عهد الست، عهد بندگی و پروردگاری بین انسان و خدا
کد خبر: 4126171
تاریخ انتشار : ۰۵ فروردين ۱۴۰۲ - ۰۰:۲۲
در صحبت قرآن/ 73

عهد الست، عهد بندگی و پروردگاری بین انسان و خدا

چنین به نظر می‌رسد که تمامی تلاش انبیا در یادآوری عهد الست و عالم ذر خلاصه می‌شود و شاید به همین مناسبت است که تمامی قرآن«ذکر» به معنی یادآوری خوانده شده است.

۳۶۵ روز در صحبت قرآن نوشته استاد حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای، کتاب چهارم از مجموعه کتاب‌های جوانان و فرهنگ جهانی است. این مجموعه با هدف شناساندن فرهنگ و ادبیات به جوانان اولین بار سال ۱۳۹۰ به همت نشر سخن تدوین منتشر شده است.

کتاب «۳۶۵ روز در صحبت قرآن» ۳۶۵ قطعه کوتاه و بلند از قرآن برای آشنایی جوانان با تعلیمات فراگیر قرآن انتخاب شده و کوشش شده است که این گنجینه تصویری از ابعاد گوناگون کلام آسمانی برای مخاطب ترسیم کند.

این کتاب، تفسیر در معنی اصطلاحی کلمه مانند تفاسیری چون کشاف و مجمع البیان و امثال آن نیست، بلکه بیشتر انعکاسی از کتاب وحی در ادب عرفانی فارسی و اسلامی است و نگاهی دارد به قرآن از دیدگاه ادبی، زیباشناسی و اخلاقی، اجتماعی و عرفانی.

گروه اندیشه ایکنا به منظور بهره‌مندی مخاطبان خود از این گنجینه قرآنی و ادبی اقدام به انتشار قطعه‌‎هایی ‎ از کتاب «در صحبت قرآن» کرده است. هفتاد و سومین قسمت از تحفه این کتاب با عنوان «عهد الست، عهد بندگی و پروردگاری بین انسان و خدا» تقدیم مخاطبان گرامی می‌شود.

 

وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ ﴿اعراف ۱۷۲﴾

و (ای رسول ما، به یاد آر) هنگامی را که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذریات آنها را برگرفت و آنان را بر خودشان گواه ساخت که «آیا من پروردگار شما نیستم؟» همه گفتند« بلی، چنین است؛ ما به ربانیت تو گواهی می‌دهیم»
این شهادت را از شما گرفتیم تا روز قیامت(که قیام حقایق و رفع موهومات است) مگویید که ما از آن (عهد بندگی و پروردگاری) غافل بودیم(172).

اینجا معرکه آرای مفسیرین است و جولانگاه قیل و قال در تفسیر متشابهات و مبهمات آیه و به خصوص در ادب پارسی شاید بیش از هر آیه دیگر مورد بحث و تفسیر و تاویل و سرچشمه الهام لطایف بی‌شمار بوده است.

این آیه را با کلمه الست نام‌گذاری کرده‌اند و این کلمه از کلمات کلیدی قرآن است و از محور‌های اصلی عرفان و ادبیات عرفانی است. نگارنده مقاله‌ای با عنوان «الست» به زبان انگلیسی نگاشته و محتوای این آیه را جان دیوان حافظ معرفی کرده است.

به زبان ساده می‌توان گفت که خداوند در مرتبه‌ای از مراتب هستی و صبحگاهی از روزهای ازلی و ابدی همه ارواح آدمیان را یکجا گرد آورده و خویشتن را به جمال و نیکویی بر آنها عرضه کرده است تا در او بنگرند و زیبایی و رحمت و برکت نامتناهی وجودش را مشاهده کنند آنگاه از ایشان پرسیده است که اکنون با من بگویید آیا من بدین اوصاف جمال و رحمت نامتناهی، پروردگار شما و پرورنده جسم و جان شما نیستم؟ و آدمیان با این مشاهده هم بی‌اختیار و با تمام وجود پاسخ داده‌اند که البته ما بر این ربّانیت تو گواهی می‌دهیم و می‌گوییم آری‌آری تویی پروردگار ما و تویی محبوب ما و تویی سرچشمه سعادت ابدی ما.

آنگاه خداوند فرموده است: «من این گواهی را از شما خواستم تا در روز قیامت نگویید که ما غافل بودیم» ما تو را ندیده‌ بودیم، ما از کمال و اوصاف نامتناهی جمال تو بی‌خبر بودیم و به راه باطل رفتیم.

مفسران آن روز الست و آن جایگاه لامکان را «عالم ذر» خوانده‌اند و این کلمه از خود آیه گرفته شده است که ذریّات آدم را که همان فرزندان او باشند همه را در آن روز گرد آورده است.

این آیه قرار داد بندگی ما و پروردگاری خداوند است. در فطرت همه آدمیان نسخه‌ای از این قرار داد وجود دارد و اگر در هر زمان این سوال بر کسی عرضه شود که «آیا زیبایی و نیکویی و دانایی پروردگار تو نیست؟ و آیا این صفات نیست که تو را به رشد و کمال می‌رساند؟» بی گمان خواهد گفت: آری» و هیچ انکاری بر آن نخواهد کرد.هیچ کس در جهان نیست که بگوید من عاشق زشتی و جهل و پریشانی و ناپاکی و نادرستی هستم و همه مردمان اگر چه در عمل به جانب زشتی و پریشانی می‌روند اما در دل اعتراف دارند که خوشا دانایی و خوشا زیبایی و خوشا نیکویی و پیوسته در هر جامعه‌ای بیش از همه کس به دانشمند و به هنرمند و به انسانهای شرافتمند و خیر‌خواه و خدمتگزار بها می‌دهند اما به سبب وسوسه‌های شیطانی با آگاهی از نادرستی کار خویش به فساد و تباهی می‌گرایند و این خود از شگفتی‌های جهان است که چگونه انسانها به کارهایی می‌پردازند که از گفتن آن نیز شرم دارند.

چنین به نظر می‌رسد که تمامی تلاش انبیا در یادآوری همین عهد الست و عالم ذر خلاصه می‌شود و شاید به همین مناسبت است که تمامی قرآن «ذکر» به معنی یادآوری خوانده شده است و این یادآوری همچنین جان ادبیات و جان همه هنرها و همه خوبیهاست. لذتهای متعالی و معنوی را همه به نوعی یادآوری عهد الست و عالم ذر دانسته‌اند.

مقام عشش میسّر نمی‌شود بی‌رنج
بلی به حکم بلا بسته‌اند عهد الست (حافظ)

در این بیت حافظ با حُسن استفاده از دو معنی کلمه بلی در زبان فارسی که یکی آری و دیگری سختی و مصیبت است می‌فرماید ما در روز الست بلی گفتیم به معنی آری و قبول کردیم ربانیت پروردگار را اما این تربیت الهی بدون بلا و سختی و طی مراتب نقصان به سوی کمال میسّر نیست و این تربیت الهی که در حقیقت ارتقاء آدمی از مقام بندیگ به مقام ربوبیّت است مانند هر ارتقاء دیگری نیاز به تلاش وجهد و کوشش دارد و همه سختی‌های راه عشق که شاعران از آن سخن گفته‌اند و داستان هفت شهر عشق و عبور از وادیها و دره‌های پر خطر همان حرکت از نقصان به کمال و از پستی به بلندی است.

فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست
کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد (حافظ)

جام الستی یا شراب الست در ادب پارسی اشاره به همین عهده عاشقی است و یادآوری آن صبح فرخنده است که ما به گوش خود آن پرسش مستی بخش را شنیدیم و این یادآوری چنان آدمی را به وجد و نشاط می‌آورد که از آن تعبیر به شراب کرده‌اند.

خرّم دل آن که همچو حافظ
جامی زمی الست گیرد

نسبت به این خاطره ازلی می‌توان مردمان را به دو دسته تقسیم کرد: آنها که به یاد دارند و آنها که از یاد برده‌اند. آنها که به یاد دارند انبیاء و اولیا و شاعران آسمانی و هنرمندان بزرگند که به مقتضای رحمت و شفقت بر خلق سعی در آگاه کردن عامه مردم دارند. سعدی در احوال عاشقان حضرت حق گوید ایشان چنانند که:

الست از ازل همچنانشان به گوش
به فریاد «قالوا بلی» در خروش

آنها هر روز و هر لحظه و در آغاز کار گویند «آری آری تویی پروردگار ما» و این آری ایشان هیچگاه به نفی و انکار بدل نمی‌شود. شیخ بهایی به زبان حال با خود گوید:

در روز الست بلی گفتی
امروز به بستر لا خُفتی

از شگفتی‌های آدمی یکی این است که این عهد را ظاهرا همه به یاد می‌آورند و به زبان بدانآری می‌گویند، اما در عمل چنان است که گویی هیچ به یاد ندارند و به پروردگار شیطان دل سپرده‌اند و از شیر شیطان می‌نوشند و اگر با انسان به نصیحت یا عتاب گویند «این رفتار اهریمنی و زشتی چگونه از تو در ظهور می‌آید» انکار می‌کند که «من دلداده خیر و خوبی و زیبایی‌ام نه دروغ می‌گویم نه تکبّر می‌کنم نه حرص می‌ورزم نه ظلم می‌کنم» و نیک درمی‌یابد که این دروغ و ریا کاری خود نشان برتری خوبیها بر بدیهاست اما نفس بر او غالب می‌شود و آنچه را که از آن برائت می‌جوید به جای می‌آورد. توصیه مولانا این است که:

طفل جان از شیر شیطان باز کن
بعد از آنش با ملک انباز کن

این بلی یا بله که در پیوندهای زناشویی صریحاً توسط مرد و تلویحا توسط زن گفته می‌شود نیز دنباله اهتزاز همان بلی است که آدمیت در الست گفته و اینجا نیز مرد وقتی لطف و زیبایی و رحمت و برکت وجود آن عروس را می‌نگرد بی‌اختیار در مقابل عرضه‌ای که عروس توسط وکیل خود به ایجاب می‌آورد، می‌گوید آری، آری اوست مظهر همان رحمت الهی که من یک بار به ربانیّت او آری گفته‌ام و در حقیقت بر خلاف تصور عامه مردم این مرد است که بله می‌گوید و این زن است که عرضه و ایجاب و پیشنهاد و پرسش از طرف اوست. چنانکه خداوند در روز الست خود را عضه و ایجاب کرد و انسان بود که عرضه او را با جان و دل پذیرفت و بلی گفت.

مولانا ضمن آنکه الست را همان عهد بندگی می‌داند آن را در یک معنی فلسفی نیز به کار برده است.

آمد موج الست کشتی قالب ببست
باز چو کشتی شکست نوبت وصل و لقاست (دیوان شمس)

یعنی ما آدمیان با ندای الست وارد عالم ترکیب و قالب جسمانی شدیم و چون این قالب در هم شکند باز به همان عالم ذر که عالم وصال و وحدت است بازخواهیم گشت.

همچنین در مثنوی، مولانا معنی الست را تعمیم داده و به آفرینش کلی تعبیر کرده:

هر دمی از وی همی آید الست
جوهر و اعراض می‌گردند هست

مقصود این است که خداوند هر لحظه به صفت پروردگاری خویش علم و عنایت دارد و از آن عنایت عوالم بی‌پایان پدید می‌آید و این علم را حکیمان الهی علم عنایی خوانده‌اند بدین معنی که به صرف عنایت الهی به اوصاف خویش آن اوصاف به صورت جهان‌های گوناگون در عرصه هستی عینیت می‌یابند. نمونه این گونه علم عنایی در تخیل خلاق آدمیان نیز هست که مظهر خلافت انسان در اوصاف الهی است.

گاه کلمه الست را به معنی ازل یعنی آغاز آفرینش به کار برده‌اند بدین مناسبت که بامداد الست همان روز ازل است.

برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر
که ندادند جز این تحفه به ما روز الست (حافظ)

نماز شام قیامت به هوش بازآید
کسی که خورده بود مِی ز بامداد الست (سعدی)

مولانا موسیقی را نیز بیان خاطرات الست می‌داند در پرده شعر و زیر و بم آهنگ.

مطرب آغازید پیش ترک مست
در حجاب نغمه اسرار الست (مثنوی)

انتهای پیام
captcha