به گزارش ایکنا، ششمین درس گفتار «هویت زن از منظر الگوهای قرآنی(رابطه مادر و دختری)» از isqa.ir پخش شد. این سلسله درس گفتارها از سوی دبیرخانه رویداد فرهنگی ـ هنری چهار فصل قرآنی مستقر در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار میشود.
در ادامه این درس گفتارها انسیه برومند، استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه به تشریح ویژگیهای آسیه، همسر فرعون که از دیدگاه قرآن به عنوان الگو برای مؤمنان مطرح شده است پرداخت. این ارائه را ببینید و بخوانید.
«تا اینجا درباره نقش دختری صحبت کردیم، سعی کردیم کمی با شخصیت خواهری آشنا شویم، گذری به نقش همسری زدیم و در نهایت در مورد نقش مادری حرف زدیم.
در این قسمت میخواهیم به سراغ نقشهای متفاوتتر برویم. نقشهایی که تاکنون در خصوص آنها صحبت کردیم نقشهایی است که در نسبت با مفهومی با عنوان خانواده پیدا میکنیم. کمی پا را فراتر بگذاریم و این خانواده را بزرگتر کنیم و در رویکردی که خداوند به جامعه دارد به سراغ جامعه ـ خانواده برویم و با دو شخصیت دیگر آشنا شویم که در قرآن بروزات اجتماعی آنها پررنگتر است. شخصیتی که این هفته میخواهیم در مورد او صحبت کنیم آسیه است.
عنوانی که قرآن به آسیه میدهد «همسر فرعون است». از این شخصیت اشارههای کوتاهی در قرآن گفته شده از جمله در سورههای قصص، طه و تحریم. حال میخواهیم این تصاویر کوچک را کنار هم بگذاریم و ببینیم به چه نکتههایی درباره این شخصیت دست پیدا میکنیم.
آسیه همسر فرعون است؛ باید کمی با فرعون آشنا شویم تا نسبت همسر فرعون بودن معنای دقیقتری در ذهن ما پیدا کند. فرعون در قرآن نماد قدرتِ خلاف انسانیت است. نماد قدرتی است که ضد بشریت به کار گرفته شده و نماد ظلم، برتریطلبی، فساد و طغیان است.
هر جایی که پای شخصیتی به اسم حضرت موسی به قصههای قرآن باز شده، درباره فرعون هم نکاتی بیان شده است. حالا ما اینجا با همسر فرعون مواجه هستیم. طبعاً وی همسر شخصیتی است که در یک جامعه مادیگرا دارای جایگاه اجتماعی بالاست و طبعاً موقعیت رفاهی متفاوتی دارد. خودش از قدرت بهرهمند است و فرد اثرگذاری است؛ ما با هر زنی مواجه نیستیم بلکه با زنی مواجه هستیم که در بالاترین مواضع قدرت در انتصابی که با فرعون به عنوان نماد قدرت، طاغوت و حکومت جبار ظالم دارد، قرار گرفته و اینها بخش ظاهری این شخصیت است.
از سوی دیگر خداوند در تک صحنههایی که در مورد این شخصیت میگوید و نحوه عکسالعملهایی که به ویژه در ارتباط با حضرت موسی از او بروز پیدا میکند با جنبه دیگر این شخصیت ما را آشنا میکند که یک تصویر با کنتراست بالا ایجاد میکند.
آسیه بسیار اثرگذار است، حداقل در همان صحنهای که موسی پا به دربار فرعون گذاشته و باید به دستور فرعون کشته میشد، آسیه به فرعونی که نماد طاغوت است پیشنهاد میدهد و این پیشنهاد شنیده و انجام میشود.
باید توجه داشته باشیم که چه کسی به چه کسی چه حرفی را میزند؛ طبعاً در مقابل قدرتی که قهر و غلبه دارد و از فرمان او سرپیچی شده است به این راحتی نمیتوان چنین پیشنهادی کرد. آسیه حتی فراتر میرود و میگوید: «وَ قَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ؛ أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۹﴾ و همسر فرعون گفت [اين كودک] نور چشم من و تو خواهد بود او را مكشيد شايد براى ما سودمند باشد يا او را به فرزندى بگيريم ولى آنها خبر نداشتند». (آیه 9 سوره قصص). یعنی آسیه نه تنها میگوید او را نکش بلکه میگوید او را نزد خود نگهدار، ممکن است به ما نفعی برساند یا فرزند تو شود؛ در نظر داشته باشیم که فرزند فرعون شدن و جانشین فرعون شدن ساده نیست.
از سوی دیگر در سوره مبارکه طه این عبارت به کار برده شده است که میفرماید: «وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي؛ و مهرى از خودم بر تو افكندم تا زير نظر من پرورشيابى»(آیه 39 سوره طه). آسیه دریافت کننده محبت الهی است، محبتی که نسبت به حضرت موسی در قلب این زن قرار گرفت؛ اگر باور داشته باشیم که سنخیت عامل محبت است این خانم باید با این مدل از محبت که محبت الهی است سنخیت داشته باشد و کس دیگری دریافت کننده این محبت نبوده و همین محبت عامل سوق دهنده این بانو به سمت حفظ حضرت موسی در سختترین شرایط شده است و این نشاندهنده سنخیت این بانو با این نظام فکری است و مؤید آن در سوره مبارکه تحریم به عنوان الگوی مؤمنان مطرح شده است و میفرماید: «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ و براى كسانى كه ايمان آوردهاند خدا همسر فرعون را مثال آورده، آنگاه كه گفت پروردگارا پيش خود در بهشت خانهاى برايم بساز و مرا از فرعون و كردارش نجات ده و مرا از دست مردم ستمگر برهان» (آیه 11 سوره تحریم).
خداوند از هر کسی برای اهل ایمان مثال نمیزند و این امر نشاندهنده ایمان آسیه است و خداوند از ایمانی که در وجود این بانو موج میزند پردهبرداری میکند که یک ایمان کتمانی است که آن را مخفی میکرده است و آنچه در قالب دعای این بانو در این آیه شنیده میشود نشاندهنده شناخت دقیق وی از فرعون به عنوان سرکرده طاغوت و عمل فرعون است. یعنی هم خود فرعون را میشناسد و هم عمل فرعون را و هم قوم ظالمین را میشناسد و از خدا طلب نجات میکند. اگر این قوم را قبول داشته باشد طلب نجات از دست آنها بیمعناست پس معلوم است که علیه آنها و در جبهه مقابل آنهاست برای همین طلب نجات میکند.
آسیه با ظلم مخالف است با وجود اینکه در مهد ظلم زندگی میکند و همسر کسی است که ظلم را نهادینه و تبدیل به حکومت کرده است. او با ظلم مخالف است، با ظلم میجنگد و علیه ظلم دعا میکند و از خدا میخواهد که خانهای در بهشت به او بدهد، رب و خدا را میشناسد و خدا را تدبیرکننده عالم میداند و از او طلب میکند که خانهای پیش خودت در بهشت به من بده. بهشتشناس است. بالاترین عاقبتها را میشناسد و به دنبال این است که خانهای کنار خدا در بهشت داشته باشد برای اینکه میداند حقیقت وجودی زن طالب تشکیل بیت است و بیت جایی است که محل دریافت رحمت الهی است و ظرفی است که رحمت الهی به صورت ویژه در آن ریخته شود.
وقتی مجموعه اینها را کنار هم بگذاریم برای ما شخصیتی ترسیم میشود از زنی مقاوم و امنیتبخش در سختترین و پیچیدهترین شرایط اجتماعی در بطن حکومت طاغوتی، در دربار فرعون، کنار خود فرعون ولی حافظ غیب اسرار خدا، مدافع ولی خدا، حافظ حضرت موسی و کسی که حاظر است جان خود را بدهد تا حضرت موسی محفوظ بماند و بتواند به اهداف خود دست پیدا کند.
آسیه ترسیمکننده چهره مبارک زنی است که میتواند از ظرفیتهای وجودی خودش به خزانه غیب الهی، از اعتمادش به خدا و حفاظتی که از مردان الهی و انسانیت میکند راهی باز کند تا جامعه از ظلم رهایی پیدا کند و کلیدی برای درهای بسته شود.
ما هر قدر که در چالش قرار بگیریم؛ مثلاً در وضعیت اجتماعی، خانوادگی و جمعی که ضد معنویت و انسانیت هستند، شرایطی سختتر از این بانو را تجربه نمیکنیم و اگر آسیه توانسته به مدد فضل الهی و به واسطه حسن ظنی که به خدا داشته به این شرایط غلبه پیدا کند، بقیه ما به راحتی باید بتوانیم این کار را انجام دهیم. البته خدا از هر یک از ما در حد ظرفیتهایمان انتظار دارد.
قرآن زنی را به تصویر میکشد که در شرایط بسیار دشوار توانسته اثرگذار باشد و یک حرکت مثبت را در زمینه اقامه انسانیت و اعتلای ارزشهای انسانی انجام دهد و این باور را تولید کند که میتوان در سختترین شرایط به واسطه باور و ایمانی که به خدا داریم و شناخت صحیحی که از خودمان به عنوان یک زن در حفظ اسرار الهی داریم، در همین مسیر حرکت کنیم.
انسانیت جزو اسرار الهی است، تجلی صفات انسانی جزو رازهای سر به مهر جهان هستی است و زن حافظ آنها دانسته شده است و وظیفه مراقبت از آنها و نگهداری از آنها در هر نقشی قرار بگیرد به زن سپرده شده.
آسیه در بالاترین مواضع و نقشهای اجتماعی قرار گرفته است. پس دیگر اینکه من یک دکتر، پرستار، معلم و ... هستم یا در جایگاههای متفاوت اجتماعی قرار داشته و در محیطی قرار بگیرم که خلاف ایدهآلهای انسانی باشد و ارزش در آن ارزش معکوسی باشد توجیه کننده رفتار غلط نیست و آسیه برای ما الگویی ایجاد میکند که بتوانم تبدیل به شخصیت اثرگذار این صحنه شویم و درهای بسته را برای بروز انسانیت باز کنیم.
انتهای پیام