کشور کهن ما همیشه ماهیتی فرهنگی داشته است و سینما که جوانترین و پرمخاطبترین هنر جهانی در روزگار اخیر است میتواند از این تاریخ پرفرازونشیب و چشمههای جوشان محتوایی بهرهمند شود تا سینمایی متفاوت و بومی برای مخاطب ایرانی و در ادامه جهانی باشد چرا که محتوای بومی در هر هنری برای همه مردنم جهان جذاب است.
متأسفانه اغلب فیلمسازان، شیفته ساختار فیلمهای خود هستند یا بر اثر علاقه به فلان فیلمساز دست به تقلیدهای دست چندم میزنند که فیلمهای تولیدی از این مسیر به خالی ماندن سالنهای سینما میانجامد. در حال حاضر دولت دارد در دو بخش تولید و اکران از سینما حمایت میکند و این موضوع در سال جاری بسیار پررنگتر از گذشته بوده اما به دلیل فقدان جذابیت در اغلب آثار متأسفانه پیشبینی میشود که سالنهای سال آینده خالی یا کم تماشاگر باشند.
نکته دیگر این است که بخشی از این خالی بودن سالنها به حمایت از تولیدات ایرانی برمیگردد چرا که اکران فیلمهای خارجی از دیرباز برای حمایت از فیلم ایرانی و اکران آن صورت گرفته درحالیکه اگر فیلمهای خارجی اکران میشدند لااقل سینماداران میتوانستند بخشی از هزینهها را از این طریق جبران کنند.
درمجموع سینمای ایران در بدترین وضعیت خود از منظر مخاطب قرار دارد. امسال که گذشت اما برای تولیدات سال آیند باید فکر بنیادی کرد وگرنه این اتوبوس سرگردان در شیب افتاده خدای نکرده به دره فراموشی سقوط خواهد کرد.
باید توجه داشت که سینما دیگر فقط سینما نیست. یک فیلم سینمایی اگر ترکیبی از هنر و ادبیات و پیام و ساختار مناسب و در کل آیینهای با تصاویر جذاب از جامعه نباشد توانایی جذب تماشاگر را نخواهد داشت.
اکنون زمان آن رسیده که حمایتهای دولتی هدفمند و در جهت حمایت از تولید کمی و باکیفیت باشد و هر فیلم به صرف اینکه تولیدی در جامعه فرهنگی کشور است شامل حمایت نشود تا فیلمهای زیاد کم کیفیت زیادی نداشته باشیم که حتی به اکران هم نمیرسند.
هومن اصلانی
انتهای پیام