نماز، تکلیف یا توصیه؟
کد خبر: 4144167
تاریخ انتشار : ۰۷ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۹

نماز، تکلیف یا توصیه؟

تفاوت تکلیف یا توصیه دانستن نماز را نباید در واجب یا مستحب فقهی جست‌وجو کرد زیرا هیچ عاقلی در انجام سفارش خدایی مهربان و دوست‌داشتنی تردید و کوتاهی نمی‌کند. نکته اصلی در پرهیز از نگاهی است که خدایی زورگو را در انتظار اطاعت شدن و تملق شنیدن معرفی می‌کند و شرایطی را پدید می‌آورد که نماز با کسالت و بی‌میلی خوانده شود.

به گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدحمید حسینی، کارشناس مذهبی یادداشتی درباره نماز در کانال تلگرام خود منتشر کرده که متن آن را در ادامه می‌خوانید؛

خدای مهربان ما را برای هدفی بزرگ‌تر و مهم‌تر از جهان مادی آفریده و راه رسیدن به بالاترین درجات معنوی را برایمان هموار ساخته است. البته شرط موفقیت در دست‌یابی به این مقصد ارزشمند، پایداری در مسیر انسانیت و خودداری از انحراف به سوی بدی‌ها و آلودگی‌هاست.

یکی از بهترین و مؤثرترین روش‌هایی که ما را در مسیر خوبی‌ها نگه می‌دارد و از لغزیدن به پرتگاه‌های خطرناک حفظ می‌کند، راز و نیاز و نیایش با خداست. دلی که همواره به یاد آفرینندهٔ زیبایی‌ها باشد، پاک می‌ماند و در دام زشتی‌ها نمی‌افتد. چرا که سر و کار داشتن با روشنایی و ارزش‌های متعالی، دل را جلا می‌دهد و سرشار از امید و آرامش می‌سازد.

همه پیامبران و رهبرانی که مأموریت داشتند ما را به خوبی‌ها دعوت کنند و راه رسیدن به هدف زندگی را نشانمان دهند، نخستین و مهم‌ترین توصیه معنوی خود را به نماز اختصاص می‌دادند و با این روش، یاد و نام خدا را در دل پیروانشان زنده نگه می‌داشتند.

در شریعت آخرین پیامبر خدا نیز نماز از جایگاه والایی برخوردار است و بیش از هر دستورالعملی دربارهٔ آن سفارش می‌شود. قرآن نماز را وظیفه‌ای زمان‌بندی شده می‌داند که یاد خدا را زنده و انسان را از زشتی‌ها دور می‌کند و بدی‌های گذشته آدمی را از بین می‌برد.

خدایی که انسان را آفریده است و بیش از هر کسی او می‌شناسد، در کتابش هشدار می‌دهد مراقب ویژگی‌های منفی و خودخواهی‌ها و بی‌صبری‌هایی باشیم که می‌تواند ما را در شرایطی رنج‌آور و آسیب‌زا قرار ‌دهد و نخستین راه حلی که برای پیشگیری از این گرفتاری‌ها ذکر می‌کند، نماز خواندن است.

البته هر وسیله‌ای که به‌درستی از آن استفاده نشود، نتیجه مطلوبی ندارد؛ لذا قرآن نه‌تنها نمازی را که با شرایطی چون حضور قلب، اخلاص و رعایت حقوق دیگران همراه نباشد ثمربخش نمی‌داند، بلکه چنین نمازگزارانی را به‌شدت سرزنش می‌کند. اما تأثیر نماز واقعی را در موفقیت، تضمینی و فراتر از هر روش دیگر می‌داند.

رابطه با خدا و ارتقای معنوی موضوعی درونی است که از مسیر انتخاب و اشتیاق قلبی می‌گذرد؛ لذا هیچ‌ اجباری در آن راه ندارد. الزام در جایی به‌کار می‌آید که حقوق دیگران مطرح باشد و جز با اعمال قانون نتوان در برابر زیاده‌خواهی‌ها ایستاد. اما وقتی سر و کار با دل است، هر گونه فشار نتیجه را وارونه می‌کند.

شاید به نظر برسد گاهی ناچاریم در مسائل شخصی نیز اجبار را بپذیریم یا چیزی را بر خود تحمیل کنیم. مثلاً وقتی بیماریم اگر داروی تلخ را با اکراه هم بخوریم به‌سود ماست و درمان می‌شویم. پس در دینداری نیز خوب است تلخی عبادت و سنگینی اجبار را تحمل کنیم تا به درمان بیماری‌های باطنی و تعالی روحی برسیم.

اما این برداشت درست نیست و نباید امور معنوی که به شوق و اراده انسان وابستگی دارد را با فرایندهای مادی قیاس کرد. از نگاه قرآن، ذره‌ای ناخالصی در نیت و اندکی احساس ناخشنودی در رابطه با خدا عبادت را بی‌خاصیت و نابود می‌کند و نمازی که با تلخ‌کامی خوانده شود نه‌تنها سودبخش نیست، بلکه به معنویت آسیب می‌زند.

قرآن به‌جای اصرار بر الزامی بودن نماز یا تعیین مجازات برای بی‌نمازی، همواره از فوائد یاد خدا سخن می‌گوید و با بیان نشانه‌ها و نعمت‌های او، در پی ایجاد رابطه‌ای محبت‌آمیز است تا لطفش را شامل کسانی کند که این دعوت کریمانه را می‌پذیرند و با اشتیاق، ظرفیت خود را برای بهره‌مندی بیشتر از رحمتی بی‌پایان افزایش می‌دهند.

اگر اندکی با گستردگی رحمت خدا آشنا باشیم، متوجه می‌شویم که همه آنچه درباره عذاب‌هایی سخت بیان کرده، هشدارهایی از سر مهربانی است برای مراقبت از کسانی که دوستشان دارد و می‌خواهد با توصیفی ملموس، واقعیت وحشتناک دور شدن از هدف حقیقی زندگی را به آنها گوشزد کند تا از آن غافل و محروم نشوند.

فرمان محافظت از نمازها نیز تکلیفی نیست که از موضع قدرت بر عهده بندگان گذاشته شده باشد. خدایی که کار خود و فرستادگانش را برداشتن بار از دوش انسان و سبک‌بال کردن او برای پرواز می‌داند، راضی به زحمت کسی نیست، ولی چون می‌داند جز با برنامه‌ای دائمی نمی‌توان به چنین هدفی رسید، پایبندی همیشگی به آن را توصیه می‌کند.

تفاوت تکلیف یا توصیه دانستن نماز را نباید در واجب یا مستحب فقهی جست‌وجو کرد زیرا هیچ عاقلی در انجام سفارش خدایی مهربان و دوست‌داشتنی تردید و کوتاهی نمی‌کند. نکته اصلی در پرهیز از نگاهی است که خدایی زورگو را در انتظار اطاعت شدن و تملق شنیدن معرفی می‌کند و شرایطی را پدید می‌آورد که نماز با کسالت و بی‌میلی خوانده شود.

انتهای پیام
captcha