کربلا لبریز از کرامت‌های عاطفی است
کد خبر: 4075860
تاریخ انتشار : ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۴:۵۵

کربلا لبریز از کرامت‌های عاطفی است

محمدرضا سنگری با بیان اینکه کلمات کریم و بخیل، بیانگر نوع ارتباط ما با داشته‌هایمان است، گفت: قلمرو داشته‌های انسان بسیار وسیع است، به نحوی که می‌توان از انواع بخل و کرامت یاد کرد و کربلا لبریز از کرامت است.

محمدرضا سنگری، مؤلف کتاب «آیینه‌داران آفتاب» و پژوهشگر عاشورایی

به گزارش ایکنا از خوزستان، محمدرضا سنگری، مؤلف کتاب «آیینه‌داران آفتاب» و پژوهشگر عاشورایی، شب گذشته، 12 مردادماه در پنجمین برنامه سخنرانی خود در مؤسسه فرهنگ عاشورا به تبیین شیوه ارتباط ما با داشته‌هایمان در زندگی پرداخت. متن سخنان وی به شرح زیر است: 

ما چند گونه ارتباط می‌توانیم با داشته‌های خود داشته باشیم. منظور از داشته‌ها، فقط مال نیست. ممکن است داشته ما موقعیت اجتماعی، آبرو، توانایی‌ جسمی و یا دانش ما باشد. قلمروی داشته‌های انسانی یک قلمرو بسیار وسیعی است.

بخل یک نوع ارتباط با داشته‌های ما است. لئیم در فرهنگ دینی به کسی گفته می‌شود که داشته‌های خود را نمی‌دهد، خودش هم استفاده نمی‌کند: نه خود خورد، نه کس دهد، گنده کند، مگس دهد.

کلمه لئیم را معمولاً در فارسی به پَست ترجمه می‌کنیم؛ کسی که از داشته‌های خود به دیگران نمی‌دهد و سهمی برای دیگران قائل نیست. این فرد، بخیل است.

واژه دیگر جواد و سخی است؛ کسی که دارد و دیگران را هم بهره‌مند می‌کند. واژه دیگر، کریم است، کریم یعنی کسی که خود از داشته‌های خود استفاده نمی‌کند، اما به دیگران بهره می‌رساند. از نیازهای خود می‌گذرد تا بتواند دیگران را تأمین کند. در فرهنگ دینی ما خدا کریم است. کسی که در کربلا او را با این صفت معرفی می‌کنند حضرت علی اکبر(ع) است. او در سن ۱۶ سالگی پناهگاه امنی برای افراد غریب و نیازمندان در مدینه درست کرده بود و برای آنها غذا درست می‌کرد. این صفت را بیش از همه به امام مجتبی(ع) نسبت داده‌اند. امام مجتبی هر سال نیمی از اموالش را می‌بخشید و بهترین قسمت آنها را به نیازمندان می‌داد. ما گاهی قسمتی از دارایی‌های خود را که نمی‌خواهیم و یا شاید کمی کهنه شده‌اند می‌بخشیم و می‌گوییم انفاق کرده‌ایم. در حالی که قرآن کریم می‌فرماید به نیکی نمی‌رسید مگر اینکه از آنچه دوست دارید ببخشید.

بخل انواعی دارد که ممکن است ما هم دچار آن باشیم؛ اولین نوع بخل که در زندگی ما وجود دارد، بخل کمکی است؛ مثلاً دیگران به کمک ما احتیاج دارند، اما کمک نمی‌کنیم. وارد صحنه کمک به دیگران نمی‌شویم و با اینکه هزینه‌ای برای ما ندارد، در کمک کردن بخل می‌ورزیم.

بخل نوع دوم مالی است، به این معنی که دارایی و امکان کمک داریم، اما کمک نکنیم و بهانه بیاوریم. نوع سوم بخل عاطفی به معنی پرهیز از محبت کردن است. کسی آمد و دید پیغمبر اکرم(ص) نوه‌هایش را در آغوش گرفته و آنها را می‌بوسد. مرد با تعجب گفت من هیچ وقت بچه‌های خود را نبوسیدم. حضرت رسول اکرم(ص) به او فرمودند بخل ورزیدی.

ما گاهی از یک «دستت درد نکند» دریغ می‌کنیم. کسی محبتی به من کرده است تشکر نمی‌کنم. این شکر می‌تواند زبانی و یا محبت باشد. بعضی لبخند نمی‌زنند. بعضی حوصله گوش دادن به درد و دل‌های دیگران را ندارند؛ وقتی برای مشکلات دیگران ندارند. این در حالی‌ است که کربلا لبریز از کرامت عاطفی است که نقطه مقابل به بخل عاطفی است.

امام حسین(ع) چقدر محبت می‌کنند. وقتی اسلم بن عمر به زمین افتاد امام در آن شرایط جنگ، بالای سر او آمد. سرش را روی زانو گذاشت و خون را از چشم هایش پاک کرد. اسلم به امام عرض کرد: آیا وظیفه خود را انجام دادم؟ امام دست روی پیشانی اش گذاشت و فرمود: آری تو پیش از من به بهشت می‌رسی، سلام مرا به جدم و پدر و مادرم و برادرم برسان. وقتی سر امام بر سینه اسلم بود، گفت من چه خوشبختم که آفتاب را در آغوش گرفته‌ام و با یک لبخند به بهشت پیوست.

امام همین برخورد کریمانه را با خواهر دارد. در آخرین باری که امام به میدان می‌رود خواهر امام به دنبال او می‌رود. حضرت زینب(س) از نفس می‌افتد و به او می‌گوید: مهلا مهلا. کمی صبر کن. امام سوار اسب بود، ایستاد. پیاده شد، دست بر سینه خواهر گذاشت، آرامش کرد و برگشت. امام در جای‌جای راه، این کرامت عاطفی را نسبت به دیگران دارد. تا خیمه‌ها شلوغ می‌شد بین آنها می‌رفت آن ها را لبریز عاطفه می‌کرد و برمی‌گشت‌. حضرت علی اکبر(ع) نیز چنین بود. این کرامت ها در کربلا موج می‌زند.

بنابراین بخل عاطفی این است که محبت و قدردانی خود را دریغ کنیم‌. در جامعه متأسفانه اینطور است که وقتی ضعفی می‌بینند صدبار انتقاد و اعتراض می‌کنند اما اگر ۱۰ کار خوب ببینند هیچکس تشکر نمی‌کند. جامعه ما جامعه سپاس نیست. این که مشکلی، حل شود و تشکر نکنیم، بخل عاطفی است. در خانه اگر همسرتان زحمتی کشیده است؛ وسیله‌ای را تعمیر کرده، غذای درست کرده یا خانه را تمیز کرده است، از او قدردانی کنید. وقتی نقاط قوت را نبینیم نقطه ضعف‌ها رشد می‌کند. مراقب بخل عاطفی در رفتارهای خود باشیم.

بخل کلامی هم داریم، گاهی بلد نیستیم یا نمی خواهیم چیزی را که می‌دانیم به دیگران یاد بدهیم. بدترین بخل، بخل در سلام کردن است: « إِنَّ أَعْجَزَ اَلنَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اَلدُّعَاءِ وَ إِنَّ أَبْخَلَ اَلنَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلاَمِ.» عاجزترین مردم کسانی هستند که دعا نمی‌کنند و بخیل ترین مردم کسی است که سلام نمی‌کند. یک بخل این است که سلام را خوب نگوییم. سلام را به بهترین شکل آن بگوییم.

بخل عِرضی یا آبرویی، نوع دیگر بخل است به این معنی که آبروی خود را مصرف نکنیم تا از آبروی کسی دفاع کنیم، آبرو و حیثیت مؤمن بسیار مهم است. آبروی انسان‌ها را حفظ کنیم، چراکه حرمت مومن از کعبه بالاتر است.

بخل دیگر، بخل عبادی است‌. مثلا انسان در مسجد و مجلس شرکت نکند. مسجد نزدیک شما است اما شما به مسجد نروید. قرآن نخواندن، بخل عبادی است. نماز نخواندن، بخل است. صلوات نفرستادن نوع دیگر بخل است.

بخل در جان، نوع دیگر بخل است.‌ امام حسین(ع) در روز پنجم برای حبیب بن مظاهر نامه‌ای می‌فرستد و نتیجه‌اش این است که حضرت حبیب خود را به کربلا می‌رساند‌. امام حسین(ع) در این نامه نوشت ای حبیب تو از نزدیکی ما به رسول خدا(ص) آگاهی و بیش از همه نسبت به ما معرفت داری. تو دارای جوانمردی و غیرت هستی. پس خود را از ما دریغ مدار. در نتیجه حضرت حبیب شبانگاه با مسلم بن عوسجه حرکت می‌کنند و فردای آن روز به کربلا می‌رسند که حضرت زینب(س) و خود امام حسین بسیار از آمدن حبیب خوشحال می‌شوند و امام به او فرمود رسول خدا(ص) پاداش خیر به تو دهد.

آنچه مطرح شد گونه‌های مختلف بخل است. قرآن کریم در باب این صفت رذیله هشدار می دهد و می فرماید: «الَّذِینَ یَبْخَلُونَ وَیَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَیَکْتُمُونَ مَآ ءَاتَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاَعْتَدْنَا لِلْکَفِرِینَ عَذَاباً مُّهِیناً» کسانی که نسبت به مردم بخل می‌ورزند و مردم را به بخل دعوت می‌کنند و آنچه را که خداوند از فضل خود به آنان بخشیده پنهان مى‌ دارند. و ما براى کفران کنندگان نعمت‏ها عذابى خوارکننده آماده کرده ‌ایم. (نساء، 37).

روزی امام صادق علیه السلام به خانه آمد و دید مقدار زیادی آرد در خانه هست. فرمودند این ها چیست؟ گفتند آرد کم شده است. امام فرمودند همین الان آنها را بفروشید. این احتکارها زمینه گرانی را به وجود می‌آورد. طبق آیه خداوند چنین افرادی را کافر می داند و عذاب خوارکننده برای آنها آماده می‌کند. کسانی که بخل می‌ورزند، احتکار می‌کنند و مردم می‌گویند بروید و زیاد بخرید و فضای کاذب در بازار ایجاد می‌کنند کافر خوانده شده‌اند. یعنی نعمت‌های الهی را می‌پوشاندند و کتمان می‌کنند.

طبق آیه قرآن، کسی که بخل می‌ورزد بی تردید دچار بحران خواهد شد‌: «ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ تُدْعَوْنَ لِتُنْفِقُوا في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَمِنْکُمْ مَنْ يَبْخَلُ وَ مَنْ يَبْخَلْ فَإِنَّما يَبْخَلُ عَنْ نَفْسِهِ وَ اللَّهُ الْغَنِيُّ وَ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ وَ إِنْ تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَکُمْ ثُمَّ لا يَکُونُوا أَمْثالَکُمْ» (محمد، 37) خداوند توفیق زیست کریمانه را به ما عنایت بفرمایید و رسول اکرم(ص) فرمودند: «کم آسایش ترین مردم افراد بخیل هستند.»

انتهای پیام
captcha