اسمای الهی از منظر علامه طباطبایی توقیفی نیست
کد خبر: 4099418
تاریخ انتشار : ۲۳ آبان ۱۴۰۱ - ۱۰:۴۲
علی امینی‌نژاد:

اسمای الهی از منظر علامه طباطبایی توقیفی نیست

حجت‌الاسلام علی امینی‌نژاد، پژوهشگر و استاد فلسفه و عرفان اسلامی، بیان کرد: از منظر علامه طباطبایی، اسمای الهی توقیفی نیست و تعداد مشخصی هم ندارد؛ مثلاً ایشان 128 اسم را در آیات قرآن شناسایی کرد، ولی بنده تعداد بیشتری را استخراج کرده‌ام.

علی امینی نژادبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین علی امینی‌نژاد، پژوهشگر و استاد فلسفه و عرفان اسلامی، شامگاه 22 آبان در نشست علمی «توقیفیت اسمای الهی از منظر علامه طباطبایی»، که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، با بیان اینکه علامه کتابی به نام توحید دارد که از جمله آنها رساله اسما و افعال است، گفت: برخی معتقدند که در مورد اسمای توقیفیه خداوند روایتی نداریم، بلکه برخی پاره‌ای از آیات این اسما را استخراج و استفاده کرده‌اند و در روایات هم قاعده‌ای نداریم. توقیفیت احکام شرع و عبادات در روایات مطرح شده است. البته توقیفیت اسمای الهی در کلمات علما به عنوان امر مسلمی در نظر گرفته شده است و علامه هم همین برخورد را داشت.

امینی‌نژاد با بیان اینکه دو تفسیر در مورد اسمای الهی وجود دارد، تصریح کرد: یک تفسیر این است که الفاظ غالبا در ضمن اشاره به یکسری کمالات، همه یا عمده آنها همراه نقصان‌های فراوان هستند و عقل ما در حدی نیست که بتوانیم الفاظ شایسته‌ای برای خطاب‌کردن خداوند به دست بیاوریم. این مسئله سبب شده است تا ما اجازه نداشته باشیم اسامی خداوند را از پیش خودمان وضع و خطاب کنیم و باید اجازه شخصی از سوی شریعت داشته باشیم.

تفسیر مضیق از اسمای الهی

وی ادامه داد: اگر اسم بر وجه اسمیه را معصومان، روایات و آیات ذکر کرده باشند، حتی اگر جمله ناقص و یا کاملی در مورد خدا به کار رفته است نمی‌توانیم از آن اسمی را منسوب به خدا خارج کنیم. البته این مضیق‌ترین تفسیر در مورد اسما است. تفسیر دیگر از منظر علامه این است که مراد از توقیفیت اسما، وجود یک قاعده کلی است که آن را شرع مطرح کرده و آن قاعده کلی این است که شما وقتی بخواهید اسم‌ها و الفاظی را به خداوند نسبت دهید، باید توجه کنید که این اطلاق مترادف با جهات نقصی و عدمی نباشد و فقط جهات کمالی داشته باشد که مراد همان اسمای حسنی است.

این استاد فلسفه اظهار کرد: علامه فرموده است که از آیات و روایات دو نوع اسما به دست می‌آید، یکی اسمای حسنی که فقط جنبه کمالی دارد و دیگری غیرحسنی که همراه با نقایص است. اسمای حسنی مورد تأیید آیات قرآن است و می‌توانیم آن را به نحو فعلی، اسمی و جمله‌ای برای خداوند به کار ببریم و حتی لفظ و اسمی از آن مشتق کنیم. مثلا گفته شده آیا می‌توان لفظ عاشق را برای خدا به کار برد؟ اگر از منظر تفسیر اول به آن نگاه کنیم، خیر، زیرا عشق معمولا نوعی نفسانیات را به همراه دارد و شایسته خداوند نیست، مگر اینکه اذن شرعی برای آن داشته باشیم.

آیا خداوند عاشق است؟

این پژوهشگر بیان کرد: از منظر تفسیر دوم، عاشق یک مفهوم ایجابی است که وقتی برای انسان‌ها به کار رود همراه نوعی نقائص است، ولی وقتی در مورد خدا به کار برود جنبه تکمیلی آن مد نظر است. از این رو خداوند اولین عاشق به ذات خودش است. خدا اسباب عشق مخلوقات را ایجاد کرده و خالق عشق و فاعل به عشق است. علامه وقتی همه را به آیات توجه می‌دهد طرفدار این تفسیر دوم است.

امینی‌نژاد با اشاره به آیه 180 اعراف «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ»، اضافه کرد: در این آیه فرموده است که خدا را با اسمای حسنی بخوانید. لذا از منظر علامه طباطبایی، دو سری اسم داریم. برخی از اسما را مخلصین و برخی را غیرمخلصین به کار می‌برند. همچنین در آیه شریفه «قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَنَ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا» فرموده است که مهم نیست که او را به الله یا رحمان خطاب کنید، بلکه او اسمای حسنایی دارد که باید خدا را با آنها بخوانید: «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا». از منظر علامه طباطبایی هر اسمی که حسن و حسنا باشد اطلاق آن بر خداوند براساس این آیات جایز است.

امینی‌نژاد با تأکید بر اینکه در به کار بردن اسما برای خدا مهم این است که آن را ذیل اسمای حسنی به کار ببریم، تصریح کرد: اگر اسم را به گونه‌ای به کار ببریم که متناسب با شأن الهی باشد مانعی ندارد. این دیدگاه علامه مورد اشکال برخی افراد قرار گرفته است؛ از جمله روایاتی داریم که تعداد اسمای الهی را مشخص کرده است؛ مثلاً خداوند 99 اسم دارد؛ پیامبر(ص) فرمودند که برای خداوند مئة الا الواحد اسم وجود دارد؛ یعنی 99 اسم یا در روایت دیگری فرمودند که تسعة و تسعین اسماء. البته علامه هم بر این اِشکال نقدهایی وارد کرده است از جمله اینکه روایاتی که تعداد این اسما را مشخص کرده و نام برده است با هم فرق دارند، یعنی اسامی در روایت اول هست که در دومی نیست و بالعکس. بنابراین نخواسته‌اند اسمای الهی را به 99 عدد خلاصه کنند.

وی بیان کرد: مشکل دیگری که از نظر علامه به این روایات وجود دارد این است که ایشان اسمای خدا را در قرآن برشمرده و فرموده است نزدیک به 128 اسم در قرآن وجود دارد و بنده تحقیق کرده‌ام و تعداد آن بیشتر است. بنابراین تعداد اسامی توقیفی نیست. مضاف بر اینکه روایت خیلی مهمی در اصول کافی داریم که فرموده است، خداوند ابتدا یک اسم یعنی الواحد خلق کرده است که از منظر علامه، این روایت نوعی نظام هستی‌شناسانه به ما می‌دهد. این اسم خودش چندین رکن دارد و هر رکنی چندین جزء دارد و 360 اسم از آن مشتق می‌شود و این نشان می‌دهد که اسما انحصاری نیست.

از هزار تا چهار هزار اسم برای خدا

وی با اشاره به تفاوت فراوان در تعداد اسمای الهی، افزود: روایت دیگری داریم که خداوند چهار هزار اسم دارد و در دعای جوشن کبیر هم هزار و یک اسم برای خداوند بیان شده است. لذا نمی‌توان گفت اسمای الهی انحصار دارند. ضمن اینکه برخی اسما شبه‌جمله هستند مانند تبارک، تعالی. علامه حسن‌زاده آملی در حواشی خود بر اسفار، گفته است اول کلمه الله، همزه و آخر آن «ه» است و در حروف ابجد می‌شود شش و اگر شش را بر حروف الله یعنی 4 تقسیم کنیم، یک و نیم خواهد شد که آن را اگر بر حروف ابجد الله (66) ضرب کنیم، 99 خواهد شد و از این طریق 99 اسم در روایات را توجیه کرده است.

امینی‌نژاد با اشاره به توقیفیت اسمای تکوینی، اظهار کرد: علامه معتقد است که توقیفیت اسمای تکوینی برای خداوند از اساس بی‌معناست، ولی علامه حسن‌زاده آملی، رساله‌ای در بحث توقیفیت اسمای الهی دارد و در بخشی از آن در مورد توقیفیت اسمای عینی، خارجی وجودی بحث کرده و در حاشیه بر اسفار هم بحثی در این باره دارد. حال این پرسش مطرح می‌شود که علامه طباطبایی چطور توقیفیت اسمای عینی و خارجی را بی‌اساس می‌داند و می‌گوید که هر مرتبه‌ای از مراتب وجود به نحو ضروری در جای خود قرار دارد و هیچ مرتبه‌ای را نمی‌توان جای مرتبه دیگری قرار داد. 

انتهای پیام
captcha