به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «درآمدی بر ابعاد کنشگری مردم در حکمرانی از منظر امام خمینی(ره)» امروز سه شنبه 16 خردادماه از سوی پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد. محمدرضا بهمنی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، در این نشست سخنرانی کرد که در ادامه میخوانید:
موضوع کنشگری مردم در حکمرانی از منظر امام خمینی(ره) از جهات مختلف پیچیدگی دارد و مورد مناقشه است چراکه راجع به خود حکمرانی، دیدگاههای مختلفی وجود دارد و در این میان تحلیل چگونگی نقش مردم نیز باعث پیچیدگی بیشتر بحث شده است. بنده حکمرانی را به مثابه چگونگی تنظیم روابط کنشگران اجتماعات انسانی در نظر میگیرم چون معتقدم تحولات امروز و فردای جوامع بشر به گونهای است که دیگر مقوله حکمرانی را نمیتوانیم در قلمروهای جغرافیایی پیگیری کنیم لذا مرزهای حکمرانی در هم میریزد. بنده به سه گروه از مناسبات در حکمرانی در عرصه عمل اشاره میکنم. اول تنظیم مناسبات کنشگران مردمی در حکمرانی با یکدیگر است چون یکی از اصلیترین کنشگران در هر حکمرانی، مردم هستند.
گونه دوم مناسبات کنشگران مردمی با کنشگران حاکمیتی است. در اینجا نحوه مشارکت مردم در شکلگیری و فعالیت حکومت مورد توجه قرار میگیرد. گونه سوم مناسبات کنشگران حاکمیتی با همدیگر است. با توجه به تحولات جاری در جوامع بشری نمیتوان هیچگونه حکمرانی را در درون قلمروهای خاص اجتماعی محصور کرد لذا مناسبات کنشگران حاکمیتی اهمیت زیادی پیدا میکند. به عبارت دیگر مناسبات حکومتها چه تعریفی در الگوی حکمرانی پیدا خواهد کرد. با چنین تعریفی، خصوصیت دیگری که میتوان ذکر کرد این است که از منظر امام(ره) باید مسئله جهتداری حکمرانی را مورد توجه قرار دهیم چون ایشان حکمرانی را یک الگوی ساختارسازی نمیدانند بلکه معتقدند حکمرانی دارای جهت است.
یکی از مولفههایی که جهتداری حکمرانی را نشان میدهد این است که از نظر امام خمینی(ره) حکمرانی به مثابه اقامه توحید و عبودیت الهی است. ایشان ویژگی دوم حکمرانی را تحقق عدالت اجتماعی میدانند و این مسئله در اندیشه مقام معظم رهبری هم قابل ردیابی و پیگیری است. خصوصیت سوم، مسئله سعادت انسان است که میتواند جهتداری حکمرانی از منظر حضرت امام(ره) را تبیین کند. نکته دیگر درباره مردممحوری در حکمرانی از منظر حضرت امام است. از این منظر حکمرانی به مثابه سازوکاری برای خدمت به خلق خداست. امام خمینی(ره) ضمن نفی مناسبات ارباب رعیتی در حکمرانی به خصوصیات دیگر همانند خادم و مخدوم اشاره میکنند و میفرمایند حکومتها خادم مردم هستند. نکته دیگر خیرخواه بودن حاکمیت و مردم است یعنی باید هر دو خیر و سعادت همدیگر را بخواهند. این از خصوصیات یگانهای است که حضرت امام به آن اشاره میکنند.
با این مقدمه دنبال سوال اصلی میرویم که چه ابعادی را میتوان در اندیشه امام برای نقش آفرینی مردم در حکمرانی مطرح کرد؟ بنده به سه بُعد از ابعاد کنشگری مردم از منظر امام اشاره میکنم. البته اینها به اندیشه امام منحصر نیست بلکه ایشان آوردهها و اضافههایی بر این ابعاد داشتهاند. بُعد اول مشارکت مردم در شکلگیری و اداره حکومت است. چگونگی حضور مردم در حکمرانی در اغلب نظریات وجود دارد و غالبا هم سازوکار انتخابات مطرح میشود اما امام حکومت را حق الهی تعریف میکنند و به خلیفهاللهی مردم اشاره و بیتفاوتی مردم نسبت به اعمال حکومتی را در زمره گناهان کبیره میدانند. این نشان دهنده نقش پررنگی است که امام برای مردم قائل هستند و به همین دلیل است که میفرمایند: «میزان رای ملت است». این حضور مردم از زمان رفراندوم جمهوری اسلامی تا انواع و اقسام مواد در قانون اساسی به خوبی قابل مشاهده است.
حضرت امام(ره) در تأکید بر مشارکت مردم در همه امور، در بیانات خود، مثال جنگ را مطرح میکنند و میفرمایند حضور مردم در این پدیده، در پیروزی در جنگ مؤثر بوده است. البته در مقام اجرا، بعضا مشاهده کردهایم که در برخی موارد، این هدف به خوبی محقق نشده است و شاید به خاطر ضعفها در اجرای برخی قوانین بوده است. رهبر معظم انقلاب نیز بارها بر ضرورت ترمیم فاصلهها میان حکومت و مردم اشاره کردهاند. بُعد دوم، بعد نظارت است. این هم از مقولاتی است که در رویکردها و مدلهای مختلف حکمرانی قابل ردیابی است اما ارزشافزودههای امام(ره) بر این نظریه هم قابل توجه است. البته در جمعبندی کلی میتوان مقوله نظارت در اندیشه امام(ره) را مطالبهگری از جانب مردم و پاسخگویی از جانب مسئولان تفسیر کرد.
یکی از جنبههای نقش مطالبهگری مردم در اندیشه امام خمینی(ره)، این است که نظارت و مطالبهگری را وظیفه دینی مردم و مبتنی بر اصل امر به معروف و نهی از منکر میدانند. جالب است که امام(ره) در توصیف مبنای کنشگری و نقش نظارتی مردم میفرمایند اگر ملت در امور دولت و مجلس و همه چیز نظارت نکند و مشغول کارهایشان شوند ممکن است حکومت به تباهی کشیده شود. یعنی امام خمینی(ره) حذف نقش نظارتی مردم را معادل تباهی حکومت میدانند. در واقع میتوان گفت که وزن این نقش مردم از نقش آنها در شکلگیری حکومت هم مهمتر است. نکته دیگر اینکه ایشان نظارت مردم را هدیه الهی به حاکمان میدانند.
از حیث کارکردهای نظارت و مطالبهگری مردم از نظر امام باید گفت که یکی از موارد آسیبشناسی امور است چون نظارت همگانی میتواند آسیبها را به دستگاههای حاکمیتی نشان دهد. نکته دیگر تسهیل فرآیندها و افزایش کیفیت خدمات است. اگر نظارت با نگاه خادم و مخدوم رخ دهد طبیعتاً کیفیت خدماترسانی هم بهبود پیدا خواهد کرد. در تبیین کنشگری نظارتی و مطالبهگری مردم میتوان مراتب نظارت مردم در عرصههای مختلف را هم اشاره کرد. مرتبه اول احساس مسئولیت همگانی مردم در مقابل سرنوشت کشور است. اینجا لایه اندیشهای و ذهنی موضوع است و اگر این ذهنیت شکل نگیرد طبیعتاً مراحل بعدی هم شکل نخواهد گرفت. رتبه بعدی در مشارکت مردم در حکمرانی از نظر حضرت امام(ره) گزارش خطا است. در اینجا امام گزارش خطا یا خیانت مسئولان به دستگاه قضایی را مورد تأکید قرار میدهند. مرتبه سوم شکلگیری نهادهای مدنی است. این امر گرچه مقولهای همگانی است اما سازوکار نیاز دارد. مولفه چهارم نیز کنشگریهای اجتماعی برای نظارت است.
بعد سوم، خیرخواهی مردم نسبت به حکومت است. میتوان این امر را تحت عنوان محافظت و صیانت از حکومتی مطرح کرد که دو نقش قبلی مردم را به رسمیت بشناسد. امام(ره) میفرمایند «ما حکومتی میخواهیم که آن کسی در رأس است با مردم رفیق باشد و با آنها صحبت کند و هرکسی حاجتی دارد به راحتی نکات خود را بیان کند و نه او از مردم وحشت داشته و نه مردم از او وحشت کنند، این باید دستوری برای همه حکومتها باشد. ما میخواهیم وضعیتی پدید بیاید که ملت حافظ حکومت در همه ابعاد باشد» به نظرم این خیرخواهی متقابل هم ضامن بقای کنشگری مردم در حکومت است. این مولفه در اندیشه امام مبتنی بر نوعی پیشینهشناسی در الگوهای حکومتی در فرهنگ حکمرانی در تاریخ گذشته ایران است. به نظرم جا دارد مراکز پژوهشی حوزوی و دانشگاهی ابعاد مغفول مانده اندیشه امام(ره) در زمینه حکمرانی را به میزان بیشتری مورد توجه قرار دهند.
انتهای پیام