«عینک» فیلمی کودکانه و در حال و هوای سینمای مجید مجیدی است؛ کاری که یادآور زیباییهای «بچههای آسمان» است. این کار هماکنون در گروه هنر و تجربه به صورت محدود به نمایش درآمده است. اکران این فیلم بهانهای شده تا خبرگزاری ایکنا میزبان مهدی عظیمی میرآبادی تهیهکننده، رضا آقایی کارگردان و نویسنده و علیرضا شریف کاظمی باشد. در ادامه با این میزگرد همراه میشویم.
ایکنا – ضمن خوشامد به شما برای حضور در ایکنا برای آغاز بحث از نحوه حضورتان در این فیلم سینمایی، بگویید؟
عظیمی: مقدمه این فیلم سینمایی توسط کارگردان انجام شد و من تنها در انتها با «عینک» همراه شدم. این فیلم، اثری ساده و شریف است که حرف خود را با صراحت به مخاطب میزند. همین سادگی و شرافتی که در کار وجود داشت مرا علاقهمند کرد در آن حضورداشته باشم. درباره فیلم باید اضافه کنم چنین اثری در راستای اهدافی است که من بابت آن در سینما حضور پیدا کردم. ویژگی دیگری که فیلم وجود دارد همراه کردن مخاطب با اثر است. کودک در حین تماشای «عینک» در مواقعی خوشحال و درزمانی دیگر غمگین میشود. این فرازوفرود احساسی توانسته، ریتم خوبی به فیلم دهد که من از آن بهعنوان امتیاز نام میبرم.
روایت شریف «عینک» از داستانی انسانی در حالی است که در سالهای اخیر رویه نادرستی در سینما کودک پیشگرفته شده است. یعنی تنها با شادی غیرمنطقی سعی در جذب مخاطب شده است. درباره سرمایه کار هم باید بگویم فیلم با سرمایه بخش خصوصی تولیدشده و از هیچ نهاد دولتی کمک دریافت نکرده است. فیلم هزینه بسیار کمی دارد اما فقیر نیست. این موضوع را در تصاویر میتوان بهخوبی مشاهده کرد. برای دریافت پروانه نمایش هم دو سالی زمان صرف شد چون به دلیل تغییراتی مدیریتی که پیش آمد شرایط لازم مهیا نبود. برای حضور در جشنواره فجر هم درخواست داده بودیم اما به دلیل نمایش «عینک» در جشنواره فیلم شهر این کار مجوز حضور در فجر را نیافت.
ایکنا ـ سینمای کودک یک ژانر مهجور در سینمای ایران است. چرا برای شروع کارتان اینگونه سینمایی را برای فیلمسازی انتخاب کردید؟
آقایی: پیش از هر چیز باید از آقای عظیمی تهیهکننده کار کمال تشکر را داشته باشم. درست است که وی دیر به کار اضافه شد اما هر آنچه در توان داشتند برای «عینک» انجام دادند بهویژه در اکران فیلم، نقش وی بسیار برجسته بود. درباره ایده کار هم باید بگویم. سال 91 به اتفاق نویسنده، تصمیم به ساخت کاری کوتاه گرفتیم. وقتی کار آغاز شد متوجه شدم این فیلم ظرفیت تبدیل شدن به یک اثر بلند را داراست. برای همین ساخت آن کار کوتاه را متوقف کردم. در سال 95 موقعیتی فراهم آمد تا فیلم به یک کار بلند که امروز شاهدش هستیم تبدیل شود.
درباره ژانر کودک باید اضافه کنم. این دست تولیدات نیاز امروز جامعه هستند. در یک دهه اخیر متأسفانه آنگونه که باید فیلم کودک خوب در سینما نداشتهایم و بیشتر آثار این ژانر، کارهای کمدی هستند. بیتوجهی به سینمای کودک در دو سال اخیر بدتر هم شده است. برای مثال امسال جشنواره کودک نداشتیم و موقعیت اکران هم برای این دست تولیدات فراهم نبود. من بیتوجهی به سینمای کودک را بعینه در «عینک» مشاهده کردم. فیلم من در شارجه امارات به نمایش درآمد. در آنجا دیدیم که بیلبورد فیلم بهصورت بزرگ در خیابانهای شارجه نصبشده اما این اتفاق در داخل رخ نداد!
وقتی این بیتوجهیها به سینمای کودک را میبینیم دیگر انگیزهای برای ادامه دادن این ژانر را پیدا نمیکنم. پس «عینک» شاید آخرین فیلمم در ژانر کودک باشد. البته میتوانستم در این ژانر کاری تجاری تولید کنم اما من خود را چنین فیلمسازی نمیدانم. انگیزه من از فیلمسازی کارهایی نظیر «عینک» هستند که در آن دغدغه و اخلاقیات وجود دارد البته این نگرش، برای مدیران سینمایی اهمیتی ندارد! چون بعد از موفقیت فیلم در جشنوارهها فکر کردم برای کار بعدی با همراهی مدیران مواجه خواهم شد اما وقتی به فارابی مراجعه کردم و طرح خود را به آنها گفتم اولین سخن آنها این بود که این قصه، کارکرد تجاری ندارد! این برخورد فارابی با فیلمهای فرهنگی و هنری این سؤال را پیش میآورد سینماگرانی که دغدغه این دست تولیدات را دارند چهکاری باید انجام دهند.
در دولت جدید وضعیت بدتر از قبل شده است، چون اینگونه احساس میکنم که سینمای کودک برای آنها هیچ اهمیتی ندارد! اخیراً وزیر ارشاد گفتهاند از ساخت 23 فیلم حمایت کردهاند. سؤال من از ایشان این است از این تعداد فیلم چند کار مربوط به کودکان است؟
ایکنا – به عنوان نویسنده با کارگردان در نگارش این فیلم سینمایی همکاری داشتهاید. درباره نحوه همکاری و زمانی که برای نگارش فیلم صرف کردید توضیح دهید؟
شریف کاظمی: در ابتدای سخنانم از کارگردان این فیلم زحمات بسیاری برای ساخت کشیدند کمال تشکر را دارم. همچنین از مهدی عظیمی تهیهکننده که شرایط اکران فیلم را پیش آوردند. درباره فیلمنامه «عینک» باید بگویم همانگونه که کارگردان بیان کرد. ایده ساخت فیلم سال 91 شکل گرفت ولی بهصورت جدی نگارش کار سال 95 آغاز شد و دو ماه زمان صرف نوشتن سناریو شد. این کار یک ویژگی بارز دارد آنهم اینکه هم برای کودک است هم درباره کودک.
«عینک» تلاش دارد از فضای رایج در سینمای کودک فعلی که متکی بر فانتزی و موزیک است فاصله گرفته و مخاطب خود را به فکر وادارد ولی به دلیل بیتوجهی که از سوی مدیران نسبت به چنین کارهایی صورت میگیرد این معضل را به وجود میآید که دیگر رغبتی برای ساخت کارهای بعدی وجود نداشته باشد. این کمتوجهی در شرایطی است که سینمای کودک قادر است پایههای یک جامعه اخلاقمداری را شکل دهد.
ایکنا - «عینک» یک اثر دینی و قرآنی است چون داستان شریف آن دقیقاً نکاتی را در برمیگیرد که در آموزههای قرآنی موردتوجه قرارگرفته است. پیرامون این رویکرد فیلم توضیح دهید؟
عظیمی: وقتی از فیلم دینی حرف میزنیم منظور کارهایی نیستند که در آنها صرفاً داستانی تاریخی روایتی میشود بلکه آثاری مدنظر است که بتواند مفاهیم دینی و قرآنی را پیش ببرد. این اتفاق میتواند بهصورت مستقیم و غیرمستقیم رخ دهد. دینی بودن آثار سینمایی هم به دو شکل است. ابتدا کارهای دینی که تمامی ادیان الهی را در برمیگیرد. دوم فیلمهایی که در آنها بهصورت مستقیم به موضوعات اسلامی و قرآنی اشاره میشود. درباره کارهای تاریخی که ظاهر دینی هم دارند باید این نکته را اضافه کنم که گاهی اوقات ممکن است فیلمهایی در حوزه تاریخی ساخته شود که به دلیل رویکرد غلط خود کارکرد غیردینی داشته باشند. برای مثال فیلم «نوح» را نام میبرم که در هالیوود ساختهشده اما کارکرد ضد دینی دارد.
در «عینک» روی بحث مساوات و برابری تأکید ویژه شده است. در این کار گفته میشود آدمها تنها بهواسطه عملکردشان است که خوب و بد میشوند. در اینجا از علمای دینی توقع داریم همانگونه که وقتی فیلمی خلاف جریانات اخلاقی حرکت میکند مقابلش عکسالعمل نشان میدهند نسبت به فیلمهایی با مفاهیم اخلاقی و دینی نیز رفتار مناسب داشته باشند و آنها را تبلیغ کنند. همچنین سازمانهایی چون ایکنا که رویکرد قرآنی دارند با حمایت خود قادرند به معرفی چنین آثاری کمک کنند. این حمایتها نیز بسیار ضروری است چون متأسفانه در زمان حال فضای رسانهای به شکل مناسبی در اختیار انقلاب نیست پسنیاز است با تمام توان از کارهایی که در پی رواج اخلاقیات هستند، حمایت کرد.
با آموزشوپرورش مذاکراتی انجام دادهایم که در قالب پویش «همدلی از همزبانی بهتر است» از این کار حمایت داشته باشند. درباره این فیلم باید این نکته را اضافه کنم با وجود کمهزینه بودن، «عینک» لذتی به بیننده میدهد که شاید یک فیلم بیگپروداکشن از آن محروم باشد. پس توصیه من این است مخاطب فیلم را با دیدن حمایت کند تا در ادامه، مسیر برای ساخت این دست آثار شریف بیشتر فراهم شود. این فیلم برای جذب مخاطب به سمت بازیگران چهره پیش نرفت. همچنین در آن حرفهایی زده نشد که خانواده بابت تماشای آن شرم داشته باشد، پس در چنین شرایطی بیانصافی است که بخواهیم نسبت به این کار اجحافی صورت گیرد.
آقایی: در ادامه سخنان آقای عظیمی باید بگویم. در فیلم مباحث دینی در زیرساخت بهصورت جدی مدنظر قرارگرفته است. اولین نکته نیز موضوع خانواده است. همچنین روابط خواهر و برادری و همچنین رفتار والدین با فرزندان از دیگر آموزههای موردنظر فیلم است. با این توضیح «عینک» اثری است که در آن سبک زندگی ایرانی–اسلامی بهصورت جدی مدنظر قرارگرفته است. این کار همچنین در پی یادآوری دورانی است که مردم نسبت به یکدیگر متعهد بودند و درد یکدیگر را درک میکردند. همچنین به بحث برادری بین ایرانیان و افغانیان هم توجه شده است. با این توضیحات شاید در این کار آیه قرآن نباشد اما مضمون کاملاً با آموزههای قرآنی همخوانی دارد.
شریفکاظمی: این فیلم بدون شعار اثری آموزنده است که از نگاه انسانی و دینی بهره میبرد. در این کار رفتارها نادرست بدون شعار تقبیح میشود. این کار همچنین میخواهد فراتر از مرزهای جغرافیایی همزیستی را نشان دهد. «عینک» را نباید یک اثر صرفاً کودک دانست بلکه بهتر است آن را یک فیلم خانوادگی بدانیم که به بهترین شکل روابط داخل خانواده را موردنظر قرار میدهد.
ایکنا- از جنس کارتان اینگونه برمیآید که سینمای مجیدی جز دلبستگیهای شما در فیلمسازی است. برای مثال مشابهتهایی که این فیلم در برخی مواقع با «بچههای آسمان» دارد این نکته را در ذهن تداعی میکند. پیرامون این موضوع توضیح دهید؟
آقایی: کتمان نمیکنم فیلم «بچههای آسمان» را دوست دارم اما هیچگاه در پی تقلید از فیلمی نبودهام. سال 79 به مرکز سینمای جوانان رفتم تا فیلمنامهای را پیشنهاد کنم. در آنجا به من این ایراد گرفته شد که کارم برداشتی از «بچههای آسمان» است درصورتیکه من آن فیلم را تا آن روز ندیده بودم. این نکته را بیان کردم تا بگویم برداشت مستقیمی وجود ندارد اما شاید فضاهایی که دوست داریم مشترک باشد همانگونه که ممکن است مشابهتهایی با فیلم «بادکنک سفید» جعفر پناهی هم وجود داشته باشد.
ایکنا – بازی کودکان در این فیلم بسیار دلنشین و زیباست. برای انتخاب این کودکان چه اندازه زمان صرف شد؟ در ضمن پیرامون چرایی عدم بازیگران چهره برای بالا رفتن فروش فیلم توضیح دهید؟
آقایی: برای انتخاب بازیگران کودک پروسه طولانی و سهماهه طی شد. درباره بازیگران بزرگسال هم باید بگویم به دلیل محدودیتهای مالی کار داشت نمیتوانستیم سراغ بازیگران چهره برویم هرچند که جنس بازیها هم بهگونهای بود که چندان با حضور بازیگران مطرح همخوانی نداشت. درباره بازیگران کودک هم باید بگویم نزدیک به هزار نفر را تست زدیم. برای نقش کودک افغانی حتی تا مشهد هم رفتیم.
شریف کاظمی: نکتهای را به سخنان آقایی اضافه میکنم. عدم حضور بازیگران چهره به این کار نهتنها ضربه نزده بلکه کمک هم کرده است چون بازی، کودکان در آن بهتر و بیشتر دیده میشود.
ایکنا- سخن پایانی را تهیهکننده فیلم بیان کنند تا ناگفتهای باقی نماند؟
عظیمی: این فیلم در شرایط بسیار بدی روی پرده رفته است. این مشکل از آبوهوا و کرونا آغاز شد تا به شرایط روز جامعه تعمیم پیداکرده است ولی بههرحال چارهای برای ما باقی نمانده بود چون اگر در این زمان فیلم روی پرده نمیرفت با توجه به شرایط اکران این کار دیگر نمیتوانست فرصت نمایش پیدا نمیشد. درباره این فیلم تنها یک نکته باقی میماند آنهم اینکه اگر این فیلم در نمایش به شکل جدی موردحمایت قرار گیرد مطمئن خواهد توانست نظر مخاطب را جلب کند.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام