به گزارش ایکنا، اگرچه سوزاندن قرآن از سوی چهرههای افراطی در کشورهای غربی که عموماً به احزاب راستگرا تعلق دارند، به پدیدهای رایج تبدیل شده است با این حال از نظر تاریخی، قدمت این اقدامات به قرون وسطی میرسد، اگرچه در این دوره قرآنسوزی بیشتر از جانب دستگاه رسمی کلیسا صورت گرفت که پیشتر در جنگهای صلیبی از مسلمانان شکست خورده بودند.
شهرهای والنسیا و تولدو در اندلس پس از شکست مسلمانان و افتادن به دست مسیحیان در اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم میلادی شاهد به آتش کشیدن نسخههایی از قرآن کریم بودند.
پاپ کلمنس هفتم در اوایل قرن شانزدهم میلادی نیز چنین رویهای را در پیش گرفت. با این حال پس از دوره روشنگری و بهویژه نهضت اصلاح دینی که کلیسا که خود را در معرض انتقادهای گسترده برای دخالت بیپایان خود در تمام شئون زندگی مردم و همچنین فساد گسترده مالی دید، دیگر به این امور دامن نزد، چرا که کلیسا نیز بهزودی بسیاری از اختیارات خود را از دست داد و در بسیاری از کشورها بهطور رسمی از دخالت در امور سیاسی منع شد.
قرآنسوزی اخیر در سوئد را میتوان بخشی از جریان اوجگیری احزاب راست افراطی در اروپا و بهطور کلیتر بخشی از تغییر رویکرد اروپا در قبال کشورهای مسلمان دید. برای سالها تبلیغ در زمینه ارزشهایی مانند تسامح، احترام به فرهنگهای دیگر، پذیریش دیگری و آزادی بیان در کنار رونق اقتصادی موج بزرگی از مهاجران را از کشورهای اسلامی و عربی به این کشورها کشانده است. اما اینک پس از پایان شکوفایی اقتصادی و نمایان شدن آثار بحران اجتماعی ناشی از رکود اقتصادی، جنبههای نژادپرستانهای که ریشههای دیرینه در تاریخ اروپا دارند، به سرعت دوباره نمایان شده است.
احزاب راست افراطی با این دستاویز که مهاجران مسلمان فرصتهای شغلی را اشغال کرده در عین حال با ارزشهای اروپایی، سازگار نیستند و به دنبال فتح آرام اروپا هستند تا مأموریتی که در قرون وسطی نتوانستند آن را تکمیل کنند، اکنون با شیوهای دیگر به انجام برسانند؛ خواهان وضع محدودیتهای گسترده بر مهاجرت و در نهایت اخراج مهاجران مسلمان هستند.
این در حالی است که بسیاری از این مهاجران برای نسلها در این کشورها زندگی کرده و بسیاری از آنها نقشی مهم در ساخت اروپای جدید بر روی خرابههای ناشی از جنگ جهانی دوم داشتهاند.
در این میان دولتهای اروپایی نیز با دستاویز حمایت قانونی از آزادی بیان، از برخورد قانونی با قرآنسوزی شانه خالی کرده و عموماً به شکل تلویحی از آن دفاع میکنند. دولتهای اروپایی با نادیده انگاشتن نقشی که خود در رشد گروههای تروریستی در کشورهای اسلامی داشتهاند، تحت پوشش مبارزه با تروریسم محدودیتهای گستردهای را علیه نهادهای اسلامی مساجد و مسلمانان ایجاد کرده و به شکلی نظاممند شاهد تبعیض علیه مسلمانان در این کشورها هستیم.
از طرفی کشورهای اروپایی در حالی که توهین به مقدسات مسلمانان را بخشی از آزادی بیان میدانند، محدودیتهای قانونی گستردهای را علیه انکار هولوکاست و جنایتهای انجام شده علیه یهودیان در جنگ جهانی دوم دارند به شکلی که بسیاری از چهرههای راست افراطی به دلیل مواضع یهودستیزانه خود با محدودیتهای قانونی و اجتماعی بسیار مواجه شدهاند.
جالب آنجاست که بسیاری از این احزاب راست افراطی روابط بسیار گرمی با رژیم صهیونیستی دارند و این رژیم به دلیل دشمنی بسیار این گروهها با مسلمانان و در نتیجه دفاع از نقض حقوق مردم فلسطین، چشم خود را بر روی یهودستیزی این گروهها بسته و از مهمترین حامیان آنها بوده است.
با این حال بهانه تضمین آزادی بیان در قوانین اروپایی برای دفاع از این اقدام را نمیتوان پذیرفت، چرا که اولاً آزادی بیان با اهانت به ادیان متفاوت است و منع اهانت به ادیان در قوانین بسیاری از کشورها وجود دارد. ثانیاً قوانین با توجه به تغییر شرایط جامعه قابل تغییر است، و با توجه به اینکه در حال حاضر مسلمانان زیادی در این کشورها زندگی میکنند، در صورت وجود اراده سیاسی لازم منع اهانت به مقدسات دینی مسلمانان به شکل توهین آشکار میتواند شکل قانونی به خود بگیرد.
از سویی حتی در صورت مخالفت با آموزههای اسلامی، اهانت به قرآن به شکل سوزاندن یا پاره کردن آن بیشتر از آنکه بیان آزادانه اعتقاد این افراد بوده نوعی لجاجت برای خدشه کردن احساست دیگران در احترام به کتاب مقدس خود است. احترام به قرآن از سوی مسلمانان آسیبی به دیگران نمیزند و لذا حمله به این احترام به بهانه آزادی بیان قابل توجیه نیست.
با توجه به پیشینه این اقدام، عدم تکرار چنین جنایتهایی منوط به واکنش قاطع کشورهای اسلامی و استفاده از اهرمهای سیاسی و اقتصادی بسیاری است که جهان اسلام با توجه به ظرفیتهای خود از آن برخوردار است.
دولتهای اروپایی که بهطور تلویحی یا آشکارا به بهانههای مختلف از قبیل حمایت از آزادی بیان، از این اقدام دفاع میکنند و تا زمانی که با پیامد اقدامات خود به صورت جدی مواجه نشدهاند، به این حمایتها ادامه خواهند داد. دعوت به تحریم محصولات سوئدی و هلندی و تصریح رئیسجمهور ترکیه مبنی بر اینکه با دفاع از چنین اقدامی این کشورها نباید انتظار همکاری در پروندههای مشترک را داشته باشند، میتواند مقدمه خوبی برای واکنش یکپارچه و متحد جهان اسلام به رغم تمام اختلافات موجود باشد.
به قلم سعید عدالتجو
انتهای پیام