کد خبر: 4042003
تاریخ انتشار : ۰۲ فروردين ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۹
عربانی در گفت‌وگو با ایکنا:

بعد از یک سده مجله تخصصی کاریکاتور نداریم + صوت

احمد عربانی گفت: مسئولان سعه صدر سال‌های اول انقلاب را ندارند و همه دست به عصا حرکت می‌کنند. در بسیاری از مجلات و روزنامه‌های دنیا یک جای مخصوص برای کاریکاتور وجود دارد ولی ما بعد از قریب به یک صد سال مجله تخصصی کاریکاتور نداریم در صورتی که قبلاً داشتیم و این یک افول است.

قرن چهاردهم خورشیدی به پایان رسید و قرن پانزدهم رسماً آغاز شد. قرن پیشین، بی‌مانندترین صد سال تاریخ بشر از ابتدای تاریخ تاکنون بوده است. این بی‌مانندی به معنای ارزش‌گذاری نیست؛ بدین معنا که پس از مرور تاریخ بشر درمی‌یابیم که هیچ دوره‌ای انسان و زمینی که بر روی آن زیست می‌کنیم در طی یک صد سال اینچنین تغییر نکرده است.

خاصه کشور ما که هیچ شباهتی به قرن پیش خود ندارد و به جز چند بنای خاص از دوره‌های پیش دیگر هیچ ارتباطی با گذشته خود نداریم. گویی در طی یک قرن انقلاب عظیمی رخ داده است و ظاهر و باطن همه چیز را به معنی واقعی کلمه تغییر داده است.

باری، به همین مناسبت سرویس فرهنگی ایکنا برای مرور اتفاقات گذشته در هنر ایران در طی این یک صد سال اخیر در بخش‌های مختلف هنری چون نقاشی، موسیقی، عکاسی، کاریکاتور، معماری و خوشنویسی به گفت‌وگو با هنرمندان شاخص هر رشته نشسته است.

در این گفت‌وگو به سراغ احمد عربانی کاریکاتوریست پیشکسوت و پیشگام ایرانی رفتیم تا در رابطه با یک صد سال هنر کاریکاتور در ایران بپردازیم که از قضا خود کاریکاتور هم سنی حدود همین یک قرن در ایران دارد.

ایکنا- کاریکاتور را چگونه معرفی می‌کنید؟

اگر بخواهم خیلی کلیشه‌ای بگویم کاریکاتور طراحی‌ای از زاویه طنز، کمیک، خنده و نیشخند به یک موضوع است و از این طریق مسائل را بررسی می کند. زمینه و پایه اولیه کاریکاتور با نقاشی یکی است اما تفاوتی با نقاشی دارد که مضمون، بیان و حرف در پس پرده دارد. نقاشی در هر سبکی یک تابلوی ساکن است و یک موضوعی را برای ما روایت می‌کند ولی کاریکاتور در کادر خود حرف می‌زند. در کاریکاتور بدون شرح، حتی بی سوادان نیز می‌توانند از آن بهره‌ ببرند. می‌تواند یک کار حتی بدون هیچ متن و شرحی بین المللی باشد. برخی بیان می‌کنند که یک کاریکاتور می‌تواند با بیان موجز خود به اندازه چند کتاب صحبت کند.‌

ایکنا- کاریکاتور اصولاً چگونه باید باشد؟

کاریکاتور باید دارای ایجاز و ایهام باشد تا مخاطب کشف کند که چه می‌خواهد بگوید. نه اینکه صریح و بی‌پروا مطالب را بیان کنیم چون در این صورت کار هنری انجام داده نشده و بیشتر فحاشی است تا هنر. اینکه مسائل را علنی بکشی و فحاشی کنی هنر نیست؛ هر کودکی این کار می‌تواند انجام دهد. ما در مجله گل‌آقا سوژه‌هایی دود و آتشی و تندی می‌کشیدیم.

بعد از قریب به یک سده مجله تخصصی کاریکاتور نداریم / مسئولین صعه صدر دهه‌های اول انقلاب را ندارند + صوت

 به یاد دارم سوژه‌ای کشیده بودم که افراد از یک در با موتور گازی و ژیان به مجلس می‌روند و از در دیگر با بنز بیرون می‌آیند. این طرح حرف بسیاری برای گفتن دارد ولی نوع بیان آن مهم است باید بگونه‌ای بیان شود که فرد دچار مشکل نشود.

ایکنا- کاریکاتور از چه زمانی در ایران شکل گرفت؟

در ایران در فضای مشروطه یک مجله‌ای به «نام ملانصرالدین» منتشر شد که در قفقاز چاپ می‌شد و کاریکاتوریست آن هم ایرانی نبود اما به قدری قشنگ معماری و لباس‌های ایرانی را به تصویر کشیدند که انگار آن چندین سال در ایران زندگی کردند.

 این کار شد سرمنشأ نگاه کاریکاتوری ایران. یعنی بعد از آن اگر به مجلاتی که در ایران منتشر شدند نگاه کنید؛ تحت تأثیر آن دوره بود. بعضی مجلات گرایشات طنز آنها بیشتر بود بعضی هم مثل مرد امروز مجله جدی بود که هرازگاهی بر روی جلد خود کاریکاتورهایی هم می‌گذاشت اما بسیار کارها ضعیف بود زیرا معمولا تلفیق و کولاژی با عکس بود که برای آن زمان گویا بود.

بعد از قریب به یک سده مجله تخصصی کاریکاتور نداریم / مسئولین صعه صدر دهه‌های اول انقلاب را ندارند + صوت

سال‌ها به همین منوال گذشت و جلو آمد اما چون کلاسی و مربی‌ای وجود نداشت آثار بسیار ضعیف بود و تمام کارها معادل همان ملانصرالدین بود. تا اینکه به مجله توفیق می‌رسد. البته توفیق از سال 1300 به صورت مداوم منتشر می‌شد اما در ابتدا این مجله مجمع‌الشعرا بود و در مقطعی هم کاملا رویکرد جدی داشت. قریب به ۹۰ درصد شعرای درجه یک ما در این مجله قلم زدند.

تصاویری که در این مجله منتشر می‌شد عموماً گراورهایی از مجلات خارجی بود. این روند تا ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ ادامه داشت که کارهایی حسن توفیق انجام می‌داد از مجلات ترکیه مثل آق بابا و پاردن استفاده می‌شد و این مجلات مدل کاری ما شده بود حتی زمانی که من در سال ۱۳۴۷ به توفیق رفتم از این مجلات الگو می‌گرفتیم.

ایکنا: فضای کاری در دهه پنجاه و دوران انقلاب به چه صورت بود؟

انقلاب تاثیر زیادی گذاشت. به یاد دارد در دوران انقلاب کاریکاتوری از بختیار کشیدم که در روزنامه کیهان شد. من برای روزنامه‌های کیهان ‌و اطلاعات کار می‌کردم. حتی در روزهایی که روزنامه تعطیل بود در  قبل از ۲۲ بهمن جلو دانشگاه تهران می‌رفتیم و کار می‌کردیم به در و دیوارهای دانشگاه می‌چسباندیم. به این صورت کار و فعالیت‌ می‌کردیم. رژیم شاه با روشنفکری، کتاب خواندن و تفکر مخالف بود و ما هم دل خوشی نداشتیم و من اینکه دارد انقلاب می‌شود تا این فضاها شکسته می‌شود بسیار خوشحال بودم.

بعد از قریب به یک سده مجله تخصصی کاریکاتور نداریم / مسئولین صعه صدر دهه‌های اول انقلاب را ندارند + صوت

 سال ۱۳۵۸ یکی از سال‌های است که به مفهوم مطلق دمکراسی در ایران بود. همه زندگی خود را می‌کردند هیج دعوای خیابانی هم اتفاق نمی‌افتاد. کتاب‌هایی که تا پیش از انقلاب مشتاقانه دنبال آن بودیم و با هزار بدبختی تهیه می‌کردیم مثل کتاب‌های صمد بهرنگی بعد از انقلاب در کتابخانه ها همه کتاب‌های ممنوعه آن زمان ریخته بود و می‌شد مطالعه کرد. هر کسی با هر تفکری نظرات خود را بیان می‌کرد کسی به کسی کاری نداشت.

بعد از قریب به یک سده مجله تخصصی کاریکاتور نداریم / مسئولین صعه صدر دهه‌های اول انقلاب را ندارند + صوت

ایکنا: بعد از انقلاب وارد دوره ۸ سال جنگ تحمیلی می‌شویم؛ این دوران چه تاثیری بر کاریکاتور گذاشت؟

هر اتفاقی که به موقعیت اجتماعی و سیاسی مردم ربط پیدا کند سوژه اصلی کاریکاتوریست‌‌هاست وگرنه زندگی روتین و روزمره سوژه‌ای به آن صورت ندارد و همان گرانی، تورم، مشکل مسکن و... این موضوع است. در دوران جنگ من در مجله فکاهیون بودم کاریکاتورهای صدام و جنگ عراق را می‌کشیدیم.

ایکنا: از آنجایی که شما هم در پیش از انقلاب و هم بعد از انقلاب حضور فعال داشتید؛ ما با چه تفاوت‌هایی در این دو مقطع زمانی مواجه هستیم؟

سوژه‌های کاریکاتور که موضوعات معمول و روزمره بود تغییر نکرده است. تفاوت و تغییرات اصلی در بین کاریکاتوریست‌‌ها رخ داده. من این تفاوت را در بین کاریکاتوریست‌‌ها می‌بینم، افراد مبتکر و مولف زیادی پا به عرصه گذاشتند و نوآوری کردند و البته افراد حاضری خوری هم هستند که سوژه و اثر را کپی می‌کنند.

بعد از قریب به یک سده مجله تخصصی کاریکاتور نداریم / مسئولین صعه صدر دهه‌های اول انقلاب را ندارند + صوت

ایکنا- اشاره کردید که در اویل بیشتر از مجلات ترکیه‌ای کپی‌برداری می‌شد؛ از چه زمان توانستیم که به بیان شخصی خودمان برسیم؟

از اواسط دهه چهل در روزنامه توفیق صاحب سبک شدیم. آقای لطیفی ستاد ما شدند و افراد دیگه مثل کامبیز درم‌بخش از سال ۴۵ و ۴۶ سبک خودش را پیدا کرد. واقعاً یکی از توفیقی‌ترین کاریکاتوریست ‌ها همین آقای درم‌بخش بود که من هم خیلی تحت تاثیر کارهای او بودم و خیلی خطش را دوست داشتم اما باید راهم را جدا می‌کردم و که تقریبا هم جدا کردم. بنابراین از اواسط دهه چهل تقریباً ما کاریکاتوریست‌های خودمان را داشتیم و می‌توانستیم ادعا کنیم که ما صاحب مکتب شدیم.

بعد از قریب به یک سده مجله تخصصی کاریکاتور نداریم / مسئولین صعه صدر دهه‌های اول انقلاب را ندارند + صوت

ایکنا- در رابطه با پرتره نگاری هم توضیحی بفرمایید.

یک سری کار داریم که پرتره هستند که از سوژه‌ای اجتماعی و روزمره مردم متفاوت است و بعضی از افراد در چهره، قوی و مبتکر هستند. مثلاً بزرگمهر حسین‌پور که کار و تلاش کرده در این ژانر و در مقابل افرادی داریم که حتی در پرتره هم از دیگران و مدل‌های خارجی کپی می‌کنند. البته این افراد در همه جا حضور دارند و در کاریکاتور هم وجود دارد و از آنجایی که در ایران قانون کپی رایت نداریم هرکاری که دل‌شان بخواهد انجام می‌دهند.

ایکنا- شما از پیشکسوتان کاریکاتوریست ایران هستید؛ موضوعات کاریکاتور در این چندین سال چه تغییری کرده است؟

من حدود ۵۵ سال پیش وارد شدم؛ هنوز هم سوژه‌ها را که نگاه می‌کنم درست عین همان موقع است. یعنی گرانی، تورم، مشکلات مسکن، مستاجری، شلوغی و ترافیک و... دقیقاً همان‌ طرح‌ها را می‌توانم الان بکشم. در زمان شاه دربار خط قرمز بود و در این دوران روحانیت خط قرمز است و ما نمی‌توانیم لباس‌ روحانیت را بکشیم. بعد از انقلاب هر وقت رئیس جمهور روحانی می‌شد ما عزا می‌گرفتیم که نمی‌توانیم از او کاری بکشیم و مجبور بودیم که معاون اول را تصویر کنیم.

بعد از قریب به یک سده مجله تخصصی کاریکاتور نداریم / مسئولین صعه صدر دهه‌های اول انقلاب را ندارند + صوت

ایکنا- وضعیت کاریکاتور در ایران پس از یک سده در آغاز قرن جدید به چه صورت است؟

طبیعتاً نمی‌توان ناامید بود. فعالیت‌هایی می‌شود که گاهی هم عبث و کپی است‌ یک زمانی خانه کاریکاتور قرار بود که یک خانه‌ای برای بچه‌ها باشد که آن هم دچار دودستگی شد و آن طور که باید شکل نگرفت.

نکته‌ای که وجود دارد این است که در گذشته مجلاتی مثل توفیق، گل‌آقا و طنز و کاریکاتور وجود داشت که الان نداریم. اینها مجلات بسیار خوبی بودند. خیلی‌ها از همین مجلات شروع کردند و مکانی بود که افراد می‌توانستند کارهای خود را ارائه کنند و مورد توجه واقع شود و پیشرفت کنند و حرفه‌ای شوند.

ایکنا- چرا دیگر مجله‌ای تخصصی برای کاریکاتور نداریم؟

چون کاریکاتور و طنز یک مقوله خطرناک و حساسی است. یک ناپرهیزی‌هایی هم شد که این اتفاقات افتاد و سردبیرها و روزنامه‌ها محتاط شدند. مسئولان سعه صدر دهه‌های اول انقلاب را ندارد و همه دست به عصا حرکت می‌کنند.

کد

در بسیاری از مجلات و روزنامه‌های دنیا یک جای مخصوص برای کاریکاتور وجود دارد ولی ما بعد از قریب به یک صد سال مجله تخصصی کاریکاتور نداریم در صورتی که قبلاً داشتیم و این یک افول است. ما مجله کیهان کاریکاتور را داشتیم. تا آنجایی که من اطلاع دارم در این زمینه هیچ مجله تخصصی نداریم و مرکزی هم برای حمایت نیست و هرکسی به صورت انفرادی کار می‌کند.

ایکنا- به خانه کاریکاتور اشاره و بیان کردید که آنطور که باید باشد نیست؛ دقیقاً چطور باید باشد؟

یک جایی باشد تا بچه‌ها دلگرم باشند و اساتید پیشکسوت و صاحب سبک را بخواهند تا در آنجا تدریس کنند. برای جوانان کلاس گذاشته شود و اصولی تدریس شود تا خروجی داشته باشد و برای آینده شغلی افراد فکری شود.

ایکنا- با اینکه کاریکاتور نگاه طنازانه دارد؛ آیا از سوی جامعه جدی گرفته می‌شود؟

اگر آثار هنرمندانه باشد جدی گرفته می‌شود. در مجله گل‌آقا مسئولان وزارتخانه‌ها حضور پیدا می‌کردند و این نشان از این بود که این هنر جدی گرفته می‌شود.

ایکنا- آینده کاریکاتور را چطوری می‌بینید؟

امیدوارم و فرد ناامیدی نیستم. بدی کار امروز این است که کارها به صورت انفرادی است. یک دست صدا ندارد و کارها باید بصورت جمعی باشد خانه کاریکاتور هم باید به صورت واقعی خانه باشد.

بعد از قریب به یک سده مجله تخصصی کاریکاتور نداریم / مسئولین صعه صدر دهه‌های اول انقلاب را ندارند + صوت

ایکنا- اگر بخواهید جمع‌بندی بفرمایید از یک سده هنر کاریکاتور چگونه بیان می‌کنید؟

یک پرسه‌ای بود که از سوی مجله ملانصرالدین به تناسب وقایع آن زمان انتشار یافت و شروعی شد برای هنر کاریکاتور. البته خیلی با سرعت کم که پنجاه سال طول کشید تا به یک کاریکاتور برسد که بشود گفت کاریکاتور ایرانی و به مجله توفیق رسید.

در دهه چهل و پنجاه جوانانی حضور پیدا کردند و کار کردند تا رسید به دوران انقلاب و بعد از انقلاب یک افتی داشتیم تا دهه ۷۰ که رشد کرد.  مجله گل‌آقا باعث روشن شدن این چراغ شد و افرادی جذب شدند و خودشان می‌گویند که ما توسط شماها کاریکاتوریست شدیم و ما هم برایشان دعا می‌کنیم. الان هم یک آب راکدی است هرکسی سرگرم کار خود است.

گفت‌وگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام
captcha