کد خبر: 4122881
تاریخ انتشار : ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۲۰:۴۵
حکیمه حسینی پاسخ داد:

عصمت پیامبر(ص) چگونه با اختیار انسان جمع می‌شود؟

استاد دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم مشهد در توضیح درباره چگونگی تعیین درجات انسان‌ها قبل از پیدایش آنها تصریح کرد: پیامبر(ص) به خاطر علم و اراده و تمام اوصاف الهی که در او متجلی شده، امکان ندارد بخواهد خطا کند و از مسیر حق صراط مستقیم خارج شود و به همین خاطر عصمت معصومین هرگز اکتسابی نیست.

به گزارش ایکنا، نشست «مسائل پیرامون عصمت پیامبر اکرم(ص)» شامگاه شنبه 29 بهمن‌، با سخنرانی بی‌بی حکیمه حسینی، استاد دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم مشهد در فضای مجازی برگزار شد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

معنای عصمت مشخص است و نیاز نیست به آن بپردازیم. عصمت نوعی حفظ و نگهداری انسان از خطا و اشتباه است. بحث اینجا است که عصمت که در قرآن با آیه تطهیر به طور شفاف و روشن مطرح شده است دقیقا چه شاخصه‌ای است؟ آیا اجباری است یا اختیاری؟ آیا برای معصومان فضیلت محسوب می‌شود یا خیر؟ اینها سوالاتی است که امروز به آن می‌پردازیم.

قبل از آنکه به جریان ذاتی یا اکتسابی بودن عصمت بپردازیم باید مسئله‌ای را مرور کنیم و آن جایگاه وجودی انسان‌ها خصوصا انبیا و اولیاست. این جایگاه چگونه تعیین می‌شود و از کجا به دست آمده است؟ این مسئله خیلی مهم است. یک نکته مهم در این زمینه شیوه آفرینش جهان و انسان است. چگونه تعیین شده یک فرد اشرف مخلوقات باشد، یک فرد پایین‌تر باشد، برخی انبیای الهی باشد، یکسری افراد هم اشقیا باشند. اینها چگونه تعیین می‌شود؟ آیا وقتی انسان‌ها مسیر زندگی خود را انتخاب کردند این مسئله معین می‌شود؟

دو احتمال درباره تفاوت مخلوقات

آنچه در فلسفه اسلامی مطرح شده این است که اساسا وقتی انسان نبوده بر اساس کدام اختیار و انتخاب و اکتساب خداوند جایگاه‌ها را تعیین کرده و افراد را در جایگاه‌های مختلف قرار داده است؟ اگر هیچ اختیار و انتخابی نبوده دو راه داریم؛ یا اینکه بگوییم خدا همه را در یک رتبه و پایه آفریده است و همه مثل مسابقه دو در نقطه شروع قرار گرفتند و هر که سریع‌تر بدود از دیگران جلو می‌زند. این یک احتمال است. احتمال دوم اینکه هر کس به واسطه خداوند در نقطه مخصوص خودش قرار گرفته است. کدام یک از اینها عادلانه‌تر است؟

اگر قرار باشد همه در نقطه صفر اولیه با هم برابر باشند آنچه میان انسان‌ها اختلاف درجه ایجاد می‌کند چیست؟ همیشه به ما گفتند که در عالم ذر هر که زودتر پاسخ داده و به ربوبیت پروردگار اقرار کرده است به مقام بالاتری دست یافته است. اگر همه توسط یک خالق واحد که هیچ ترکیبی و جزئی در او نیست و واحد و بسیط است آفریده شدند، از این توحید چگونه کثرت پدید می‌آید و چگونه خداوند انسان‌های برابری را می‌آفریند ولی اینها با تقدیم و تاخیر به ندای حق لبیک می‌گویند. چرا باید اینطور باشد؟

در دو احتمالی که عرض کردم عقل عرفی طرفدار احتمال اول است و می‌گوید اقتضای عدل خداوند این است همه را در یک شرایط برابر بیافریند و همه بر اساس استعداد و تلاش خود برتری پیدا کنند ولی این عقل عرفی با آموزه‌های قرآنی و روایی ما هماهنگی ندارد. پس هیچ وقت امکان ندارد دو انسان یا حتی دو موجود دیگر عینا مانند هم باشند چون اگر اینطور بود همه مثل همه بودند. بر این اساس نتیجه می‌گیریم وسع و استعداد اولیه انسان‌ها در آغاز خلقت متفاوت بوده لذا تکلیف خداوند بر انسان‌ها هم بر اساس وسعشان متفاوت است. اساسا از نظر اجتماعی انسان‌ها نیاز دارند با هم متفاوت باشند و استعدادهای گوناگونی برای برطرف کردن نیازهای متنوع انسانی داشته باشند.

سؤال بعدی این است که این استعدادهای متفاوت بر چه مبنایی تعیین می‌شود؟ آیا می‌توانیم به خدا اعتراض کنیم که چرا ما را امام یا پیامبر قرار ندادی؟ باید توجه کنید که ما یک مفهوم به نام تجلی داریم که در برابر مفهوم تجافی قرار دارد. تجافی به معنای این است که یک چیز از چیز دیگر کاملا کنده و جداشده باشد. مثلا وقتی من پولی به شما می‌دهم این پول از من جدا می‌شود و به شما پیوست می‌خورد. این تجافی است ولی تجلی مثل تابش خورشید است. وقتی خورشید می‌تابد شعاع نور خورشید از خورشید جدا نمی‌شود و همواره به آن متصل است. آفرینش انسان‌ها از نوع تجلی است و هر موجودی شأنی از تجلی خداوند است.

بر اساس قاعده الواحد در فلسفه اصلا نمی‌شود از یک موجود واحد، کثرت تولید شود و اگر چیزی از او به وجود بیاید حتما یک چیز واحد است. پس چگونه از خداوند کثرت پدید آمده است؟ اینجا فرایندی تعریف می‌شود که از آن به تجلی اعظم خدای متعال یاد می‌شود. خدا یک فیضان و تجلی دارد که از آن یک مخلوق به وجود می‌آید. مخلوق شماره یک موجب پدید آمدن مخلوق شماره دو می‌شود. این تجلی مدام تکرار می‌شود و کثرت پدید می‌آید. این همان تشکیک وجود است که می‌گوید هر پدیده‌ای از درجه‌ای از وجود بهره دارد که همان، استعداد آن پدیده است.

پاسخ به شبهه شرک

پس خداوند تجلی کرد و این تجلی میلیاردها بار بازتجلی می‌شود و به ازای هربار تجلی یک موجود خلق می‌شود که ظرفیت وجودی آن با بقیه متفاوت است. وقتی ما در برخی ادعیه خطاب به معصومین می‌گوییم همه امور خلقت دست شما است به همین سبب است. برخی دچار شبهه شرک می‌شوند. این شرک نیست بلکه همان خلافت الهی است چون امام خلیفه وجودی حقیقی خداوند است.

با این توضیحات تمام سؤالات درباره عصمت که آیا اجباری است، اختیاری است، فضیلت است یا فضیلت نیست کنار می‌رود. وقتی کسی تجلی اعظم خداوند است اساسا می‌تواند گناه کند؟ خیر، او به خاطر علم و اراده و تمام اوصاف الهی که در او متجلی شده، امکان ندارد بخواهد خطا کند و از مسیر حق صراط مستقیم خارج شود. پس عصمت معصومین هرگز اکتسابی نیست ولی برخی بندگان خاص خداوند با ملاحظه و مراقبه به درجاتی از عصمت می‌رسند که آن عصمت اختیاری است.

انتهای پیام
captcha