مهدی قربانعلی، مداح اهل بیت(ع) و مکبر نماز جمعه و نماز عید فطر تهران است. این مداح و قاری قرآن پس از مرحوم محمود مرتضاییفر عهدهدار اجرای این مراسم شد. مرتضاییفر، معروف به وزیر شعار، از پیشکسوتان نماز جمعه تهران (مجری نماز جمعه) و بنیانگذار تکبیر بعد از انقلاب بود و خاطره جهتدهی ابراز احساسات مردمی برای اولین بار با شعار اللهاکبر به جای کف زدن، از سوی او هنگام سخنرانی امام خمینی(ره) در بدو ورود به ایران تاریخی و این کار مرسوم شد. وی بعدها به واسطه حضورش در تریبون نماز جمعه به عنوان مجری تا حدود سال ۱۳۸۶، که قبل و حاشیه برگزاری مراسم با سردادن شعار ازسوی وی همراه بود، به «وزیر شعار» معروف شد. مرتضاییفر شعاردهنده صدای «اللهاکبر» معروفی است که هرساله ساعت ۹ شب ۲۱ بهمن از صدا و سیما پخش میشود.
در رابطه با فعالیتها و خدمات مرحوم مرتضاییفر و نیز نحوه برگزاری نماز عید فطر به گفتوگو با مهدی قربانعلی، مکبر نماز جمعه و نماز عید فطر تهران، پرداختیم که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
ایکنا ـ فعالیتهای خود را از چه زمانی آغاز کردید و درباره ویژگیهای مرحوم مرتضاییفر توضیح دهید.
به قول حافظ شیرازی «هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم». بنده با جلسات قرآن در زمان طفولیت آشنا شدم و اولین استادی که محبت کرده و سایه بزرگواری ایشان بر سر بنده سایهافکن شد، مرحوم استاد صبحدل بودند. ایشان برای برگزاری دورهای تخصصی در مسجدی که در آن رفتوآمد داشتیم یعنی مسجد سجاد(ع) اقدام و به بنده محبت کردند و دست پدرانه بر سر من کشیدند. ایشان لطفی که خداوند متعال در حق بنده کرده و صدایی را که در وجود بنده بود یافتند و تقویت کردند. سپس استاد برای استمرار این راه بنده را به یکی از شاگردان خویش، استاد یادگاری معرفی کردند.
در ادامه اجرای برنامههایی را با ذوق و شوق دنبال و نیز برنامه اجرا را در محافل قرآنی آغاز کردم. در کنار این موضوع نیز در گروه تواشیح، سرود و ... که در دوران نوجوانی و جوانی ما خیلی باب بود شرکت میکردم. پدر بنده یکی از خادمان نماز جمعه تهران بود و در آن زمان مرحوم محمدی، از همگروههای پدرم، به من گفت که آیا قصد دارید که در گروه سرود حضور داشته باشید؟ بنده به ایشان پاسخ مثبت دادم. آن زمان تقریباً آغاز فعالیت گروه سرود نماز جمعه بود.
همکاری من با گروه سرود آغاز شد و روزهای جمعه هر هفته تقریبا به یک نوع پاتوق برای ما تبدیل شده بود. حضور در نماز جمعه و برگزاری کلاس تخصصی پیش از آغاز نماز و اجرا با گروه سرود در مناسبتهای مختلف همچون دهه فجر و ایام ارتحال امام(ره) از جمله برنامههای ما در این ایام بود. در آن زمان استاد فرخ که از اعضای شورای مرکزی ستاد نماز جمعه تهران بودند سرودی را در رابطه با مقام معظم رهبری نوشته و مرحوم بنیاد بر روی آن آهنگگذاری کرده بودند. «ای نایب خمینی والامقام ما / ای یار پرتلاش به عزم و قیام ما / بعد از عروج روح خدا سوی آسمان / گردید رهبری تو از امر مدام ما».
بعد از شهادت استاد بنیاد(جانباز قطع نخاعی) در اویل دهه 80 تقریبا گروه سرود نیز از بین رفت، اما بنده به همراه تعدادی معدودی از اعضای گروه که هنوز پای کار بودند، یک گروه تواشیح تشکیل دادیم.
در آن زمان در شورای سیاستگذاری نماز جمعه تهران بحث جوانگرایی مطرح شد و این مسئله تقریبا با کسالت مرحوم مرتضاییفر همراه شده بود. ایشان مقداری لکنت کلام داشتند که از ابتدای دهه 80 آغاز شده بود. لذا تدبیری شد و با هدایتهای استاد فرخ، استاد مقصودی، مرحوم رحمانی، استاد فرهمند و عدهای از اعضای شورای مرکزی ستاد نماز جمعه تهران که نگاه به جوانگرایی داشتند، اولین تغییر و تحولی که ایجاد شد، در اجرای مراسم نماز جمعه بود که بنده توفیق داشتم فعالیت خود را در کنار مرحوم مرتضاییفر از سال 82 آغاز کردم. بخش اول برنامه یعنی معرفی قاری و سخنران پیش از خطبهها برعهده بنده بود و سپس، مرحوم مرتضاییفر برنامه شعار و معرفی خطیب و دعای بحث از نماز و نیز تکبیر نماز ظهر را اجرا میکردند. در ادامه تکبیر نماز عصر نیز برعهده من بود.
درسهای فراوانی از مرحوم مرتضاییفر آموختم. ایشان که مورد توجه مقام معظم رهبری بودند، انصافاً صدای ماندگار نظام بودند. سالهای 89 و 90 بود که بیماری مرحوم مرتضاییفر حاد شد و به دلیل فشارهای عصبی که به ایشان وارد شده بود، حافظه ایشان تقریبا همراهی نمیکرد. به یاد دارم نماز عید فطری که ایشان مکبر بوده و دعای قنوت را خواندند، یکی از مسئولان بیت به بنده اشاره کرد که کم و زیاد شدن قنوتها به شما مربوط است و ما فقط قصد داریم از صدای استاد مرتضاییفر استفاده کنیم. در آن زمان بنده کنار مرحوم مرتضاییفر ایستاده و دست ایشان را در دست داشتم و طبق شناخت و اعتمادی که از قبل نسبت به یکدیگر داشتیم، نوعی حس پدر و پسری بین ما ایجاد شده بود.
یکی از فرزندان مقام معظم رهبری بنده را در منا دیدند و از من سؤال کردند که چرا به شما قربانعلی میگویند؟ بنده پاسخ دادم که نام بنده قربانعلی است. ایشان پرسیدند که مگر نام شما مرتضاییفر نیست؟ بنده پاسخ دادم که خیر! چطور؟ ایشان گفتند که ما تا به امروز اینگونه فکر میکردیم که شما مرتضاییفر هستید و به دلیل اینکه گفته نشود که منتسب به مرحوم مرتضاییفر هستید، از نام مستعار استفاده میکنید. بنده گفتم خیر! بنده قربانعلی هستم و مرتضاییفر نیستم و نسبتی با مرحوم مرتضاییفر ندارم.
به یاد دارم مرحوم مرتضاییفر در آخرین نماز عید فطری که حضور داشتند، دست بنده را محکم در دست داشتند و بنده قنوتها را یک به یک شمارش میکردم که ایشان قصد داشتند قنوت آخر در رکعت دوم یعنی قنوت چهارم را برای بار پنجم تکرار کنند که بنده دست ایشان را فشرده و اشاره کردم که تمام است. ایشان به بنده اعتماد کرده و نماز را به پایان رساندند. به خاطر دارم که سیدحسن خمینی در جلسهای بنده را دیده و از من سؤال کردند که آیا نماز آخر مرحوم مرتضاییفر را به یاد دارید؟ گفتم بله! بنده نزد ایشان بودم. ایشان گفتند که مقام معظم رهبری سال بعد که برای اقامه نماز تشریف آوردند، سؤال کردند که مکبر کیست؟ گفتم که بنده مکبر هستم. مقام معظم رهبری شکر خدا را به جای آورده بودند و فرموده بودند که سال گذشته من شک کردم که قنوت چهارم رکعت دوم، قنوت سوم است یا چهارم که اگر مرحوم مرتضاییفر الله اکبر محکم قنوت چهارم را نمیگفت، من حتما قنوت پنجم را میگفتم؛ چراکه بین قنوت سه و چهار شک داشتم.
مرحوم مرتضاییفر درسهای فراوانی به من آموختند. یکی از این درسها این بود که هر آنچه که میخواهی بیان کنی، ابتدا بدان اعتقاد و ایمان داشته باش و سپس، آن را بیان کن. این مسئله خیلی مهم است و همان بحث «چون سخن از دل برآید لاجرم بر دل نشیند» است. ایشان به من میفرمودند که حتی اگر قصد داری تا شعار مرگ بر آمریکا را نیز بیان کنی، بهگونهای آن را بیان کن که مولکولهای بدن خود نیز از رژیم آمریکا اعلام انزجار کند. به یاد دارم ایشان زمانی که خود شعار میدادند پای خود را خیلی محکم به کف جایگاه میکوبیدند. برخی از تکیه کلامهای ایشان نیز برای بنده جذابیت داشت. لحن تکبیر گفتن ایشان و برخی از این تکیه کلامها را بنده به ارث گرفتهام. برخی اساتید قرآنی نیز تأکید میکنند که این تکیهکلامها باقی مانده و در اختیار نسلهای بعدی قرار گیرد. بنده لحن تکبیر گفتن ایشان را در نمازها تا حدودی به لحن عربی تبدیل کردم، اما آن را به همان شیوه و مانند ایشان اجرا میکنم.
ایشان برای معرفی خطیب نماز جمعه اینگونه عنوان میکردند «و اینک خطیب ارزشمند این هفته» و برای نماز عید فطر اینگونه بیان میکردند که «و اینک رهبر محبوب قلوب ملت ایران، زعیم امت اسلام در میعادگاه نماز عید فطر مصلای بزرگ تهران برای اقامه نماز عید فطر الله اکبر» حضور یافتهاند. در بحث دعاخوانی نیز دعای وحدت خیلی برای بنده خاطرهساز بود. ایشان این دعا را همیشه میخواندند «لا اله الا الله / الها واحدا و نحن له مسلمون» و بنده همواره از لحن ایشان استفاده میکنم. جذابیت نمازهای جمعه و عید فطر برای مردم تجدید خاطره است.
ایکنا ـ شما صدای خاطرهانگیز عید فطر برای مردم هستید. از این موضوع چه حسی دارید؟
ورود بنده به این عرصه و جانشینی مرحوم مرتضاییفر لطف خدا و امانتی است که در اختیار بنده قرار دارد. افتخار میکنم که در این حوزه فعالیت میکنم. انسان علاقه دارد تا در قالب کارهای هنری هماره یک اثر از خود به جای بگذارد و بنده بنابر لطف خداوند متعال و عنایت اهل بیت(ع) و دعای پدر و مادر توانستم در این راه قدم بردارم و به این جایگاه دست یابم. هرچه دارم از پدر و مادرم است. زمانی از یکی از پدران شهدا، که خیلی اهل سفر حج و سفرهای زیارتی بودند، سؤال کردم که رمز این محبوبیت و مقبولیت چیست که همواره در زیارت هستید؟ ایشان به بنده فرمودند که این امر فقط یک کلید دارد و آن هم دعای پدر و مادر است.
سال 90 که توفیق شد و برای اولین بار به حج مشرف شدم، شب پیش از روز عرفه که مراسم برائت از مشرکین است، صدایم کاملاً گرفت. به عنوان مجری برنامههای بعثه مقام معظم رهبری به حج اعزام شده بودم تا مراسم بزرگ برائت از مشرکین را اجرا کنم. شب پیش از این مراسم، صدایم قفل شد. این قضیه باعث ناراحتی شدید من شد. آن شب به همراه مرحوم مرتضاییفر به گروه پزشکی مراجعه کردیم. به یاد دارم پزشکان بنده را معاینه کردند و یکی از پزشکان به نام دکتر هاتفی سؤال کرد که آیا معده شما در این چند روز جوش نزده است؟ بنده پاسخ دادم که بله! ایشان گفت اگر معده شما کنترل شود، صدا بازخواهد گشت. به خاطر دارم که قرصی به بنده دادند و پس از نیم ساعت گویی معجزه شده و صدایم به خوبی بازگشت. پس از آن، یکی از پزشکان اهل قم از من خواست تا قنوت نماز عید فطر را اجرا کنم که با این اجرا فضایی بسیار معنوی ایجاد شد و همه تحت تأثیر قرار گرفتند.
ایکنا ـ از فضای نماز عید فطر در مصلی و دیدار با مقام معظم رهبری سخن بگویید.
عید فطر عیدی است که در آن بندگان پس از 30 روز بندگی و طاعت و پرهیز از خیلی حلالها و سرسپردگی محض به درگاه الهی از آزمون روزهداری سربلند بیرون میآیند. در عید فطر شعف و شادی وجود دارد. نماز عید فطر فضایی بسیار وصفنشدنی دارد. خاطرات زیادی از دوران طفولیت در مورد نماز عید فطر وجود دارد. امروز به توفیق الهی افتخار دارم که مکبر نماز عید فطر هستم. جذابترین جلوه روز عید فطر زیارت مقام معظم رهبری است و جدا از اینکه حضور مردم وصفناشدنی است، حضور مقام معظم رهبری برایم جذابترین بخش نماز است.
در زمان شیوع کرونا روزهای عید فطر هیچ کجا نرفتم. خیلی از مساجد محلی و برنامههای مختلف در شهر اجرا میشد و حتی درخواست شد تا در برخی شهرستانها و مشهد مقدس حضور یابم و قنوت نماز عید فطر را اجرا کنم که این کار را نکردم و به خود اجازه ندادم که در این مراسم شرکت کنم؛ چراکه احساس من این بود که جذابیت نماز عید فطری را که همراه با مقام معظم رهبری در مصلای تهران برگزار میشود نخواهد داشت. «شرفالمکان بالمکین» محل برگزاری نماز عید فطر به واسطه شخصی است که امام جماعت میشود. نمیخواستم این ذهنیت و ذائقه شیرین مردم به تلخی گرایش پیدا کند. لذا طی دو سال کرونا در هیچ مراسم عید فطری شرکت نکردم. در سال اول کرونا از شبکه زیارت تماس گرفتند و خواستند تا دعای قنوت را به صورت تلفنی بخوانم و قنوت را خواندم و در میان قرائت قنوت حال بدی پیدا کردم و اشک ریختم.
«اللّٰهُمَّ أَهْلَ الْكِبْرِياءِ وَالْعَظَمَةِ، وَأَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ، وَأَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ، وَأَهْلَ التَّقْوىٰ وَالْمَغْفِرَةِ، أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هٰذَا الْيَوْمِ الَّذِى جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِينَ عِيداً، وَ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ذُخْراً وشَرَفاً وَمَزِيداً أَنْ تُصَلِّىَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَأَنْ تُدْخِلَنِى فِى كُلِّ خَيْرٍ أَدْخَلْتَ فِيهِ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ، وَأَنْ تُخْرِجَنِى مِنْ كُلِّ سُوءٍ أَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ أجْمَعِين. اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ خَيْرَ مَا سَأَلَكَ مِنْهُ عِبادُكَ الصَّالِحُونَ، وَأَعُوذُ بِكَ فِيهِ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْهُ عِبادُكَ الصَّالِحُونَ.»
گفتوگو از محسن مسجدجامعی
انتهای پیام