در بخش نخست از گفتوگو با عباس تقویان، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) که با تیتر «مهمترین عامل در تحقق اهداف جلسه قرآن استاد است» منتشر شد با نگاه تاریخی به صدر اسلام و اهتمام به آموزش قرآن، به مواردی چون اندیشیدن تدابیری برای جذب مستمع، حمایت نهادهای حاکمیتی از جلسات قرآن با سیاستگذاریهای دقیق، تغییر نگرش عموم مردم به قرآن کریم و تبیین این موضوع که این کتاب هدایت است و ... اشاره و بر اینکه رکن اصلی آموزش قرآن در ایران اساتید هستند و اگر از بار علمی قابل قبولی برخوردار نباشند، جلسه قرآن هم کیفیت لازم را به دست نمیآورد، تأکید شد. در ادامه بخش دوم این گفتوگو را میخوانید؛
ایکنا- یکی دیگر از مسائلی که باید به آن پرداخته شود، سیر تطور مقوله آموزش از صدر اسلام تاکنون است. به نظر میرسد در ابتدا با آموزش قرآن به نحو جامعی مواجه بودهایم، اما از زمانی که هنر وارد عرصه تلاوت قرآن شده است، گویی آموزش قرآن به خصوص آموزش عمومی در حاشیه قرار میگیرد. آیا میتوان هنر را به مثابه یک امر رهزن تلقی کرد که سبب شده از دیگر اصول غافل شویم؟
به نکته مهمی اشاره کردید. هنر به مثابه یک شمشیر دو لبه میماند و باید در استفاده از آن دقت شود. از طرفی در روایات آمده است که قرآن را با صوت زیبا تلاوت کنید و از دیگر سو در برخی روایات آمده است که قاری نباید تمام تلاش خود را روی زیبایی صوت بگذارد. متأسفانه در برخی از جلسات قرآن این آفت وجود دارد و اینکه از رهزنی سخن به میان آورید نکته صحیحی است.
مسئله مهم در این زمینه، مدیریت جلسه است. توضیح اینکه جلسه قرآن مسیری را طی میکند که استاد جلسه برای آن ترسیم کرده است؛ یعنی اگر ظرفیتهای استاد جلسه به نحوی باشد که تلاوت قرآن را یک هدف غایی تلقی کند، جلسه به همین سمت سوق پیدا خواهد کرد و اگر هم استاد جلسه در کنار این مباحث به تربیت قرآنآموزان از جهات مختلف نظیر مسائل معارفی بپردازد، فضای این جلسه متفاوت خواهد بود و در این نگاه، تلاوت زیبا یک هدف مقدماتی تلقی میشود.
رهبر انقلاب هم در موارد متعددی این نکته را تذکر دادهاند که نباید در حد مباحث هنری باقی بمانیم و صرفاً به تحسین صوت بپردازیم و به خصوص نسل نوجوان و جوان باید به این نکته توجه بیشتری داشته باشند. لازمه پیمودن چنین مسیری این است که جلسات قرآن به صورت چندمنظوره و مبتنی بر ابعاد مختلف آموزش تعریف شوند.
آموزش قرآن در کشور ما گاهی به صورت عمومی و گاهی به صورت حرفهای است. در آموزش عمومی به ابعاد مختلف آموزش توجه میشود، اما در آموزش حرفهای افزون بر اینکه به ابعاد مختلف آموزش پرداخته میشود، افراد برای تلاوتهای فنی و حضور در مسابقات هم آمادگی کسب میکنند. با این حال پرداختن به مباحث فنی و هنری نباید مانع از آن شود که قاریان برجسته از توجه به ابعاد مختلف آموزش قرآن غافل شوند.
بر این اساس، قاری حرفهای کسی است که افزون بر مباحث فنی بر مباحث مربوط به معارف قرآن هم تسلط داشته باشد. افزون بر این، یک قاری حرفهای باید در زمینه عمل به قرآن هم یک الگو باشد؛ یعنی اخلاق و معارف نظری قرآن در وجودش تجلی یابد.
ایکنا- به اهمیت معارف و مفاهیم قرآن اشاره داشتید. مسئله این است که اگر درباره هنر صحبت شود مشخص است که درباره چه چیزی بحث میشود، اما اگر قرار باشد یک قاری به معنویت و مفاهیم و مسائلی از این دست بپردازد، شاید دقیقاً مشخص نباشد که چگونه باید تلاوت معنوی داشته باشد. بر این اساس گویی به ورطه کلیشهها افتادهایم و میگوییم باید به معنویت و ... بپردازیم، اما دقیقاً مشخص نمیکنیم که مراد چه چیزی است.
در آموزش قرآن نیاز است که در وهله نخست به یکسری تواناییهای منطقی اولیه دست پیدا کنیم که این موارد از الزامات تعلیم قرآن محسوب میشود. برای نمونه یکی از راهبردهای مهم برای جلسات قرآن توجه به زبان قرآن است؛ یعنی قرآنآموزان باید در ابتدا با زبان قرآن آشنا شوند. البته در گامهای بعدی میتوان به مباحث تفسیری و عمیقتر هم پرداخت، اما در ابتدا باید زبان قرآن را فهمید.
قاریان عربزبان هنگام تلاوت، خودشان هم متأثر میشوند و هم مخاطب را تحت تأثیر قرار میدهند، اما این تأثیر پذیرفتن از معنای آیات در میان قاریان ایرانی مفقود است و بدین ترتیب انتظار تلاوت معنامحور را هم نمیتوان از قاریان ایرانی داشت. در حال حاضر، به میزانی که قاریان ایرانی با نغمات و مقامات آشنا هستند، با مفاهیم و جنبههای ادراکی قرآن آشنایی ندارند و این مسئله سبب ایجاد آسیب میشود.
هنگامی که از تلاوت معنامحور صحبت میکنیم، باید لوازم آن هم وجود داشته باشد. اگر قاری به هنگام تلاوت معنای آنچه میخواند، نداند چگونه میخواهد فضای آیه را بفهمد و با احساسات خود آن را به مستمع منتقل کند؟ چهاینکه فضای برخی آیات استفهام، حزن یا شادی و مواردی از این قبیل است و باید نغمات و مقاماتی که انتخاب میشود، متناسب با این فضاها باشد.
از اینرو پیش از اینکه به سطوح فنی تلاوت پرداخته شود، باید مباحث مربوط به معنا مطرح شود و همه این مسائل نیز به ظرفیتهای استاد جلسه قرآن بازمیگردد که تا چه میزان در زمینه آموزش و تدریس تسلط داشته باشد، چراکه رکن اصلی جلسات قرآن اساتید هستند.
گام مهمی که میتوان در این زمینه برداشت این است که نهادهای رسمی آموزش از جمله مدارس یا دانشگاهها برای آموزش قرآن وارد میدان شوند و برای تربیت مربی قرآن گام بردارند. همانطور که دانشگاه تربیت مدرس داریم میتوانیم دانشگاه تربیت مربی قرآن هم داشته باشیم.
ایکنا- نکته جالب توجه این است که مقاطع سنی، مختلف هستند و انگیزهها نیز در مواجهه با قرآن تفاوت دارند؛ برای نمونه برخی افراد میخواهند به هنر تلاوت قرآن بپردازند و برخی قصد فهم مفاهیم آیات را دارند، اما با همه این اوصاف با محدودیت در آموزش مواجه شدهایم که چهبسا عجیب هم باشد.
این رویهای که در پیش گرفتهایم جالب است، اما عجیب نیست، چرا که مباحث ظاهری که نغمات و مقامات را در برمیگیرد، برای جوانان جذابیت بیشتری دارد و البته نمیتوان آن را بد تلقی کرد و باید از این جاذبه نهایت استفاده را برد. به بیان دیگر جاذبه هنر کمک میکند تا در ابتدا افراد به قرآن جذب شوند و به مثابه باغی است که انسان را ترغیب به ورود میکند، ولی هنگامی که وارد این باغ شدی میتوان با افقهای مختلف مواجه شده و اشتباه است که فرد بخواهد در ابتدای آن بماند.
ایکنا- رهبر انقلاب اسلامی در طلیعه ماه مبارک رمضان برای برپایی جلسات قرآن روی مساجد تأکید کردند. به نظر شما دلیل این تأکید چیست و چرا مسجد اهمیت دارد؟
در طول تاریخ اسلام مهمترین نهاد آموزشی مسجد بوده است. مساجد در زمان پیامبر اکرم(ص) و معصومین به مثابه مکانی بود که نهتنها در آن به فعالیتهای قرآنی میپرداختند، بلکه یک نهاد سیاسی، اجتماعی و آموزشی هم بود. در دورههای مختلف نیز این کارکرد را از مسجد دیدهایم، هر چند که این مسئله با افت و خیزهایی همراه بوده است. در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی شاهد این بودیم که مساجد کارکردهای متنوعی اعم از فرهنگی، آموزشی، سیاسی و اقتصادی داشتند. بر این اساس، مسجد به عنوان مهمترین کانون افزایش معرفت، سیاسی و اجتماعی بهترین مکان برای آموزش قرآن تلقی میشود.
البته تأکید بر اهمیت یا جایگاه مسجد نباید سبب شود که وظیفه دیگر نهادها به فراموشی سپرده شود. برای نمونه نیاز است که جلسات قرآن خانگی با جدیت پیگیری شوند، افزون بر این، حوزههای علمیه، مدارس و دانشگاهها هم باید در این زمینه ورود کنند. با این حال نمیتوان منکر این شد که مسجد در صف مقدم آموزش قرآن قرار دارد.
برای اینکه جلسات قرآن در مساجد شکل گیرند برخی اقتضائات هم وجود دارد، از جمله اینکه باید تعامل مثبتی میان ائمه جماعت مساجد، نهادهای راهبر مسجد و نمازگزاران وجود داشته باشد. در تعیین ائمه جماعات برای مساجد لازم است که دقت بیشتری انجام شود و افرادی انتخاب شوند که به قرآن التفات داشته باشند.
گاهی اوقات چنین است که نهتنها ائمه جماعت به قرآن اهمیت نمیدهند، بلکه با این مفاهیم بیگانه هستند. حال وقتی که امام جماعت یک مسجد خود با معارف و مفاهیم قرآن بیگانه باشد، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که جلسه قرآن ایدهآلی در مساجد شکل بگیرد. بر این اساس نخست باید اختلافهایی که میان هیئت امنا، ائمه جمعه و دستاندرکاران مسجد وجود دارد، برطرف شود و سپس با یک نگاه نظاممند و تشکیلاتی مساجد را سامان داد تا در آنها جلسات قرآن شکل گیرند. متأسفانه تاکنون از ظرفیت مساجد به نحو شایستهای برای آموزش قرآن استفاده نشده است.
ایکنا- در مورد ظرفیت جلسات قرآن توضیح دهید؛ اینکه با این ظرفیتها جامعه را به کدام سمت میتوان سوق داد و جلسات چه کارکردهایی برای عموم دارند.
برای پاسخ به این پرسش باید هدف یا اهداف تشکیل یک جلسه قرآن مشخص شود. مهمترین هدف از برپایی یک جلسه مذهبی به صورت عام و یک جلسه قرآن به صورت خاص تربیت نفوس است. به بیان دیگر، برای تربیت نسل جدید نیازمند یک فضای معرفتی، دینی، تربیتی و اخلاقی هستیم که امکان دارد در خانواده شکل نگیرد، اما در جلسه قرآن چنین تربیتی به وجود آید.
جلسات قرآن باید در این راستا کارکرد داشته باشند؛ یعنی باید از ظرفیت آموزش بهرهبرداری کنیم تا یک جوان خود را در فضای انس با قرآن ببیند. اگر چنین رویهای در پیش گرفته شود، مخاطب جلسه قرآن سعی میکند، محیط اطراف خود نظیر خانواده را نیز اصلاح کند. البته خانواده هم در تشویق نسل نوجوان و جوان به مساجد نقش مهمی دارد.
بر این اساس، مهمترین کارکرد و ظرفیت یک جلسه قرآن، تربیت یک نسل خودساخته است. چهاینکه نوجوان و جوانی که در مساجد و حلقههای قرآنی تربیت شد، نسبت به بسیاری از آفتهای ضد فرهنگی و ... مصونیت پیدا میکند.
هنگامی که آمارهای مربوط به آسیبهای اجتماعی را بررسی میکنیم، میبینیم بسیاری از بزهکاران اجتماعی کسانی هستند که با فضای مذهبی و دینی بیگانه بودهاند. بیش از چهار دهه است که با جلسات قرآن ارتباط دارم و خود من هم جلسه قرآن داشتهام. بر این اساس این مسئله را از نزدیک دیدهام که افراد شرکتکننده در جلسات قرآن از آسیبهای اجتماعی مصونیت داشتهاند.
ایکنا- اشاره کردید که جلسه قرآن داشتهاید. از این جلسه برایمان بگویید.
سالها جلسه قرآن داشتم تا اینکه به دلیل شیوع کرونا این جلسه تعطیل شد. در این جلسه کوشش میکردم افزون بر اینکه مباحث رسمی نظیر تجوید، ترتیل و ... مطرح میشود مباحث مربوط به زبان قرآن هم محل توجه قرار گیرد.
در این جلسات هم امام جماعت مسجد و هم نمازگزاران حضور داشتند. حتی برخی افراد که شنیده بودند در مسجد جلسه قرآن هست خودشان را به جلسه میرسانند، در حالی که شاید برای نماز به مسجد نمیآمدند. یکی از دلایل موفقیت این جلسه توجه به زبان قرآن بود و افراد بسیاری در این جلسات پرورش یافتند و اکنون خود، جلسه قرآن دارند.
در اینجا بار دیگر باید تأکید کنم که استاد، رکن رکین یک جلسه قرآن است و اگر بخواهیم برای ارکان تشکیل جلسه قرآن سهمدهی کنیم، سهم استاد جلسه بیش از شصت درصد است. بر این اساس جلسات قرآن باید با محوریت اساتید متبحر اداره شوند و از طرفی نهادهای مسئول نیز توجه خود را صرف تربیت مدرس قرآن کنند. به هر میزان که در زمینه تربیت مدرس قرآن سرمایهگذاری کنیم، بازدهی بالاتری خواهیم داشت.
ایکنا- در پایان اگر نکتهای باقی مانده بفرمایید.
این گفتوگو را با آیهای از قرآن به پایان میرسانم که میفرماید: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (المجادله/ 11). خدا در این آیه میخواهد بگوید اگر کسی ایمان آورد، یک درجه دارد، اما اگر ایمان مؤمن مبتنی بر بصیرت و علم بود صاحب درجات مختلف میشود.
بر این اساس آموزش باید مبتنی بر معرفافزایی و علم باشد و سعی کنیم تا جوانان را به سمت معارف عمیق دینی و قرآنی سوق دهیم. اگر قرآنآموز با معارف آشنا شد و از دانش و علم هم بهره برد، سایر سطوح آموزش نیز در او شکل خواهد گرفت، اما اگر سطح توقع کمتر از این باشد نمیتوان به نقاط مطلوب دست یافت.
گفتوگو از مرتضی اوحدی
انتهای پیام