
به گزارش خبرنگار ایکنا؛ دومین وبینار علمی «
سنتهای اجتماعی از منظر قرآن کریم و کارکرد آن در جامعهپروری» عصر دوشنبه یکم اسفند با سخنرانی نیکو دیالمه، دانشیار گروه معارف اسلامی و علوم تربیتی دانشگاه امام صادق(ع) به همت دپارتمان زنان دانشگاه بینالمللی اهل بیت(ع) و همکاری پردیس خواهران دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد.
نیکو دیالمه در این نشست درباره سنتهای اجتماعی گفت: سنتها از چهار جهت اجتماعی نامیده میشوند، اول اینکه یک رویداد، حادثه یا موضوعی اجتماعی است، مانند انقلاب اسلامی، زلزله، سیل و ...، بنابراین افرادی که نسبت به آن کنشگری دارند، قوانین اجتماعی شامل حال آنها میشود. جهت دوم این است که اگر یک رفتار به صورت اجتماعی بروز کند، شامل این قوانین میشود، مثل راهپیمایی ۲۲ بهمن که یک رفتار جمعی است و مشمول قوانین جمعی خواهد بود. جهت سوم، عمل به جهت پیامد و آثار، جمعی باشد، همانند آلودهسازی محیط زیست و یا در پدیده کاهش جمعیت ممکن است فرد اقدام به آلوده کردن محیط و یا فرزندآوری کند، اما پیامد آن جمعی است. جهت چهارم نیز این است که عمل از حیث اهداف جمعی باشد، یعنی اگر فاعل یک جمعی باشند و یک هدف جمعی را هدفگیری کنند، همانند اشاعه فساد یا هنجارشکنی در جامعه.
وی در ادامه به قانون جزا اشاره کرد و افزود: این قانون، یکی از قوانین کلان است که به طور کلی ارزیابی عملکرد است و خداوند دنیا را محل آزمایش قرار داده است و زمینهها و امکانات تربیتی را فراهم کرده است و سپس ارزیابی میکند. در این قانون دو اصل وجود دارد، یکی اینکه هر انسانی مالک عمل خود است، همانطور که خداوند در آیه ۳۹ تا ۴۱ سوره نجم و آیه ۱۳۹ سوره بقره فرموده است. اصل دیگر قانون جزا این است که جزای عمل متعلق به فاعل عمل است و خداوند در آیه ۱۵ سوره اسراء بر این قانون تأکید کرده است.
عذابی که بر همه نازل شد
دیالمه ادامه داد: قانون جزا یک قانون کلی است، اما یکی از قوانینی که به آن مرتبط است، قانون تعمیم است. تعمیم در لغت به معنی عمومیت دادن و گسترش دادن یک امر است، اما در اصطلاح قرآنی و روایتها به معنی سرایت کردن مسئولیت یک عمل و یا نتایج و پیامدهای آن از فردی به فرد دیگر و یا از فردی به جماعتی یا از جماعتی به جماعت دیگر و نسلی به نسل دیگر است که در آیات ۱۱ تا ۱۵ سوره شمس، قرآن گزارش میکند که؛ معجزهای که قوم ثمود خودشان میخواستند که از وسط کوه شتری بیاید و آنها با این معجزهای که خودشان خواسته بودند، مقابله کردند، از این رو عذاب الهی بر آنها نازل شد. نکته قابل توجه در این آیه در تکذیب و پی کردن شتر آمده است. در روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع) نیز آمده است که؛ کسی که ناقه ثمود را دنبال کرد، یک نفر بود، اما عذاب بر همه نازل شد و پیامد آن عمل گسترش یافت.
دانشیار گروه معارف اسلامی و علوم تربیتی در ادامه تصریح کرد: بنابراین وقتی قرآن میخواهد این قصه را نقل کند، ضمیر جمع بیان میکند. پس عامل عمل یک فرد است، اما پیامد عمل به همه آنها گسترش پیدا میکند. امیرالمؤمنین علی(ع) نیز میفرماید؛ به دلیل اینکه همه آنها با کاری که او کرد، راضی بودند و اگر جای آن فرد بودند، همان کار را میکردند.
وی در ادامه بیان کرد: بنابراین متوجه میشویم که یک عمل از یک فرد به فرد دیگر سرایت میکند، ولی عامل تعمیم، رضایت است و این یک قانون است که رضایت در عمل مثبت یا منفی به معنای شرکت در آن عمل است. رضایت هم، میل و گرایش انسان به آن کار یا اتفاق گفته میشود و آیاتی نیز در این زمینه جود دارد که معنای رضایت را بیان میکند و از آن جمله میتوان به آیه ۳۸ سوره توبه اشاره کرد. در واقع رضایت همراه با موافقت طبع و میل انسان با امری، کاری یا حادثهای است و ضد آن «سخط» به معنای نارضایتی است که حالت نفسانی است و میتواند بروزهای گوناگونی داشته باشد و منجر به جهتگیری و جبههبندی شود. پس مقصود نیت صرف نیست. حالتی است که منجر به کنش مثبت یا منفی نسبت به یک رویداد یا عمل دیگران میشود.
دیالمه ادامه داد: امیرالمؤمنین علی(ع) در خطبه ۱۵۴ نهج البلاغه میفرماید؛ الراضی بفعل قوم کالداخل فیه معهم؛ یعنی کسی که به عمل گروهی راضی است، مانند فاعل عمل است و یا عبارتی که فرزدق در مسیری که اباعبدالله(ع) را میبیند و حضرت درباره اهل کوفه از او میپرسد، میگوید؛ قلوبهم معک وسیوفهم علیک، یعنی دلهایشان با توست، اما شمشیرشان علیه توست. این قانون تعمیم نیست و مربوط به مقوله نیت است. در این راستا علی(ع) سه دسته را جدا میکند؛ کسی که ظلمی را میکند و کسی که در آن ظلم شراکت دارد و همکار اوست و کسی که به آن راضی است و حالت نفسانی را دارد، هر سه، عامل محسوب میشوند. پس تفاوتی بین تعاون و رضایت وجود دارد. رضایت، فعل قلب است، اما بروز آن در جهتگیری و جبههبندی بوده و تعاون صدور فعل از اعضا و جوارح و انجام بخشی از کار است.
سرایت اصل عمل به کسانی که به آن عمل راضیاند
وی با بیان اینکه قانون تعمیم زیرمجموعه قانون جزاست و عامل آن رضایت است، تصریح کرد: وجوهی از این تعمیم در قرآن دیده میشود و ابعاد مختلفی دارد، یکی از وجوه آن امتداد و سرایت اصل عمل است و آیات نشان میدهد اصل عمل به کسانی که به آن عمل راضی هستند سرایت میکند. آیه ۹۱ سوره بقره بر همین موضوع اشاره دارد و خداوند میفرماید؛ وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنْزِلَ عَلَیْنَا وَیَکْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَهُمْ ۗ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنْبِیَاءَ اللَّهِ مِنْ قَبْلُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ. ذیل همین آیه امام صادق(ع) میفرماید؛ کان بین القائلین و القاتلین، خمس مائه عام، فألزمهم اللّه القتل برضاهم ما فعلوا؛ آنهایی که واقعاً کشته بودند با کسانی که الان حرف میزنند، ۵۰۰ سال فاصله بوده است، اما خداوند اینها را قاتل میداند، چون آنها کاملاً بر آنچه گذشتگانشان کردهاند، راضی بودند. در واقع در این راستا امتداد نسلی را میبینید که در حوزه اجتماعی قانون تعمیم به ما میگوید؛ نسل چهارم انقلاب اگر با همه آنچه در ابتدای انقلاب و مسیری که شهدا رفتهاند راضی باشند، مانند این است که آنها انقلاب کردهاند.
دیالمه یادآور شد: یک وجه قانون تعمیم این است که اصل عمل امتداد دارد. پس اصل عمل فاعلانی به گستره تاریخ میتواند داشته باشد. وجه دوم امتداد و سرایت پیامدهای عمل است، یعنی گاهی قرآن نشان میدهد که پیامدهای آن عمل شامل همه کسانی که به عمل راضی بودند، هم شده است. مثل عذابی که بر قوم ثمود نازل میشود. جالب است که بدانید انسانهای مؤمن در گذشته متوجه این قانون تعمیم بودهاند که آیه ۱۶۴ و ۱۶۵ سوره اعراف بر همین مسئله اشاره دارد.
وی با تأکید بر روشن کردن مرزبندی و جبههگیری گفت: همین که شما جملهای میگویید و جبهه خود را جدا و مرزبندی میکنید، مانند همان تعبیری است که مقام معظم رهبری با عنوان «مرزبندی با دشمن» بیان میکنند. بنابراین این حق مردم است که از حاکمیت نقد کنند و مسئولان مؤظف به پاسخگویی هستند. اما در این نقد باید مرز خود را با دشمن روشن کنیم. حتی ممکن است این مرزبندی در لحن ما یا در جملهای باشد که در ابتدا میگوییم و یا در نوع نگاهمان باشد.
این مدرس دانشگاه وجه سوم تعمیم از دیدگاه قرآن را انتقال موقعیت بیان کرد و افزود: امام صادق(ع) در روایتی میفرمایند؛ مَن شَهِدَ أمرا فَکَرِهَهُ کانَ کَمَن غابَ عَنهُ ومَن غابَ عَن أمرٍ فَرَضِیَهُ کانَ کَمَن شَهِدَهُ؛ هر که حاضر و ناظر کارى باشد و آن را ناپسند دارد، مانند کسى است که آن هنگام غایب بوده و هر که در کارى حاضر و ناظر نباشد، ولى بِدان راضى باشد، مانند کسى است که خود در آن حضور و مشارکت داشته است.
قانون تعمیم جاری و ساری است
دیالمه درباره قانون تعمیم گفت: این قانون یک قانون تکوینی است که حاکم بر اجتماع انسانهاست و به ما این توجه را میدهد که موقعیت یک فرد براساس رضایت و نارضایتی شکل میگیرد و فرد، عامل آن عمل یا مشمول پیامد آن عمل و یا قرار گرفتن در آن موقعیت خواهد بود. حال برای اینکه مرزها برای ما مشخص شود، احکام تشریعی هم مطابق با این قوانین اجتماعی و تکوینی نازل شده است که براساس آیه ۶۸ سوره انعام، هر وقت دیدید ارزشهای دینی را مسخره میکنند، اعراض و مرز خودتان را روشن کنید و کاری کنید که حرفشان عوض شود و درباره موضوع دیگری صحبت کنید و اگر توجه نداشتید، به محض اینکه یادت آمد، در آن مجلس ننشینید. چرا، چون قانون تعمیم جاری و ساری است و آیه ۱۴۰ سوره نساء نیز بر حمایت تشریع از تکوین تأکید دارد.
وی با اشاره به اثر اعتقاد به سنت تعمیم گفت: جامعهای که به جنین قانونی معتقد است باید بداند که لازم است در تمام شرایط موضعش شفاف باشد. البته ممکن است کسی در مورد مسئلهای اطلاع نداشته باشد و در حال تحقیق باشد؛ از این رو وظیفه دارد که تحقیق کند تا بفهمد حقیقت چیست. اما اگر کسی حقیقت را میداند، باید موضعش را شفاف کند. در واقع این قانون، انسان را کنشگر میکند و باعث میشود فرد، خود را در گذشته و مرتبط با آیندگان میبیند. این امتداد و هویت نسلی و اینکه فرد نیستیم و جمعیم، یکی از وجوه امتیاز شناخت قوانین اجتماعی است و خود انگیزه حرکت به سمت اعمال صالح میشود.
دانشیار گروه معارف و علوم تربیتی دانشگاه امام صادق(ع) تصریح کرد: در برخی از زیارات و ادعیهها اعلام بیزاری میکنید، اینها اعلام موضع است و بسیار مهم است و فقط برای حاجت گرفتن نیست. حتی صلوات اعلام موضع قرار گرفتن در جبهه اهل بیت(ع) بوده و فراتر از دعاست. یعنی یک شعار است و مانند این است که پیامبر و اهل بیت(ع) را یاری میکند. از این رو قانون تعمیم هل الدین الا الحب و البغض، دین غیر از حب و بغض است. من همه کارهای کسانی که در آن جبههها انجام میدهند، من هم انجام میدهم و این عامل مرزبندی ما خواهد بود؛ چراکه بر اجتماع انسانی قانونی از سنخ قانون جزا حاکم است و چه بخواهیم یا نخواهیم عالم هستی جبهه ما را روشن میکند؛ هر چند در ظاهر اعلام موضع نکنیم.
انتهای پیام