به گزارش ایکنا، رهبر معظم انقلاب در دیدار با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه با اشاره به حوادث اوکراین فرمودند: جنگ یک مقوله خشن و سخت است و جمهوری اسلامی از اینکه مردم عادی دچار آن شوند به هیچ وجه خرسند نمیشود اما در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمیگرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ میشد.
رهبر معظم انقلاب با تأکید بر اینکه غربیها با روسیه قوی و مستقل بهکلی مخالف هستند، ناتو را موجودی خطرناک خواندند و افزودند: اگر راه در مقابل ناتو باز باشد حد و مرزی نمیشناسد و اگر جلوی آن در اوکراین گرفته نمیشد، مدتی بعد به بهانه کریمه، همین جنگ را به راه میانداختند.
این تحلیل رهبر معظم انقلاب موجی از فضاسازی رسانهای غربیها را راه انداخت و آنها با حذف تأکید ایشان بر مخالفت جمهوری اسلامی ایران با پدیده جنگ، این دروغ را به طور گسترده تکرار کردند که ایران مخالف جنگ نیست و حامی روسیه در این جنگ است.
سیدحمزه صفوی، عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در گفتوگو با ایکنا درباره علل این فضاسازی غربیها علیه سخنان رهبر معظم انقلاب گفت: این موضوع یک پیشینه به لحاظ علوم سیاسی و روابط بینالملل دارد که اگر آن را در نظر نگیریم نمیتوانیم فضای اتفاق افتاده در ارتباط میان ایران و روسیه و جنگ اوکراین را درک کنیم.
وی در تشریح این پیشینه گفت: نظام بینالملل پس از جنگ جهانی دوم به یک ساز و کاری رسید که یک سیستم بر مبنای شورای امنیت با شرکت 5 کشور دارای حق وتو در یک نظام دوقطبی در جهان تعریف شد و اینگونه طراحی شد که کشورهای جهان خارج از این دو بلوک توانایی عرض اندام نداشته باشند و فضایی برای کشورهای مستقل در نظر گرفته نشد و کشورها باید از میان سیستم غربی یا شرقی یک سیستم را انتخاب میکردند.
صفوی با بیان اینکه این فضا تا فروپاشی شوروی ادامه پیدا کرد، گفت: با فروپاشی شوروی، این سیستم دوقطبی از هم فروپاشید و آمریکا خود را یکهتاز جهان احساس کرد و سیطره آمریکا بر جهان، بدون رقیب، افزایش پیدا کرد. پس از آن جورج بوش پسر این دکترین را مطرح کرد که کشورهای جهان یا دوست ما یا دشمن ما هستند. این دکترین فراتر از یک نظام دوقطبی بود و در این قالب کشورها یا دوست آمریکا هستند و در قالب الگوی همکاری، خدمترسانی، منفعترسانی و تبعیت از آمریکا فعالیت میکنند یا دشمن هستند و از آمریکا ضربه خواهند خورد.
صفوی اظهار کرد: در مقابل روسیه پس از فروپاشی از دوران یلتسین با افت شاخصههای قدرت روبرو شد و این امتداد پیدا کرد و مردم روسیه به نوعی احساس تحقیر ملی میکردند اما در دوران پوتین تا حدی آن شکوه و عظمت گذشته روسیه احیا شد و این موجب حمایت مردمی از پوتین در چند دوره شده است.
وی درباره نسبت جمهوری اسلامی با این فضای دو قطبی و پس از آن گفت: در فضای دوقطبی انقلاب اسلامی با شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» پیروز میشود که به معنای نفی سلطه شرق و غرب است اما مشکل این بود که نظام بینالملل، این رویکرد بیطرفی را از سوی هیچ کشوری در عمل به رسمیت نمیشناسد. از جهت تاریخی ایران در دوره صفویه در اوج شکوه و قدرت تمدنی خود بود و این به واسطه اتخاذ راهبرد «توازن بین قدرتها» بود و اگر ایران عصر صفوی این راهبرد را در پیش نمیگرفت به طور طبیعی باید توسط امپراتوری قدرتمند عثمانی بلعیده میشد اما این امپراتوری به رغم اینکه به لحاظ تعداد سرباز، تجهیزات نظامی و بودجه عمومی بسیار قویتر از دولت صفوی بود اما در ایران با یک سد نفوذ مواجه شد و یکی از دلایل مهم این امر توازن بین قدرتها از سوی دولت صفوی بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ابراز کرد: امپراتوری صفوی در این مسیر و برای بقا و تداوم خود یک دیپلماسی فعال و پیچیده چندلایهای از لایههای سری، محرمانه، امنیتی، جاسوسی تا لایههای دیپلماسی عمومی و رسمی را به کار گرفت. به نظر میرسد بقا، قدرتیابی و منافع جمهوری اسلامی نیز در امتداد توازن بین قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای است. اینها مسائل مربوط به اصول روابط بینالملل است و ربطی به مسائل احساسی ندارد.
وی در خصوص جنگ اوکراین و تأثیر آن بر روابط میان ایران و روسیه گفت: متأسفانه فضای رابطه ایران و روسیه در افکار عمومی داخلی کشور احساسی شده و از حالت منطقی فاصله گرفته در حالی که مسائل بینالمللی منافعمحور هستند و منافع سنگ محک روابط میان کشورها هستند. به عبارتی اگر کشوری در عرصه روابط بینالملل طبق منافع خودش عمل میکند به این معناست که دارای یک رفتار عقلانی و منطقی است. جمهوری اسلامی هم در همین پارادایم در حال حرکت است و نگاه به روسیه و چین و هر کشور دیگری فارغ از عشق و تنفر باید در نظر گرفته شود.
صفوی با اشاره به رویکرد جمهوری اسلامی ایران در دولت یازدهم و دوازدهم در رابطه با غرب گفت: کشور در این دوره همکاری با غرب را در سطوح مختلف تجربه کرد و دست دوستی خود را به سمت غربیها دراز کرد اما این رفتار با پاسخ مشابهی مواجه نشد. تقریبا جمهوری اسلامی ایران 8 سال برای بهبود و ارتقای روابط با آمریکا و اروپا تلاش کرد اما در نهایت در مورد آمریکا با بدعهدی و پیمانشکنی مواجه شد و در مورد اروپا هم شاهد بیانگیزگی یا ناتوانی برای بالانس کردن آنها در راستای سیاست توازن بود. لذا این طبیعی است که ایران به فکر راهکارهای جایگزین برای منافع خود باشد. با در نظر گرفتن چنین پیشینه و سابقهای است که میتوان روابط ایران و روسیه را متوجه شد.
وی بیان کرد: یک قاعده سیاسی وجود دارد که هر کشور چند دسته دوست و دشمن دارد؛ دوستان شامل دوستان من، دوستان دوستان من و دشمنان دشمنان من. دشمنان نیز شامل دشمنان من، دشمنان دوستان من و دوستان دشمنان من. الان در مسئله اوکراین نیز با چنین الگویی مواجه هستیم و آن این است که روسیه به عنوان یک قدرت فرامنطقهای در شرایطی شبیه ما به لحاظ فشارهای بینالمللی، تحریمهای یکجانبه و پذیرش الگوی خاص غربیها قرار گرفته و این برای ایران به طور ذاتی الگویی را برای همکاری، همراهی و تعامل ایجاد میکند، زیرا در شرایط فشار، کشورهای شبیه به هم اگر به هم نزدیکتر شوند، آن الگوی همکاری به تسهیل فشارها و یا فائق آمدن بر تحریمها کمک میکند.
وی تأکید کرد: لذا این یک قانون کلی برای فهم روابط ایران و روسیه است و تصور نمیکنم کارگزاران و مسئولان جمهوری اسلامی ایران هیچ عشق یا تنفر ذاتی نسبت به روسیه داشته باشند و این الگوی منطق و منافع هست که نوع روابط ایران را با این کشور مشخص میکند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در خصوص بحران اوکراین و تحلیل رهبر معظم انقلاب گفت: این یک معمای پیچیده است که ابتکار عمل در بحران اوکراین دست چه کسی است و آیا این مسئله پیشامد است یا پیشآورد؟ در واقع آنچه که روی صحنه دیده میشود این است که با یک چندوجهی روبرو هستیم. نکتهای که در ارتباط با تحلیل رهبر معظم انقلاب میتوان گفت این است که هر کشوری برای خودش حریمی از امنیت را تعریف کرده و برای آن هزینه میپردازد و خطوط قرمزی را مشخص میکند.
وی افزود: در مسئله اوکراین فقط بحث ناتو به تنهایی نیست. ناتو برای روسیه یک تهدید است که قبلا هم بارها به آن اشاره کرده و از طرفی الگوی عمل ناتو هم مبتنی بر منافع غربی ـ لیبرالی است و ناتو به معنای خالص کلمه حافظ منافع کشورهای غربی است و در مورد کشورهای نیمهغربی و غیر غربی تعهدی از خودش نشان نمیدهد. در این راستا روسیه در مورد گسترش ناتو در حریم امنیتی خودش بارها قبلا هشدار داد که اوکراین به این مسئله توجه نکرده بود اما مسئله مهمتر و پیچیدهتر از ناتو، استقرار سامانههای موشکی با سرعت بالاست که در اوکراین در دستور کار قرار داشت که استقرار این سامانهها پرتاب لانچ موشکها از اوکراین به مسکو را در کمتر از 10 ثانیه امکانپذیر میکرد و این ده ثانیه زمانی نیست که کشوری بتواند موشکی را رهیابی کرده و مورد اصابت قرار دهد.
صفوی با بیان اینکه آمریکا و شوروی از زمان جنگ جهانی دوم تا فروپاشی شوروی از یک الگوی توازن هراس برخوردار بودند که آنها را به یک بازدارندگی سوق داده بود، گفت: این الگو بعد از فروپاشی شوروی همچنان ادامه یافت و دو کشور سعی میکردند از حرکات تحریکآمیز نسبت به طرف مقابل برای جلوگیری از تنشهای نظامی و امنیتی پرهیز کنند اما این حرکت اخیر آمریکاییها برای استقرار این سامانه موشکی در اوکراین نقطه عطف امنیتی بین این دو کشور پس از جریان خلیج خوکها بود که الگوی توازن بین این دو را به هم میریخت و واکنش روسیه به این اقدام طبیعی بود.
وی ابراز کرد: در واقع عدم واکنش روسیه در این مقطع، گام بعدی آمریکاییها را به همراه میآورد. حال اینکه آمریکاییها به عمد این اقدام را کردند تا روسیه را وارد یک جنگ کنند و بعد به تبع آن، پروژه «نورد استریم» را تحت تأثیر قرار دهند یا تحریمهای سنگینی را علیه روسیه وضع کنند یا پولها و ذخایر ارزی روسها را در دنیا بلوکه کنند و این یک طرحریزی از پیشمشخص شده باشد یا اینکه این جنگ به واسطه لو رفتن طرح آمریکا برای استقرار سامانههای موشکی در اوکراین پیش آمده باشد، همه اینها از جمله سؤالاتی است که در نظام بینالملل هنوز پاسخ مشخصی برای آن به دلیل فقدان اطلاعات وجود ندارد.
صفوی درباره نگرانی برخی در ایران از اینکه روسیه به دنبال کشاندن ایران به جنگ اوکراین است، به ویژه سخنرانی اخیر لاوروف در خصوص سرنگون کردن زلنسکی از قدرت، گفت: باید تعریف کرد این نگرانی حاصل از چیست. اگر نگرانیها نسبت فروش تسلیحات ایران به روسیه است، هر ایرانی باید این منطق را درک کند که فروش تسلیحات به معنای ارزآوری برای کشور و منفعت ملی است. به عبارتی با فروش تسلیحات پای ایران به عنوان یک قدرت در این بازار باز میشود.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اظهار کرد: در جنگ ایران و عراق دیدیم که کشورهای اروپایی به صدام سلاحهای شیمیایی دادند و از سوی هیچ دادگاهی هم محکوم نشدند و یا کشورهایی مانند چین و ژاپن به هر دو طرف، ایران و عراق، سلاح میفروختند. لذا فروش پهپاد از سوی ایران به روسیه، در صورت صحت خبر، نه تنها تهدید بلکه نقطه عطفی برای کشور و صنایع ایران است و چنین اتفاقی به نفع منافع ملی است و این باید به درستی دیده شود.
صفوی در خصوص اینکه فروش سلاح از سوی ایران به یک طرف جنگ، شبیه همان کار غربیها در ارسال سلاح به طرف دیگر جنگ نیست، گفت: تاکنون از طرف اوکراین درخواستی برای ارسال تسلیحات یا پهپاد از سوی ایران وجود نداشته است زیرا اصلا اجازه فروش تسلیحات ایران از سوی آمریکا، برخلاف نظر سازمان ملل، ممنوع است. در حالی که طبق توافق برجام ایران باید الان آزادانه بتواند هر گونه صادرات، از جمله صادرات نظامی، را داشته باشد اما آمریکا با زدن زیر برجام به هیچ کشوری اجازه نمیدهد که از ایران تسلیحات بخرند.
وی تصریح کرد: ایران هیچ وقت اهرم و سنگ بنای پیشرفت روسیه نخواهد بود مگر اینکه منافع خود را در نظر بگیرد و در راستای منافعش ممکن است همکاریهایی انجام دهد. اگر این توازن انجام شود موفق خواهیم بود. امروز که به این صحنه شطرنج نگاه میکنیم ایران موفق عمل کرده و نمیتوان ایران را بازنده و یک بازیگر غیر هوشمند در نظر گرفت و ایران تا الان دقیق عمل کرده است.
صفوی درباره تأکیدات رهبر معظم انقلاب در دیدار پوتین بر زمینههای مختلف همکاری و گذار عوامل سلبی مشترک در جهت تعمیق و پایداری همکاریهای راهبردی ایران و روسیه گفت: ایران در شرایط قبلی صرفا بر مبنای تعارض با آمریکا با روسیه همکاری میکرد اما الان ایران میخواهد این همکاریها را به حوزههای ایجابی گسترش دهد و یک پیام مهم دیگر هم ارسال کند که دست زدن به چارچوب امنیتی موجود ممکن است تبعات جبرانناپذیری برای غرب داشته باشد.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران بیان کرد: الان کشورهای حوزه پیرامونی ایران روی به خرید تسلیحات متعارف و نامتعارف آوردهاند و به نوعی درصدد تغییر وزن قدرت هستند. این موضعگیری رهبر معظم انقلاب پیامی به این اقدامات است که اگر شما (غربیها) به چارچوب امنیتی موجود دست بزنید ممکن است ائتلافهایی که شما علاقه چندانی به آن ندارید، در برابرتان شکل بگیرد و کاری از دست شما هم برنمیآید. الان قرن 18 و 19 و 20 گذشته و در قرن جدید فضای تکقطبی و دوقطبی به چندقطبی در نظام بینالملل تبدیل شده و در فضای چندقطبی کشورهای دارای قدرت منطقهای برای منافع خود فعالانه تلاش، هزینه و رقابت میکنند و کنشگر هستند و غربیها نمیتوانند اینها را کشورهایی ضعیف و پیرو در نظر بگیرند.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام