رهبران مدخلی مصر؛ دیدگاه‌ها و رویکردها + عکس
کد خبر: 4115127
تاریخ انتشار : ۰۱ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۷:۴۳
نگاهی به جدیدترین جریان درون‌سلفی/ قسمت پایانی

رهبران مدخلی مصر؛ دیدگاه‌ها و رویکردها + عکس

اسامه القوصی در قاهره متولد شد و زندگی خود را به‌عنوان یک تکفیری آغاز و پدر و مادر خود را کافر اعلام کرد. او محمود عباس از تشکیلات خودگردان فلسطین را حاکمی مشروع می‌داند که باید از او اطاعت کرد.

رهبران مدخلی مصربه گزارش ایکنا، علی‌اکبر ضیایی، کارشناس مسائل جهان اسلام و جریان‌های اسلامی در مطالبی سلسله‌وار برای ایکنا به تحلیل رویکردها و مواضع جریان مدخلی، جدیدترین جریان درون سلفی پرداخته است که بخش‌های اول تا پنجم آن با درباره  «تاریخچه و رویکرد این جریان»، «سلفی‌گری مدخلی در مصر و جنبش حماس»، «سلفی‌گری مدخلی در مصر و جهاد اسلامی»، «سلفی‌گری مدخلی مصر و رژیم اسرائیل» و «علت حمله مدخلی‌ها به نمادهای سلفی‌گری» پیش از این در ایکنا منتشر شد و اکنون بخش ششم و پایانی آن با عنوان «‌رهبران مدخلی مصر؛ دیدگاه‌ها و رویکردها» از نظر می‌گذرد:

اسامه القوصی

اسامه القوصی در قاهره متولد شد و زندگی خود را به‌عنوان یک تکفیری آغاز و پدر و مادر خود را کافر اعلام کرد و در دهه 1970 به گروه سماوی یا سماویون پیوست. او با اعتقاد به ممنوعیت تحصیل در غرب، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته پزشکی رها کرد. عقاید القوصی و عضویت در گروه‌های جهادی منجر به زندانی شدن وی برای مدت کوتاهی توسط امنیت مصر شد. او به عربستان سعودی سفر کرد، اما به‌زودی در پی تسخیر مسجدالحرام در مکه به دست جهیمان العتیبی در سال 1979 دستگیر شد. پس از تبعید، به یمن مهاجرت کرد، جایی که امیدوار بود به سبک ماقبل مدرن زندگی کند.

در یمن با مقبل بن هادی وادیعی برخورد کرد و شش سال بعد شاگرد او شد. در اواسط دهه 1980، القوصی به مصر بازگشت و در آنجا شروع به موعظه کرد و در یک مؤسسه انتشاراتی اسلامی مشغول به کار شد. در اواسط دهه 1990، تحت ‌تأثیر آثار ربیع بن هادی مدخلی قرار گرفت و روش او را پذیرفت و نماینده اصلی مدخلی‌ها در مصر شد.

اسامه القوصی، از رهبران مدخلی مصر

اسامه القوصی از اواسط دهه 1990 تا اواسط دهه 2000، جنگ بی امانی را علیه سلفی‌های فعال قاهره بر سر مسائلی چون بی‌اعتقادی حاکمان به راه انداخت. به اخوان‌المسلمین حمله و آنها را منشأ همه شرارت‌ها اعلام کرد و خواستار ممنوعیت این جریان شد. او به طور مشابه به حماس حمله کرد، اگرچه پس از پیروزی انتخاباتی حماس را حاکم مشروع اعلام کرد.

او در خطبه‌های بعدی خود تغییر مسیر داد و محمود عباس از تشکیلات خودگردان فلسطین را حاکمی مشروع می‌داند که باید از او اطاعت کرد. نفوذ او در محافل مدخلی مصر پس از آن که در مناقشه با ربیع بن هادی مدخلی در کنار ابوحسن المعربی قرار گرفت به کاهش گرایید. در سال‌های قبل از انقلاب، او از تفکرات سلفی خود عقب نشست و پس از انقلاب به‌کلی از سلفی‌گری و اسلام‌گرایی فاصله گرفت.

محمد سعید رسلان

محمد سعید رسلان در سال 1955 در استان «منوفیه» مصر به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی خود را در رشته پزشکی از دانشگاه الازهر دریافت کرد و در دوران تحصیل در آنجا سلفی شد. همچنین مدرک کارشناسی دیگری در ادبیات و کارشناسی ارشد و دکتری خود را در رشته حدیث دریافت کرد.

رسلان بر خلاف سایر سلفی‌ها که در سراسر کشور سفر می‌کنند و خطبه می‌خوانند از روستای محل خود خارج نشد و به‌زودی به یک اسطوره محلی تبدیل شد. هزاران نفر هر جمعه برای شنیدن خطبه‌های او به مسجد کوچک او در منوفیه می‌آمدند.

محمد سعید رسلان همچنان نویسنده‌ای پرکار بوده و بیش از 49 کتاب نوشته است. علی‌رغم بیزاری وی از شبکه‌های تلویزیونی سلفی که هرگز در آنها ظاهر نشده است، و انزوایش در روستای خود، با خطبه‌هایش به طور گسترده در رسانه‌های اجتماعی حضور دارد. او یک وب‌سایت به نشانی «http://www.rslan.com» دارد که در آن خطبه‌ها و کتاب‌هایش در دسترس است.

محمد سعید رسلان، شیخ مدخلی در مصر

رسلان در سال 2006 در قامت یک سلفی ظاهر و شناخته‌شده‌ترین شیخ مدخلی در مصر شد. قبل از انقلاب 2011 مصر با دعوت سلفی اسکندریه بر سر مسئله کنش جمعی به مباحثات کلامی پرداخت و حملات او توسط محمد اسماعیل مقدم پاسخ داده شد و محمد اسماعیل با نهایت احترام با او برخورد کرد.

رسلان با ابواسحاق حوینی درگیر منازعات کلامی شد و حمله به عمرو خالد و سایر برنامه‌سازان تبشیری تلویزیون را رهبری و حماس را به خوارج بودن متهم کرد. رسلان به صریح‌ترین منتقد انقلاب 2011 تبدیل شد که او آن را توطئه یهودیان و فراماسون‌ها، دموکرات‌ها، اخوان‌المسلمین و سلفی‌هایی می‌دانست که تصمیم به تشکیل احزاب سیاسی گرفتند، اما او پس از انتخاب محمد مرسی به‌عنوان رئیس‌جمهور مصر در انتخابات او را به‌عنوان حاکم مشروع پذیرفت.

یکی از سلفی‌های قاهره به نام شیخ محمد عبدالمقصود حملات تندی به رسلان کرده و گفته است: «رسلان مردی عامی و غیرمتمدن است و گیاهی است که زیر نظر سازمان امنیت دولت و حزب حاکم حسنی مبارک  NDP پرورش‌یافته است و از خداوند می‌خواهیم که ریشه این گیاه را بخشکاند. این مرد را باید نادیده گرفت. او مردی است که دشنام می‌دهد، علم و دانشی در چنته خود ندارد». رسلان از کودتای نظامی سیسی حمایت کرد و همچنان به حمله به اخوان‌المسلمین و حامیان آنان ادامه می‌دهد.

حسن عبدالوهاب البنا

حسن بن عبدالوهاب البنا در سال 1925 در قاهره به دنیا آمد. پدرش شیخ اشعری بود که سلفی شد. از علل تغییر خانواده به سلفی‌گری محمد برادر بزرگ‌تر حسن بود که او در سال 1916 به دنیا آمد و از شاگردان نخستین محمد حامد فقی، بنیان‌گذار انصار السنه بود و در سال 1936 به آن جریان سلفی تندرو پیوست.

البنا از طریق برادرش به عضویت انصار السنه درآمد و با شیوخ سلفی اولیه مصر مانند محمد حامد فقی، عبدالرازق عفیفی و همچنین محمد تقی‌الدین هلالی، ناصرالدین البانی، بن باز، محمد‌الامین شنقیطی، محمد امان الجامی، ربیع بن هادی مدخلی و ابوبکر جزایری آشنا شد و نزد آنان به تحصیل پرداخت. برادرش محمد، شیخ و استاد ربیع بن هادی مدخلی بود.

حسن بن عبدالوهاب البنا، عضو انصار السنه

حسن عبدالوهاب البنا از طریق برادرش در دانشگاه المدینه به تدریس پرداخت. او در سال 1985 برای همیشه از عربستان به مصر بازگشت و برای دعوت اسلامی به ایالات متحده و سوئد سفر کرد. مدخلی‌های مصر با توجه ‌به سن و دانش حسن البنا به او به‌عنوان یک شخصیت مرجع که اختلافات را به او ارجاع می‌دهند و او را «پدر» می‌نامند، می‌نگرند. او را نباید با بنیان‌گذار اخوان‌المسلمین، حسن البنا، اشتباه گرفت، اگرچه هر دو شخصیت نام مشترکی دارند و دو بار نیز همدیگر را ملاقات کرده‌اند، اما با هم ارتباطی نداشتند.

طلعت زهران

طلعت زهران در سال 1954 در محله کبری از توابع استان غربیه در مصر به دنیا آمد. او را نمی‌توان با سلفی‌های سنتی در مصر از نظر دانش مقایسه کرد، زیرا زهران نه‌تنها تحصیل‌کرده است، بلکه دانشیار زبان‌ها و تمدن‌های اروپایی باستان در دانشکده هنر دانشگاه اسکندریه بود.

او مدرک کارشناسی خود را در سال 1976، کارشناسی ارشد خود را در سال 1982 و دکترا را در سال 1986 دریافت کرد و در یمن در سال‌های 1995 تا 1995 و در عربستان در سال‌های 1997-2003 به‌عنوان استاد تمام به تدریس پرداخت. وی در اصل از اعضای دعوت سلفی و شاگرد یاسر برهامی (متولد 1956) بوده است. او به دعوت سلفی که پس از انقلاب و تصمیم آنها برای تشکیل حزب نور شدت گرفت، حمله کرد و در سال 1991 از مؤسسه دعوت سلفی «الفرقان» فارغ‌التحصیل شد و تا سال 1995 در آنجا تدریس کرد.

طلعت زهران، عضو دعوت سلفی الفرقان

وی پس از بازگشت از عربستان، مسیر خود را تغییر داد و با اینکه شاگرد بن باز و محمد بن عثیمین بود، بسیار تحت‌تأثیر ربیع بن هادی المدخلی قرار گرفت. او پس از بازگشت از عربستان سعودی، حملات شدیدی را علیه هم‌رزمان سابق خود در دعوت سلفی انجام داد. او یک وب‌سایت رسمی دارد. او همچنین به ابواسحاق حوینی و یکی از همفکران مدخلی سلفی به نام عادل السید نیز حمله کرده است.

محمود لطفی عامر

شاید عجیب‌ترین چهره مدخلی، محمود لطفی عامر، به‌عنوان یک شخصیت جنجالی معروف است. وی در دانشگاه مدینه نزد ربیع بن هادی المدخلی تحصیل کرد. او با بازگشت به مصر، رئیس شعبه محلی انصار السنه در دمنهور در استان بحیره شد.

او مانند سایر مدخلی‌ها، منتقد سرسخت اخوان‌المسلمین است که آنها را به خوارج بودن و بنیان‌گذار آن را به‌عنوان بدعت‌گذار صوفی متهم می‌کند. محمود عامر همچنین به محمد حسن حمله کرده و او را به قطبی بودن متهم کرده است.

عامر پیش از انقلاب از رئیس‌جمهور مبارک حمایت می‌کرد و در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 2005 نیز از او و از به‌ارث‌بردن ریاست‌جمهوری جمال مبارک از پدرش حمایت کرد. عامر در این کار به سیره خلفای راشدین استناد کرده است.

محمود لطفی عامر، از رهبران مدخلی مصر

او در سال 2010 فتوایی صادر کرد که در آن قتل محمد البرادعی(دیپلمات و سیاستمدار مصری) را به دلیل به چالش‌کشیدن مبارک و هر نامزد ریاست‌جمهوری که در برابر حاکم در انتخابات شرکت می‌کرد، جایز دانست. فتوای او منجر به درگیری با شیوخ انصار السنه شد که او را انکار کردند.

او در پاسخ به انتقاداتی که متوجهش شده بود، اعلامیه‌ای خطاب به همه سلفی‌ها صادر کرد و مجموعه‌ای از سؤالات را فهرست کرد که با جرئت تمام پاسخ آنها را تبیین کرد. سؤالاتی که او به آنها پاسخ داد و موضع خود را در قبال آنها بیان کرد عبارت بودند از: جواز اقدام جمعی، موضع مدخلی‌ها نسبت به اخوان‌المسلمین؛ موضع آنها در مورد حسن البنا، سید قطب و بن لادن، موضع آنها نسبت به صوفیان و شیعیان، و اینکه آیا آنها به جامعه‌ای از مسلمانان در مصر با امامت شرعی رئیس‌جمهور حسنی مبارک اعتقاد دارند، و موضع آنها نسبت به رئیس‌جمهور شدن فرزند حسنی مبارک به نام جمال مبارک.

محمود عامر همچنین فتوای برخی از علمای سلفی در تحریم محصولات آمریکایی و اسرائیلی را رد کرده و مهم‌تر از آن نامزدی پارلمان در سال 2000 در برابر جمال حشمت از اخوان‌المسلمین است. این تصمیم به انتقاد شدید سایر مدخلی‌ها منجر شد که مشارکت سیاسی در انتخابات را رد می‌کنند. او پس از انقلاب، مانند سایر مدخلی‌ها، آن را به‌عنوان توطئه‌ای از طرف «پروتکل‌های بزرگان صهیون» مورد انتقاد قرار داد. برخلاف سایر مدخلی‌ها، او از نهاد رسمی مذهبی انتقاد کرده و به الازهر به دلیل سند سال 2011 حمله کرده است که تلاش می‌کرد از ماهیت مدنی دولت دفاع کند.

هشام البیلی

هشام البیلی در سال 1964 در روستای بیلا در استان «کفر الشیخ» مصر به دنیا آمد. او مدرک کارشناسی خود را در ادبیات عرب از دانشگاه طنطا در سال 1986 دریافت کرد و به‌عنوان معلم مدرسه به کار مشغول شد. او در عربستان سعودی نزد بن باز، ابن عثیمین، عبدالرزاق عفیفی و صالح الفوزان تحصیل کرد. اگرچه در دهکده‌ای کوچک در بیلا زندگی می‌کند، اما برای ایراد موعظه به طور مکرر در مسیر دلتا سفر می‌کند.

هشام البیلی، از رهبران مدخلی مصر

دیدگاه‌هایش را می‌توان در وب‌سایت رسمی‌اش «http://www.elbeialy.com» مشاهده کرد. او مانند سایر مدخلی‌ها از منتقدان سرسخت اخوان‌المسلمین و سید قطب است و آنها را بدعت‌گذار می‌داند و هر کس را که از انتقاد از آنها امتناع می‌کند، به طرفداری از اخوان‌المسلمین متهم می‌کند. او از منتقدان سرسخت انقلاب و مشارکت اسلام‌گرایان در سیاست‌های انتخاباتی بوده و در عوض بر پیروی از الگوی ناصرالدین آلبانی در تزکیه و تربیت به‌عنوان تنها روش تغییر اصرار دارد. البیلی پس از مرگ بن لادن، او را به‌عنوان «مردی که دارای روش انحرافی است» نفرین کرد.

البیلی پس از انتخاب مرسی به‌عنوان رئیس‌جمهور، او را به‌عنوان حاکم مشروعی که باید از او اطاعت کرد، پذیرفت و برخلاف سایر مدخلی‌ها کودتا را رد کرد و آن را شورش علیه یک حاکم مشروع تلقی کرد و به‌شدت به محمد سعید رسلان به دلیل حمایتش از کودتا حمله کرد. این مواضع در طرفداری از حدادیه و انتقاد از ناصرالدین لبانی، همه شیوخ بزرگ مدخلی را بر آن داشت تا بیانیه‌ای را علیه وی صادر کنند و از پیروان خود بخواهند از او دوری کنند.

عادل السید

عادل السید از شیوخ انصار السنه است. وی شش کتاب تألیف کرده و دارای وب‌سایت رسمی است که دیدگاه‌های او را بازتاب داده است. عادل پس از تألیف کتاب « الحاكمية والسياسة الشرعية عند شيوخ جماعة أنصار السنة المحمدية» در سال 2009 به شهرت رسید. او در کتاب خود استدلال کرد که بنیان‌گذاران و شیوخ انصار السنه از بدو تولد برای وفاداری به حاکمان مصر سوگند خورده‌اند، حتی اگر به‌غیراز آنچه خداوند نازل کرده است، حکم دهند.

عادل السید از شیوخ انصار السنه

این کتاب طوفانی به راه انداخت و تمام سلفی‌های دیگر را که مدعی میراث انصار السنه و شیوخ اولیه آن بودند، به چالش کشید. از سرسخت‌ترین منتقدان او که با آنها درگیر مناظرات علمی شد، دعوت سلفی بود. پس از انقلاب، او به هشام البیلی که او را به پیروی از محمد حداد متهم کرد، حمله کرد و با طلعت زهران درگیری کمتری داشت.

شیوخ دیگر مدخلی مصر

علی الوصیفی از شیوخ انصار السنه در مصر است که در سال 2010 کتابی مفصل در حمله به اخوان‌المسلمین نوشت. وی بیانیه شیوخ مدخلی مبنی بر محکومیت هشام البیلی را امضا کرد.

خالد عبدالرحمن از دیگر شیوخ مدخلی است که دارای وب‌سایت رسمی به نام خالد است. او به هشام البیلی نیز حمله کرده است.

علی عبدالعزیز موسی از دیگر شیوخ مدخلی در سال 1963 به دنیا آمد و به مدت 11 سال در عربستان سعودی به‌عنوان شاگرد بن باز و صالح الفوزان تحصیل کرد. او که نویسنده‌ای پرکار در «بحیره» است، 24 کتاب نوشته است. او دارای وب‌سایت رسمی به نام ابن عبدالعزیز است. وی بیانیه شیوخ مدخلی مبنی بر محکومیت هشام البیلی را امضا کرد.

عادل الشوربجی از دیگر شیوخ مدخلی رئیس شعبه انصار السنه در استان غربیه و دارای وب‌سایت رسمی به نام الشوربجی است. او در سال 2012 برای مدت کوتاهی به دلیل اختلافات مالی ربوده شد. وی بیانیه شیوخ مدخلی مبنی بر محکومیت هشام البیلی را امضا کرد. دیگر امضاکنندگان بیانیه مدخلی درباره هشام البیلی، شیخ طه عبدالمقصود، عبود العزیمی و عید الکیال هستند.

انتهای پیام
captcha