آینده خاورمیانه، با اهتزاز پرچم اقتدار ایران
کد خبر: 4128480
تاریخ انتشار : ۲۸ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۸:۲۴
تحلیلگر لبنانی تأکید کرد:

آینده خاورمیانه، با اهتزاز پرچم اقتدار ایران

ناجی امهز در تحلیلی پیرامون تحولات اخیر و توافق صورت گرفته بین ایران و عربستان سعودی، بر تقویت نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران تأکید و تصریح کرد: این ایران است که با جهت‌گیری جدیدی که بر اساس گفت‌وگوی بین ادیان که نقطه مقابل پروژه صهیونیستی یعنی برخورد تمدن‌ها است، منطقه را رهبری خواهد کرد.

به گزارش ایکنا به نقل از وبگاه خبری إضاءات، ناجی امهز، نویسنده و تحلیلگر لبنانی در مطلبی پیرامون تحولات اخیر مرتبط با جمهوری اسلامی ایران نوشت: بیش از دو دهه است که می‌گویم در سال 2022 با نظم جدید جهانی روبه‌رو خواهید بود و هر که تا این لحظه این نظم جدید را ندیده، کور و کر است.

روسیه که پیش‌تر از انتشار ویدئوهایی در مورد موشک‌های بالستیک و قدرت تخریب آن‌ها به خود می‌بالید و قبل از آن هم به دنیا القا کرده بود که به لطف هواپیماهای سوخوی خود، تروریسم را در سوریه شکست داده است، اکنون و پس از ورود به جنگ علیه اوکراین، دریافته است که این سلاح‌ها هیچ نفعی ندارد و استفاده از آن‌ها وقت تلف کردن و بر باد دادن توانمندی‌های کشور و نیروی انسانی آن است. چرا که تنها چند هزار نفر از مبارزان اوکراینی موفق شده‌اند جلوی پیشروی روسیه را گرفته و میلیاردها دلار ضرر و زیان به آن وارد کنند. این درحالی است که روسیه با تحریم‌های شدید بین‌المللی نیز مواجه شده که این هم بیش از هزار میلیارد دلار  به این کشور خسارت زده است.

بحران روسیه از این هم فراتر رفته و  اروپا که با گاز روسیه زندگی می‌کند، با صدای بلند فریاد زد که ما نمی‌خواهیم از روسیه انرژی بگیریم و دلیل آن این است که سیاست روسیه قابل قبول نیست.

آینده خاورمیانه، با اهتزاز پرچم اقتدار ایران

هرکس این استدلال را رد کند که روسیه تمام شده است، به او می‌گویم که آمریکا هم تمام شده است و اگر امروز قدرت روسیه تمام شده است، پس قدرت آمریکا در سال 2000 در لبنان تمام شده بود. قطعاً هرکسی که از این دو کشور پیروی کند حرف من را زیر سؤال می‌برد؛ کسانی که با روسیه هستند باور نمی‌کنند که روسیه در اوکراین شکست خورده است و کسانی که با آمریکایی‌ها هستند باور نمی‌کنند که این کشور در جنوب لبنان شکست خورده است.

یک مثال ساده از شکست آمریکا در جنوب لبنان را ارائه می‌کنم:

اول: ارتش دشمن صهیونیستی در فلسطین اشغالی، همان ارتش آمریکاست اما به زبان عبری صحبت می‌کند، تمامی امکانات نظامی، لجستیکی، اطلاعاتی، ماهواره‌ای، مالی و سیاسی آمریکا در خدمت ارتش اسرائیل است.

به بیان واضح‌تر، در فلسطین اشغالی یک کشور آمریکایی به نام اسرائیل با جمعیت 9 میلیون آمریکایی که تابعیت اسرائیل را دارند حضور دارد و این کشور در سال‌های 2000 و 2006 توسط حزب الله شکست خورد.

مطالعات بسیار پیچیده‌ای در مؤسسه واشنگتن در این خصوص منتشر شده که بیش از 100 پژوهش است. محتوای مطالعات یاد شده این است که آمریکا هر کاری که می‌توانست برای  اسرائیل بکند، انجام داد. ارتش اسرائیل تمام صنایع نظامی، اطلاعاتی و فناوری‌های آمریکا و همچنین مهمترین صنایع نظامی تولید شده در کشورهای مختلف جهان را در اختیار دارد.

اگر آمریکا ده هزار سربازان آمریکایی را به اسرائیل می‌فرستاد، آنها نمی‌توانستند در حفاظت از اسرائیل کاری انجام دهند؛ زیرا اسرائیل در حال حاضر نزدیک به نیم میلیون سرباز دارد و آن‌ها با همان تکنیک‌ها و روش‌هایی که توسط ارتش آمریکا استفاده می‌شود آموزش می‌بینند. وقتی که ارتش اسرائیل که محیط و جغرافیا را به خوبی می‌شناسد، نتوانست حزب الله را شکست دهد، ارتش آمریکا هم ناگزیر شکست خواهد خورد؛ زیرا در محیطی خواهد بود که همچون کور با آن بیگانه است.

بنابراین، کسی که در جنوب لبنان شکست خورد خود آمریکاست و بر این اساس باید بفهمیم که آمریکا هرگز حاضر نیست وارد جنگ مستقیم با حزب الله لبنان شود و همچنین از ورود مستقیم به جنگ با ایران ناتوان است.

لابی صهیونیستی تلاش کرد شکست اسرائیل در برابر حزب الله را نپذیرد، اگرچه خانم کلینتون در کنفرانس آیپک در سال 2010 آنها را با این واقعیت مواجه کرد که اسرائیل باید انتخاب‌های دشواری داشته باشد زیرا لازم است، وگرنه در خاورمیانه آرامش و ثبات نخواهد شد.

لابی صهیونیستی طرحی را ارائه کرد که از قبل با همکاری برخی کشورهای عربی آماده شده بود. در این طرح دولت اوباما تحت فشار قرار گرفته بود تا توافق هسته‌ای را که قرار بود در سال 2010 آغاز شود به تعویق بیاندازد، زیرا لابی صهیونیستی به دولت آمریکا اطمینان داده بود که طرح جدید، محور مقاومت را از بین می‌برد، سوریه را از هم می‌پاشاند و ایران و حزب الله را به پایان خط می‌رساند.

سرویس‌های اطلاعاتی تمام توان خود را در خدمت این پروژه صهیونیستی قرار داده بودند و اکثر جنایتکاران جهان و وحشی‌ترین و خونریزترین آن‌ها آزاد شده بودند. همچنین تمامی افراطیون اسلامی تکفیری جمع شده بودند که معتقد به کشتار مسیحیان، شیعه و سنی‌هایی بودند که به آنها شباهتی ندارند.

تغییر معادلات نظامی در جهان

مهمترین رکن این طرح آن بود که اگر رزمندگان حزب الله و ایران از شهادت نمی‌ترسند اسلام‌گرایان تکفیری نیز از مرگ نمی‌ترسند. در سال 2011 آمریکا تحت فشار لابی صهیونیستی داعش را تأسیس کرد و پس از 5 سال پروژه داعش در برابر آگاهی، خرد، صلابت و ایمان ائتلاف مقاومت شکست خورد. بنابراین، آمریکا همه کارت‌های خود را از دست داد. چیزی جز اعتراف به قدرت ائتلاف مقاومت و رفتن به سمت امضای توافق هسته‌ای با ایران باقی نمانده بود.

پس از شکست پروژه آمریکا در منطقه، معادلات نظامی تغییر کرد، جهان شروع به بازنگری در تاکتیک‌های خود کرد و به مطالعه طرح‌های نظامی تدوین‌شده توسط جمهوری اسلامی ایران پرداخت. امروز سرباز ایده‌آل آن چیزی است که ایران تربیت کرده است.

آنچه در اوکراین شاهد آن هستیم، جنگ‌های نسل جدید را شبیه‌سازی می‌کند و کپی جنگ‌های مقاومت علیه اسرائیل، اما با سلاح‌های آمریکایی است. به بیان واضح‌تر زمان جنگ‌های کلاسیک به پایان رسیده است، بنابراین نه هواپیما و نه موشک، هیچ کدام اثری جز ویرانی ندارند.

آمریکا شکست خود را پذیرفت و خروج خود را از منطقه اعلام کرد، اما اندیشه و ذهنیت نظامی روسیه از تجربیات آمریکا درس نگرفت، بلکه سعی کرد عملکرد آمریکا در اوکراین را کپی کند. اما اوکراینی‌ها با کپی‌برداری از تجربه مقاومت در جنوب لبنان با آن مقابله کردند.

روسیه و نبرد فرسایشی 

این جنگ که روسیه وارد آن شد، علاوه بر تحریم‌های بیشتر و انزوای بین‌المللی، نبردی فرسایشی و طولانی برای فدراسیون روسیه است و اکثریت کشورها واردات انرژی از روسیه را متوقف کرده‌اند و در مقابل این وضعیت، تنها یک منبع انرژی برای جهان باقی مانده که جمهوری اسلامی ایران است.

امروز جهان به سمت جمهوری اسلامی ایران حرکت می‌کند که برای مقابله با تحریم‌های ظالمانه‌ای که بر آن تحمیل شده بود، با درایت و مهارت در سیاست و صبر شگفت‌انگیز و نیز با ایجاد توازن ظریف بین توسعه نظامی و صنعتی با توسعه انسانی، توانست از این تحریم‌ها عبور کند.

با کاهش نقش روسیه و خروج نهایی آمریکا از منطقه، این ایران است که با جهت‌گیری جدیدی که بر اساس گفت‌وگوی بین ادیان، که نقطه مقابل پروژه صهیونیستی یعنی برخورد تمدن‌ها است، منطقه را رهبری خواهد کرد.

در خاتمه، سخنی خطاب به لبنانی‌ها، نظم جهانی تغییر کرده است و لبنانی‌ها فرصت واقعی برای شریک شدن در اداره منطقه دارند. اگر این امر از طریق بهره‌گیری از انرژی گاز ـ که امروز طلایی است که دنیا به دنبال آن است ـ باشد، تنها با حمایت دولت و مقاومت لبنان است که می‌توان از منابع گازی که این کشور در اختیار دارد استفاده کرد. در غیر این صورت، وضعیت وخیم لبنان ادامه خواهد یافت و این کشور از لحاظ اقتصادی و اجتماعی دچار فروپاشی خواهد شد.

معادله سلاح حزب الله خارج از معادله لبنان و عربی شده است، بنابراین مخالفان حزب الله باید متقاعد شوند که اهداف آنها باید متناسب با تحولات جهانی باشد و تحولات جهانی هم می‌گوید: این ایران است که بر خاورمیانه حکومت خواهد کرد.

ترجمه گزارش: میترا فرهادی

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha