عباس جاویدیان، مسئول گردشگری حرم علیابن حمزه(ع) در گفتوگو با ایکنا به موضوع ظرفیتهای گردشگری زیارت و تبدیل اماکن مذهبی به قطب فرهنگی پرداخت که در ادامه میخوانید.
ایکنا - ضرورت تبدیل بقاع متبرکه به قطب فرهنگی کشور چیست؟
اگر به جایگاه حرمهای مطهر نگاه تاریخی داشته باشیم، حرمها همیشه در موقعیتهای مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ملجأ و پناهگاه مردم بوده است. به بیان دیگر این اماکن در گذشته قطب فرهنگی بودند و امروز در پی آن هستیم تا مانند گذشته این اماکن به قطب فرهنگی تبدیل شوند. هر حرمی از امامان و امامزادگان گنجینهای برای هر شهر است.
شیراز غیر از اینکه سومین حرم اهلبیت(ع) را در خود جای داده میزبان بیشترین تعداد امامزادگان در ایران نیز است و هزار و 457 امامزاده در استان فارس مدفون هستند و رتبه اول پذیرش امامزادگان در این استان است. بیشترین تعداد سادات بانو در کشور نیز متعلق به شهر شیراز است؛ این اتفاق نشان دهنده این است که شیراز همیشه فضای امن و راحتی برای شیعیان و امامزادگان بوده است.
طبق تاریخ روایی شهر شیراز، حرمهای امامزادگان همیشه در مناسبتها و اتفاقات پناهگاه مردم بودهاند و اکنون هم نیاز است تا این فرهنگ ایجاد شود تا جوانان و نوجوانان در مسائل مختلف فرهنگی به حرمهای امامزادگان پناه بیاورند.
ایکنا - تا چه حد توانستهایم در تبدیل اماکن مذهبی و زیارتی به قطب فرهنگی موفق عمل کنیم؟
در زمینه تبدیل اماکن مذهبی و زیارتی به قطب فرهنگی بسیار ضعیف بودهایم. اگر جایگاه واقعی این امامزادگان را میدانستیم رویکردهای فرهنگی مسئولین شهر به سمت این حرمها میآمد؛ یعنی خدمات فرهنگی باید به این حرمها وارد شود و از این اماکن در سطح شهر و محلات پخش شود اما چنین اتفاقی رخ نداده است.
بخشی از این کمکاری به سازمان اوقاف و امور خیریه مربوط میشود زیرا این سازمان به قدری درگیر مسائل روزمره خود است از اینکه به صورت تخصصی تلاش کند تا امامزادهها را به مرکز فرهنگی تبدیل کند عقب افتاده است و سازمانهای دیگر فرهنگی کشور نیز به همین صورت نتوانستند وارد امامزادهها شوند. این در حالی است که مردم در گذشته برای کوچکترین مسائل خود در حرم امامزادگان حاضر میشدند اما الان اینگونه نیست.
حداکثر استفادهای که امروز از حرم امامزادهها میشود این است که برای مراسم ختم یا تدفین در آستان امامزادهای جمع میشوند در صورتی که در گذشته مثلاً زمان دفاع مقدس، حرمها محل جمعآوری کمکها برای جبههها و یا تجمعات سیاسی بوده است و این اتفاق امروز در امامزادهها رخ نمیدهد و فقط به مناسبتهای مذهبی در ماه مبارک رمضان و 10 شب اول ماه محرم محدود شده است. متأسفانه سازمانهای متولی نگاه ویژهای را که باید به حرم امامزادهها داشته باشند، ندارند.
ایکنا - وضعیت تبدیل حرم مطهر رضوی(ع) و آستان حضرت معصومه(س) به قطب فرهنگی را چگونه ارزیابی میکنید؟
رویکردی که در یک دهه گذشته نسبت به حرم امام رضا(ع) وجود داشته بسیار بهتر از قبل است و پویاتر و فعالتر است. تولیت پیشین حرم امام رضا(ع) در عرصه فعالیت فرهنگی برای جوانان و نوجوانان فعالتر بود اما امروز مانند گذشته نیست. امروز حرمها درگیر مناسبات اداری و سیستماتیک شدهاند و حتی در محیط اطراف حرم نیز حلقههای فرهنگی و مذهبی که محصولات اجتماعی ارائه میکنند وجود ندارد و همه به بازارهای اقتصادی تبدیل شدند و حواس زائر را از حال و هوای حرم دور میکنند.
حرم حضرت معصومه(س) و حرم شاهچراغ(ع) آن جایگاهی را که باید کسب کنند را هنوز کسب نکردهاند اما حرم امام رضا(ع) در این زمینه موفقتر بوده و در یک دهه گذشته حرکت رو به جلویی داشته است که شاید بخشی این موضوع به مباحث مالی بازمیگردد.
ایکنا- آیا تولیت بقاع متبرکه با هم ارتباطات فرهنگی دارند؟
متأسفانه این حرمها حداقل ارتباطات را با هم دارند؛ برای مثال در دهه کرامت که به تازگی پشت سر گذاشتیم شاهد هیچ فعالیت مشترکی در سه شهر قم، مشهد و شیراز نبودیم. حرم علیابنحمزه(ع) در شیراز است و در شهرری، کنار حرم حضرتعبدالعظیم حسنی(ع)، حرم حضرت حمزهابن موسی(ع)وجود دارد یعنی پسر در شیراز و پدر در شهرری است اما با این حال هیچ ارتباط مشترکی بین این دو حرم وجود ندارد. در صورتی که اگر ارتباطات وجود داشته باشد باعث انتقال تجارب و زائران میشود و از این طریق میتوانیم یک زنجیره گردشگری زیارت را ایجاد کنیم.
اکنون در شیراز، مشهد و قم زائرسرای خاصی وجود ندارد تا ارتباطی بین زائران حرمها ایجاد کند در صورتی که این اتفاق باعث رونق اقتصادی، نشاط اجتماعی و بسط فرهنگی میشود. نگاهها به حرمها بیشتر حلقههای اقتصادی در قالب بازار و فروشگاه است.
ایکنا - علت این ضعف و بیتوجهی نسبت به ارتباط بین حرمها چیست؟
عدم تجمع مدیریت علت این اتفاق است؛ هر کدام از حرمها تولیت مجزا با سیستم، ایدئولوژی، خط مشی و برنامهریزی متفاوت با اولویتها خاص خود را دارند. چهار تولیت حرم امام رضا(ع)، حرم حضرت معصومه(ع)، حرم شاهچراغ(ع) و حرم حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) با هم هیچ ارتباطی ندارند و به صورت مجزا فعالیت میکنند؛ هر تولیت تفکرات و نگرانیهای خود را دارد و برای آن برنامهریزی میکند.
در کنار تولیتها، سازمان اوقاف و امور خیریه را داریم که حدود هشت هزار امامزاده زیرمجموعه این سازمان است و هیچ ارتباطی با این چهار تولیتی که ذکر شد ندارند. هرکس سیستم جدا دارد و مثل یک جزیره تنها و دور افتاده برای خود کار میکنند. تنها نقطه اشتراک همه حرمها این است که میدانیم این امامزادگان فرزندان امام علی(ع) و حضرت فاطمه(ع) هستند اما نتوانستیم هیچ ارتباط معنادار فرهنگی بین حرمها ایجاد کنیم.
ایکنا - برای ایجاد همافزایی بین بقاع متبرکه چه کار باید کرد؟
باید در برنامههای بالادستی مانند برنامه هفتم توسعه و برنامههایی که از سوی دفتر مقام معظم رهبری داده میشود این خط مشی دیده شود. همانطور که هر سال یک شعاری داریم که این شعار تمام دستگاههای اجرایی را بر محور این شعار متحد میکند باید در بحث امامزادگان و تبدیل آنها به قطب فرهنگی نیز چنین دغدغه یکسانی از سوی مرکز به وجود بیاید.
متأسفانه تولیتها اینگونه نیستند که بر یکدیگر تأثیر بگذارند؛ تولیتها مستقل هستند و به صورت جداگانه عمل میکنند برای مثال فضایی که بین سازمان اوقاف و امور خیریه و حرم احمدابن موسی(ع) در شیراز وجود دارد کاملاً متفاوت است و هر کدام اصرار بر خط مشی خود دارند. به همین دلیل اگر از مرکز قدرت به یکپارچگی و لزوم ارتباط بین حرمهای امامزادگان توجه شود شاید در چند سال آینده بتوان شاهد اتفاق میمون و مبارک تبدیل شدن این مراکز به قطب فرهنگی باشیم.
ایکنا - ظرفیتهای موجود این بقاع متبرکه برای تبدیل به قطب فرهنگی چیست؟
حرم امام رضا(ع) و امامزادگان ملجأ تمام مردم ایران هستند و هیچکس نیست در ایران که گرهای در کار او بیفتید و نگاهی به امام رضا(ع) نداشته باشد. آبروی ما در بین دیگر کشورهای شیعی وجود حرم امام رضا(ع) است. باید بتوانیم تسهیلاتی ایجاد کنیم تا مردم علاقهمند و عاشق امام رضا(ع) با کمترین دشواری بتوانند به زیارت بروند، در این صورت شاهد تأثیر مثبتی در نشاط اجتماعی خواهیم بود. بسیاری از آسیبهای اجتماعی را با زیارت میتوان برطرف و همدلی و وحدت اجتماعی ایجاد کرد.
برای مثال در شیراز بسیاری از افراد با هر میزان اختلاف سلیقه سیاسی در ماه محرم و دیگر مناسبتها در حرم شاهچراغ(ع) و علیابن حمزه(ع) جمع میشوند که این نشان دهنده پایگاه اجتماعی است که منجر به وحدت اجتماعی میشود. باید شهر شیراز به ملجأ مردم جنوب، شهر قم ملجأ مردم مرکز و حرم امام رضا(ع) ملجأ همه مردم ایران تبدیل شود. میتوانیم حداکثر استفاده را از این حرمها در وحدت و شوق اجتماعی داشته باشیم؛ زیرا حال خوش زیارت سبب میشود تا انسان لحظاتی از زندگی ماشینی دور شود. مقابر امامزادهها در بستر و مرکز یک شهر شکل گرفته است باید زیرساختهای مورد نیاز برای خدمات رفاهی بهتر ایجاد شود تا حال خوش زیارت رخ دهد.
ایکنا - شهرهای زیارتی ایران از نظر زیرساختی چه وضعیتی دارند؟
اماکن زیارتی فرصتی است که به تهدید تبدیل شده؛ شهرهای مذهبی کنونی مثل قم، مشهد و شیراز شهرهایی نیستند که از ابتدا به شکل شهر بوده باشند. البته جلگه شیراز قدمت هفت هزار و 500 ساله دارد اما مدنیت و توسعه شهرهای شیراز، مشهد و قم به قرن اول اسلام و حضور شاهچراغ(ع)، امام رضا(ع) و حضرت معصومه(ع) بازمیگردد و کل شهر دور این حرمهای مطهر به صورت دایرهوار شکل گرفته است.
ما به بافت تاریخی به دیده فرصت نگاه نکردیم و سیستم شهرداریها به این مناطق به عنوان تهدید نگاه کردند، زیرا دسترسی و امکانات در این محلهها وجود ندارد و زیرساخت هر سه حرم به شدت محدود است. البته حرم امام رضا(ع) با توجه به وسعت و اتفاقات سالهای گذشته کمتر شامل این موضوع میشود اما در شیراز و قم هرگاه صحبت از توسعه حرم میشود با تخریب بافت مواجه میشویم.
نتوانستیم پیوندی بین توسعه حرمها و تخریب بافت ایجاد کنیم در صورتی که باید الگوهای مختلفی برای این موضوع پیدا میکردیم. در طول یک سال گذشته به کرات موضوع تخریب بافت به بهانه توسعه حرم شنیدهایم؛ وقتی ماجرای پشت پرده تخریب بافت تاریخی را دنبال میکنیم متوجه میشویم که هدف توسعه اقتصادی است نه به نفع حرم بلکه برای اقتصاد شهر این کارها انجام میشود.
سالهای گذشته طرح بینالحرمین را در شیراز پیاده کردند تا بین حرم حضرت شاهچراغ(ع) و سید علاءالدین حسین(ع) را توسعه دهند. بین این دو حرم را به بهانه ایجاد قطب فرهنگی و اتصال دو حرم به یکدیگر، کاملاً تخریب کردند و بافت تاریخی را از بین بردند. متأسفانه همه این مسیر به پاساژ و انواع و اقسام فروشگاهها تبدیل شد. در حقیقت هویت شهر را از بین بردند و نه تنها فضای فرهنگی ایجاد نشد بلکه کاسبی در اطراف حرم رونق گرفت.
ایراد بزرگی که در بحث توسعه زیرساختی اطراف حرم داریم این است که تمام حرمها در بافت تاریخی شهر هستند و باید به این موضوع به عنوان یک فرصت نگاه کرد. همواره بناهای همسایه حرمها، مدافع و پشتیبان حرم بودند. این حلقههای مدافع و پشتیبان را به بهانه توسعه از بین میبریم و به پاساژ تبدیل میکنیم. با تخریب بافت تاریخی افرادی که همیشه اولین نفراتی بودند که در نمازهای جماعت و مناسبات حرم شرکت میکردند را متفرق کردیم و اکنون میگوییم چرا حرم خلوت شده است؟ وقتی همسایهها و مجاوران حرم را از بین ببریم اتفاق بهتری رخ نخواهد داد.
برای مثال وقتی با ماشین به پارکینگ حرم حضرت معصومه(ع) میروید، آسانسور پارکینگ در طبقه همکف که حرم است متوقف نمیشود در طبقات دیگر که پاساژ و فروشگاه وجود دارد توقف میکند؛ شما مجبور میشوید برای اینکه به حرم بروید از بین پاساژ و مغازهها بگذرید بعد به حرم بروید یعنی حتی در قم نیز نگاه اول به اقتصاد است نه فرهنگ.
ایکنا - سخن پایانی.
امیدوارم روزی این اتفاق رخ دهد که از منابع بالا دستی این خط مشی ایجاد شود تا حرمها را ملزم کند که با یکدیگر ارتباط داشته و سیاست واحدی در عرصه فرهنگی داشته باشند و مردم آثار این اتفاق را در کشور ببینند. اما اکنون تمام حرمها درگیر مسائل اقتصادی هستند. همه حرمها موقوفاتی داشتند که در دوره رضاخان از آنها گرفته شد اما هنوز بعد از چهل سال از انقلاب احقاق حق صورت نگرفته و موقوفات حرمها به آنها بازنگشته است. این موقوفهها برای حرم وقف شدند تا بتوانند از مردم دستگیری کنند اما موقوفات از بین رفت.
گفتوگو از سجاد محمدیان
انتهای پیام