برهم‌زنندگان وحدت جامعه، اسیر شیطان هستند
کد خبر: 4154913
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۴۰۲ - ۰۸:۲۱
آیت‌الله جوادی آملی:

برهم‌زنندگان وحدت جامعه، اسیر شیطان هستند

آیت‌الله جوادی آملی در جلسه اخلاق گفت: طبق فرمایش امیرالمؤمنین(ع) وحدت را بر هم نزنید زیرا اگر از جامعه اسلامی جدا شدید کسی که تک‌روی دارد به دامن شیطان افتاده است. 

آیت‌الله جوادی آملیبه گزارش ایکنا، آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، 22 تیرماه در ادامه سلسله جلسات درس اخلاق خود به ایراد سخن پرداخت که  متن سخنان وی به شرح زیر است:

ایام مباهله و نزول سوره مبارکه انسان در شان اهل بیت(ع) است؛ آنچه از آیه مباهله فهمیده می‌شود این است که علی(ع) جان پیامبر(ص) و جانشین  اوست البته همتای او نیست بلکه خلف و پشت سر و امام است منتهی به منزله او است. لذا در آیه مباهله و آیات دیگر،  خداوند طوری اینها را معرفی کرد که خلیفه تام و تمام الهی هستند.

دو مطلب وجود دارد؛ یکی اینکه دعا برکت و وسیله خوبی است تا عبد صالح دعا کند و خدا اجابت کند و وقتی مسئله قرب فرائض و نوافل است یعنی عبد به جایی می‌رسد که خلیفه خدا می‌شود و خلیفه هیچ کاری را بدون اذن الهی انجام نمی‌دهد و نمی‌شود که انجام دهد زیرا معصوم است.

اگر کسی بخواهد خلاف حق عمل کند؛ یا از روی جهل علمی و یا از روی جهالت عملی است. بارها عرض شد ذات اقدس الهی اولیاء را در سه بخش یعنی در تلقی علم، حفظ و نگهداری علم و ابلاغ و انشای علم که اصل آن برای پیامبر(ص) و فرع آن برای ائمه(ع) است معصوم کرده است. در اصل وحی فرمود: و علمک ما لم تکن تعلم. خداوند هر سه بخش را معصومانه ذکر کرده است. «سنقرئک فلا تنسی» در مقام حفظ و «و ما ینطق عن الهوی» در مقام عصمت در ابلاغ است. جانشینان پیامبر(ص) هم در تلقی و حفظ و ابلاغ علوم الهی معصوم هستند.

عدم دستیابی احدی به ذات خدا

تمام مباحثی که در عرفان اسلامی مطرح است در مقام فعل خداست و پیش و بیش از همه امتناع رسیدن به مقام ذات را علمای اسلام در عرفان شهودی و مباحث کلامی و عقل فلسفی تبیین کرده‌اند و مستحیل است که احدی به این مقام برسد؛ اگر کسی بخواهد به تمام ذات راه یابد ذات نامتناهی است و اگر بخواهد به برخی از ذات راه یابد بعض و برخی برای موجود مرکب است و خدا مرکب نیست و بسیط محض است. 

وقتی آیه مباهله نازل شد خلافت الهی را به خوبی تبیین کرد و فرمود: ثم نبتهل؛ در اینجا گاهی انسان از خدا لعنت برای ظالمان می‌خواهد (اللهم العن الظالمین) ولی یک وقت به اذن خدا، خلیفه خدا می‌شود و به فرد منکر، می‌گوید بیا مباهله کنیم؛ یعنی انتقام الهی را ما به اذن خدا بر اینها قرار می‌دهیم نه اینکه درخواست کنیم خدا بر آنان عذاب بفرستد. (فنجعل لعنت الله....) این مقام کجا و مقامات دیگر کجا. پس مباهله بیان بلندی در عظمت علی(ع) است و هم «ثم نبتهل فنجعل»؛ یعنی ما این انتقام و عذاب خدا را به اذن خدا قرار می‌دهیم و این نتیجه قرب نوافل است که اینها یدالله و عین الله می‌شوند و همه اینها در مقام فعل است.

اگر فلسفه و حکمت نبود کمبود عرفان مشخص نمی‌شد، هر عارفی می‌گوید خدا متناهی است ولی دست او خالی است، ابزار کار عارف، شهود است ولی عارف از کجا غیرمتناهی را می‌بیند زیرا غیرمتناهی قابل دیدن نیست؛ می‌گوید ما به اندازه خدا را دیدیم ولی ذات خدا، اندازه‌پذیر نیست زیرا بسیط است و مابقی را که ندیده‌ا‌ند چگونه حکم به آن می‌دهند و تنها فلسفه است که ثابت می‌کند خدا نامتناهی است و چون نامتناهی است شهودپذیر نیست.

بزرگان بیان کرده‌اند کسی که به مقام فنا رسیده است ذاتش معدوم نیست ولی به ذات خود توجه ندارد. پس تمام مشاهدات عرفا برای تجلیات حق تعالی است و تجلیات خدا قابل شهود است.

مباهله را گرامی بداریم

جریان مباهله را خیلی باید گرامی بداریم همچنین شان نزول سوره مبارکه هل اتی را؛ مرحوم کلینی از حضرت علی(ع) نقل کرده است که ایشان فرمود: خداوند آیتی از من بزرگتر خلق نکرده است. اگر پیامبر(ص) است ما یکی هستیم ولی یکی جلو و دیگری دنبال او؛ از من بزرگتر در عالم خلقت، احدی نیست و صحیح هم این تعبیر را فرمود. براین اساس، طبق آیه مباهله علی(ع) جان پیامبر(ص) می‌شود.

 یا آیات سوره انسان، نمونه ندارد زیرا اسیری که برای غذا به منزل اهل بیت(ع) مراجعه کرد کافر بود آن هم کفاری که برای کشتن پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) به جنگ آمده بودند و اسیر شدند و علی بن ابیطالب(ع) به چنین کسی از افطار خودش می‌بخشد و همه غذا را هم به او می‎دهد.

ائمه فرمودند ما صراط مستقیم هستیم و در مورد اینها خیرالامور اکثرها و اشدها است ولی برای ما خیرالامور اوسطها است. بنابراین اینکه امام سجاد(ع) در صلوات شعبانیه فرمود از این قبیل است: المتقدم لهم مارق ...

در نهج‌البلاغه فرمود عده‌ای اوسط هستند و همیشه تابع ما و نه تندروی و نه کندروی دارند. این بیان نورانی حضرت(ع)، در مورد خوارج است که فرمود ما هسته مرکزی و صراط مستقیم هستیم. فرمودند: عده‌ای دوستان افراطی و غالی هستند و عده‌ای دشمنان تفریطی و قالی هستند و خیر، نمط وسطی است. طبق فرمایش امیرالمؤمنین(ع) انسان نباید از جامعه و نظام دینی  فاصله بگیرد و بر طبل جدایی بکوبد و اختلاف کند. فرمودند وحدت را بر هم نزنید زیرا اگر از جامعه اسلامی جدا شدید کسی که تک‌روی دارد به دامن شیطان افتاده است. 

انتهای پیام
captcha