تعلیم و یادگیری، راه اتصال به کرامت الهی است
کد خبر: 4099138
تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۲
محمدعلی انصاری بیان کرد:

تعلیم و یادگیری، راه اتصال به کرامت الهی است

محمدعلی انصاری ضمن تفسیر آیات آغازین سوره علق توضیح داد: خداوند در این آیات می‌گوید قرائت راهی است که انسان از طریق آن به کرامت الهی متصل می‌شود و در پرتو تعلیم انسان به جایی می‌رسد که مشمول کرامت الهی می‌شود.

به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن محمدعلی انصاری، مفسر قرآن کریم، شب گذشته 21 آبان ماه با محوریت سوره علق در فضای مجازی برگزار شد که گزیده مباحث آن را در ادامه می‌خوانید؛

«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ؛ بخوان به نام پروردگارت كه آفريد انسان را از علق آفريد بخوان و پروردگار تو كريم‌ترين [كريمان] است همان كس كه به وسيله قلم آموخت آنچه را كه انسان نمى‌دانست [بتدريج به او] آموخت».

سه آیه نخستین سوره توضیح داده شد. گفتیم پنج آیه نخستین این سوره اولین آیاتی است که بر پیامبر(ص) در غار حرا نازل شده است. قرآن و وحی الهی با واژه خواندن و قرائت آغاز می‌شود یعنی با همین سخن اول، کار تمام شد. آیات ابتدایی این سوره بیان می‌فرماید که این وحی از مجموعه خواندن است، از مجموعه آموختن است، از مجموعه قلم است لذا مراعات نظیری را در این آیات می‌بینیم که شگفت‌انگیز است. این آیات، جنس این وحی و این معجزه پیامبر(ص) را متفاوت از بقیه وحی‌های پیشین معرفی می‌کند.

«اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ»، یعنی این قرائت، قرائت و خواندنی است که باید به اسم رب باشد یعنی در مسیر ربوبیت و تدبیر الهی باشد. توضیحات این بخش داده شد و نسبت خلق و ربوبیت را بیان کردیم. در آیه دوم فرمود انسان را از علق آفریدیم، آنگاه دوباره بر فعل قرائت تاکید شد: «اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ». گفتیم با توجه به اینکه انسان دارای دو ساحت وجودی است و موجودی است که جسم و روح دارد، تن و جان دارد به همین خاطر در آغاز وحی، خداوند سبحان به سهم هر دو پرداخت. در رابطه با جسم آدمیان فرمود: «خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ». به دنبال آن به بعد دوم وجود انسان اشاره می‌کند: «اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ».

آنچه در این دو آیه گفته می‌شود سهم جسم انسان نیست که شامل نطفه و علقه است بلکه صحبت از بخش دوم وجود انسان است و آن علم، آموختن است که سرمایه جان و روح انسان است. تن و جسم سخت‌افزار جان و روح است، ولی تعلیم در رابطه با روح و پاره دوم وجود انسان است. ارتباط این وصف الهی با خواندن و علّم بالقلم چیست؟ گویا خداوند در این آیه می‌گوید قرائت راهی است که انسان از طریق آن به کرامت الهی متصل می‌شود. در پرتو تعلیم انسان به جایی می‌رسد که مشمول کرامت الهی می‌شود. اتصال به وحی و تربیت خداوندی است که انسان را کریم می‌کند و فاصله گرفتن از راه آموزش و تعلیم الهی انسان را به پستی می‌رساند یعن به جای اینکه به «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» برسد به پست‌ترین مراتب «ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ« سقوط می‌کند.

در جامعه‌ای که در آن به تعبیر مورخین، نه دانش و نه قلم و نه کتابت بازاری نداشت از همان روز نخستین و آیات اول خداوند صحبت از قلم می‌کند. تمام اندیشه‌های ماندگار بشری در طول تاریخ از مجرای میراث مکتوب است و این میراث مکتوب است که تمام داشته‌های پیشینی بشری را برای نسل‌های بعدی به یادگار می‌گذارد و این میراث مکتوب با قلمی میسر است که خداوند به آن قسم یاد می‌کند: «وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ». حضرت احدیت با همین آیات نخستین نهضتی را در جامعه بشری آغاز می‌کند و آن دانش ماندگار و مکتوب است.

راز فضیلت قلم عالمان بر خون شهیدان

گاهی در متون روایی ما جملاتی گفته می‌شود که برتافتن آن برای برخی آسان نیست مثل اینکه پیامبر(ص) می‌فرماید مرکب قلم عالمان از خون شهیدان بالاتر است. این سخن برای این است که اگر شهیدانی تربیت می‌شوند در مکتب عالمان تریت می‌شوند و قلم عالمان است که شهید می‌سازد و این اثر علم و دانش است که چنین می‌کند لذا خداوند نقش قلم را در جامعه بشری و منظومه علم و دانستن و آموختن در این آیه به رخ کشید و مطرح فرمود.

«عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ»، معلم خدا است، متعلم انسان است، موضوع تعلیم هم چیزهایی است که انسان نمی‌دانست. انسان با آموختن چیزهایی که نمی‌داند به کرامت می‌رسد. در آغاز سوره الرحمن می‌خوانیم: «الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسَانَ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ»، هنگامی که در ابتدای سوره نام خدای رحمن را مطرح می‌کند مشخص می‌شود تعلیم قرآن به انسان تجلی رحمت خداوند است. اینجا هم اگر می‌فرماید «اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ»، تمامش زیر مجموعه کرامت خداوند است.

به عبارت دیگر خداوند به لحاظ کرامتش انسان را تحت آموزش خود قرار می‌دهد و به انسان تعلیم می‌دهد. این تعلیم راهکاری می‌شود که انسان بتواند به سوی کرامت و ارجمند شدن قدم بردارد. آموزش خدا نسبت به انسان دو گونه است؛ گاه ذات حق مستقیم انسان را مورد تعلیم قرار داده و گاه غیر مستقیم به انسان تعلیم داده است. جایی که تعلیم خداوند مستقیم است تعلیم ذاتی و فطری است. «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا». خداوند تمام زشتی‌ و زیبایی که انسان باید بداند را در سرشت انسان آموزش داده است. اگر اینطور نبود نمی‌توانستیم صدق را از کذب تشخیص دهیم. خداوند یک آموزش غیر مستقیم هم دارد و آن اینکه پیامبران را آموزش و تعلیم می‌دهد «وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ» و پیامبران معلم بشر می‌شوند: «بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ؛ پيامبرى از خودشان در ميان آنان برانگيخت تا آيات خود را بر ايشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بياموزد».

انتهای پیام
captcha