تو پر زدی و عشقت در سینه غمی افروخت + فیلم

به گزارش ایکنا از لرستان، بسیج رسانه استان لرستان به‌مناسبت ماه مبارک رمضان اقدام به اجرای برنامه‌ای تحت عنوان «روایت عاشقی» با موضوع شهدای استان لرستان و کشور کرده است.

در این برنامه که با همکاری کمیته شاهد و ایثارگر کنگره ملی شش هزار و ۵۴۴ شهید استان لرستان، بسیج رسانه لرستان و محسن مرادی، فیلمساز و کارگردان دفاع مقدس لرستانی تهیه شده است، هر سحر از ماه مبارک رمضان یک شهید از شهدای دوران دفاع مقدس در قالب بیان خاطراتی از زبان والدین و خانواده شهدا معرفی می‎‏شود که در سحرگاه بیست‌وپنجمین روز از ماه مبارک رمضان کلیپی به یاد شهید مدافع حرم «ماشاءالله شمسه» منتشر شده است.

شهید ماشاءالله شمسه در سال ۱۳۴۶ در خانواده‌ای مذهبی در روستای سراب از توابع بروجرد دیده به جهان گشود و از کودکی خصوصیات منحصر به‌فردی مانند احترام به پدر و مادر، دلسوزی و ایمان قوی داشت.

او در سال ۶۴ به‌عنوان بسیجی به جبهه رفت و تا سال ۷۲ در این مناطق خدمت کرد، در همان سال ۶۴ بعد از سه ماه گذراندن دوره وارد سپاه شد و تحصیلات خود را تا مقطع فوق دیپلم ادامه داد. بعد از پایان دوران خدمت به اصرار و خواست خود و پیگیری‌های شدید به سوریه رفت و سرانجام با اصابت تیر تک تیرانداز تکفیری در سیزدهم فروردین ماه سال ۹۴ به شهادت رسید.

زندگی شهید شمسه سراسر تقوی و ولایت‌مداری و اخلاق‌مداری بود. خصوصیات بارز وی در محیط کار، دقت در انجام وظیفه، حُسن برخورد با زیردستان و اطاعت و احترام به مافوق، محبت به سربازان، رعایت حق‌الناس و بیت‌المال و... بود.

خصوصیات اخلاقی وی در تمام اقوام زبانزد خاص و عام بود و همه ایشان را به محبت و حلال مشکلات بودن و حامی مستضعفین بودن می‌شناختند. تواضع و فروتنی وی و عدم اهمیت به پُست و مقام در شئونات زندگی وی موج می‌زد چنانچه بسیاری از اقوام تا بعد از شهادت از درجه وی مطلع نبودند.

شهید دقت زیادی در برپایی نماز اول وقت، نماز شب و تلاوت قرآن می‌کرد و انس وی با قرآن تا حدی است که حتی قبل از رفتن به سوریه از قرآن مسئلت‌خواهی می‌کرد.

شهید شمسه شهادت را آرزوی قلبی خود می‌دانست و چون کسی که قرار است به مهمانی مهمی برود قبل از عملیات غسل شهادت کرده و حتی با خانواده خداحافظی می‌کرد.

نماهنگی که با صدای محمد معتمدی به یاد اولین شهید مدافع حرم استان لرستان ماشاالله شمسه با مضمون «نه آهن حریف غرور تو بود/ نه آتش توان شکست تو داشت/ نه این گردش روزگار سیاه/ خمی بر دل حق‌پرست تو داشت/ تو آتش گرفتی به عشق کسی/ که امنیتش را به دست تو داشت/ تو پر زدی و عشقت در سینه غمی افروخت/ از رفتن جانسوزت حتی دل آتش سوخت/ به دل‌های ما غصه بسیار رفت/ شب و روز بعد از تو دشوار رفت/ غریبانه رفتی و با رفتنت دل ملتی زیر آوار رفت/ شهیدان راه خدا زنده‌اند/ خوش آن تن که در راه پیکار رفت/ تو پر زدی و عشقت در سینه غمی افروخت/ از رفتن جانسوزت حتی دل آتش سوخت» » تهیه شده است که تقدیم مخاطبان ایکنا می‎شود.