایت وارد میشد و این همان فلسفه دین و قرآن است و با حب و بغض سیاسی و شخصی رفتار نمیکرد. ایشان یک فرد مخلص بود که به هیچ وجه اهل ملاحظه نبود و لذا لهجه و بیان صریحی داشت.
مسئول نمایندگی ولی فقیه در سپاه حضرت محمد رسولالله(ص) تهران بزرگ ابراز کرد: وقتی حجتالاسلام و المسلمین روحانی در دور دوم مجددا برای ریاست جمهوری انتخاب شد چند نفر از سرداران و فرماندهان سپاه به دیدار ایشان رفتند که برخی رسانهها از آن تعبیر به خط و نشان کشیدن برای رئیسجمهور کردند در حالی که اینگونه نبود. تنها کسی که در آن جلسه راحت و صریح با رئیسجمهور صحبت کرد حاج قاسم سلیمانی بود زیرا وامدار جریانهای سیاسی نبود و دلش برای اصل انقلاب میسوخت و خود را در مسیر توحیدی انقلاب تعریف کرده بود. چنین مرد الهی که با خدا میبندد طبیعی است که خدا به او نصرت میدهد و او را به آرزوهایش میرساند و در نهایت حاج قاسم هم آرزویش رسید.
حجتالاسلام علیزاده در ادامه به بیان یک خاطره از حاج قاسم سلیمانی پرداخت و گفت: حاج قاسم سلیمانی تمام امورات کاری، مأموریتی و زندگی خود را با «نماز» تنظیم میکرد. من این را قبلاً در سیره شهید صیاد شیرازی هم دیده بودم و حاج قاسم هم یکی از این افراد است؛ یعنی بسیار مقید بود که صدای اذان هر جا به گوشش میرسد نماز را اقامه کند و حتی در کاخ کرملین که در آنجا اندیشههای کمونیستی و الحادی علیه دین ساخته و پرداخته میشد، وقتی موقع نماز شد صدای خود را برای خواندن اذان و اقامه بلند کرد و در همان جا مشغول به خواندن نماز شد و همین مرد وقتی هم در بیابانها و مسیرهای مأموریتی بود زمانی که صدای اذان را میشنید بر روی خاک نماز خود را اقامه میکرد.
وی در پایان اظهار کرد: این نکته ظریفی است که انسان نماز، قرآن و ارتباط با خدا را ملاک و معیار تنظیم همه امور قرار دهد و تحت هیچ شرایطی از خدا غافل نشود. ایشان همچنین عاشق و دلداده حضرت زهرا(س) بود و خانه خود را به فاطمیه تبدیل کرده بود و خودش خادمی میکرد. درود خداوند بر او باد و امیدوارم ما هم رهروی راه او باشیم.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام