به گزارش ایکنا از خوزستان، آیتالله عباس کعبی، نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در همایش علمی رویکردهای قرآنی جهاد تبیین که امروز 6 اردیبهشت از سوی دانشگاه جامع علمی کاربردی استان خوزستان اظهار کرد: طبعاً کلمه «جهاد تبیین» در قرآن کریم نیامده است و این دو به صورت جداگانه در آیات قرآن کریم آمدهاند. جهاد از ریشه «جَهد» یا «جُهد» به معنی تلاش خستگیناپذیر و به کارگیری همه ظرفیتها در راه خدا و مقابله با دشمن است. در جهاد، انسان تلاش میکند تا به یک وضعیت مطلوب برسد.
وی در ادامه به بیان مؤلفهها و عناصر جهاد پرداخت و گفت: توانمندسازی یکی از عناصر جهاد و به معنی هر گونه تلاش برای تبدیل ضعف به قدرت در همه عرصههای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، علمی، فناوری، بهداشتی، امنیتی، دفاعی و نظامی است. عنصر دوم جهاد، کلمه فیسبیلالله است. همه انسانها به شکل فطری دنبال کسب قدرت و زیادهخواهی و منفعتطلبی هستند، اما تفاوت قدرتطلبی در قرآن و نظام استکبار این است که قدرتطلبی در نظام استکبار برای تسلط بیشتر بر منابع و منفتطلبی است، اما در قرآن کریم قدرتطلبی باید در خدمت انسان در جهت منافع عمومی انسانها و از بین بردن مفاسد عمومی باشد.
این استاد حوزه و دانشگاه افزود: منافع عمومی مانند جادهسازی، بیمارستانسازی، رفاه وآبادانی، اشتغال، کرامتبخشی به انسانها، پیشرفت و عدالت و ... است که معنی کلمه سبیلالله همین است. پس قدرت با قید «سبیلالله» میشود جهاد و با قید نفعطلبی و طغیان میشود قدرت طاغوتی. پس عنصر دوم جهاد، فی سبیلالله بودن آن است و هر حرکتی که در جهت امنیت ملی، وحدت و انسجام ملی و پیشرفت ملی انجام میشود، جهاد است.
به گفته آیتالله کعبی خاطرنشان کرد: عنصر سوم جهاد، مقابله با کافر مستکبر است. تولید قدرت در جهت منافع عمومی باید در مقابل با دشمن و تضعیف دشمن باشد. منظور از دشمن، دشمن بشریت است. به فرموده قرآن کریم اگر دشمن قدرت پیدا کند: «وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ» (بقره، 205) طبیعت و نسل بشریت را به باد میدهد. اینکه در قرآن به جهاد با کفار و مقابله با آنها توصیه شده است، منظور کافران مستکبر است، نه مستضعف. پس عنصر سوم جهاد مقابله با کافر مستکبر است.
وی ادامه داد: عنصر چهارم جهاد، حرکت بر اساس برنامه فکری و هدایتهای رهبر الهی است. جهاد در قرآن کریم اعم از جنگ و ستیز نظامی است. جهاد در دوران نزول قرآن در مکه به معنی جهاد تبیین است که معنای گستردهای دارد. یکی از اقسام آن جهاد فرهنگی است که آیه «وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ»(توبه، 122) مصداق آن است. یکی دیگر از اقسام آن جهاد اجتماعی با محوریت امر به معروف و نهی از منکر است. جهاد سیاسی، جهاد علمی و فنی و بهداشتی از دیگر اقسام آن هستند. پس جهاد تبیین همه عرصههای زندگی را برای ساختن تمدن اسلامی دربر میگیرد.
نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری در ادامه سخنان خود با اشاره به اهمیت تبیین نظریه تمدن اسلامی و تفاوت آن با نظریه تمدنی غرب گفت: تبیین تفاوت بین این دو نظریه حائز اهمیت است. تفاوت اول این دو، در حوزه علم و ایمان است. تمدن غرب، تمدن علمی به معنی تجربه است. علم منهای ایمان، جرم و جنایت است و تقسیم جهان به قوی و ضعیف را در پی دارد. اما در نظریه تمدن اسلامی، علم و ایمان درهم تنیده هستند.
به گفته آیتالله کعبی، تفاوت دوم نظریه تمدن اسلامی و تمدن غربی در حوزه پیشرفت و عدالت است. تمدن غربی توسعه محور است؛ توسعه حتی اگر به شکاف طبقات منجر شود. در این نظریه آنچه مهم است، رشد اقتصادی است، اما در تمدن اسلامی توسعه و عدالت باید با هم باشند.
این استاد حوزه و دانشگاه درباره تفاوت سوم این دو نظریه گفت: تمدن غربی، مبتنی بر لیبرالیسم و آزادی فردی، اجتماعی و دولتی است، اما تمدن اسلامی آزادی را میخواهد که برگرفته از بندگی خدا باشد و منجر به کرامت انسان شود. تفاوت چهارم این است که تمدن غربی مبتنی بر عقلانیت ابزاری است. به عبارتی عقل مستغنی از وحی، اما تمدن اسلامی علاوه بر عقلانیت پشتیبانی به نام وحی و روشنایی راه انبیای الهی دارد.
وی خاطرنشان کرد: تفاوت پنجم نظریه تمدن اسلامی و تمدن غربی در شریعت و مدنیت است. تمدن غربی صرفاً یک تمدن بشری است و قانون مدنیت آن برخاسته از رأی عمومی است، اما مدنیت اسلامی و فرهنگ مدنی در نظریه تمدن اسلام باید برگرفته از شریعت یا قانون الهی باشد. ما در اسلام میتوانیم بین شریعت و مدنیت را جمع کنیم.
انتهای پیام