حجتالاسلام والمسلمین محمد ادریسی یادداشتی درباره تناقضهای رفتاری مسلمانان نوشته و در اختیار ایکنا قرار داده است که میخوانید:
سوار شدن بر تناقضها کار هر روز برخی از مردم شده است؛ به این گزارهها بنگرید: مهربان بیرحم، صادق بلوفزن، سخنور ساکت، جشن آرام، کشتار انسانی، غم و اندوه شاد، تجربه نظری، سقوط صعودی بورس و سهل و ممتنع، احمق زیرک، حماقت هوشمندانه؛ اینها و موارد بسیار دیگر تناقضهایی هستند که شما گاهی آنها را مشاهده کردهاید.
حال بگذارید مروری به زندگی سیاسی و اجتماعی دور و بر خود داشته باشیم؛ مثلاً در جامعه دیدهاید که در مسائل اجتماعی برخی نگران حریم خصوصی هستند اما در فضای مجازی خصوصیترین فیلمها و عکسهای شخصی خود و دیگران را منتشر میکنند، آیا این تناقض نیست؟ یا اینکه در سیاست، سیاستمداری به دنبال تحریم کشور خود است یا در مسائل زیست محیطی، میبینیم یک فعال محیط زیستی که خودروی او معاینه فنی ندارد و دودزاست دنبال حفظ محیط زیست است یا در مسائل مذهبی میبینیم که شخصی مذهبی ولی مخالف حجاب است.
در مسائل تربیتی میبینیم که پدر از فرزند خود میخواهد که فحش ندهد و دروغ نگوید، اما خودش بسیار دروغگو و فحاش است و یا اینکه برادر غیرتی که مراقب خواهر خویش است اما دنبال ناموس مردم هم میرود. اندیشمندان تناقض را نشانه کذب ادعا و عدم صداقت مدعی دانستهاند، انسانها به روند تناقض بین رفتار و اعتقاد بسیار حساس هستند به همین دلیل میتوانیم تناقضهایی را که در زندگی ما بین باورها و رفتار ما اتفاق میافتد تشخیص دهیم.
آیا ما شجاعت پذیرش تناقضهای خود را داریم، یا اینکه مغرور میمانیم و مدعی هستیم که هیچ تناقضی در روح ما و جامعه ما نیست؟ دلایل این تناقضها چیست؟ و چه چیزی ما را برای انجام و گفتن آن ترغیب میکند؟ آیا این یک پدیده مثبت است یا منفی؟ قطعاً تناقضها منفی است، مثلا در متون دینی گفته شده، پوشیدگان لخت یا کاسیات عاریات، تناقضی بوده که در روایات مرتبط با آخرالزمان زیاد دیده میشود و ذهن بسیاری از اندیشمندان را درگیر خود کرده است و بسیاری نمیتوانستند آن را تفسیر کنند.
تناقضها از غریزه ناشی میشوند و چه بخواهیم و چه نخواهیم ما انسانها زیر بار تناقض هستیم. اما چه کسی بیتناقض است؟ آن کس که هیچگونه تناقضی ندارد معصوم(ع) است، ولی ما انسانهای غیرمعصوم میتوانیم خود را از نو بسازیم و تفکر و رفتار و دیدگاههای خود را تغییر دهیم تا دچار تضعیف اراده و خودنمایی و ریاکاری نشویم، زیرا سبب بروز بیماریهای روانی و افسردگی و جداییها در زندگی روزمره میشود و علائم فیزیکی هم دارد. بدین ترتیب تناقضها در افراد ناشی از سه خصلت است؛ ریاکاری، خودنمایی و ضعف اراده. حال راه حل رفع تناقضها تغییر دیدگاه، آموختن، درست فکر کردن و تغییر رفتار است.
اصل عدم تناقض، قرآنی است؛ در قرآن کریم به تناقض و نقض و لزوم اجتناب از آن اشاره شده است، خداوند متعال در آیه شریفه 92 سوره نحل میفرماید: «وَلاَ تَکونُواْ کالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنکاثًا»؛ و شما مانند آن زن بیخرد مولد نباشید که پنبههای تولیدی را درست و بیاشکال و با قوت به هم میبافت و بعد با تناقض خود آن تولیدات را رشته رشته میکرد.
میتوان سرسره را نماد یک تناقض دانست که همه با آن از طفولیت آشنا هستیم. بدین صورت که از یک طرف بالا میرویم و از طرف دیگر پایین میآییم و بارها آن را تکرار می کنیم تا زمانی که خسته و دلزده شویم یا فرصت بازی با آن تمام شود. حال اندکی بیندیشیم که با گرفتار کردن خود در دریای تناقضها چگونه روح و جان و جسممان را خراش میدهیم و به بیهویتی فرهنگ اجتماعی دامن میزنیم؟
انتهای پیام