غلامعلی طاهری متولد 1335 از نقاشان معاصر است که آثار فراوانی را در رابطه با مضامین مذهبی و انقلابی خلق کرده است.
ایکنا به مناسبت نیمه شعبان؛ ولادت حضرت مهدی (عج) گفتوگویی با این هنرمند نقاش انجام داده است که در ادامه آن را میخوانیم.
طاهری در ابتدای این گفتوگو بیان کرد: ما شیعیان اعتقاد داریم که باید یک امام و مرجع بر حقی از طرف خداوند بر اعمال ما نظارت داشته باشد و ما را راهنمایی کند و اعتقاد بر این داریم که حضرت مهدی(عج) زنده است و ضمن اینکه در مواقع لازم در تمام شئونات و انتخاب مسیر صحیح، کمک و راهنمایی میکند. در عین حال امید داریم به اینکه منجی خواهد آمد و عالم را از خباثت و شرارت خالی خواهد کرد و درستی و نیکی را در جهان جاری خواهد کرد.
وی ادامه داد: این از اعتقادات قلبی ما است که به یقین تبدیل شده است. از همین رو به عنوان یک امر غیبی دارای یک ویژگیهایی است که میتواند الهامبخش هنرمندان باشد. چون هنرمند ایدهها و سوژههایی را که پیدا میکند و به آنها میپردازد، به غیر از ایدههای واقعی و عینی، بخش عمدهای از آن ذهنی و خیالی است. به این جهت موضوع صاحبالزمان (عج) و غیبت ایشان بستر مناسب و فرصت خوبی است برای اینکه هنرمند از آن الهام بگیرد.
این هنرمند با بیان اینکه صدها و بلکه هزاران موضوع میتواند وجود داشته باشد که به آن پرداخته شود ادامه داد: من یک تابلو در ارتباط با حضرت صاحبالزمان(عج) کار کردهام. تابلویی که پیوندی میان انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، دفاع مقدس و ظهور آقا امام زمان(عج) بود و در تابلو چهار عنصر دیده میشود.
وی ادامه داد: یک عنصر مجسمه شاه است که از پایین پای مجسمه به دلیل آن جنایتهایی که در دوران انقلاب اتفاق افتاد و خونریزیهایی که شد؛ خون جاری است. در کنار آن یک رزمندهای است که بر اثر جراحت بر زمین افتاده و همسرش بالای سر او نشسته و سر او را در آغوش گرفته و به سمت دیگری خیره شده که آن سمت میتواند ادامه این روند مبارزه باشد. نکته مهم در اینجاست که در سمت راست تابلو حضرت صاحبالزمان(عج) ظهور کرده و درحال گام برداشتن و آمدن به سمت شهید است و شهید هم دست خود را دراز کرده و پایین عبای حضرت را گرفته است.
طاهری اضافه کرد: به عبارت دیگر در این کار معانی و مفاهیم زیادی وجود دارد که نقطه عطف آن همین توسل شهید و مجروح جنگی به امام زمان(عج) است. به جهت اینکه فضای اینکار متافیزیکی است ما حضور و ظهور امام زمان(عج) در قالب نیروهای ماورائی ترسیم میکنیم. نیرویی که وجود دارد اما به چشم همه ما نمیآید و ممکن است که افراد صالح بتوانند شخصیت امام زمان(عج) را درک کنند و حتی او را ببینند. در همین راستا ایدههای زیادی وجود دارد که میشود روی آن کار کرد.
وی در رابطه با مجموعه آثاری تحت عنوان «تناقضات» گفت: من آن نگاهی که امام زمان(عج) به ما شیعیان دارد و انتظاراتی که دارد را در قالب یک مجموعه از تابلوهای تناقضات به تصویر کشیدم. این نگاهی است که وجود دارد که ما میان افکارمان و اعمالمان تناقض است. آنچه را که میاندیشیم و درست میدانیم تنها در ذهن داریم و در عمل، متاسفانه خیلی از ما خلاف آنها عمل میکنیم و من اسم آن را تناقضات گذاشتم و تعدادی آلبوم هم در این رابطه نقاشی کردم.
طاهری در پاسخ به این سوال که چه قدر در رابطه با امام زمان(عج) آثار تجسمی خلق شده است؟ بیان کرد: در این زمینه بنا به دلایل متعددی که وجود دارد کم کار داریم. نمیخواهم همه را بر گردن هنرمندان بگذارم که کمکاری کردهاند؛ به هرحال آنچه که در توانشان بوده با توجه به اعتقاداتشان انجام دادهاند. بخشی به دلیل نبود حمایت لازم و نداشتن برنامه منسجم و هدفمند بوده است و مسئولین کمتوجهی کردند. یعنی شامل برنامههای آنها نبوده است. میتوانست شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا مراکز دیگر این موضوع را در دستور کار قرار بدهند که آثار فاخر و ارزشمند توسط هنرمندان نسل اول انقلاب که کار فیگوراتیو انجام میدادند خلق شود و برای تاریخ هنر ایران ماندگار شود. نمیخواهم بگویم سفارش میدادند بلکه بستر را فراهم میکردند که این شرایط ایجاد شود تا هنرمندان بدون دغدغه کار کنند.
این هنرمند اظهار کرد: در رابطه با موضوعات و مضامین نقاشی مذهبی دو تا دیدگاه وجود دارد؛ یکی اینکه ما از عناصر فیگوراتیو برای موضوعات استفاده کنیم، مثل نقاشیهایی که در رابطه با حضرت مسیح(ع) در دوران تاریخ هنر کشیده شده است که آثاری باشکوه و تاثیرگزار است.
وی ادامه داد: اگر مراجعه شود خواهید دید که واقعاً هنرمندان بزرگ با استادی، توانمندی و اقتدار خیلی زیادی آثار فاخری را حتی پیش از رنسانس خلق کردهاند و شاهکارهایی است که مشابه آنها خلق نشده است. به این نوع آثار کم پرداخته شده است و حتماً باید در این زمینه در قالب نقاشی فیگوراتیو اکسپرسیون کار شود و قطعا تاثیرگذاری آن خیلی بیشتر است. من در طول سالهایی که کار کردم با مخاطبین مختلفی مواجه بودم، احساس کردم که این نوع کارها تاثیرگذاری بیشتری دارد.
طاهری در رابطه هنرهایی چون تذهیب بیان کرد: دیدگاهی وجود دارد و آن نقاشی تجریدی و انتزاعی است که برخی معتقدند در دین اسلام بنابر محدودیتهایی که به سمت کار فیگوراتیو رفتن وجود داشته هنرمند آنگونه که دوست دارد آزادانه کار کند، امکانپذیر نبوده است. یکی وجود این محدودیتها است و دیگری اینکه کلاً در نگاه هنر مذهبی اسلام، عرفان و شهود باعث میشود که هنرمند به سمت هنر تجریدی و آبستره برود و از عناصر بصریای استفاده کند که غیر عینی باشد و بیشتر جنبههای ملکوتی را بدون توجه و بدون استفاده از قالبهای عینی به کار بگیرند که میتوان به عنوان نمونه به تذهیب اشاره کرد. تذهیب هنری است که عناصر طبیعی خالص و ناب را ارائه میدهد.
وی ادامه داد: در قالب آثار آبستره هم اینگونه است. مثلا مکتب سقاخانه پیش از انقلاب توسط گروهی از هنرمندان به وجود آمد. اینطور بود که نقاشی مدرن بود ولی یکسری عناصر تصویری که در امامزادهها و سقاخانهها وجود داشت بهره میگرفتند تا تابلویی به وجود بیاورند که ظاهر مذهبی داشته باشد. اگرچه که به اعتقاد من در بطن این نوع تابلوها ما چیز خاصی نمیبینیم که بتواند بازگو کننده هنر ناب غیرعینی، تجریدی و انتزاعی باشد و تنها یک کار تزئینی به حساب میآید.
این نقاش در رابطه با هنر تاکید کرد: من همچنان طی سالهای گذشته تاکید داشتم که هنر تمدنساز است. تاریخ هنر را اگر بخوانید متوجه میشوید که هنر چقدر توانسته در جهتگیری افکار و اندیشههای مردم در ایجاد انگیزه برای پیدا کردن روشهای زندگی موثر باشد. از همین رو هنر و فرهنگ باید مورد حمایت بیشتری قرار بگیرد و ما شرمنده نسلهای بعدی نباشیم. اگر تاریخ هنر ایران ورق زده شد توسط نسلهای بعدی اینگونه نباشد که بگویند در دوره جمهوری اسلامی هیچ اتفاقی نیفتاده و خلاء هنری وجود دارد، کما اینکه اینطور است.
طاهری تصریح کرد: به صراحت میگویم که ما در این چهل سال نمیتوانیم بگوییم که در جمهوری اسلامی یک هنری را دنبال کردیم و هنری را به وجود آوردیم که هویت هنر معاصر ایران را دارد. در حالی که در طول تاریخ از دوره هخامنشیان تا دوره قاجار و حتی پهلوی ما هنرمان دارای هویت همان دوران بود.
وی در پایان اضافه کرد: هنر در دوره ما به دلیل مختلف دچار غفلت زیادی شد. علیرغم اینکه ما پرچمدار و جلودار انقلاب فرهنگی هستیم و مذهب در همه جای دنیا از ابتدا تا به امروز، ریشه و سرمنشاء بسیاری از هنرها است، متاسفانه از این وجه غافل شدیم و گفتن ما هم چندان تاثیری ندارد. از همین رو متولیان هنر باید متوجه این کمبود بشوند. امیدوارم که باقی هنرمندان مذهبی هم به خود بیایند و حداقل اگر آنها حمایت نمیشوند به صورت دلی کار کنند که روزی این آثار به نمایش دربیاید و دیده شود که ما مدیون فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی نباشیم.
انتهای پیام