علوم انسانی اسلامی تولید نشود در مدرنیته هضم خواهیم شد
کد خبر: 4137412
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۳
حبیب‌الله بابایی:

علوم انسانی اسلامی تولید نشود در مدرنیته هضم خواهیم شد

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: اگر نتوانیم رویکرد تمدنی خود را فعال کنیم، در دام رویکرد تمدنی دنیای مدرن گرفتار خواهیم شد و به خودی خود حذف و در آن هضم خواهیم شد.

حبیب باباییبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام و المسلمین حبیب‌الله بابایی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، شامگاه 9 اردیبهشت در نشست علمی «چیستی بینش و نگرش تمدنی» با اشاره به مواجهه ما با رویکرد سکولار و غرب مدرن، گفت: اگر نتوانیم رویکرد تمدنی خود را فعال کنیم، در دام رویکرد تمدنی دنیای مدرن گرفتار خواهیم شد و به خودی خود در آن حذف و هضم خواهیم شد. مثلاً اگر نتوانیم حوزه علوم انسانی اسلامی را در فضای تفکری خودمان احیا و ساماندهی کنیم، در فضای علوم انسانی مدرن و غربی تنفس می‌کنیم و حتی به آن کمک می‌کنیم.

وی افزود: رویکرد تمدنی در میان شرق‌شناسان، آنهایی که در غرب نشسته‌اند و ما شرقی‌ها را روایت غربی می‌کنند وجود دارد، ولی ما در روایت و تحلیل تمدنی خودمان، رویکرد تمدنی نداریم. لذا گاهی در فهم تمدنی خودمان از متخصصان غرب‌شناسی گدایی می‌کنیم و خلأ نگاه تمدنی در خودشناسی شرقی، سبب شده است تا ما در دپارتمان‌های تمدنی خودمان هم روایاتی پیدا کنیم که متکی بر شرق‌شناسان غربی باشد و این امر باعث ازخودبیگانگی ما شده است.

بابایی بیان کرد: مثلاً ما وقتی زبان‌های قدیمی باستانی مانند پهلوی و... را نمی‌دانیم، ولی ریچارد فرای کتاب «عصر زرین فرهنگ ایرانی» را می‌نویسد، ما هیچ معیاری برای سنجش خطا یا درستی مطالب وی نداریم و چون سواد او از ما بیشتر است و کتاب نوشته است آن را قبول می‌کنیم و می‌گوییم او بهتر از ما می‌داند. لذا در همین مؤسسات حوزوی و دانشگاهی، طلاب و دانشجویان ما آنقدر این کتاب را خوانده‌اند که مجلدات آن سیاه شده است، ولی کتبی که ما درباره خودمان می‌نویسیم مورد توجه نیست.

استناد به قرآن برای تولید گزاره‌های تمدنی

وی با بیان اینکه ما خودِ تمدنی خودمان را چگونه روایت می‌کنیم مسئله مهمی است، اضافه کرد: داشتن رویکرد تمدنی در چند مورد برای ما مفید است؛ اول زمانی که تفسیر تمدنی از دین ارائه می‌کنیم، یعنی به دنبال ابداع و خلق معنا هستیم و می‌گوییم ما قرآن، نهج‌البلاغه و روایات داریم و بر روی آن از منظر تمدنی کار می‌کنیم. این رویکرد تمدنی را اتخاذ کنیم تا بتوانیم مثلاً از سوره حمد و آیه مشهور به امر به معروف و نهی از منکر یا آیه وحدت، گزاره‌های تمدنی بیرون بیاوریم. این مسئله نه تنها در قرآن و روایات بلکه در سایر علوم اسلامی مانند فلسفه و کلام فقه و عرفان وجود دارد؛ یعنی می‌توانیم کلام تمدنی، فلسفه تمدنی، عرفان تمدنی و فقه تمدنی داشته باشیم به جای اینکه فقه و فلسفه و کلام محض اسلامی را کار کنیم.

بابایی تصریح کرد: در تمامی این علوم اگر رویکرد تمدنی را فعال کنیم در این صورت نظریه تمدنی اسلام در ابعاد فقهی، کلامی، فلسفی و عرفانی و ... شکل خواهد گرفت. این جایی است که ما در حوزه نشسته‌ایم و قصد داریم دانش تمدن اسلامی را فعال و تولید کنیم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اعلام خبر تألیف کتاب «فهم تمدنی قرآن» بیان کرد: این کتاب  5 جلد دارد و حاصل تلاش قرآن‌پژوهانی است که رویکرد تمدنی به علوم اسلامی و انسانی دارند. همچنین کسانی که مطالعات تمدنی دارند و با قرآن و روایات هم آشنا هستند.

نتایج تفاوت نگاه به اربعین

بابایی گفت: ضلع دیگر در رویکرد تمدنی این است که در کنار این علوم ما سراغ یکسری از واقعیات پیرامونی خودمان می‌رویم. برای مثال ممکن است ما از اربعین یک تحلیل تمدنی ارائه دهیم، ولی ممکن است از آن تحلیل غیرتمدنی داشته باشیم و آن را یک مسئله تاریخی مخصوص عراقی‌ها تلقی کنیم و این بستگی به نگاه ما به این مقوله دارد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: ممکن است ما به پدیده‌ای چون پاندمی کرونا نگاه تمدنی داشته باشیم یا نگاه عادی. در ابتدا که کرونا شایع شد دعوای تمدنی بین آمریکا و چین بر سر این موضوع رخ داد که کدام طب تمدنی می‌تواند درمان مناسبی برای آن بیابد. لذا درمانگاه‌هایی که در شهر یوهان چین بود فعال شده بودند تا نشان دهند طب چینی در مواجهه با طب آمریکایی چند روز سریعتر عمل می‌کند یا دلار و دیپلماسی آمریکا بهتر عمل می‌کند یا یوآن و دیپلماسی چین و این منازعات در سطح کلان و تمدنی است.

وی افزود: در ادبیات دینی خود ما وقتی ما از ماجرای عاشورا و امام حسین(ع) تعبیری به نام خون خدا یا ثارالله را می‌گیریم و از آن تحلیل تمدنی می‌کنیم خواهیم دید در کل تاریخ جوشیده و نظم همه دنیا را به هم ریخته است یا تحلیلی که از شهادت شهید سلیمانی داریم تحلیل ما را از این پدیده متفاوت می‌کند یا فرض کنید می‌توانیم تحلیل تمدنی از ارتباطات و ورزش و... داشته باشیم و هرقدر عینک تمدنی قوی‌تری به چشم بزنیم، درک درست‌تری از واقعیات خواهیم داشت و مقولاتی چون حجاب و زنان از این دست هستند. 

تعریف الهیاتی از تمدن

بابایی با اشاره به تعاریف مختلف از تمدن، تصریح کرد: یک تعریف، الهیاتی است که بنده در تعریف آن می‌گویم اسلام یک دین جامع است و هرقدر این مانیفست زندگی را به صورت جامع تحقق بدهیم به تمدن اسلامی نزدیکتر شده‌ایم؛  بنابراین هر آنچه را در پدیده‌های اجتماعی ملاحظه کنیم دنبال این هستیم که فلان علم مثلاً کلام چه میزان به تحقق جامع دین کمک خواهد کرد یا عرفان و فلسفه و فقه چقدر به تحقق جامع دین کمک می‌کند.

وی با بیان اینکه ما علوم اسلامی را می‌خوانیم که به تحقق جامع دین کمک کنیم، تصریح کرد: ما حکومت و جمهوری اسلامی و انقلاب را در ایران مطالعه می‌کنیم و به دنبال این هستیم که این پدیده چقدر به تحقق جامع دین کمک می‌کند؛ یعنی از نقطه عزیمت الهیاتی دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که این پدیده برای جامعیت دین در جهان امروز چقدر کمک می‌کند.

بابایی بیان کرد: تعریف دیگر از تمدن تعریف کلان از آن است یعنی تمدن بزرگترین نظام مناسبات انسانی است و هرقدر جامعه‌ای در مسیر توحیدی باشد متمدن‌تر خواهد بود و اگر این معنا را مدنظر قرار دهیم، آنگاه علم کلام و فقه تفسیر و ... را می‌خوانیم تا بفهمیم تا کدامین علم کلام و فقه و فلسفه و... نظام مناسبات انسانی را توسعه می‌دهد و کدام علم کلام ضد تمدن است. کدامین فقه نظام مناسبات انسانی را بسامان و کدامیک نابسامان می‌کند. مثلاً می‌خواهیم مقاومت را از این منظر تحلیل تمدنی کنیم. در این صورت باید ببینیم مقاومتی که ایجاد شده در نظم انسانی امروز اختلال ایجاد کرده است یا به نظام مناسبات انسانی انسان امروز نظم جدیدی می‌بخشد.

بابایی با اشاره به تعریف جامعه‌شناختی از تمدن، گفت: در این تعریف، تمدن پاسخ به نیازهای انباشته است و هر مقدار به نیازهای انباشته پاسخ‌های مناسب‌تری بدهیم به تمدن نزدیک‌تر شده‌ایم و بر این اساس کدامین فقه، کدامین کلام و فلسفه و عرفان پاسخ مناسب‌تری به نیاز مردم خواهد داد و ما از این منظر تمدنی‌ بودن یک علم یا مجموعه فقه و فلان مرجع تقلید را خواهیم سنجید.

4 مؤلفه برای تمدن

وی تأکید کرد: به نظر بنده رویکرد تمدنی با چهار مؤلفه محقق می‌شود؛ اول داشتن تحلیل کلان که شامل زمان و مکان می‌شود یعنی تحلیلگر تمدنی برش زمانی و مکانی بزرگی انجام می‌دهد و یک پدیده را در منطقه خود بررسی نمی‌کند بلکه به جغرافیای مختلف و زمان‌های مختلف می‌رود؛ مؤلفه دوم، داشتن رویکرد تطبیقی است؛ یعنی نمی‌توانیم تطبیق نکنیم و تحلیل کلان به دست آوریم؛ زمانی می‌توانیم تحلیل کلان کنیم که مثل این را در تاریخ و فرهنگ و بوم و تاریخ دیگر بیابیم. مثلاً ما می‌گوییم موحد هستیم و مسیحیان معتقد به تثلیث. در اینجا از ابتدا دعوا را فیصله داده‌ایم، ولی اگر این نگاه را داشته باشیم که نحله‌هایی از مسیحیت نوعی نگاه به توحید را که نزدیک به ما است ارائه می‌دهند، متوجه تفاوت و تشابه این دو توحید خواهیم شد.    

بابایی بیان کرد: سیستمی‌ دیدن و داشتن نگاه انضمامی‌  از دیگر مؤلفه‌های مورد نیاز برای داشتن یک نگاه تمدنی است؛ یک تمدن دائماً میان کتاب و واقعیت در رفت و آمد است و پژوهشگر از میدان واقعیات اجتماعی مسائلی را برای پژوهش می‌یابد و وقتی پژوهشی را به کتاب تبدیل کرد، آن را به میدان اجتماعی عرضه می‌کند نه اینکه صرفاً کتابی بنویسد که در کتابخانه خاک بخورد. لذا باید پرسه‌زنی تمدنی داشته باشیم و محقق به جای اینکه در کتابخانه بنشیند و تحقیق کند، باید به بوستان‌ها و کافی شاپ‌ها و میان مردم برود و مسائل را رصد و آنها را تحلیل تمدنی کند.

لزوم توجه به مخاطب

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: رویکرد تمدنی در انتخاب مسئله حضور دارد و ما از نوع مسئله‌ای که به آن می‌پردازیم نشان می‌دهد که رویکرد تمدنی داریم یا خیر؟ متأسفانه معمولاً تک‌زبانه کار می‌کنیم. یکی از مواردی که ما عمدتا نقص داریم مواجه‌ شدن با مخاطب است. گاهی عاشورا را با رویکرد مخاطبان قمی می‌نویسیم، ولی اگر قرار شد مخاطب ما تهرانی باشد، باید تغییراتی را ایجاد کنیم و اگر مخاطب لبنانی باشند، قطعاً باید به زبان دیگری نوشته شود. 

انتهای پیام
captcha