هادی حقشناس، کارشناش اقتصادی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی در گفتوگو با ایکنا، با بیان اینکه تورم برای اقتصاد ایران همانند تب برای بدن انسان است، گفت: پزشک برای اینکه بیمار را درمان کند ابتدا علت اینکه منشأ تب و بیماری چیست را مورد بررسی قرار میدهد و سپس دارو تجویز میکند. وقتی میگوییم اقتصاد، تورم دارد یعنی درجه تبِ اقتصاد بالاست و تب نشانه بیماری است و خود بیماری نیست.
وی افزود: البته ناگفته نماند تورم اندک، بیماری اقتصادی محسوب نمیشود. به عنوان مثال در اکثر کشورهای دنیا تورم کمتر از پنج درصد، مرسوم و پذیرفته شده اما در ایران، 10 برابر تورمهای مرسوم در جهان تورم وجود دارد و این میزان تورم دیگر مرسوم نیست بلکه نشاندهنده تبخیر شدن اقتصاد ایران در تب تورمی است.
کارشناس اقتصادی با بیان اینکه متأسفانه سیاستهای غلط پولی و مالی و بودجهای سبب شد تا تب تورمی در کشور افزایش پیدا کند، اظهار کرد: با وجود اینکه بودجه کشور حدود 40 درصد رشد داشته اما منابع مالی کشور 40 درصد رشد نکرده است! وقتی چنین اتفاقی بیفتد تنها هزینهها رشد پیدا خواهد کرد و دولت برای تأمین هزینهها به ناچار دست به استقراض زده و به تبع آن افزایش حجم پول، رشد نقدینگی و در نهایت افزایش نرخ تورم را به دنبال دارد.
حقشناس بیان کرد: همانطورکه آقای رئیس جمهور گفتند برخی از مؤسسات مالی و اعتباری وجود دارند که مدام از بانک مرکزی اضافهبرداشت انجام میدهند و بانک مرکزی هم کاملاً به جزئیات این قضیه اشراف دارد ولی همچنان این بانکها و مؤسسات مالی به حیات خود ادامه میدهند. باید پذیرفت نسبت کفایت سرمایه بانکها در حد استاندارد و قابل قبول نیست و از آنجا که بانک مرکزی متولی این قضیه است باید رویه را اصلاح کند.
وی ادامه داد: پیدا کردن علل و عوامل افزایش نقدینگی و تورم در کشور کاملاً روشن و واضح هست، به عبارت بهتر هم مسئله مشخص است و هم راه حل مسئله، ولی آنچه که مشخص نیست این است که چرا یک اراده سیاسی برای حل موضوعات وجود ندارد؟
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: نمیشود برروی بیماری عمل جراحی سختی را انجام داد و بعد گمان کرد در مدت کوتاهی اوضاع جسمانیاش کاملاً بهبود خواهد یافت. این باور اشتباه است، چرا که بیمار نیازمند مراقبتهای ویژه در طولانیمدت است. اقتصاد هم به این شکل است و باید در میانمدت و بلندمدت حرکتهای زائد قبلی حذف یا اصلاح شود یا در چهارچوبی به صدور بخشنامه و دستورالعمل مبادرت ورزید. در حقیقت انضباط مالی و انضباط پولی کار بسیار سختی است و تحقق آن همواره با درد و رنج همراه خواهد بود.
حقشناس معتقد است، با مسکن نمیتوان اقتصاد ایران را درمان کرد و ریشه درمان اقتصاد در انجام جراحیهای سخت پولی و مالی است.
وی با بیان اینکه باید زمینه تحمل دردهای ناشی از جراحی اقتصادی و دستیابی به انضباط پولی و مالی را در کشور فراهم کرد، گفت: تورم در چهار سال گذشته به طور متوسط دو برابر عدد میانگین بلندمدت بوده و امروز به بیش از 40 درصد افزایش پیدا کرده است. شوک تحریمها عامل مؤثری در افزایش تورم به حساب میآید و باید این را پذیرفت که تحریمها سبب شده نفت را ارزانتر به فروش برسانیم و نیز باید این را پذیرفت که تحریمها سبب شده تا فروش نفت ما به نصف کاهش یابد و از همه مهمتر باید پذیرفت تحریمها مانعی شده برای اینکه به طور عادی نتوانیم درآمدهای ارزی را وارد کشور کنیم و صادرات و واردات را پرهزینهتر ساخته است. پس نبود انضباط پولی و مالی و شوک تحریمی به اقتصاد کشور آسیب وارد کرده است.
این کارشناس اقتصادی تأکید کرد: بایستی ریشههای تورم را خشکاند و سیاستهای پولی و مالی را اتخاذ کرد. به نظر من بهبود روابط با کشورهای منطقه که دولت آن را از عربستان آغاز کرده و باید کشورهای دوردست را هم شامل شود، میتواند نقش بسزایی در بهبود اوضاع و شرایط اقتصادی داشته باشد و اقتصاد را به ریل اصلی بازخواهد گرداند.
حقشناس گفت: اگر اقتصاد ایران بهرهور باشد، یعنی بنگاههای اقتصادی متناسب با ظرفیتی که برای اینها تعریف شده تولید کنند قطعاً افزایش دستمزدها و مالیاتها سهم ناچیزی در هزینههای تولید خواهند داشت. وقتی واحد تولیدی با 20 یا 30 درصد ظرفیت کار میکند طبیعی است توان پرداخت حقوق عادی را ندارد چه برسد به اینکه حقوقها را هم افزایش دهند و لذا دست به تعدیل نیرو میزند. حتماً ضرورت دارد ظرفیت واحدهای تولیدی را افزایش داد و به آنها کمک کرد.
وی با بیان اینکه در اقتصاد باید به اصل اندیشیده شود، عنوان کرد: اصل آن است که باید کاری کنیم بنگاه اقتصادی با ظرفیت کامل تولید کند اما فرع چیست؟ فرع توجه به حقوق و دستمزد کارگران است. وقتی بنگاههای اقتصادی بهرهور نیستند چطور میتوان توقع داشت حقوق و دستمزدها را متناسب با تورم افزاییش داد.
این کارشناس اقتصادی معتقد است؛ فناوری کهنه و قدیمی، مصرف بالای انرژی و دیگر موارد هزینههای تولید را افزایش و بهرهوری را کاهش داده است.
گفتوگو از سعید امینی
انتهای پیام