علی سلامی، استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه تهران در گفتوگو با ایکنا با بیان اینکه در دو سال گذشته نشر گویا اصلیترین ناشر آثار او بوده است؟ تصریح کرد: آخرین کارم که توسط این نشر به بازار عرضه شده، «داستایفسکی عاشق» نام دارد که در قالب یک داستان زندگی این نویسنده شهیر روسی روایت میشود.
وی افزود: وضعیت نشر در کشورمان متاسفانه احوال خوشی ندارد ولی در چنین وضعیتی نیز آثاری که از کیفیت خوبی بهره بردهاند فروش خود را دارند. این امر نشان میدهد خواننده از کارهایی که کیفیت خوب دارند استقبال میکند. در همین راستا برخی از کتابها به واسطه کیفیتشان در طول سال، شش یا هفت بار تجدیدچاپ میشوند.
این مترجم افزود: بابت گرانی کاغذ ناراحت هستم. گرانی پیش آمده باعث شده تا هر اثری روانه چاپ نشود و تنها کارهایی فرصت نشر را پیدا کنند که از کیفیت خوبی سود بردهاند. در ضمن گرانی کتاب باعث میشود خواننده نیز در انتخابهایش بیشتر دقیق شود، چون ممکن است گاهی اوقات از یک کتاب چند ترجمه وجود داشته باشد، برای همین خواننده ترجیح میدهد بهترین کیفیت را خریداری کند.
سلامی تاکید کرد: گرانی صنعت چاپ همچنین سبب شده تا ناشرها به لحاظ کاغذ یا نوع فونت نوشتاری بهترین کیفیت را انتخاب کنند، چون میدانند اگر کارشان نتواند کیفیت مطلوب را داشته باشد مورد پسند مردم قرار نخواهد گرفت البته باز هم میگویم این موضوع بهانهای برای گران بودن کاغذ نیست ولی خواستم به معدود نکات مثبت هم اشاره داشته باشم.
وی درباره ترجمه اخیر خود نیز گفت: نویسنده کتاب الکس کریستی نام دارد. «داستایفسکی عاشق» بخشهایی از زندگی این نویسنده شهیر را مدنظر قرار داده است. در رمانهایی خود داستایفسکی نیز به نوعی زندگیش مد نظر قرار گرفته است. برای مثال وقتی «ابله» یا «جنایت و مکافات» را میخوانید به نوعی بخشهایی از زندگی نویسنده را مشاهده میکنید. در این کتاب ما رویکردی جدید را شاهد هستیم. یعنی نویسنده اتفاقی از زندگی داستایفسکی را انتخاب کرده، سپس برای آن شرح حالی مینویسند. این موضوع اتفاق رویکردی زیباست که نشان از ذهنیت فوقالعاده نویسنده دارد.
سلامی تاکید کرد: آن چیزی که باعث شده «داستایفسکی عاشق» این کتاب قابل استناد باشد تنها به کیفیت نگارش نویسنده یا مترجم مربوط نمیشود، بلکه کدهایی که نویسنده به خواننده میدهد باعث شده تا این کار یک اثر قابل اعتنا باشد.
وی درباره ارجاعات دینی کتاب نیز چنین توضیح داد: داستایفسکی در ابتدا ملحد بود و تا پای چوبهدار نیز رفت ولی قبل از اعدام لحظاتی بر وی گذشت که او را متحول کرد. در ادامه به وی حکم بخشش خورد و او تبدیل به یک مسیحی معتقد شد، بنابراین در تمام کارهایی او میتوان گرایشات دینی را به خوبی مشاهده کرد. در این کتاب نیز چون داستایفسکی این فردی دینمدار بود مسلماً توجهات مذهبی در کار وجود دارد.
سلامی متذکر شد: در «جنایت و مکافات» موضوع اصلی اثر گناه است. نویسنده در این کتاب به خواننده میگوید اگر اشتباهی در دنیا مرتکب شوید جوابش را هم در قیامت دریافت خواهید کرد هم در این دنیا نتیجه گناه خود را خواهید دید. این موضوع در تمامی ادیان الهی نیز آمده است، پس از این جهت «جنایت و مکافات» را میتوان یکی از شاهکارهایی بزرگ دینی ادبیات جهان است. در کتاب دیگری از داستایفسکی که «آزردگان و خوارشدگان» نام دارد فردی گناهکار و بیگناه وجود دارد که بحث تقابل آنها اتفاق خوبی را در قصه رقم میزند. در بخشی از داستان فرد بیگناه به گناهکار میگوید، اگر تو این کار نیک را که میگویم انجام دهی در روز قیامت شفاعت تو را از خدا خواهم کرد. این امر نشاندهنده اوج دینمداری داستایفسکی است.
این مترجم تاکید کرد: شاید بیراه نباشد اگر ادعا کنم بخشی از موفقیت کتابهای داستایفسکی وامدار گرایشات دینی است که نویسنده در کارش دارد. در کتابهای او مردم ارزشهایی را میبینند که هم با اخلاق پیوند خورده هم اینکه گرایشات دینی را میتوان در آن به خوبی مشاهده کرد. این اتفاق به ویژه برای خوانندگان آثار دینی، جذاب است.
انتهای پیام