ماه رمضان یکی از بهترین ماهها برای بندگی است؛ ماهی که خداوند رحمان در آن سفرهای را به وسعت تمامی آسمانها و زمین میگستراند و بندگانش را به سوی خود فرامیخواند و آنها که از عشق الهی سرشار هستند، دعوت او را لبیک میگویند و یک ماه مهمان ضیافت الهی میشوند.
روزه عملی واجب برای تمرین معنویت، خودسازی و کسب فضایل اخلاقی است. برخی بنا به دلایلی مانند بیماری، سفر و شیردهی از روزه گرفتن معذور هستند، اما تأکید احکام شرعی و جامعه اسلامی بر این است که اگر کسی به هر دلیلی نمیتواند روزه بگیرد، نباید حرمت ماه رمضان را بشکند و در ملأ عام اقدام به روزهخواری کند. متأسفانه امروزه این مورد به چشم میخورد و برخی آگاهانه یا ناآگاهانه به حرمتشکنی در ماه مبارک رمضان دست میزنند. به نظر میرسد مبلغان درباره تبلیغ دین به ویژه در ماه مبارک رمضان وظیفه و رسالتی سنگین برعهده داشته باشند و باید بدانند که چگونه جوانان را به روزهداری و احترام به روزهداران و حفظ حرمت ماه مبارک رمضان تشویق کنند.
در این راستا ایکنا با حجتالاسلام والمسلمین سیدحسین خادمیان، استاد حوزه و دانشگاه، گفتوگو کرده است که مشروح آن را میخوانید.
ایکنا ـ مبلغان در تبلیغ دین باید چه نکاتی را رعایت کنند تا عملکردشان تأثیر بیشتری داشته باشد؟
تبلیغ دین به ویژه در ماه مبارک رمضان بسیار مهم است. به قول اهل علم قبل از ورود به بحث، باید مفاهیم را تبیین و درباره آن به صورت روشمند بحث کنیم. کاری که تمام فرهیختگان، علما و اندیشمندان در مباحث علمی و مقالات پژوهشی و کلاسهای درسی در همین مسیر حرکت میکنند. مسئله تبلیغ دین سلسله مفاهیمی دارد که باید در ابتدا آنها را تبیین و تعریف کنیم تا تکلیف ما روشن شود. وقتی مفهوم را به درستی تبیین نکنیم، گرفتار آفتهایی میشویم که اکنون هم همان آفتها گریبان ما را گرفته است و متأسفانه میبینیم که به بنبست خوردهایم، اما باز هم درس نمیگیریم و از آن دست نمیکشیم. تبلیغ و مسئله ابلاغ چیست، حتی در بسیاری ابواب فقهی ما اجتهاد و تبلیغ، طهارت، جهاد، امر به معروف و نهی از منکر و... استفاده شده است. در واقع تبلیغ دین چه میخواهد بگوید.
در مراجعه به قرآن کریم مشاهده میکنیم که خداوند میفرماید: «الَّذِینَ یُبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یَخْشَوْنَهُ وَ لا یَخْشَوْنَ أَحَداً إِلَّا اللَّهَ وَ کَفى بِاللَّهِ حَسِیباً». با استفاده از این آیه متوجه میشویم که تبلیغ یعنی اینکه از همه دادهها و گزارههای شریعت استفاده کنیم تا مردم را به سمت خدا و توحید دعوت کنیم. پس تبلیغ یعنی دعوت به خدا و این آیه بسیار زیبا به این امر اشاره میکند؛ «آنان که تبلیغ رسالت خدا کنند و از خدا میترسند و از هیچ کس جز خدا نمیترسند و خدا برای حساب به تنهایی کفایت میکند.» مبلغ چه در مقام پیغمبر(ص)، چه در مقام امام معصوم(ع)، چه در مقام صحابه پیغمبر و امام معصوم، چه در مقام فقهی، یک امام جمعه یا امام جماعت یک مسجد، واعظ، مدرس، مؤلف و... باید به مسئله تبلیغ دین و رسالت الهی توجه ویژه داشته باشد. یعنی نباید ترس از جذب، دفع، موانع، کمبود بودجه و عدم تأسی داشته باشیم. اگر مبلغ به فکر پسندیدن یا نپسندیدن سایرین باشد، راه را به خطا رفته است. اینها آفاتی است که باید همه از آنها مطلع شوند.
اکنون با مسئله زنندهای در حسینیه معلی مواجه هستیم و میبینیم که شأن طلبگی، روحانیت و شأن معطوف به ابی عبدالله و اهل بیت(ع) شکسته میشود و مجلس را به سمت برنامههای صوفیمآبانه، دف، نی، آهنگ و اختلاط زن و مرد، کف و دست و... بردهاند. ما میخواهیم چه چیزی را جذب کنیم؟ آیا رسالت شیخ مفید، آقای بروجردی، مرحوم مطهری، شهید مفتح، امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و بزرگانی که الگوی طلبگی و تبلیغی هستند این بود؟ آیا با شکستن شأن طلبگی در دل مردم جا باز کردند و مردم مرید و پیرو آنها و محبوب قلبهای مردم مؤمن شدند؟ این همان آفت است. وظیفه ما تبلیغ و دعوت به سمت خدا با استفاده از دادهها، گزارهها و سرمایههای درون شریعتی و درون دینی است.
منظور این نیست که از ابزار روز استفاده نکنیم، ابزار روز باید تحتالشعاع همین دادهها و گزارههای دینی قرار گیرد و اگر این گزارهها آن را تأیید و تطبیق پیدا کرد، انجام میشود. شاید کسی بخواهد به امر دینی جذب شود و توقع داشته باشد، روحانی برقصد و ساز بزند. آیا ما باید به این بهانه پنج جوان را نمازخوان کنیم؟
ایکنا ـ مهمترین وظیفه مبلغان دینی چیست؟
طلبه فقط باید از این بابت بترسد که وظیفهاش را به درستی نشناسد. اگر وظیفهاش را شناخته است، بالای منبر، پشت رسانه ملی و بلندگو برود و به عنوان کارشناس صحبت کند. باید از این بترسد که بدون داشتههای علمی، لب به سخن باز کند. شهید مطهری میفرمود: مبلغ دین بلندگوی اسلام است. وقتی یکی از طلبهها خدمت آیتالله العظمی حجت آمد تا با وی دیدار کند، خادمشان اجازه نداد و طلبه ناراحت شد و صدایش را بلند کرد. آقای حجت از اتاق آمدند و ماجرا را جویا شدند، طلبه گفت: من میخواهم شما را ببینم، راه نمیدهند و به من توهین میکنند؛ مرحوم حجت خادمش را پس از ۲۵ سال بیرون کرد و گفت برای این تو را بیرون میکنم، چون این مبلغ، بلندگوی اسلام است و من فقط فتوا میدهم، اما این طلبه است که تا دم مرز میرود و دین را تبلیغ و مردم را به توحید دعوت میکند.
آیه دیگری که به آن استناد میکنم، آیه ۶۷ سوره مائده است و خداوند میفرماید: «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ ۖ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ؛ ای پیغمبر، آنچه از خدا بر تو نازل شد(به خلق) برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و ادای وظیفه نکردهای و خدا تو را از(شر) مردمان محفوظ خواهد داشت (و دل قوی دار که) خدا کافران را (به هیچ راه موفقیتی) راهنمایی نخواهد کرد.» تبلیغ مهمترین، زیباترین و لطیفترین ابزاری است که دنیا به تازگی به آن دست یافته است.
مگر نمیگوییم از فضای مجازی و رسانههای بیگانه میترسیم. قرنها قبل مکتب شیعه با همین ابزار تبلیغ و رسانه زمان خود نظیر منبر و خطابه دین را حفظ کرد و هنوز حفظ کرده است. ابانبنتغلب که امام صادق(ع) دربارهاش فرمود؛ من دوست دارم همه شیعیانم مثل تو باشند. به امام صادق(ع) عرض کرد؛ من میخواهم به کوفه بروم، مریدان شما به سراغ من خواهند آمد، شما مطلبی دارید بفرمایید. حضرت فرمودند: به مردم بگو؛ اگر کسی آخرین کلامش در موقع مرگ لا اله الا الله باشد، وارد بهشت میشود. ابانبنتغلب گفت: اگر من این را به مردم بگویم در گناه کردن جری میشوند. امام دلیلش را سؤال کرد. گفت: برای اینکه همه میگویند ما مسلمانیم و موقع مرگ هم لا اله الا الله میگوییم. حضرت فرمود: آنچه را ما به تو میگوییم ابلاغ کن، کاری نداشته باش که مردم به انجام گناه جرئت پیدا میکنند یا بهره لازم را میبرند؛ یعنی وظیفه تبلیغیمان را بشناسیم.
امام خمینی(ره) در کتاب «چهل حدیث» این روایت را در بحث غیبت مطرح کردند. همچنین مرحوم ملامهدی نراقی در «جامعالسعادات» و شیخ انصاری در کتاب «مکاسب» آن را آوردهاند که امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: «کَذَبَ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ وُلِدَ مِنْ حَلاَلٍ وَ هُوَ یَأْکُلُ لُحُومَ اَلنَّاسِ بِالْغِیبَةِ»؛ کسی که حلالزاده است غیبت نمیکند. برخی میگویند این حدیث را روی منبر نخوانید، مردم تحمل ندارند. پس چرا امام خمینی(ره) در کتاب چهل حدیث آن را نوشته است و یا چرا ملامهدی نراقی در کتابش آورده است. اگر درست به مردم ابلاغ کنیم که مردم! دین ما میگوید، کسی که حلالزاده است، مردمآزار نیست، چشم هرز ندارد، با زبانش کسی را آزار نمیدهد، فحش نمیدهد، دروغ نمیگوید و غیبت هم نمیکند؛ این دین در جهان زیبا میشود. حدیثی از پیامبر(ص) هم بر همین مسئله تأکید دارد. آدم حلالزاده، حیوانآزار، مشتریآزار، مراجعهکنندهآزار و مخاطبآزار نمیشود. فیلمی نمیسازد که جامعه را به سقوط اخلاقی برساند. اقتصاد مملکت را به سقوط نمیکشاند. پس اگر بخواهیم همان ظرفیتها و دادههای درونی دین را تبلیغ کنیم، دنیا چقدر زیبا میشود.
وقتی به ماه مبارک رمضان میرسیم، ماه رمضان را چطور معرفی کنیم؟ چقدر درباره رؤیت هلال صحبت کردهایم. علامه حلی میگوید، رؤیت هلال ماه رمضان، یکی از اصول دین است، در حالی که اصول دین را توحید، نبوت، معاد و اصول مذهب را هم عدل و امامت بیان کردهایم. مردم باید بدانند که رؤیت هلال ماه یکی از اصول دین است و علامه حلی، فقیه بزرگ که در فقه مقارن (اهل عامه) هم صاحبنظر است. بنابراین تبلیغ یعنی دعوت به سوی خدا با استفاده از دادهها و گزارههای دروندینی و درونشریعتی است. کسی نزد امام صادق(ع) آمد و گفت؛ طبیب به من گفته، اگر شراب بخوری، خوب میشوی، این جایز است یا خیر؟ فرمود: در حرام خداوند شفا قرار نده. باید در این سخن، تأمل بسیاری کرد. اینکه بوعلی سینا میگوید، اگر مطمئن باشم، در خوردن شراب هم درمانی هست، اما چون خداوند به من امر فرموده که نوشیدن آن حرام است، من لب به آن نمیزنم و میدانم و یقین دارم که شفایی در آن نیست. یعنی ما باید از ظرفیتهای درون دینی استفاده کنیم. چرا امروز فکر میکنیم اقبال به مسائل دینی و ماه رمضان و روزه کمرنگ شده است، زیرا ما خواستهایم همانند آنها باشیم.
ایکنا ـ ماه رمضان در بسیاری از کشورها ماه شادی و عید است و ظرافتهای معنوی بالایی دارد. برای معرفی جایگاه دینی این ماه عزیز چه باید کرد؟
ماه رمضان را ماه عبادت و معراج خداوند معرفی کنیم. سیدبن طاووس میگوید این ماه، ماه شرافت است. امام صادق(ع) میفرماید: ماهی است که خداوند با انسان مستقیم حرف میزند. بیاییم گوشهایمان را آماده کنیم «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ». ما آمدیم از کشورهای عربی تقلید کردیم و نزدیک به ۲۵ - ۳۰ سال است که سریال پخش میکنیم تا مردم سرگرم شوند. وقتی من اعتراض کردم، قائم مقام وقت صدا و سیما گفت: پای منبر شما ۵۰۰ نفر میآیند، اما پای شبکه ما ۱۰ میلیون نفر مینشینند. ما میخواهیم ظرایف اخلاقی را با سریالهای ماه رمضان منتقل کنیم. آیا این اتفاق افتاد؟
به جای اینکه در خیابانها بگوییم فلان خانم حجابش شل است. اول بیاییم بدون تعارف کسانی را که ۴۰ سال ساخت و پخش برنامههای تلویزیون برعهده آنهاست را محاکمه کنیم. به آنها بگوییم شما در برنامهتان چه کار کردید؟ بودجه مملکت و تریبون رسانه در دستتان بوده است، چقدر به معنویت مردم اضافه کردید؟ از امام جمعهها، سازمان تبلیغات و... سوال کنیم؟ چرا سریع سراغ یک طلبه ضعیف میرویم که نه بودجه و نه قدرتی دارد. دین برای مردم است و اکثر مردم نسبت به دین تقید دارند. شما از دفاتر ازدواج بپرسید که وقتی میخواهند تاریخ ازدواجشان را تنظیم کنند، میخواهند روز تولد کوروش باشد یا روز تولد امام زمان(عج).
مسئله تبلیغ به قدری مهم است که پیامبر اکرم(ص) به ابوذر فرمودند: «یا اباذر إنَّ أَلصَّلوةُ عِمادُ الدّینِ وَ اللِّسانُ أَکْبَرُ، وَ الصَّدَقَةُ تَمْحُو الخَطیئَةَ واللِّسانُ أَکْبَرُ، وَ الصُّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النّارِ و اللِّسانُ أَکْبَرُ، وَ اْلْجِهادُ نَباهَةٌ وَ اللِّسانُ أَکْبَرُ»؛ نماز ستون دین است، اما زبان تو از نماز بالاتر است. صدقه گناهان انسان را پاک میکند، اما زبان تو بالاتر است، روزه سپر در مقابل خشم خداست، اما زبان تو از روزه بالاتر است. جهاد مایه عزت ملتهاست، اما زبان تو بالاتر است.» این زبان میتواند دین را به بهانه جذب به ابتذال بکشاند یا مردم را به سوی خدا دعوت کند.
کتاب «جغرافیای تشیع» را معرفی میکنم و حتماً ائمه جمعه و جماعت و اهل منبر آن را بخوانند. این کتاب را سیدابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب قم، نوشته است. ببینید که شیخ بهاییها و میردامادها چطور با دست خالی در آن زمان در دل بوداییها و برهمنها و گاوپرستها و... رفتند و مردم را موحد شیعه کردند. در آن کتاب ببینید که نویسنده با سند و مدرک و آمار آورده است که یک مبلغ ۴۰۰ سال پیش در تایلند، کشمیر و... موحد و شیعه تربیت کرده و موقوفه برای امام حسین ساختهاند. چرا نمیتوانیم؟ چطور شیخ بهایی در هند با دست خالی ۴۰۰ هزار شیعه تربیت کرد؟
ایکنا ـ شاید برخی استناد کنند که در آن زمان این میزان از تهاجم علیه دین، مذهب و فرهنگ وجود نداشت؟
شیطان بدون واتساپ و ایتا و تلگرام و... کاری کرد که قابیل برادرش هابیل را بکشد؛ بنابراین همیشه کارش را بلد بوده است. اگر تاریخ بخوانیم شاید متعجب شویم که هجمهها در گذشته بیشتر بوده است. هارونالرشید کاری کرد که در ایام حج واجب، زنهای برهنه در روی بام کعبه مست کنند و برقصند و عدهای پایین کعبه طواف میکردند؛ بنابراین هجمهها و شیطنت شیطان همیشه بوده است. بعد از رحلت رسول اکرم(ص)، صد سال، قال رسولالله گفتن، جرمش از زنا و شرابخواری بیشتر بود. سپس یک عده تاریخ و حدیثهای دروغ نوشتند. بنابراین همواره این شبیخون و تهاجم فرهنگی و تفکر معاویه و عمروعاصهای تاریخ برای مقابله با دین وجود داشت است. شیطان، امروز با سلاح امروز میآید و سلاح ما نیز در مقابل آنها کم نیست. مشکل ما این است که از سرمایهها، ظرفیتها و دادههای دروندینی و درونشریعتی استفاده نمیکنیم. ما باید هنر را در سایهسار دادههای دین قرار دهیم. آن وقت هنر در تابلویی نظیر تابلوی فرشچیان متبلور میشود و با زبان هنر یزید را رسوا میکند و هنر را به خدمت دادههای دین درمیآورد.
خداوند قرآن را فقط برای پابرهنههای مکه و مدینه نازل نکرده است. وقتی خداوند میفرماید؛ قل هوالله احد، و یا بَلِّغ، میداند که عصری خواهد آمد که به آن عصر اتم میگویند و اینترنت و واتساپ، ماهواره، فضای مجازی، صهیونیسم، دروغپراکنی بیبیسی، صدای آمریکا و... وجود خواهد داشت. پس اینقدر این سلاح محکم است که برای عالمیان در تمام تاریخ مطرح شده است و باید دادههای درون مکتب و رهزنیهای طرف مقابل را بشناسیم و نترسیم. مشکل ما این است که تاریخ را نخواندهایم.
امروز در دل حوزه علمیه قم کتابی نوشته میشود که در آن کتاب به پیامبر(ص) توهین میشود و کسی حرفی نمیزند و همه فکر میکنند این کتاب خوب است و نویسنده آن را آیتالله خطاب میکنند. وقتی یک فرد هشدار میدهد که این کتاب این گونه است، میگویند مگر میشود؟ به این دلیل است که از تاریخ اسلام غافل شدیم. باید دادههای درون مکتبی را کشف و شناسایی کنیم و ارزشها را بشناسیم. قرآن میفرماید که کید شیطان ضعیف است. اگر میبینید که شیطان در خیابانها خودنمایی میکند، نه اینکه شیطان قوی شده است، ما ضعیف شدهایم. شیطان هیچ وقت قوی نیست و نبوده است. برای تقویت خودمان باید دادهها و گزارههای دین را شناسایی و ترویج کنیم.
ایکنا ـ در ماه رمضان به ویژه برای تبلیغ فرهنگ روزهداری چه باید کرد؟
دادههای درونمعرفتی همه چیز را بیان میکنند. جهاد تبیینی که مقام معظم رهبری فرمودند را باید دنبال کنیم؛ باید آن را رصد، آسیبشناسی و نیازسنجی کنیم و کمبودهای معنوی را رفع کنیم. مردم معنویات را دوست دارند؛ از این رو در ماه رمضان با نشر معنویات درست این کمبود را رفع کنیم نه اینکه داستانهای صوفیه را مطرح کنیم و مردم به جای اینکه ائمه را بشناسند، داستانهای دروغین برای آنها بسازیم. ما باید واقعیتهای معنوی صحیفه سجادیه، نهجالبلاغه، قرآن کریم، اصول کافی، منابع روایی مانند تحف العقول، الغیبه نعمانی و... را ترویج کنیم. آنچه مرحوم ابن ابی زینب نعمانی در کتاب الغیبه به عنوان وظایف شیعیان معرفی کرده است، بیان کنیم. مردم چرا سراغ طلسم و جادو و سرکتاب میروند، آنها خلأ معنوی خود را این گونه پر میکنند. این خلأ معنوی و تشنگی را در ماه رمضان باید با آب پاک و زلال برطرف کنیم. انسان از این آب پاک و زلال، از معنویت و خوب بودن، انفاق کردن، احسان کردن، خوش اخلاقی با زن، فرزند و همسر و... لذت زیادی میبرد. امام سجاد(ع) میفرماید: «من حاضرم برای این دو چیز جانم را بدهم؛ اینکه شیعیان من پرخاشگر نباشند و پردهدری نکنند». ما باید از ظرف معنوی ماه مبارک رمضان استفاده کنیم و تشنگی معنوی مردم را با آب زلال برطرف کنیم. انسان در هر عصر و دورهای که باشد، تشنه معنویت است، اما شیاطینی مانند صوفیه، معاویه، فرعونها، نمرودها، آل سعودها معنویت مردم را منحرف کردند. پس یک مبلغ در ماه رمضان اولاً باید ظرفیتهای معنوی را بشناسد و از این ظرف معنوی استفاده کند.
در حال حاضر، مهمترین آسیب، آسیب خانوادگی است. ادب خانوادگی رو به افول و سقوط است. آمار طلاق از مرز بیآبرویی هم گذشته است. علت طلاقها خندهدار است. بعد از طلاق پشیمان هستند و حیرت و سرگردانی دارند. این مسائل را مبلغان دین شناسایی و رصد کنند و با استفاده از دادههای درون دینی و معرفتی این آسیبها را مدیریت کنند. با این توصیهها چهره زلال و شفاف و دلنشینی در پایان ماه رمضان متبلور خواهد شد و به عنوان درسی که از مدرسه یک ماهه رمضان دریافت کردهایم میتواند تأثیرگذار باشد.
گفتوگو از فاطمه بختیاری
انتهای پیام