بازار چند میلیون کتابی صنعت نشر در نگاه عموم یک بازار فرهنگی است که قرار است کالای فرهنگی مفید در اختیار مخاطب قرار دهد اما در همین بازار عرض و طویل فرهنگی آثاری یافت میشود که به لحاظ کیفی، فنی و محتوای فاخر به حدی نازل است که نهتنها مخاطب را به ادامه کتابخوانی تشویق نمیکند، بلکه یک خاطره نهچندان خوش از کتاب در ذهن او میکارد که خشکاندن ریشههای آن کار فرهنگی مضاعفی میطلبد.
وجود و حضور کتابهای نامرغوب کیفی بهویژه در بخش شعر دغدغه ایجاد یک سازوکار ویژه برای کیفیتسنجی آثار قبل از اخذ مجوز چاپ توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بهوجود آورده است.
در سیامین دوره هفته کتاب لزوم کیفیتسنجی آثار مکتوب پیش از چاپ و امکانهای ایجاد سازوکاری برای توجه به ابعاد فنی و ادبی کتابها پیش از اخذ مجوز را از نگاه اهالی قلم و ادب بررسی کردیم.
علیالله سلیمی، نویسنده و منتقد ادبی، در گفتوگو با ایکنا با اشاره به عدم وجود قوانین کیفیتسنجی آثار در وزارت ارشاد که راجع به کیفیت فنی آثار هم نظر بدهند، عنوان کرد: بر همین اساس در وزارت ارشاد و برای ارائه مجوز به کتاب خیلی در این مورد اظهارنظر نمیکنند.
سلیمی با بیان اینکه خود ناشرها باید فیلترهایی برای کیفیتسنجی آثار قرار دهند، تأکید کرد: البته برخی از ناشرها همین الان هم کارشناسانی در دفتر نشر خود دارند که آثار را علاوه بر موضوع، از لحاظ فنی هم بررسی میکنند و اگر کار ضعیف باشد، برای بازنویسی به مؤلف بازگردانده میشود تا از نظر زبانی و نثر و این قبیل مسائل پختگی لازم را داشته باشد. بعد کار را برای اخذ مجوز چاپ به وزارت ارشاد ارسال میکنند.
نویسنده رمان «آشنای شهر بادگیرها» اضافه کرد: ممیزهایی که در وزارت ارشاد هستند، بیشتر از لحاظ موضوعی به آثار توجه میکنند تا مغایر قوانین جاری کشور نباشد؛ لذا از وزارت ارشاد -که یکی از گلوگاههای نشر هم هست و کار قبل از چاپ باید آنجا بررسی شود- نمیتوان انتظاری داشته باشیم.
این نویسنده و منتقد ادبی با تأکید بر اینکه علت اصلی بیکیفیت بودن آثار و متعاقباً افزایش کمیت را معلول حضور ناشران غیرحرفهای در صنعت نشر خواند و افزود: یعنی یک فرد به صرف داشتن مجوز نشر، کار را از نویسندهای تحویل میگیرد و بدون اینکه کار را بخواند یا اصلاً اینکه سواد و تخصص بررسی کار را از نظر فنی داشته باشد، به ارشاد میفرستد و مجوز چاپ آن را میگیرد.
سلیمی با تأکید بر اینکه این روند به بازار نشر لطمه میزند، تصریح کرد: در نتیجه آن آثاری به بازار میآید که مخاطب در مواجهه با آنها تصور میکند کتابهای موجود در بازار دیگر کیفیت لازم را ندارد؛ درصورتیکه همه آثار چنین نیستند و ناشرهایی هم داریم که کارها را توسط کارشناسان متخصص به لحاظ فنی و ادبی بررسی میکنند و کارهای بیکیفیت را برای اخذ مجوز به ارشاد ارائه نمیکنند.
او ادامه داد: بارها مخاطبان و دوست و آشنایان به خود من گلایه کردند که چرا ارشاد به فلان اثر با این کیفیت پایین مجوز داده است؛ درصورتیکه همه میدانیم این موضوع خیلی ارتباط مستقیمی به وزارت ارشاد ندارد؛ مخصوصاً در حوزه شعر این اتفاق میافتد و بسیار شاهد هستیم که دوستانی هر دلنوشتهای را به اسم شعر کتاب میکنند، مجوز دریافت میکنند و ناشر هم با این توجیه که کار مجوز دارد؛ آن را به چاپ میرساند.
نویسنده کتاب «تولد در باران» با تأکید بر اینکه در وهله اول به ناشرهای حرفهای نیاز داریم، تصریح کرد: باید تعداد ناشرهای حرفهای که در این حوزه فعالیت میکنند، افزایش پیدا کند. ما به ناشران حرفهای نیاز داریم که در چارچوب فعالیت خود با بهکارگیری کارشناسان خبرهای در حوزههای گوناگون، آثاری را برای وزارت ارشاد بفرستند که از لحاظ فنی کیفیت لازم را داشته باشند.
وی افزود: البته این اتفاق تا حدی افتاده است و بسیاری از ناشران حرفهای در حوزههای مختلف داستان، تاریخ، شعر و... کارشناس دارند که کارها را میخوانند و کاری که از لحاظ فنی موردقبول باشد را برای اخذ مجوز به ارشاد میفرستند.
این نویسنده و منتقد ادبی ضمن اشاره به این نکته که تعداد آثاری که برای دریافت مجوز به وزارت ارشاد میرسد بسیار بالا است و کیفیتسنجی آن مشکل و زمانبر است؛ افزود: البته در کتابهای علمی و تاریخی خیلی با مشکل کیفیت محتوایی برخورد نداریم و بیشتر در کتابهای ترجمه و داستان و شعر موضوع بحث ما است.
سلیمی درباره نقش وزارت ارشاد در چاپ و انتشار آثار کیفی هم عنوان کرد: در وزارت ارشاد در حال حاضر قوانینی برای سنجش کیفی آثار نداریم؛ اگر احساس نیاز شود لازم است قوانینی برای آن وضع شود که به ناشر بگوید حداقل آثار را درجهبندی کند؛ یعنی کیفیت کار از نظر درجهبندی بررسی و قید شود.
نویسنده رمان «بنفشه و پوکه خالی» در ادامه ضمن اشاره به نقش مخاطبان در تولید و رونق آثار باکیفیت، گفت: بحث تعیین کیفیت بیشتر برای مخاطب عام یا ناآشنا است زیرا مخاطبان حرفهای کتاب، کار خود را بلدند و میدانند چه کتابی را از چه مؤلف و ناشری تهیه کنند. به برندها اعتماد دارند و معمولاً از ناشرهای گمنام خرید نمیکنند.
او ادامه داد: ناشرهای گمنام معمولاً چون هیچ اعتباری نزد مخاطبان خود ندارند، دست به کتابسازی میکنند و کتابهای ترجمهشده پرمخاطب را با کمی دستکاری و با نام یک مترجم خیالی که وجود خارجی هم ندارد، به چاپ میرسانند. توزیع این دست کتابها هم در چارچوب و چرخه رسمی توزیع صنعت نشر و از طریق کتابفروشیها اتفاق نمیافتد و معمولاً توسط کتابفروشهای سیار، دورهگرد و دستفروش عرضه میشود. بنابراین ناشران گمنام یا ناشرنماها هم در تولید و توزیع خلاف میکنند و هم کتابهای بیکیفیت به دست مخاطب میرسانند.
سلیمی تأکید کرد: بنابراین مخاطبان حرفهای هم نحوه و مجرای خرید را میدانند و هم مترجم و مؤلف و ناشر را بهخوبی میشناسند و کار باکیفیت را از کار بیکیفیت تمیز میدهند.
نویسنده کتاب «باران در سلول» درباره لزوم ورود وزارت ارشاد در تعیین کیفیت آثار پیش از اخذ مجوز چاپ آن، عنوان کرد: اگر احساس نیاز شود که وزارت ارشاد هم باید وارد کار شود، باید قوانینی وضع شود، که بسیار زمانبر است زیرا مثلاً باید دفاتر ویژهای در وزارت ارشاد تأسیس شود. از طرفی ازآنجاکه بخشی از کارهای کیفی سلیقهای است، احتمال دارد یک کار از نگاه ناشر در سطح کیفی خوبی ردهبندی شود اما ناشر دیگر آن را ضعیف بداند. بنابراین از این نظر وزارت ارشاد نمیتواند یک رسمالخط واحدی به همه ناشرها بدهد و احتمال آن پایین است.
وی افزود: در غرب رویه به این صورت است که ناشرها ویراستاران حرفهای برای خوانش و بررسی آثار استخدام میکنند که مبلغ حقالزحمه ویراستاران از حق نویسنده و مترجم بیشتر است زیرا آن ویراستاران همه انتظارات یک مخاطب حرفهای را روی کار اعمال میکند و یک کار شکیل تحویل مخاطب میدهد. بنابراین ما هم از ناشران حرفهای انتظار داریم که یک کار شکیل تحویل دهند که تا حدی این کار را انجام میدهند.
سلیمی تأکید کرد: در حال حاضر عمده مشکل ما با ناشرنماها است، که اسم ناشر را به یدک میکشند اما حتی کوچکترین و جزئیترین وظیفه یک ناشر را هم در کارشان لحاظ نمیکنند. به نظر من اینجا باید رسانهها وارد عمل شوند و به کمک حوزه نشر مخاطب حرفهای پرورش دهیم؛ یعنی خوانندگانی که جنس کار را تشخیص دهند و هر کاری را نخرند و نخوانند.
او ادامه داد: باید این فرهنگسازی اتفاق بیفتد و خوانندگان کتاب از طریق رسانهها حداقل بدانند کدام کتاب اصل و کدام بدل است. این کار در همه بازارها این اتفاق میافتد؛ صنعت نشر هم یک فعالیت اقتصادی است و در کار اقتصادی هم معمولاً رقابت است و زمانی هم که رقابت در میان باشد، تشخیص اصل با بدل کار سختی است.
این نویسنده و منتقد ادبی ضم با تأکید بر اینکه علاوه بر قوانین و ناشر حرفهای به مخاطب حرفهای هم نیاز داریم که اصل را از بدل تشخیص دهند، تصریح کرد: در کنار آن باید از ناشران حرفهای حمایت شود؛ زیرا وقتی کتابهای این دست از ناشران خریداری میشود، خواه یا ناخواه چرخه فعالیت ناشر روانتر میشود و کسبوکار او رونق میگیرد و در عوض با نخریدن کتابهای بدل بهتدریج کاروکاسبی ناشر آن بدل میشود و خودبهخود از گردونه نشر حذف میشود.
سلیمی گفت: تربیت نسل جدیدی از خوانندگان کتاب که علاوه بر لذت مطالعه، مهارت اولیه در تشخیص کتاب اصل و بدل و باکیفیت و بیکیفیت داشته باشد و از آنسو حمایت از ناشران حرفهای که حتی بعضاً قانون کپیرایت را هم رعایت میکنند؛ ممکن است زمانبر باشد اما در بلندمدت پاسخگو است و به نتایج خوبی ختم میشود.
نویسنده رمان «شوش» ضمن بیان اینکه در اینجا قوانین بازدارنده خیلی جوابگو نیست، اضافه کرد: برای مثال فرض کنید وزارت ارشاد از فردا قانون تعیین کند که به کتابهایی که از لحاظ ویراستاری ضعیف باشند مجوز داده نمیشود. اینجا سؤال پیش میآید که تعریف شما از ویراستاری چیست و چون چندین تعریف از ویراستاری داریم یک آشفتهبازار دیگری شکل میگیرد. بنابراین ما باید به این سمت قضیه یعنی پرورش و تربیت مخاطب حرفهای و حمایت از ناشران تخصصی که در حوزههای مختلف فعالیت میکنند و درعینحال طرد کردن ناشرانی که بازار را خراب میکنند؛ توجه کنیم.
سلیمی ادامه داد: با توجه به اینکه در حال حاضر قانونی برای کیفیتسنجی آثار نیست و وزارت ارشاد هم نمیتواند خودسرانه قوانینی وضع کند و مثلاً کار را از نظر ویراستاری ضعیف تشخیص دهد و مجوز ندهد، این اتفاق تاحدودی جواب میدهد. البته اگر در کنار آن قوانینی وضع شود که وزارت ارشاد مثلاً دفاتری راهاندازی کند که به کیفیتسنجی آثار کمک کند، خیلی خوب است؛ مثلاً در حین اینکه به کار مجوز میدهد، آثار را به لحاظ فنی و ویراستاری درجهبندی کند و در قسمت شناسنامه کتاب درجه و رتبه زبان، ویرایش، مضمون و محتوا و... هم قید کند.
وی افزود: البته این موارد را هم مخاطب حرفهای توجه میکند و مخاطب معمولی بیشتر دنبال قیمت کتاب است و حتی طرح روی جلد هم برای او مهم نیست چون گرافیک روی جلد، صفحهآرایی و جنس کاغذ هم در کیفیت اثر مهم است؛ بنابراین در حال حاضر این موضوع فقط تقویت بنیه ناشران حرفهای و اطلاعرسانی را میطلبد.
گفتوگو از مطهره میرشکاری
انتهای پیام