به گزارش ایکنا، ششمین درس گفتار «هویت زن از منظر الگوهای قرآنی(رابطه مادر و دختری)» از isqa.ir پخش شد. این سلسله درس گفتارها از سوی دبیرخانه رویداد فرهنگی ـ هنری چهار فصل قرآنی مستقر در سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار میشود.
در ادامه انسیه برومند، استاد و پژوهشگر حوزه و دانشگاه به تشریح ویژگی حضرت مریم(س) و ویژگی خاص ایشان به عنوان قانت بودن پرداخت. این ارائه را ببینید و بخوانید.
«در جلسات گذشته درباره نقشهایی که در چارچوب خانواده زنان به آن آراسته میشوند صحبت کردیم و بعد از آن به سراغ قاب دیدنی جامعه رفتیم و با دو شخصیت در دو فضای متفاوت آشنا شدیم. زنی که سعی میکند ارمغانش برای جامعه طوفان زدهای که در آن زندگی میکند امنیت باشد (آسیه زن فرعون) و زنی که از دامان عدم امنیت به دامان امنیت پناه میبرد و الگویی میشود برای امنیت آفرینی(ملکه صبا).
حال میخواهیم به سراغ شخصیتی برویم با یک ویژگی که دربردارنده تمامی این ابعاد است به نحوی که گویی به واسطه او با خود زن آشنا میشویم. تا اینجا نقشها را شناختیم؛ نقشها در ارتباط با دیگران تعریف میشوند و طرف مقابلی دارند که به واسطه آن تعریف میشوند اما اینجا میخواهیم با خود زن مواجه شویم و ببینیم اگر خود زن مطرح باشد و آن طرف قصه کسی که با آن مواجه هست غیر انسان باشد، این جایگاه و حقیقت (جایگاه زن بودن) چه رنگ و بویی پیدا میکند.
در این قسمت در خصوص حضرت مریم(س) صحبت میکنیم. در سوریه آل عمران با تولد ایشان آشنا میشویم و در سوره مریم(س) با بخش دیگری از زندگی ایشان که احتمالاً دوران جوانی است مواجه هستیم. ما میدانیم که کفالت حضرت مریم(س) به واسطه اینکه قرار بود مسیر تربیتی خاصی را پیش ببرد به حضرت زکریا سپرده شد و در محیط تربیتی خاصی زندگی میکرد که خداوند اسم آن را محراب میگذارد و از آنجایی که سرپرستی او به ذکریا سپرده شده، تأمین نیازمندیهای او نیز بر عهده حضرت زکریا است اما هر زمان که حضرت زکریا به سراغ حضرت مریم(س) میرود، میبیند که گویا هر بار چیزی شگفتآور آنجاست و سؤال میکند که این از کجا آمده و پاسخ بدیهی حضرت مریم(س) این است که از نزد پروردگار.
پاسخ حضرت مریم(س) طوری است که گویی اینکه روزیش را از غیب میگیرد چیز معمولی در زندگی حضرت مریم(س) است و ریشه در این باور دارد که «إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ؛ كه خدا به هر كس بخواهد بىشمار روزى مىدهد» (آیه 37 سوره آل عمران).
این باور که روزیرسان خداست، در حضرت مریم آرامشی ایجاد میکند و یکی از دلایل اینکه تأمین معاش مادی از عهده او برداشته شده این است که در جایگاه و نقشی که قرار است ایفا کند راحتتر مستقر شود و باری خارج از نقش و توانمندیهای او بر عهده او گذاشته نشود تا آن دریافتی که باید، اتفاق بیفتد.
ما در آشنایی با حضرت مریم(س) با چهرهای از سویی متفاوت و از سویی آشنا مواجه میشویم. متفاوت است برای اینکه سبک زندگی ما از چنین نوع زندگی فاصله دارد و ساده و بدیهی است به این دلیل که جزو حقیقت وجودی ماست و اگر به خودمان بازگردیم به راحتی آن را پیدا میکنیم.
خداوند بخشهای دیگری از زندگی حضرت مریم(س) را نقل کرده است؛ آنجایی که با ملائکه صحبت میکند و آنجایی که بشارت میآورند و امر میشود که «يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ؛ اى مريم فرمانبر پروردگار خود باش و سجده كن و با ركوع كنندگان ركوع نما»(آیه 43 سوره آل عمران).
در ویژگی کلیدی که این شخصیت دارد، امر به قنوت حضرت مریم(س) راهگشای ماست. در تمام برخوردها و بروزات حضرت مریم میتوان ویژگی قانت بودن را دید که به صورت بنیادین هویت زن را رنگ و معنای واقعی میدهد؛ به همین خاطر سعی میکنیم با نشانهها این ویژگی را بفهمیم. آن چیزی که خدا از زندگی حضرت مریم(س) پیش روی ما میگذارد این است که با شخصیتی روبهرو میشویم که اهل اعتکاف است و گاهی از شلوغیها دور میشود تا به رابطه خود با خدا فکر و تجدید نظری در احوالاتش کند. ارتباط با خدا لذت بخشترین ارتباط است و حضرت مریم(س) از مردم فاصله میگیرد تا با خدا خلوت کند. البته نه به این معنی که از جامعه به طور کلی فاصله بگیرد.
حضرت مریم(س) شخصیتی است که در صحن علنی جامعه حضور دارد و مشکلات و مصائب جامعه برای وی موضوعیت دارد و برای اینکه در مقابل این آلودگیها قدرتمند باشد به دنبال جایی میگردد که تجدید قوا کند؛ به همان معنایی که اعتکاف در فرهنگ ما موضوعیت دارد.
وی بسیار اهل پارسایی و پاکدامنی است. وقتی با جبرئیل در قامت یک بشر متعادل مواجه میشود، اولین جملهای که به زبان میآورد این است که «قَالَتْ إِنِّي أَعُوذُ بِالرَّحْمَنِ مِنْكَ إِنْ كُنْتَ تَقِيًّا؛ [مريم] گفت اگر پرهيزگارى من از تو به خداى رحمان پناه مى برم»(آیه 18 سوره مریم). یعنی خود را در پناه خداوند رحمان قرار میدهد به خاطر اینکه باقی ماندن در حریم پاکدامنی به عنوان یک زن برای او موضوعیت ویژه دارد و این به ما یاد میدهد اگر زن باشیم و حفظ حرمت زنانه برای ما موضوعیت داشته باشد، نحوه تعامل ما با کسانی که مجوز ورود به حریم ما را ندارند یک ارتباط کاملاً تنظیم شده باید باشد و باید خودمان را از خطرهایی که ممکن است از این جهت ما را تهدید کند در پناه خداوند قرار دهیم.
این عبارت خیلی جالب است؛ چراکه در چنین شرایطی دو نوع عکسالعمل متفاوت ممکن بود رخ دهد؛ یا حضرت مریم(س) ترس شدیدی نشان دهد و یا اینکه دچار توهم در معنویت شود اما نه افراط و نه تفریط میکند. نه دچار حقارت و نه دچار خودبرتر بینی میشود و کاملاً متعادل رفتار کرده است و صرفاً حفظ پاکدامنی برای او مهم است. این یک امر ویژه برای جنس زن است که آن چیزی که باید در ارتباطاتش مهم باشد، حفظ حریم است.
حضرت مریم(س) در دستور و بشارتی که برایش میآید با چیز عجیبی مواجه میشود و قابل انکار نیست که پذیرش این بشارت برای او دشواریهایی دارد چراکه مریمی که مشهور به پاکدامنی است، باید حضرت عیسی(ع) را بدون پدر باردار شود و واضح است که اولین اتهامی که به او زده میشود خارج شدن از پاکدامنی است.
پاکدامنی برای حضرت مریم(س) مهم است و این اهمیت خود را در سختی پذیرش چنین امری نشان میدهد. ولی با این وجود پذیرای امرالهی است و امر قضا شده الهی اتفاق میافتد و حضرت مریم(س) ظرف امر قضا شده الهی و مادر حضرت عیسی(ع) میشود و این حقیقت از او دریافت کننده غیب میسازد، جایی که بشریت تشنه غیبی است که در قامت حضرت عیسی(ع) خود را نشان میدهد. معلوم است آنجا جامعهای است که بسیار بیروح شده و نیازمند عیسی نفسی است که آن را زنده کند و حضرت مریم واسطهای میشود برای اینکه بشریت از این نعمت الهی بهرهمند شود.
در نهایت سختی را میپذیرد و با عیسی(ع) پا به شهر میگذارد و سختترین صحنهها برای او رقم میخورد و زیباترین صحنهها را در مواجهه با مردمی که او را متهم به چیزی غیر از پاکدامنی میکنند، میبیند. او از زیر بار این صحنه شانه خالی نمیکند و میایستد تا آنچه خدا میخواهد معنی و مفهوم خود را پیدا کند. بسیار عجیب است که جامعهای که مریم(س) با آنها زندگی کرده و در پاکدامنی زبانزد و شهره آنها بوده، چنین تهمتی به مریم بزنند. یعنی از نقطه قوت او به او اتهام زده میشود.
حضرت مریم(س) با امر پذیری و باور قوی و قدرتمند در اعتمادش به خدا در چنین صحنه سختی حضور پیدا میکند و ما دفاع تمام عیار خدا از او را از زبان کودکی که در گهواره است میبینیم و خدا در سوره مردم به این مسئله اشاره کرده است.
تمام این ویژگیها را وقتی که کنار هم بگذاریم خداوند از ویژگیای به عنوان قنوت صحبت میکند. قنوت یکی از مستحباتی است که ما در نماز با آن مواجه هستیم. در قاب نماز چیزی به اسم قنوت و در دل قنوت چیزی به اسم دعا قرار داده شده است و دعا تمنای قلبی ما و چیزی است که همتای نیاز ماست. باید نیازی وجود داشته باشد و آن نیاز یک نیاز حقیقی باشد و نیاز تمنای قلبی ما باشد تا دعا را شکل دهد.
پس صفت قانت با فهم صحیح نیاز و شکلگیری دعای درست برای گشودن درهای بسته ارتباط ویژهای پیدا میکند. دعا در شرایطی به صورت خاص معنا پیدا میکند که با مشکلی مواجه هستیم که از مسیرهای طبیعی نمیشود آن را حل کرد. جایی که تمام اسباب را رفتهایم، تمام مسیرها را امتحان کردهایم و هر آنچه تکلیف ما بوده انجام دادهایم اما باز درها بسته مانده و اینجاست که دعا به صورت خاص موضوعیت دارد و خدا این موهبت خاص را با یک ویژگی خاصی به اسم قنوت گره میزند و از آن شخصیتی درست میکند به اسم قانت که به صورت ویژه در شخصیت حضرت مریم(س) با تصریح خود قرآن در سوریه تحریم یاد شده که میفرماید: «وَمَرْيَمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِي أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ مِنْ رُوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِينَ؛ و مريم دخت عمران را همان كسى كه خود را پاكدامن نگاه داشت و در او از روح خود دميديم و سخنان پروردگار خود و كتابهاى او را تصديق كرد و از فرمانبرداران بود»(آیه 12 سوره تحریم).
اگر همه اینها را کنار هم بگذاریم از زن موجودی درست میکند به اسم دریافتکننده غیب در زمانی که عالم ماده تشنه دریافت غیب است. ما به صورت ویژه در دورهای زندگی میکنیم که با وجود تمام گلایههایی که داریم بهرهمندی ما از مادیات کم نیست؛ فقر ما فقر انسانیت، معنویت و بهرهمندی از حقیقت است و به صورت ویژه شخصیتهایی مثل حضرت مریم(س) پر رنگ میشوند که بتوانند به این فقر رنگ غنا بدهند و آن چیزی میشود که خدا به صورت ویژه در ظرفیت زن قرار داده است.
امیدوارم خداوند ما را در این مسیر قرار دهد که بتوانیم این استعداد را در خودمان شکوفا کنیم. مجموعه بایدها و نبایدهایی که خداوند به ما امر کرده در راستای زنده کردن همین ظرفیتها در ماست تا بتوانیم به واسطه آن روح بخش باشیم و از آن جهتی که در ظرفیت و استعداد ماست رنگ انسانیت به جامعه دهیم.
در این هشت جلسه در خصوص هویت زن با دید الگویی، آنگونه که قرآن با ما صحبت میکند سخن گفتیم. از نقش دختری شروع کردیم و سعی کردیم در نقش دختری به این اصل دست پیدا کنیم که دختری یعنی تعامل سازنده با پدر و دوست شفیق پدر بودن در حدی که بتوانیم رابطه عاطفی خوبی با پدرمان داشته باشیم و اعتماد او به ما در حدی باشد که کارهای سختش را به ما بسپارد.
با «خواهری» آشنا شدیم و سعی کردیم این شاخصه را از خواهری در ذهنمان ترسیم کنیم که امتداد نقش مادری است به ویژه جاهایی که مادر نمیتواند نقش حمایتی و تربیتی خود را به هر دلیلی نسبت به برادر داشته باشد به ویژه در عصری که ما زندگی میکنیم و شکاف نسلی در آن مسئله واضحی است و خیلی جاها ممکن است من به عنوان کسی که هم نسل برادرم هستم بتوانم واسطهای برای انتقال عواطف و محبت از مادر به برادر و دوست و همراه برادر بودن در انتقال محبت به او شوم.
در مورد همسری صحبت کردیم و نهایتاً به این جمعبندی رسیدیم که ما در همسری در جایگاه یک زن همتا و هم دوشی را میبینیم برای مرد در تربیت نسل به عنوان کسی که چشمش به سنگر خانواده است و از حریم خانواده مراقبت میکند پشت به پشت مردی که چشمش به جامعه است و از حریم جامعه حفاظت میکند. دوستی که میتواند نقاط خالی را ببیند و جبران کند تا هر دوی آنها تبدیل شوند به سدی نفوذناپذیر که از هیچ طرف نتوان به آنها حمله کرد.
سعی کردیم با نقش مادری آشنا شویم و در این نقش به تک معیار برسیم که نقش مادر در ارتباط با پسرش، حفظ و حمایت از پسر تا مرد شدن او و انتقال میراث شجاعت و باور به غیب در مواجهه با خطرها و سختیهاست.
در خصوص ارتباط مادر و دختر صحبت کردیم که یگانه میراث مادر برای دخترش عفاف و پاکدامنی و عفیف تربیت شدن دختر است.
در خارج از چارچوب نقش خانوادگی با آسیه آشنا شدیم به عنوان الگوی زن مؤمن اثرگذار که امنیت را در جامعهای که ناامنی رواج دارد توسعه میدهد. با ملکه صبا آشنا شدیم به عنوان الگوی زن در زمانی که جامعه ایمانی نیست اما با کنار گذاشتن ظلمها خودش را تحت حمایت ولی خدا قرار میدهد و کسی میشود که حرکت دهنده جامعه کفر به سمت جامعه ایمانی است و عامل توسعه امنیت در جهان هستی میشود.
همه این شخصیتها را کنار هم گذاشتیم و رسیدیم به هویت زن با شخصیت حضرت مریم(س) با ویژگی محوری قنوت و با این تعبیر ساده که شخصیتی است که دریافت کننده غیب است و به واسطه آن آسمان به زمین پیوند میخورد تا زندگی بشریت رنگ و بوی الهی پیدا کند و به آن بهشت زیبای صفات الهی که خدا در قرآن توصیفش کرده به واسطه برخوردهایی که انسانها با هم دارند دست پیدا کنیم.
اینها مجموعه نقشهایی بود که سعی کردیم از هر کدام یک تکگزاره بگیریم و آن تکگزاره به ما در ارتباط با نقش و جایگاهی که داریم یک معیار بدهد تا بتوانیم به عنوان یک زن از این مجموعه هماهنگ شخصیتی برای خودمان درست و وظیفه خود را به خوبی انجام دهیم و مجموعه مسئولیتی که به ما سپرده شده را به سرمنزل مقصود برسانیم و به تک ستاره خودمان در آسمان هدایت تبدیل شویم.
انتهای پیام