چهل و دو سال پیش نهادی از دل انقلاب شکفت و جهاددانشگاهی نام گرفت. آنان که دغدغه بالندگی وطن داشتند، گردهم آمدند تا روحیه خوداتکایی را ترویج و در پی همکاری با حوزه، دانشگاه و سایر نهادهای فرهنگی به توسعه امور فرهنگی در سطح جامعه بپردازند و طرحهای کاربردی و نیمه صنعتی را از طریق پیوند با مراکز علمی و تحقیقاتی به منظور به کارگیری نتایج پژوهش گسترش دهند.
مردان و زنان نیکنام و نیکسرشتی که در دل بذر محبت به انقلاب را کاشته بودند برای شکلگیری و ماندگاری این نهاد جهادی از پای ننشستند و با ذرههای جان به آبیاری این نهال پرداختند تا امروز به خود ببالیم که رهبر انقلاب اسلامی از جهاددانشگاهی و از آن نهال ظریف به درختی تناور و ثمربخش یاد میکنند.
از جمله آن مردان جهادگر که از روزهای نخست در جبهه خدمت به جهاددانشگاهی کوشید و فخر علمی ایران شد باید از دکتر علی منتظری نام ببریم. منتظری سال ۱۳۳۷ در قم متولد شد و دکترای تخصصی سلامت همگانی خود را از دانشگاه گلاسکو انگلستان دریافت کرد. او همچنین فلوشیپ سلامت همگانی از کالج سلطنتی پزشکان انگلستان است. نام علی منتظری که امروز عضو هیئت علمی و رئیس پژوهشکده علوم بهداشتی جهاددانشگاهی است در فهرست پژوهشگران ایرانی پراستناد یک درصد برتر و به عنوان خادم قرآن کریم نیز قرار گرفته است.
به انگیزه چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به گفتوگو با علی منتظری که سالها قبل سکاندار جهاددانشگاهی نیز بوده و در تمام این ادوار دل در گروی تعالی آن بسته، رفتیم تا با دانش والای او که تجربه مدیریتی است به مسیر رفته و افق آینده این نهاد انقلابی نگاهی داشته باشیم.
در ادامه مشروح این گفتوگو را با هم میخوانیم.
ایکنا ـ اجازه بدهید صریح باشیم، به نظر میرسد گسستی به وجود آمده است، فکر میکنید دلیل این چیست؟
خداوند متعال در آیات دوم و سوم سوره مبارکه صف میفرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد چرا چيزى مىگوييد كه انجام نمىدهيد. نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد»؛ یعنی سخن گفتن و عمل نکردن بدان نزد خداوند متعال گناه بزرگی است. گاهی اوقات شاید از خطاب این آیه شریفه به توحید عملی استناد شود.
داستان امروز ما همین است؛ یعنی درست نیست که بگوییم در اعتقادات مردم شکی به وجود آمده است یا از دین گریزان شدهاند. مشکل اینجاست که حرف و عمل ما تفاوت کرده است. زمانی اعضای نهضت آزادی نزد امام(ره) رفتند و از مشکلات کشور و به بنبست رسیدن آن سخن گفتند. امام(ره) در پاسخ به آنان در یک سخنرانی فرمودند که این خود شما هستید که به بنبست رسیدهاید؛ یعنی شما مانند مورچهای که آب وارد لانهاش شده است و گمان میکند که دنیا زیر آب رفته است، به بنبست رسیدهاید، اما کشور به بنبست نرسیده است. امروز نیز همینطور است. اگر ما در سنتها و قوانین الهی برای اجتماع، تاریخ، حوادث و تفسیر پدیدهها تدبر کنیم، درمییابیم که کاستیها و نواقص کنونی متعلق به همان کسانی است که نباید نقصی داشته باشند و باید حرف و عملشان یکی باشد.
هرقدر فاصله حرف با عمل بیشتر شود، به همان میزان نیز در جامعه شاهد آشفتگی و گسست خواهیم بود و هر میزان حرف و عمل به یکدیگر نزدیک باشند، همگرایی، انسجام اجتماعی، پایبندی به اعتقادات و تظاهر به آن در جامعه بیشتر خواهد بود. جهاد به معنای واقعی کلمه حضور در چنین میدانی است، جایی که حرف و عمل منادیان ایثار، تقوا و گذشت با عملشان یکسان باشد. جهادگران ابتدا از مال و سپس از جان خویش میگذرند، چراکه به ظاهر برای انسان مال از جان مهمتر است. «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ؛ کسانی که با اموال و جان خویش به جهاد پرداختند». باید ببینیم کسانی که دیگران را به ایثار و گذشت دعوت میکنند، آیا از اموال خود میگذرند؟ اگر چنین شود، همه چیز بهم متصل خواهد شد، اما زمانی که دیگران را به ایثار و تقوا دعوت کنیم و خود به آن عمل نکنیم، جامعه دچار گسست و آشفتگی میشود.
زمانی که فردی، سایرین را به ایثار و ازخودگذشتگی دعوت کند، اما به سخنان خود عمل نکند، مطمئناً جامعه را دچار گسست میکند. در واقع چنین افرادی منشأ گسست هستند و اعتقاداتشان سست شده است. کدام یک از افرادی که زمانی مردم را به بهانه باز و بسته بودن دکمه پیراهنشان قضاوت میکردند و آنها را به این دلیل بیدین یا دیندار و متقی میدانستند، به دلیل این تفکر نادرست از مردم عذرخواهی کردند؟ متأسفانه همین افراد اکنون از تغییر ساختار سخن میگویند و دلیل اصلی مشکلات اساسی کشور را ساختار نظام میدانند. در پاسخ به آنان باید گفت که چنانچه ساختار فکری شما دچار تزلزل شده است، این موضوع به دیگران و کشور ربطی ندارد.
در جهاددانشگاهی هم چنانچه بخواهد جهاددانشگاهی باقی بماند، داستان همین است، ما باید مرتب این آیه شریفه قرآن کریم را تکرار کنیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آوردهايد چرا چيزى مىگوييد كه انجام نمىدهيد». راه دستیابی به جامعهای یکپارچه و منسجم این است که حرف و عمل همگان به ویژه جهادگران به یکدیگر نزدیک باشد. البته ممکن است این امر صددرصد امکانپذیر نباشد، چراکه انبیا و معصومین(ع) میتوانند اینگونه باشند، اما ما باید بکوشیم که در مسیر آنها حرکت کنیم تا در حد توانمان این امر تحقق یابد. اگر بتوانیم در این مسیر حرکت کنیم، جز انسجام، پایبندی و اتصال چیز دیگری را مشاهده نخواهیم کرد و چنانچه بین حرف و عمل افراد مدعی فاصله ایجاد شود، گسست و آشفتگی رخ خواهد داد.
نکته دیگری که باید در مورد جهاددانشگاهی بدان توجه کنیم آیهای است که بر تارک نشان آن خودنمایی میکند. «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ؛ اوست آن كس كه از میان افراد اُمی فرستادهاى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد و (آنان) قطعا پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند». لذا تمامی جهادگران باید توجه کنند که رسالت اصلی ما پرورش انسانهایی است که اگر علم دارند، پیش از آن تزکیه شدهاند. بنابراین، عالِمی که تزکیه شده باشد، فقط برای ارتقای خود کار نمیکند، بلکه عمده تلاش او برای ارتقای زندگی مردم و تبدیل جهل به علم در مسیر خدا و مبارزه با دشمن است. ما در جهاددانشگاهی وظیفه داریم برای تربیت صحیح فکری و عملی دانشگاهیان به ویژه دانشجویان تلاش کنیم. این تربیت از هر فردی ساخته نیست، جز اینکه خود عامل به آن آموزهها باشد. لذا ما باید توجه کنیم که چه رسالت بزرگی را برعهده داریم و نوآوری، فناوری، پژوهش یا فعالیتهای روزمره فرهنگی و رسانهای باید در پرتو تربیت فکری و عملی صحیح تحقق پیدا کند. اصلیترین موضوعی که باید در جهاددانشگاهی پیگیری شود انسانسازی است، چراکه در غیر این صورت مقولهای همچون سلول بنیادی شکل نمیگیرد. همکارانی که این پروژه را انجام و مدیریت میکردند همگی با توکل، ایمان و امید این گام بزرگ را برداشته و به مر رساندند.
ایکنا ـ برای تربیت صحیح فکری و عملی نسل جدیدی که وارد جهاددانشگاهی میشوند چه باید کرد؟
ما باید صادق باشیم و به صراحت اعلام کنیم که جهاددانشگاهی محل خوبی برای اشتغال نیست. طبق روایت مشهوری، هر کسی که به دنبال شغل باشد و به این اندیشه از خانه بیرون آید، چنانچه در این مسیر از دنیا برود، اجر شهید را خواهد داشت. بنابراین، به دنبال شغل بودن گناه نیست، بلکه عبادت و جهاد است، اما جهاد جای خوبی برای اشتغال نیست. اگر فردی برای شغل وارد جهاد میشود، اشتباهی آمده است. در جهاد باید با آرمان زندگی کرد. بنابراین، چنانچه به این آرمان وفادار باشیم و با کسانی که به ما مراجعه میکنند صادق باشیم، نه تنها این نهاد آسیبی نخواهد دید، بلکه با توجه به توسعه و امکاناتی که دارد، هر روز قویتر خواهد شد، اما اگر به جهاددانشگاهی مانند مراکز علمی و تحقیقاتی دیگر نگاه کنیم، به جایی نخواهیم رسید. جهادگر فردی است که در میدان مبارزه و آرمان حضور دارد که در آن امنیت شغلی مطرح نیست.
زمانی که فردی جهاددانشگاهی را برای فعالیتش انتخاب میکند، در واقع میگوید که من ضدامنیت شغلی هستم. البته این بدان معنی نیست که فردی که به دنبال امنیت شغلی است، کار ناصوابی انجام میدهد، چراکه مطالعات نشان داده است که امنیت شغلی با رضایت و بهرهوری بالا ارتباط دارد، اما جهاددانشگاهی جای این تفکرات نیست، بلکه میدان مبارزه است. ما امروز نیازمند ایجاد تهییج در بدنه جهاد هستیم و باید برای حرکت در میدان مبارزه «هیجان و معرفت» در جهادگران ایجاد کنیم. نسل جدید، نسل توانمندی است؛ کافی است درست آنها را بشناسیم و به این جهت سوق دهیم.
ایکنا ـ تشویق جهادگران به منظور مبارزه در میدان چگونه تحقق پیدا میکند؟
بهترین و کوتاهترین و شاید مطمئنترین راه برای تشویق دیگران به حضور در میدان عمل جهادی که از آن یاد کردیم، صرفنظر کردن از پارهای مواهب است. نکته دیگر اینکه حضور در این میدان باید با «دل» و «ایمان» باشد. حضور و غیاب الکترونیکی و کاغذی و ... در این فرهنگ جایی ندارد! اجبار و تحکم برای انجام کار جهادی بیمعنا است و البته نتیجه نخواهد داشت. به طور کلی زمانی که مسئولان به تشریفات بپردازند و خود را از مردم دور کنند، نتیجه آن دوری از دین، تظاهر به روزهخواری، قانونشکنی و... است. هر چقدر فاصله حرف و عمل کم باشد، تظاهر به دینداری و انسجام اجتماعی بیشتر خواهد شد.
به نظر من حتی سرپیچی از قوانین زیست اجتماعی ناشی از فاصله زیاد بین حرف و عمل مدیران و مسئولان است. برخی در این باره به دنبال دلایل پیچیده میگردند که نادرست است، چراکه چنانچه همین افراد رفتار خود را تصحیح کنند، دینداری و تظاهر بدان نیز در جامعه افزایش پیدا میکند. امام(ره) فرمودند که یک موی کوخنشینان بر همه کاخنشینان ارجحیت دارد. آیا امروز همگان اعم از مسئولان و مدیران به این حرف و سخن امام(ره) باور دارند؟ اگر باور دارند، حاشیهنشینی و زبالهگردی چه معنایی دارد؟ البته مشکلات اجتماعی در زمان امام معصوم(ع) نیز وجود داشت، اما تظاهر به بیدینی و بیاخلاقی فاجعه است. البته شک نداریم که دشمن نیز در این معرکه نقش دارد و روی این مسائل سرمایهگذاری میکند. منتها سؤال من این است که چه کسی زمینه نفوذ و رسوخ دشمن را فراهم می کند؟ اگر منفذی نباشد، دشمن چگونه میتواند به قلب نازنین جوانان ما ورود پیدا کند؟
ایکنا ـ برای پایداری روحیه جهادی در جهادگران و مطابقت حرف و عمل آنان چه باید کرد؟
این گوهر در ضمیر تمامی آدمیان وجود دارد و فطری است و نیاز به فرد یا افرادی داریم که این گوهر را در وجود انسانها زنده کنند. «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ؛ پس با گرايش تمام به حق به سوى اين دين رو كن؛ با همان سرشتى كه خدا مردم را با آن سرشته است. آفرينش خدا تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمىدانند». چنانچه این گوهر در فطرت انسان زنده نشود، غبار خواهد گرفت و قلب آدمی را سیاه خواهد کرد.
خداوند متعال در سوره مبارکه بقره میفرماید: «خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ؛ خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوايى ايشان مهر نهاده و بر ديدگانشان پردهاى قرار دارد و آنان را عذابى دردناك است». زمانی که حرف و عمل افرادی که اداره جامعه را برعهده دارند از یکدیگر جدا شود، اندکاندک دچار سیاهی قلوب خواهند شد. البته چنانچه این گوهر جلا پیدا کند و حرف و عمل افراد به یکدیگر نزدیک شود، اتفاقات بزرگی در جامعه رخ میدهد که نمونه آن در جنگ تحمیلی مشاهده شد. خانوادههایی بودند که چندین فرزند خود را در راه دفاع مقدس فدای اسلام و انقلاب کردند و اتفاقات بزرگ به این دلیل رخ داد که میان حرف و عمل مسئولان توحیدی ویژه حکمفرما بود.
زمانی که حرف و عمل مدیران جامعه یکی باشد، به همان اندازه در جامعه تأثیرگذار است. باید این نگاه را در جهاددانشگاهی تقویت کنیم تا خدای ناکرده این نهاد انقلابی را به یک نهاد دیوانسالار تبدیل نکنیم. امروز باید هر کاری را به زمین بگذاریم و به این موضوع توجه جدی کنیم. باید مواظب باشیم که اگر میخواهیم جهاددانشگاهی جهاددانشگاهی باقی بماند.
لذا به کسانی که آگاهانه یا ناآگاهانه باعث و بانی بعضی از روشهای دیوانسالار در جهاد هستند هشدار میدهم که این کارها را با جهاد نکنند. اینجا محل کاسبی و بنگاه اقتصادی نیست، بلکه اینجا محلی است که باید حرف و عمل همگان در راستای آرمانهای شهدای انقلاب اسلامی، امام راحل(ره)، رهبر معظم انقلاب، قانون اساسی کشور و رفاه مردم باشد نه رفاه خود! جهادگران باید رفاه خود را به خاطر رفاه مردم زیر پا بگذارند.
ایکنا ـ با توجه به فعالیتهای فرهنگی و هنری جهاددانشگاهی در دانشگاهها که محل رجوع، سپس جذب و رشد دانشجویان انقلابی به مقوله فرهنگ بود، بفرمایید ضرورت و هدف این فعالیتها چه بود؟
پس از بازگشایی دانشگاهها در پی انقلاب فرهنگی، احساس شد که باید یک سری از فعالیتهای فرهنگی برای دانشجویان در دانشگاهها طراحی شود تا بتوانند از آنها در زمانهای مناسب از جمله اوقات فراغت استفاده کنند. در حوزه فرهنگی جهاددانشگاهی سه فعالیت عمده دنبال شد. اولین فعالیت، رسانهای بود که با عنوان واحد تبلیغات دنبال شد و نماد آن نیز نشریه دانشگاه انقلاب بود که یکی از نشریات خوب آن دوره محسوب میشود و میتوان از آرشیو آن استفاده کرد. بخش دیگری از فعالیتهای جهاد در حوزه فرهنگی، فعالیت آموزشی بود که شامل آموزش اعتقادی و مسائل دینی میشد. همچنین، فعالیت دیگر جهاد در این حوزه بخش فوقبرنامه بود که شامل فعالیتهای ورزشی، هنری و انتشاراتی میشد.
اولین مسئولیتی که بنده به طور رسمی در جهاددانشگاهی داشتم، مسئولیت واحد فوق برنامه بود. از همان ایام تلاش کردیم که در این واحد فعالیتهایی را برای دانشجویان تعریف و اجرا کنیم، در آن زمان در وزارت علوم واحدی به نام معاونت فرهنگی وجود نداشت و عمده فعالیتهای فرهنگی دانشگاهها به عهده جهاد بود. البته تعداد دانشجویان و دانشگاهها نیز به وسعت امروز نبود و جهاددانشگاهی تقریباً در تمامی دانشگاههای اصلی کشور حضور داشت و هر واحد نیز دارای بخش فرهنگی بود که فعالیتهای فوق برنامه را در سه بخش تربیت بدنی، هنری و انتشارات دنبال میکرد.
یکی از فعالیتهای بسیار مؤثری که در واحد فوق برنامه بخش فرهنگی جهاددانشگاهی طراحی کردیم این بود که برای انسجام در فعالیتهای فرهنگی و هنری این نهاد، از کارهای پراکنده صرف نظر کردیم و به اجرای برنامههای سراسری روی آوردیم. لذا حدود 13 یا 14 برنامه سراسری فرهنگی و هنری در جهاددانشگاهی تعریف و اجرا شد؛ از جمله جشنواره سراسری تئاتر دانشجویان کشور، کنگره شعر و ادب دانشجویان سراسر کشور، جشنواره فیلم، مسابقات فن بیان دانشجویان، مسابقات احکام با ارجاع به رساله امام(ره) و مسابقات نمایشنامهنویسی.
هدف جهاددانشگاهی از این برنامهها همان رسالتی بود که پس از انقلاب فرهنگی به این نهاد واگذار شده بود، چراکه پس از بازگشایی دانشگاهها هیچگونه فعالیت فرهنگی و هنری در فضای دانشگاهی کشور وجود نداشت و جهاددانشگاهی به دلیل نبود معاونت فرهنگی در وزارت علوم (حتی بسیج دانشجویی) وارد این حوزه شد.
ایکنا _ آیا توصیهای برای آینده دارید؟
جهاددانشگاهی باید انقلابی بماند. البته انقلابی ماندن هم ابزار و لوازمی دارد. امیدوارم هم اعضای جهاددانشگاهی و هم مسئولان کمک کنند تا جهاددانشگاهی بر «اسم و رسم» خود استوار بماند. نگرانیهای من بیشتر ناشی از ریلگذاریهای غلط است. امیدوارم که با هوشیاری همه جهادگران بتوانیم این مجموعه را به عنوان یک نهاد انقلابی حفظ کنیم و به آیندگان بسپاریم.
گفتوگو از معصومه صبور
انتهای پیام