ابوالفضل ظهرهوند، سفیر پیشین ایران در افغانستان و ایتالیا، در گفتوگو با ایکنا، درباره نگاه انتقادی امام خمینی(ره) به ماهیت و ساختار نظام بینالملل و ظرفیتهای این نگاه در عصر حاضر گفت: نگاه حضرت امام(ره) به روابط بینالملل این بود که شرق و غرب یا چپ و راست جهانی فرجامی ندارند و لذا سیاست «نه شرقی، نه غربی» را در قالب رویکرد موازنه منفی مطرح میکنند، نه موازنه مثبت، زیرا بعضی کشورها در عین اینکه خواهان استقلال هستند اما با این دو قطب همکاری میکنند که در نهایت به استقلال واقعی دست پیدا نمیکنند.
وی افزود: در واقع نگاه متفاوت امام(ره) به ساختار و ماهیت نظام بینالملل و روابط کشورها در این محیط، یک نگاه قرآنی بود و ایشان معتقد بودند اساساً استقلال را باید برپایه اتکا و اتکال به ربوبیت حضرت حق دنبال و محقق کرد. به عبارتی هنر امام(ره) این بود که مؤلفه ربوبیت پروردگار را در اداره جامعه و حکومت به کار گرفت و این دال مرکزی اندیشه سیاسی امام(ره) در عرصه بینالمللی بود.
ظهرهوند اظهار کرد: در باور امام(ره) این مردم و جامعه هستند که اصالت دارند و مسئله مهم، منافع و مصالح مردم بر پایه «یکسانپنداری کرامت انسانی» است در حالی که منظومه معرفتی غرب بر عدم یکسان پنداری کرامت انسانی استوار است و به همین دلیل سفیدپوستان و غربیها بر سایر نژادها و غیر غربیها رجحان و برتری دارند و امام(ره) در این فضای مسلط نژادپرستی را رد و نفی کردند و مستضعفین را در کانون توجه خود قرار داده و با تأکید بر روی برچیده شدن همیشگی مناسبات استثماری حاکم بر نظام بینالملل، مسئله حاکم شدن مردم بر ظرفیتهای ملی و تعیین سرنوشت خود با توجه به منافع عالیه ملتشان را با جدیت دنبال کردند.
سفیر اسبق ایران در ایتالیا و افغانستان بیان کرد: آنچه امام(ره) در ایران دنبال میکرد الگوسازی بود و معتقد بودند ما باید به الگویی برای جهانیان و به ویژه مستضعفین تبدیل شویم. پیشرفت و توسعه سریع گفتمان امام(ره) در جهان به خاطر عامبودن آن بود که در عین ریشه داشتن در منظومه معرفتی اسلام ناب، اما مرکز توجه و جامعه هدف آن، کلیت عالم بشریت بود. از طرف دیگر پیشرفت گفتمان مردمی امام(ره) به خاطر نگاه کارکردی ایشان به دین بود. در واقع در عصر و زمانی که در غرب و شرق دین افیون تودهها معرفی شده بود، امام(ره) اسلام را به مثابه یک عنصر نجاتبخش به منصه ظهور رساند و نشان داد کارکرد دین در زندگی واقعی مردم است و دین آمده است که مردم به حیات طیبه در این دنیای مادی دست پیدا کنند و دستیابی به حیات طیبه نیز جز با اقامه قسط و عدل نیست.
وی تصریح کرد: این مسائل جانمایه گفتمان حضرت امام(ره) بود و ایشان در عمل هم به آن کاملا پایبندی داشت و با نهادهای مردمی که تأسیس کرد این را نشان داد. اولین کاری که امام(ره) در گام نخست انجام داد این بود که اندیشه خود را با شکلدهی به نهادهای انقلابی در حوزههای مختلف امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، عملیاتی کرد که از جمله اینها جهاد سازندگی، بنیاد مستضعفان، کمیته امداد، سپاه پاسداران، بسیج مستضعفین، کمیتههای انقلاب اسلامی به منزله اقدامات ابتکاری امام(ره) بود و برای نمونه جهادسازندگی همین الان به عنوان یک سوژه تحقیقاتی از جنبه کارامدی مورد مطالعه است.
ظهرهوند ابراز کرد: در واقع تمام اقدامات امام(ره) معطوف به بدنههای اجتماعی در داخل و خارج از جمله ملتهای محروم و تحت استثمار بود و این گفتمانی است که در دنیا به دلیل تداوم این روندهای ظالمانه و استثمارگرانه، همچنان پذیرش و مقبولیت و جذابیت دارد اما در داخل با این گفتمان به صورت کمرنگ برخورد میشود و در حالی که باید نهادهایی را که امام (ره) شکل داده بود از بعد کمی و کیفی گسترش میدادیم، رها کردیم یا مانند جهادسازندگی کنار گذاشتیم و باز دوباره به ساختارهای پوسیده گذشته برگشتیم و در کنار آن انگیزههای سالهای اول انقلاب در امر کشورداری نیز کمتر مشاهده میشود لذا باید زاویه خود را با گفتمان امام(ره) کم کنیم و به مسیر و راهی که امام(ره) به ما نشان داد، برگردیم.
ظهرهوند درباره تأثیر ایده «نه سلطهگری، نه سلطهپذیری» در نفوذ گفتمان امام(ره) در میان ملتهای محروم و مستضعف گفت: امام(ره) به دنبال احیای حقوق طبیعی و اولیه انسانها بود و همین عامل اولیه ایجاد جذابیت جهانی این گفتمان است. در گفتمان سیاست خارجی امام(ره) نفی سلطه از یکسو و عدم سلطهگری بسیار پررنگ است اما در عین حال این به معنای انفعال یا بیطرفی این گفتمان نیست بلکه در این گفتمان اقامه قسط و عدل محوریت دارد و به این دلیل مردم باید بر امور خودشان مسلط شوند. ما نیز باید با درس گرفتن از تجربه شکستخورده لیبرالیسم و کمونیسم، به سمت این الگوها حرکت نکنیم زیرا نتیجه این الگوهای معیوب همین وضعیت طبقاتی و کاستی حاکم بر جهان و روابط بینالملل است.
این کارشناس مسائل بینالمللی با بیان اینکه امام(ره) به دنبال برهم زدن الگوهای رایج ظالمانه حاکم بر جهان بود، گفت: علت اینکه دشمن کماکان متوجه ظرفیت نرم ماست به خاطر همین تفکر انقلاب و اندیشه امام(ره) است. به عبارتی در حالی که غرب به دنبال غربیسازی یا آمریکاییسازی جهان به اسم جهانی شدن یا به عبارت بهتر جهانیسازی بود، امام(ره) نیز جهانیسازی را با گفتمان قرآنی دنبال میکرد. به عبارتی دو جریان موازی و متخاصم روبروی هم قرار دارند که یکی به پرچمداری آمریکا و صهیونیسم جهانیسازی را پیگیری میکند و دیگری به پرچمداری تفکر قرآنی امام(ره) میخواهد جهانی شدن را برپایه منظومه معرفتی قرآن شکل دهد و انسانها را بر سرنوشت خودشان حاکم کند و این حرف بسیار سنگینی برای جریان مسلط بر جهان است.
ظهرهوند با تأکید بر روندشناسانه حضرت امام(ره) گفت: امام(ره) در پی شناسایی علتهای اصلی مشکلات بشری بود، نه معلولها، و باید این نگاه را احیا کرد زیرا امروز جهان بیشتر از سال 1357 نیازمند اندیشه حضرت امام(ره) برای خروج از این عدم قطعیت و تاریکی حاکم بر نظام بینالملل است و لازم است در گام اول خودمان دوباره در این مسیر قرآنی و عاشورایی قرار گیریم و بعد جامعه جهانی را به این مسیر دعوت کنیم.
وی در پایان اظهار کرد: در این میان باید به وجه الهامبخشی تفکر امام(ره) توجه ویژه کرد زیرا امام(ره) گفتمان خود را با سلاح و پول در میان ملتها توسعه و نفوذ نداد بلکه با تبدیل کردن ایران اسلامی به یک الگوی مقاومت به دیگران نشان داد که این اندیشه، پایا و حق است و دیگران، از آمریکایی لاتین تا آفریقا و برخی کشورهای منطقه را به این باور رساند که میتوانند در مقابل این نظام حاکم بایستند و امروز ما هم باید براساس این منظومه معرفتی وارد عمل شویم و الگوسازی کنیم.
انتهای پیام