از اسارت به دست کروات‌ها تا سفیر صلح یونسکو + فیلم
کد خبر: 4156855
تاریخ انتشار : ۰۷ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۷:۳۸
لحظاتی با اعضای ماندگارترین گروه تواشیح کشور

از اسارت به دست کروات‌ها تا سفیر صلح یونسکو + فیلم

گروه تواشیح قدر، یکی از ماندگارترین‌های عرصه تواشیح و همخوانی کشور تا همیشه خواهد بود. گروهی که بیش از 50 سفر خارجی و دو هزار اجرا در سراسر دنیا داشته‌ و در یکی از این اجراها به اسارت جنگجویان کروات در می‌آیند.

گروه تواشیح قدر«پایانِ زیبا مستلزم آغاز جسورانه است» نمی‌دانم چه کسی اولین بار دست به خلق این جمله زیبا زده است، اما هرچه که هست بهترین وصف برای گروه تواشیح قدر است، گروهی که اخیراً به عنوان سفیران صلح و دوستی از سوی یونسکو معرفی شده‌اند تا پایانی زیبا بر بخش اول فعالیت‌های خودشان در عرصه نغمات دینی داشته باشند. این انتخاب بدون شک پایان دوره‌ای از فعالیت‌های گروه قدر و البته آغازگر دوره جدیدی برای اعضای آن است، دوره‌ای که با ورود به عرصه ارائه تواشیح اصیل و تولید اثری همچون «بمدیحک» که نوعی از تابوشکنی را در درون خود داشت، جسورانه آغاز شد و پایانی زیبا در حد و اندازه‌های سفیر صلح و دوستی رقم زد.

تا پیش از این، چهره هر کدام از اعضای گروه تواشیح قدر را که می‌دیدیم بی‌درنگ جرقه پخش یا به قول امروزی‌ پِلِی شدن مدایح و تواشیح‌های اصیل در ذهنمان زده می‌شد، آثاری که اصالت در نت به نت آنها موج می‌زند،‌ تواشیح و مدایحی که هر چه از تاریخ تولدشان سپری‌ شود غبار قدمت نمی‌تواند ذره‌ای از تازگی و اصالت آنها بکاهد.

حالا در کنار این تصویر باید پرتره‌ای باشکوه از سفیرِ صلح و دوستی شدن آنها از سوی یونسکو را هم به شناسنامه‌شان الصاق کنیم تا از این پس با دیدن اعضای این گروه دو تصویرِ «تواشیح اصیل» و «سفیر صلح و دوستی» بودن پیش چشم ناظران چشم‌‌نوازی کند. آنها برای همیشهِ تاریخ با این دو تصویر در ذهن‌ دیگران جاودانه شده‌اند تا هرجا حرفی از اصالت و صلح در مباحث پیرامون نغمات دینی به میان بیاید، گروه تواشیح قدر به ذهن برسد و بس.


بیشتر بخوانید؛

گروه تواشیح «قدر» سفیر صلح و دوستی یونسکو شد


«بمدیحک»، «صل یا نبی»، «سبحانک ربی سبحانک»، «الهم الرحمنی بالقرآن» و ده‌ها اثر دیگر تنها تعدادی از بی‌شمار اثرِ ماندگارترین گروه تواشیح قدر است که مأموریتش از همان ابتدا جذب جوانان به تواشیح و تدارک لحظاتی معنوی برای مخاطبان بوده است. 

آثاری که هر کدام برای خود داستان و حکایتی دارند، حکایتی که گاه در اندازه‌های «سبحانک ربی سبحانک» شنیدنی بوده و مستمع را ناگزیر از همراهی با خود می‌کند و گاه ناب بودن را به توان بی‌نهایت می‌برد. داستان بمدیحک از آن داستان‌هاست که خالقان آن را ساعت‌ها در برزخ نگه داشته است، برزخی از این جنس که آیا این اثر فوق ریتمیک مورد توجه افرادی از جنس مخاطبان مسابقات بین‌المللی قرآن ایران که تنها آمده بودند تا لحظاتی کلام وحی را استماع کنند قرار می‌گیرد یا خیر؟ مخاطبانی که ذهن و ذائقه‌شان کمتر اجازه استماع آثار ریتمیک را تا آن زمان داده بود.

در آخرین روزهای تیرماه تب‌دار که تنها تعبیر گرمای وحشی اندکی از حرارت آن را در درونمان می‌کاهد، فارغ از مشکلاتِ معیشتیِ بخشی از جامعه که همیشه شانه‌های ذهنمان را پتک بوده است، میزبان اعضای گروه تواشیح قدر بودیم تا با دستاوردهای این گروه و خدماتی که طی این سال‌ها به عرصه تواشیح کشور داشته‌اند، بیشتر آشنا شویم. مشروح این گفت‌‌وگو که حدود دو ساعت به طول انجامیده در ادامه آمده است؛

تاریخچه تشکیل گروه تواشیح قدر

ایکنا – در ابتدای گفت‌وگو، انتخاب این گروه به عنوان سفیر صلح و دوستی را تبریک می‌گویم. دوست دارم بیشتر این مصاحبه را به حالت گفت‌وگوی جمعی پیش ببرم تا پرسیدن سوال از تک تک اعضا و دریافت پاسخ؛ در مورد روزهای ابتدایی تشکیل گروه بگویید و اینکه چه اتفاق و چه جریانی باعث شد تا ما شاهد تولد یک گروه که بعدها تبدیل به ماندگارترین گروه تواشیح در کشور شد، باشیم؟

احمد لیایی: ضمن تشکر از خبرگزاری ایکنا که همیشه در خدمت به فعالیت‌های قرآنی پیش‌قدم بوده است.

احمد لیایی مسئول گروه تواشیح قدر

درباره تشکیل گروه، طی دیدارهای آیت‌الله خامنه‌ای با جامعه قرآنی در زمان ریاست‌جمهوری، چند بار شاهد اجرای گروه‌هایی مانند گروه شهید مداح که با حضور اساتیدی همچون عباس امام‌جمعه، احد اصل‌محمدی، علی سیاح‌گرجی و ‌محمدحسین سبزعلی فعالیت‌ می‌کرد، بودیم. یک بار هم در این دیدارها مرحوم «قبانی»، از اساتید سوری، به اتفاق دو فرزند خود برنامه اجرا کردند و این بود که جرقه تشکیل گروه و فعالیت در عرصه تواشیح از ذهنم عبور کرد و به اتفاق آقای برومند تصمیم گرفتیم، کار همخوانی را شروع کنیم. البته پیش از این به اتفاق دوستانی که در جلسه آموزش قرآن استاد ثابتی می‌شناختم (آقایان برومند، جنتی و محمدیون) انجام حرکتی نو را ضروری دانستیم و در همان ایام کار همخوانی قرآن را به صورت ذوقی و بدون هدف تشکیل گروه، آغاز کردیم.

کار را با همخوانی قرآن آغاز کردیم و خیلی مورد استقبال جامعه قرآنی قرار گرفت. افتخار این را داشتیم که اولین اجراهای خودمان را در جلسات مؤسسه دارتحفیظ القرآن الکریم با تدریس استاد سیدمحسن موسوی‌بلده داشته باشیم. تشویق‌های ایشان و سایر اساتید و قاریان حاضر در آن جلسه سبب شد کار را محکم‌تر پیش ببریم.

نخستین تواشیح «بمدیحک» بود. برای اجرا در مسابقات بین‌المللی قرآن دعوت شدیم، این دعوت را با ترس و لرز اجابت کردیم، علت این ترس هم فضای ریتمیک اثر بود. این احساس را داشتیم که شاید مورد اعتراض حاضران قرار گیرد، زمان اجرا برعکس متوجه شدیم که مورد توجه قرار گرفته است. حجت‌الاسلام تجلی، معاون وقت فرهنگی سازمان اوقاف و امور خیریه با آغوش باز به سمت جایگاه آمد و همانجا برای اجرای آن اثر در اختتامیه نیز از ما دعوت کرد.

با پخش از صدا و سیما باعث شد این هنر دینی در کشور حسابی جان بگیرد. به فاصله دو یا سه سال از آن اتفاق آموزش و پرورش شهر تهران مسابقات تواشیح را برگزار کرد که بیش از پنج هزار گروه تواشیح در آن ثبت‌نام کردند.

ایکنا – اعضای اولیه گروه تواشیح قدر چه افرادی بودند، حساسیت خاصی در انتخاب اعضا بود یا اعضا به صورت رفاقتی جمع شدند؟

احمد لیایی: ابتدا بنده و آقای برومند بر اساس رفاقت قبلی که داشتیم و در جلسه استاد ثابتی محکم‌تر شده بود، هسته اولیه را تشکیل دادیم، اوایل کار به صورت موقت آقای واعظی نیز حضور داشت. در اولین اقدام استاد جنتی را به مجموعه اضافه کردیم. بعد آقای هوشنگ محمدیون به جمع ما پیوست، بعد از مدتی استاد موسوی‌بلده گفتند به نیت پنج تن آل عبا گروه را پنج نفره کنید ما هم استاد محمدرضا پورزرگری را دعوت کردیم.

در فاصله 35 سال فعالیت گروه و در فواصل زمانی مختلف برخی دوستان دیگر به گروه اضافه شدند. از جمله استاد رحیم خاکی بود که حدود هشت سال عضو گروه بود و بعد به دلیل مشغله کاری و حضور در مجموعه ایکنا نتوانستند به حضور خودشان ادامه دهند. بعد از مدتی آقای نداف به ما اضافه شدند، ولی نتوانستند حضور دائم داشته باشند. بعد استاد احمد مرادی اضافه و بعد از مدتی جدا شد، اما هسته اولیه گروه، آقایان برومند، جنتی، پورزرگری و بنده کماکان هستیم. از سال 1379 هم در خدمت آقای محمد سلیمی هستیم.

علی اصغر برومند عضو گروه تواشیح قدر

ایکنا – با توجه به اینکه در آن دوران فضای مجازی بدین شکل وجود نداشت و رسانه به آن صورت پای کار نبود، در مورد شرایط و احتمالاً سختی‌های تولید و توزیع اثر بگویید.

علی‌اصغر برومند: در ابتدا خودمان هم نمی‌دانستیم مورد استقبال مردم قرار می‌گیرد، لذا ابتدا کار را از اجرا در جلسات قرآن شروع کردیم که مورد استقبال قرار گرفت در ادامه رفته رفته آوازه گروه همه جا پیچید و کار ما در جلسات قرآن تنوع ایجاد کرد. تا قبل از آن، جلسات قرآن تنها منحصر به تلاوت و در متنوع‌ترین حالت خود مداحی یا سخنرانی بود، اما ابتهال و تواشیح که به میدان آمد تنوع بیشتری به جلسات بخشیده شد. با توجه به اینکه قبل از ما به آن صورت گروهی تشکیل نشده بود، اجرایی که در مسابقات بین‌المللی داشتیم بسیار دیده شد. تولید استودیویی نداشتیم و نهایت کار این بود که خودمان با یک دستگاه واکمن آن را ضبط می‌کردیم.

به تدریج رادیو و تلویزیون از آثار ما بیشتر استقبال کردند و تعدادی را به صورت استودیویی ضبط کردند و آثار را به صورت آلبوم منتشر کردیم. آن زمان هنوز تولید اثر استودیویی به کیفیت الان نبود، نهایتاً کارها به صورت دو بانده ضبط و به صورت کاست یا لوح فشرده در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌گرفت. به فاصله کمی بسیاری از گروه‌های تواشیح در کشور تشکیل شد.

در ابتدا آقای لیایی با دقت و وسواس کار را به صورت کامل گوش می‌دادند تا برای ایشان کاملاً جا بیفتد بعد زمانی که همه جمع می‌شدیم کار را دوباره پخش می‌کردیم و اجرای جمعی داشتیم. در این اجرای جمعی ایشان ایرادات کار را می‌گفت و حتی شکل تحریرها را می‌کشید تا بیشتر هماهنگ شویم.

قبل از اینکه اولین تواشیح خودمان را که «بمدیحک» بود اجرا کنیم، انتشار اثر ریتمیک را در عرصه ابتهال تمرین ‌کردیم، ابتهال خیلی سخت‌تر از تواشیح است چون مانند تواشیح ریتمیک نیست و یک کار حسی است و علاوه بر آن تجوید هم ندارد. باید تحریرها را می‌شمردیم و حفظ می‌کردیم تا بتوانیم هماهنگ اجرا کنیم. بعد از اینکه کار ابتهال را به خوبی انجام دادیم وارد کارهای ریتمیک تواشیح شدیم.

محمدرضا جنتی: آن زمان ضبط‌ها با ریل و به صورت دو بانده انجام می‌شد و افکت چندانی نداشت، این باعث می‌شد اصالت کار حفظ شود، چرا که در صدا هیچ افزودنی نبود و کارها نابِ ناب ولی در عین حال سخت بود، الان تهیه اثر راحت شده است. تولیدات الان خالص نیست یعنی با کمک ابزارآلات پیشرفته صدا را تنظیم و بی‌نقص می‌کنند در حالی که در گذشته هر چیزی که خوانده می‌شد، همانی بود که در خروجی کار شنیده می‌شد، ممکن بود یک اثر با یک بار اجرا خوب در نیاید و چندین بار تکرار شود. تولید اثر در چنین شرایطی این سختی را داشت که باید خیلی دقیق می‌خواندیم چون جا برای اصلاح و رفع نقص نبود.

بزرگانی مانند مرحوم حسین صبحدل و استاد هادی آرزم قبل از تولید بر آن نظارت می‌کردند، اگر کوچک‌ترین اشتباهی می‌کردیم و لازم بود دوباره کار را از اول بخوانیم این کار را می‌کردیم. آن سختی که شما اشاره کردید بیشتر در این راستا بود.

آیا مخاطبان تواشیح کم شده است؟

ایکنا – به نظر می‌رسد با توجه به توسعه و گسترش اشکال مختلف هنرهای دینی طی این سال‌ها، استقبال از تواشیح نسبت به گذشته کمتر است، به اعتقاد شما تواشیح الان بیشتر مخاطب دارد و شنیده می‌شود یا در دهه شصت؟

محمد سلیمی: قبل از هر توضیح و پاسخ به هر سوالی یک نکته را به همه اساتید، قاریان، دوستان عزیز و فعالان و علاقه‌مندان قرآنی عرض کنم و آن هم اینکه من از اواسط سال ۱۳۷۹ تاکنون توفیق داشته‌ام تا در جوار اساتید معظم گروه تواشیح قدر باشم و زیر سایه این عزیزان، تولیدات و اجراهای متنوعی را تجربه کنم.

من هرگز خودم را در ردیف و تراز اساتید برومند، لیایی، جنتی و پورزرگری ندیده‌ام، این اساتید باعث افتخار کشورمان هستند و من نیز همچون هزاران دانش‌آموز دهه شصتی از جمله دنبال‌کنندگان آثار ماندگار ایشان بودم. 

خدای بزرگ توفیق داده و دست تقدیر چنین رقم زده تا قریب ۲۵ سال همنشینی با این اساتید داشته باشم و این مایه بسی افتخار و مسرت برای من است. از اینکه اسم من در کنار این بزرگان می‌آید و موضوعاتی چون نشان، تمبر، گزارش خبری و ... خجالت می‌کشم. امیدوارم خدای مهربان توفیق شکرگزاری این نعمت بزرگ را به من عطا فرماید.

در پاسخ به سوال شما باید بگویم، دنیا در حال پیشرفت است، تولیدات ناب و اصیل همچنان مخاطبان خودشان را دارند. بلاتشبیه در حال حاضر در صنعت تغذیه شاهد جولان پیتزافروشی‌ها و فست‌فودها هستیم، اما دیزی‌سراها هنوز هم مخاطب دارند و اتفاقاً غذای سالم هم همان غذاهای سنتی هستند. استقبال از تواشیح بستگی به برخی فاکتورها در تولید کار دارد، اینکه شما از چه متون، آهنگ و از چه ملودی برای تولید استفاده می‌کنید که اصالت اثر حفظ شود، مهم است؛ وگرنه مخاطب شاید آثاری را بخواهد که مغایر با اصالت باشد، اینکه در هر شرایطی برای جذب مخاطب و توجه به ذائقه مخاطب اثر تولید شود، فایده ندارد.

محمد سلیمی عضو گروه تواشیح قدر

در تولید اثر، هم باید اصالت حفظ شود و هم ذائقه مخاطب مورد توجه قرار گیرد، تشخیص اعضای گروه و اندیشه‌ای که بر گروه حکمفرماست باید بین اینها توازن ایجاد کند تا نه از اصالت دور شود و نه اینکه یک جایی بایستم که جامعه، اثر را پس بزند.

ایکنا – نگاه جالبی بود، اما به نظرم پاسخی به اینکه تواشیح در گذشته بیشتر شنیده می‌شد یا الان، داده نشد.

سلیمی: آن موقع استقبال خوب بود، الان هم استقبال و اقبال خوب است.

ایکنا – یعنی تواشیح مخاطب خود را حفظ کرده است؟

سلیمی: بله همینطور است؛ شما الان رادیو قرآن را بشنوید، در تمام فواصل بین قرائت‌ها تواشیح پخش می‌کنند، این نشان می‌دهد تواشیح مخاطب دارد و شنیده می‌شود.

ایکنا – این به خاطر پُر کردن آنتن نیست؟

سلیمی: فقط بحث تایم پُر کنی نیست، بلکه مخاطب خود را دارد. اینکه مسابقاتی می‌گذارند و گروه‌‌هایی از سراسر کشور هزینه می‌کنند و شرکت می‌کنند و بسیاری موارد دیگر یعنی جامعه این هنر را می‌طلبد.

تواشیح به زبان عربی یا همخوانی به زبان مخاطبان

ایکنا - بسیاری با اجرای تواشیح به زبان عربی مخالف هستند و علت این مخالفت هم این است که مستمع غیر عرب‌زبان متوجه عباراتی که به کار می‌رود نمی‌شود، برای این دست از مخالفان چه پاسخی دارید؟

علی‌اصغر برومند: انتقاد بر این است که اصلاً چرا تواشیح؟ چرا تواشیحی که عربی است؟ ما از ابتدا فعالیت را با کارهای عربی شروع کردیم و گفتیم همین همخوانی‌ها و مدایح اهل بیت(ع) و مناجات‌ها را به صورت عربی بخوانیم، خود کلمه تواشیح هم از اعراب است. ما چون همین کارها را تقلید کردیم و اشاعه دادیم به اسم گروه تواشیح مطرح شدیم، اما گروه‌ها به مرور زمان به دلیل ذائقه و تمایل مردم به اینکه می‌خواهند مفهوم کارهایی که می‌‌شنوند، متوجه شوند، به سمت اجرای فارسی رو آوردیم و کارهای عربی کم‌رنگ شد.

ایکنا – در واقع تواشیح ایرانیزه شد.

برومند: بله با این کار تواشیح ایرانی شد، همان گروه‌های سرودی که از قبل مطرح بود و خیلی هم زیاد شده؛ تواشیح به سمت سرود و همخوانی فارسی سوق پیدا کرد.

ایکنا – این مسیر حاصل یک سیر طبیعی بوده یا فرایند دیگری باعث تغییر هویت تواشیح از آن اصالتی که اشاره کردید شده است؟

برومند: این سیر طبیعی بوده، ذائقه جامعه این را طلبیده است، ما در زمان اجرا با افرادی مواجه بودیم که از ما می‌خواستند کار فارسی هم اجرا کنیم. یعنی وقتی برای اجرا می‌رفتیم از ما می‌پرسیدند شما کار فارسی ندارید؟

محمدرضا جنتی عضو گروه تواشیح قدر

محمدرضا جنتی: اصالت کار باید کماکان حفظ شود. گروه‌های متعددی می‌آیند بر اساس سلیقه خود کارهایی انجام می‌دهند. برخی با موسیقی می‌خوانند که اگر حدود رعایت شود و در عین رعایت این حدود کارهای نو ابداع کنند، خوب است، ولی اصالت کار همچنان حفظ شود.

گروه سال 1378 یک هفته در منچستر دعوت بود و هنرمندان مختلفی از جمله نقاش، خطاط، نویسنده، شاعر، عکاس و یک گروه موسیقی که الان شناخته شده هستند نیز بودند، همه اجرا داشتیم، اصل نمایشگاه اجرای گروه ما و گروه موسیقی بود. بعد از پایان هفته فرهنگی، کل آن گروه 20 نفره به تهران برگشتند و تنها از ما خواستند، جهت اجرا یک هفته در لندن بمانیم.

این به معنای غلبه داشتن تواشیح بر موسیقی یا برعکس نیست، می‌خواهم بگویم لطفی که تواشیح بدون استفاده از آلات موسیقی و ... داشت شاید بیشتر از هنرهای دیگر بوده و شاید یکی از دلایل دیگر این استقبال معنویت اسماء و اذکاری که استفاده می‌شد، بوده است که به طور ناخودآگاه در وجود انسان اثر می‌گذارد. شما اسماءالحسنی را که می‌خوانید همه به طور طبیعی حس خوبی می‌گیرند.

محمد سلیمی: این بستگی به زمان و مکان هم دارد. یعنی باید ببینید مخاطب شما کجای تاریخ و جغرافیا ایستاده است. ماه رمضان است یا محرم، ربیع‌الاول است یا ... بخواهم خیلی عامیانه بگویم، باید ببینیم مخاطب با چه چیزی حال می‌کند. ما اجراهایی با دوستان در سالن‌های بزرگ و همراه با هنرمندان دیگر از جمله سیاه‌باز داشته‌ایم که پس از اجرا بسیار ابراز لطف کرده و از دلتنگ شدن برای اجراهای زنده و ... حرف زده‌اند. مواقعی هست که ما نمی‌توانیم یک خط‌کشی بگذاریم و بگوئیم تعداد کدام یک بیشتر است.

محمدرضا جنتی: یک نکته در مورد فهم یا عدم فهم عربی در تواشیح عرض کنم. یک زمانی برای اجرا به لندن رفته بودیم، در یکی از روزهای حضور در آنجا بازدیدی از موزه لندن داشتیم، یک سالن بود که مربوط به آثار پیکاسو بود، من در ذهن خودم گفتم پیکاسو خیلی معروف است و بروم نقاشی‌های او را ببینم حتماً مناظر زیبایی کشیده است، وقتی رفتم دیدم یک سری خطوط درهم و برهم است که ظاهراً به آن کوبیسم می‌گویند و قیمت‌های وحشتناک چند میلیون دلاری داشت. آیا چون برخی متوجه هنر آن نقاش بزرگ نمی‌شوند، پس او نباید نقاشی می‌کرد؟‌ کسی که باید این هنر را بفهمد می‌فهمد. هر چیزی جای خود را دارد و تواشیح نیز چنین است.

درست است که بسیاری از مردم متوجه نمی‌شوند، اما نباید کلاً آن را نادیده گرفت، برای رفع این اشکال که اگر اشکال باشد، گروه‌هایی درست شده‌اند که به زبان فارسی اجرا می‌کنند. اگر قرار باشد تواشیح به این سمت برود که فقط فارسی باشد به حذف این هنر اصیل می‌انجامد و این خیلی بد است. به خاطر همین گروه و پیشکسوتانی باید هر چند وقت تواشیح را با زبان مطلقاً عربی اجرا کنند تا این اصالت را حفظ کنیم. اگرچه در مواقعی انگلیسی و اردو هم خوانده‌ایم. امسال در محضر مقام معظم رهبری از همه کارهای شاخصی که تا کنون داشته‌ایم، هر کار حدود سی ثانیه اجرا کردیم و بعد هم به سبحان الله و اسماء الحسنی رسیدیم.

مجموع عباراتی که در آن اجرا خواندیم اگر به یک شهروند عادی نشان دهید به نظرم هفتاد تا هشتاد درصد عبارات به کار رفته شده را می‌فهمد. حداقل خود ما حتما باید این اصالت تواشیح را در مورد عربی بودن حفظ کنیم و ضمن اینکه زبان عربی زبان مشترک اسلام است.

احمد لیایی: تواشیح کم کم تبدیل به یک میراث شده است و نمی‌توانیم میراث را کنار بگذاریم، بلکه باید آن را حفظ کرد.

ایکنا – با تمام این توضیحاتی که شما دادید، حتماً می‌پذیرید که همچنان مخالفت‌هایی با خواندن عربی وجود دارد چون بخشی از جامعه متوجه زبان عربی نمی‌شوند.

محمد سلیمی: اگر اینگونه است پس در مورد نماز چه می‌گویند، در مورد قرآن چه می‌گویند؟ ...

ایکنا – همیشه استثنائاتی هست، شما از نماز و قرآن می‌گویید من به اثر اسماءالحسنی اشاره می‌کنم که همه اسامی عربی هستند، اما شنونده به خوبی با آن ارتباط برقرار می‌کند ...

سلیمی: یکی از کارهای ما سبحان الله است، همه متوجه معنای این می‌شوند. همه چیز بستگی به مخاطب و سطح بینش او دارد. مخاطب دسته‌بندی دارد و باید ویژه هر نوع از مخاطب و در هر بازه زمانی اثر مناسب آن را تولید کرد.

ایکنا – درباره نقش مسابقات در گسترش تواشیح هم صحبت کنیم. بخش رقابتی تواشیح در سال‌های گذشته درگیر حواشی متعددی بوده و این حواشی فعالیت گروه‌ها را با فراز و نشیب همراه کرده است، به طور کلی اثر مسابقات بر تواشیح را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

محمدرضا پورزرگری:‌ مفتخریم به عنوان گروه مدیحه‌سرایی و تواشیح قدر به عنوان اولین گروه منسجم در سال 1368 اولین اجرای زنده خودمان را در محفل با شکوه قرآنی مسابقات بین‌المللی به منصه ظهور برسانیم. الحمدلله گروه قدر تا امروز با حضور خود در صحنه‌های بین‌المللی در کشورهای مختلف و با اجرای فاخر در محضر مقام معظم رهبری درخشیده است.

خدا را شکر به واسطه این حرکتی که آغاز آن را گروه قدر قریب به 35 سال پیش زده است، امروز شاهد درخشش گروه‌های مدیحه‌سرایی و همخوانی قرآن هستیم که جوانان و نوجوانان و قرآنیان و علاقه‌مندان به آن روی آوردند.

پدیده مسابقه در همه جا می‌تواند عاملی برای رشد و ارتقای موضوعات باشد. مثلاً در امر قرائت قرآن اگر ما رقابت برگزار نکنیم افراد نقاط ضعف و قوت خود را کمتر تشخیص می‌دهند، اما مسابقه این انگیزه را ایجاد می‌کند که متسابق ضعف‌های خود را دنبال کند و نقاط قوت را پرورش دهد. این موضوع در مورد تواشیح و همخوانی قرآن نیز صدق می‌کند.

لذا برگزاری مسابقات همخوانی و مدیحه‌سرایی که در آغاز دهه هفتاد در کشور کلید خورد، انگیزه‌ای را برای تشکیل گروه‌های تواشیح و روی آوردن جوانان به همخوانی و مدیحه‌سرایی ایجاد کرد. برگزاری مسابقات در تواشیح باعث شد، دوستان بروند و آیتم‌هایی که در این فقره مورد توجه کارشناسان و اساتید محترم است، احصاء کنند و راه‌های ارتقای خودشان را دنبال کنند.

مسابقات باعث شد گروه‌های تواشیح خودشان را در مقایسه با گروه‌های دیگر محک بزنند. به طوری که بعد از سه دهه شاهدیم گروه‌های همخوانی و مدیحه‌سرایی بسیار ارزشمند و فاخری در کشور بروز و ظهور پیدا کرده‌اند که مجموعه آنها تبدیل به یک گروه ملی به نام محمد رسول الله(ص) شده است. گروهی که متشکل از مجموعه‌ای از گروه‌های همخوانی و تواشیح است. پس پدیده مسابقه می‌تواند سکویی برای پیشرفت باشد.

ایکنا: سوال دیگری که در مورد تواشیح وجود دارد، استفاده از موسیقی در تواشیح برای جذب بیشتر مخاطبان است، گروه قدر از معدود گروه‌هایی است که چنین کاری را انجام نداده است، این استفاده نکردن علت خاصی داشته است؟

محمدرضا پورزرگری: در دهه‌ای که ما کار همخوانی و مدیحه‌سرایی و تواشیح را شروع کردیم، بیشتر چهره‌های مذهبی و قرآنی وارد این عرصه شدند، آنهایی که کار تواشیح را در آن سال‌ها شروع کردند همه قاری قرآن و اهل هیئت و جلسات مذهبی بوده و خودشان استاد قرآن بودند، لذا نگاهی که مخصوصاً در آن دوره به موضوع موسیقی و استفاده از آلات موسیقی وجود داشت، نگاه مثبتی نبود و هنوز هم چهره‌های مذهبی نگاه خیلی مثبت و همراهی نسبت به آلات موسیقی در کنار تواشیح و مدیحه‌سرایی ندارند، لذا ما هرگز به این مسئله ورود نکردیم.

اما ما باید مقداری دایره نگاه خودمان را وسیع‌تر کنیم، چه اشکالی دارد تعدادی از جوانان که علاقه‌مند هستند در همخوانی‌ها و تواشیح خودشان از موسیقی استفاده کنند، استفاده‌ای که در عین حفظ حرمت مجالس مذهبی باشد. من خودم هرگز استفاده نمی‌کنم و دوستان گروه قدر هم هرگز از موسیقی در برنامه‌های مذهبی و در تواشیح خود استفاده نکرده و هرگز هم استفاده نمی‌کنند.

محمدرضا پورزرگری قاری بین المللی و عضو گروه تواشیح قدر

ایکنا: استفاده نکردن از موسیقی از سوی گروه باعث نمی‌شود، مخاطب نسل جوان که گرایش بیشتری به این سمت دارند، کمتر جذب آثار گروه شود؟

پورزرگری: هر اثری مخاطب خاص خود را دارد، آنهایی که علاقه‌مند به آثار مذهبی صِرف هستند و می‌خواهند از آثاری استفاده کنند که فاقد موسیقی و استفاده از ابزار و آلات موسیقی است، قشر وسیعی هستند که نظرشان باید تأمین شود، البته عده‌ای هم هستند که دوست دارند مقداری به‌روزتر باشند و با شرایط روز جامعه همراه شوند.

اصل حرف من این است که ما در همه جا رعایت اصول را مدنظر قرار دهیم، رعایت تقوا را در همه افعال داشته باشیم و اعتدال را رعایت کنیم. این میانه‌روی در استفاده از موسیقی باعث می‌شود شأن کار مدیحه‌سرایی که نام اهل بیت(ع) و ابتهالات دینی و الهی‌خوانی‌ها در آن استفاده می‌شود، حفظ کرده باشیم. پس اگر عزیزانی هم می‌خواهند از موسیقی استفاده کنند، قطعاً از موسیقی‌هایی استفاده کنند که حرمت مسائل مذهبی و جلسات و محافل قرآنی محفوظ بماند.

ایکنا – در عرصه تواشیح با کمتر گروهی مواجه هستیم که از ابتدای تأسیس تا کنون بیش از سه دهه فعالیت داشته باشد و همچنان هم فعال باشد، گروه‌هایی بوده‌اند که پس از چند سال به هر دلیلی به فعالیت ادامه نداده و هر کدام از اعضا به دنبال کار خود رفته‌اند، موضوعی که در مورد گروه تواشیح قدر صدق نمی‌کند. راز ماندگاری گروه قدر را در چه می‌دانید؟

احمد لیایی: من چند مورد را اشاره می‌کنم، یکی از اتفاقاتی که در مورد گروه قدر همیشه افتاده و باعث شده همیشه روند رو به رشد داشته باشد، روش‌های جدید در کار است. از ابتدای شروع فعالیت گروه تا کنون چند کار ابداعی داشته‌ایم، ابداعاتی که معمولاً بعد از مدتی مورد تقلید گروه‌های دیگر قرار گرفته است.

یکی از این ابدعات اجرای چندزبانه است. شاید مطلع این قبیل کارها اثر «یا سائلی» بود که خدمت مقام معظم رهبری اجرا کردیم. شعر این کار مربوط به فرزدق است و ما به مرحوم محمود شاهرخی گفتیم همان ابیات را به فارسی بسرایند. در ادامه هم استاد حمید شاهنگیان آهنگ‌گذاری کرد و ما هم مقداری ذوقی کمک کردیم و کار را در محضر حضرت آقا اجرا کردیم که بسیار مورد تشویق ایشان قرار گرفت. بعد از این بقیه گروه‌ها هم رو به سوی کارهای دو یا چندزبانه آوردند.

ایکنا – خط‌شکن این عرصه در اجرای اثر دو یا چندزبانه شما بوده‌اید؟

احمد لیایی: بله دقیقاً؛ نکته دیگر همخوانی قرآن است. قبل از ما گروه شهید مداح هم بود، اما عمده کار آنها یک تلاوت از مصطفی اسماعیل بود. زمانی که ما وارد این کار شدیم، ابتدا با همخوانی قرآن شناخته شدیم. همین الان 11 قطعه همخوانی قرآن داریم، قطعاتی طولانی که حدود 9 دقیقه است.

یکی از این قطعات سوره مبارکه نصر است، زمانی که اولین سفر قاریان مصری به ایران در سال 68 صورت گرفت، همین اثر را در حضور آنها اجرا کردیم که خیلی مورد توجه قرار گرفت. این قطعه را خود استاد غلوش قبل‌تر خوانده و یکی از شاهکارهای او بوده است.

یکی از موارد ابداعات دیگر گروه که در جامعه هم رشد کرد، بحث همخوانی قرآن بود. متأسفانه در این زمینه گروه‌های دیگر نتوانستند همراه ما پیش بیایند و بیشتر به فعالیت در حوزه تواشیح پرداختند تا همخوانی ....

ایکنا – با این نظر شما موافق هستم و به نظرم حتی مسابقات هم نتوانست گروه‌های تواشیح را به سمت همخوانی سوق دهد، فکر می‌کنید علت این چه بوده است؟

احمد لیایی: به دلیل سختی‌های که همخوانی قرآن دارد، گروه‌ها بیشتر به سمت تواشیح میل پیدا می‌کنند. شما برای اجرای یک کار همخوانی ممکن است شش ماه تمرین کنید، اما یک کار تواشیح با دو هفته تمرین کردن به هماهنگی می‌رسد.

نوآوری دیگر گروه ما در این سال‌ها ابتهال‌خوانی جمعی بود. در این موضوع هیچ گروهی تا قبل از ما ورود نداشت و هنوز هم هیچ گروهی ابتهال‌خوانی نداشته است.

بحث زنده‌خوانی یکی دیگر از مواردی است که گروه قدر در آن زبانزد بوده است و هنوز هم در این حوزه در سطح کشور رکورددار هستیم. بیش از 98 درصد کارها و اجراهای ما زنده است.

محمد سلیمی: بحث اجرای اذان جمعی هم یکی دیگر از ابداعات گروه قدر است. ترتیل‌خوانی جمعی و اجرای مشترک با اساتید مصری همچون استاد بسیونی و استاد طوخی از دیگر مواردی است که از ابداعات گروه ما بوده است. و فکر می‌کنم همه این موارد در ماندگاری گروه اثر داشته است.

احمد لیایی: سال دوم که استاد محمد بسیونی به اتفاق مرحوم شحات انور به ایران آمدند در یکی از دیدارها که در هتل با ایشان داشتیم پیشنهاد دادیم در اجرای یک تواشیح همراه ما باشند، استاد بسیونی قبول کرد اما شحات گفت من فقط قرآن می‌خوانم و قبول نکرد. بسیونی گفت یک متنی برای او ببریم، ما هم یک متن تایپ کردیم و به او دادیم یک آهنگی هم ایشان گذاشت که همان آهنگ «صلی الله علی محمد صلی الله علی النبی» بود. یک روز در حسینیه ارشاد من و آقای کریمی کنار ایشان نشستیم و شروع به هم‌خوانی کردیم. ایشان تک‌خوانی کردند و ما جمع را می‌خواندیم، در میانه‌های اجرا یک باره کل جمع شروع به هم‌خوانی با ما کردند. این کار به حدی گرفت که استاد بسیونی یک بار در دیدارهای با مقام معظم رهبری به جای تلاوت قرآن، تواشیح اجرا کرد. با مرحوم طوخی هم اجرای مشترکی داشتیم.

محمدرضا جنتی: این مواردی که عرض شد حمل بر خودستایی نیست و صرفاً پاسخ به سوال شماست، بالاخره هیچ گروهی را به طور قطع پیدا نمی‌کنید که ارکان اصلی آن 35 سال با هم بخوانند. گروه‌هایی هستند کمتر از 10 سال یا کمتر و بیشتر فعال بوده و هستند اما در این مدت اعضا بارها تغییر کرده‌اند.

من خیلی به اخلاص اعضای گروه اعتقاد دارم، بچه‌ها همه با اخلاص هستند آن زمانی که به حسینیه ارشاد می‌رفتیم مرحوم استاد علی اربابی همیشه می‌گفتند که غباری در کار شما نیست، با این وجود همه قبل از اجرا دو رکعت نماز حضرت زهرا(س) را می‌خواندند و قبل از اجرا هم به حضرت توسل پیدا می‌کردند و معمولاً هم اجراهایی خوبی از آب در می‌آید. قرآن می‌فرماید «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى، وَأَنَّ سَعْيَهُ سَوْفَ يُرَى» همین الان با اینکه سن ما بالا رفته اما تمرین و اجرای خودمان را داریم گرچه زمان قدیم خیلی فعال‌تر بودیم، اما الان هم به هیچ عنوان کار را رها نکرده‌ایم. به نظرم پشتکار خیلی مهم است.

بالاخره اصل ماجرا این است که خداوند توفیقاتی را در مسیر به برخی می‌دهد. در مسیر تواشیح و همخوانی مشمول توفیقات الهی بوده‌ایم که توانسته‌ایم تا الان دوام بیاوریم و همین الان هم طرح‌های متعدد و افکار مختلفی داریم که در آینده اجرایی خواهیم کرد.  

از اسارت به دست کروات‌ها تا سفیر صلح یونسکو

ایکنا – اعضای گروه در طول این مصاحبه چندین بار به بحث پیشکسوتی و فعالیت بیش از سه دهه اشاره کردند، سوال خاص من این است که آیا برای ماندگارتر شدن گروه با همین عنوان و همین نام و دستاوردها، به فکر تربیت جانشین و تربیت نسل بعدی بوده‌اید؟‌

احمد لیایی: من خودم حدود 15 یا 20 سال قبل از سوی فرهنگسراهای شهر تهران یک دوره آموزش هم‌خوانی برگزار کردم که حدود 100 نفر منتخب شدند. از این 100 نفر شش گروه تواشیح تشکیل شد و همین الان هم در زمره گروه‌های موفق تواشیح هستند.

ایکنا – یعنی به کادرسازی برای گروه فکر کرده‌اید؟

محمد سلیمی: این کادرسازی برای کل جریان تواشیح بوده است.

احمد لیایی: برای گروه خودمان بر روی اینکه فرزندان اعضا به عنوان افرادی که در آینده به گروه اضافه خواهند شد، فکر شده است.

علی‌اصغر برومند: فرزندان ما اکثر کارهای گروه را گوش داده و حتی تمرین هم کرده‌اند و بارها هم مطرح شده است یک گروه نوجوان قدر را داشته باشیم.

 

ایکنا – تواشیح از ابتدای بروز و ظهور در ایران تا کنون چالش‌های متعددی را پشت سر گذاشته است و همین باعث شده در دوران نسبتاً کوتاه عمر خود بروز و ظهورهای متفاوتی داشته باشد، دوست دارم در مورد چالش‌هایی که در حال حاضر این هنر با آن مواجه هست هم بحث کنیم.

علی‌اصغر برومند: آن چیزی که برخی اوقات ما را رنج می‌دهد این است که الان گروه‌هایی در جامعه مطرح هستند که نظارت خاصی بر روی آنها نیست و لذا هر کسی با سلیقه خود متنی را تهیه می‌کند که شاید نتوان اسم تواشیح را روی آن گذاشت و صرفاً چون همخوانی است به عنوان تواشیح معرفی شده‌اند. جالب است که ابتدای این تواشیح‌ها هم با موسیقی‌هایی که با کار تواشیح مرتبط نیست، شروع شده است.

اگر آن موسیقی مناسب آن کار تواشیح باشد و ابزاری همچون سنج و نی و ... باشد، اشکالی ندارد. اما استفاده از گیتار برقی و سازهای غربی برای تواشیح باعث می‌شود، نسبت به عاقبت این کار نگران شویم و لذا باید مرکزی نظارت بر روی این کارها داشته باشد.

مسابقات تواشیح می‌تواند یک نوع نظارت باشد و به این موضوع جهت دهد، یعنی برگزارکنندگان مسابقات در هر دوره از رقابت‌ها موضوعاتی را معرفی کنند تا گروه‌ها بر روی محورها متن و آهنگ و ... بسازند و در طول سال بر این محورها فعالیت کنند.

محمد سلیمی: یکی از چالش‌ها مسئله زبان است، خیلی از مردم احتمالاً از سر تنبلی ذهنیت دارند که کسی عربی نمی‌فهمد در حالی که بیشتر کلماتی که از صبح تا شب می‌شنویم عربی هستند، به قول استاد متنی که ما امسال در محضر رهبر انقلاب اجرا کردیم اگر به مردم دهید، حدود هشتاد درصد معنا و مفهوم آن را متوجه خواهند شد.

این کلمات و اصطلاحات باب تأمل برای این است که بفهمیم چه چیزی است. ما به جای اینکه جنبه مثبت کار را ببینیم با ذهنیت غلط و با گارد بسته با این مقوله برخورد می‌کنیم، وقتی اینگونه نگاه کنیم به طریق اولی تواشیح را هم در بر خواهد گرفت. وقتی فارسی بخوانیم، دیگر تواشیح نخوانده‌ایم سرود خوانده‌ایم. این دو با هم فرق دارند.

احمد لیایی: یکی از چالش‌ها همان نداشتن متولی خاص برای بحث تواشیح است. درست است دوستان در شورای عالی قرآن، سازمان اوقاف و ... زحماتی می‌کشند، اما آن متولی کماکان مفقود است و اگر یک متولی داشته باشد، موفق‌تر خواهد بود. البته در حوزه قرآن هم همین‌گونه است. دستگاه‌ها در عین حال که ادعا دارند کار قرآنی انجام می‌دهند در عین حال هم کار را به بقیه واگذار می‌کنند. اگر در حوزه قرآن یک سازمان متولی داشته باشیم، قطعاً تواشیح هم سر و سامان خواهد گرفت و تمیشت خواهد شد. این نقصی است که امیدواریم روزی به نتیجه برسد.

یکی از چالش‌های جدی ما این است، اگر فردا روزی فلان استاد که در صدا و سیما تریبون دارد به راحتی علیه تواشیح حرف بزند، کما اینکه در گذشته هم حرف زده‌اند، اگر آن حرف را تکرار کند، آن نهاد متولی می‌تواند، جواب او را دهد، اما چون نهاد نیست افراد به صورت شخصی باید جواب دهند.

ایکنا – به بحث انتخاب شما به عنوان سفیر صلح و دوستی بپردازیم، اتفاقی که ظاهراً و بر اساس قوانین یونسکو برای اولین و آخرین بار در حوزه فعالیت‌های قرآنی رخ داده و دیگر شاهد چنین اقدامی نخواهیم بود چرا که در هر حوزه فقط یک نفر سفیر صلح و دوستی خواهد بود. سوال من این است که این صرفاً یک نشان نمادین برای گروه است یا یک سری وظایف جدید برای شما تعریف خواهد شد؟

احمد لیایی:‌ قاعدتاً عنوان سفیر برای شخص اطلاق می‌شود، یعنی این فرد از طرف ما نمایندگی برای جای دیگر دارد، ما باید سفیر ایران برای یک جایی باشیم، وقتی عنوان یونسکو مطرح می‌شود سطح بین‌المللی به میان می‌آید. یونسکو برای این کار شاخص‌هایی در نظر گرفته است. اینکه ما در نزدیک به 50 کشور برنامه اجرا کرده‌ایم، این ندای صلح و دوستی که ما باید داشته باشیم و به سایر کشورها منتقل کنیم بخشی از شاخص‌های معرفی به عنوان سفیر صلح و دوستی بوده است.

اعزام‌‌کننده‌های این حوزه همچون شورای عالی قرآن،‌ سازمان فرهنگ و ارتباطات و سازمان اوقاف و ... باید نقش خود را در این زمینه ایفا کنند. ما در سفرهایی که داشته‌ایم به عینه دیده‌ایم سفرای ما در آن کشورها صراحتاً گفته‌اند اگر به جای 10 سخنران و برگزاری همایش‌های مختلف یک گروه تواشیح دعوت شود، تأثیر آن ده‌ها برابر بیشتر است. وقتی به یک کشور می‌رویم به معنای سفیر نظام جمهوری اسلامی هستیم، بحث سفیر و دوستی که مطرح شد، وظیفه این سازمان‌ها هست که بیایند و پشتیبانی کنند.

جا دارد انتقاد جدی خودم را از برخی دستگا‌ه‌ها در جریان انتخاب ما به عنوان سفیر صلح و دوستی داشته باشم. سازمان اوقاف و امور خیریه هیچ قدمی در این حوزه برنداشت.

از اسارت به دست کروات‌ها تا سفیر صلح یونسکو

ایکنا – یعنی این دستگاه می‌توانست کاری انجام دهد و نداد؟

محمدرضا جنتی: مدیران سازمان‌های قرآنی همه دعوت بودند، اما متأسفانه حضور نیافتند. معاونت قرآن وزارت ارشاد رسماً دعوت شد و هیچ یک از مدیران این نهاد نیامدند.

ایکنا – با توجه به اینکه این اتفاق دیگر در حوزه قرآن رخ نمی‌دهد و به همین یک بار محدود است، جا داشت دستگاه‌های قرآنی و مدیران دستگاه‌ها برخورد بهتری با این موضوع داشته باشند و آن را یک دستاورد برای کل حوزه قرآن قلمداد کنند نه اینکه آن را صرفاً به افتخاری درون‌گروهی برای گروه تواشیح ارزیابی کنند.

احمد لیایی: ما نسبت به دوستانی که دعوت بودند و چندین بار هم دعوت شدند، اما حضور نیافتند این انتقاد جدی را داریم، با این وجود مدعی هم هستند. مدیران شبکه قرآن و معارف سیما هم برخورد خوبی با این موضوع نداشتند و با وجود دعوت به مراسم نه حضوری پیدا کردند و نه آن را انعکاس دادند.

من اعتقاد دارم از این رویداد مهم‌تر وجود نداشته است. معاونت قرآن و عترت، میلیاردها تومان برای نمایشگاه قرآن هزینه می‌کند که کاری به تأثیر داشتن یا نداشتن آن نداریم ولی آیا جا نداشت معاون وزیر ارشاد که نماینده دولت در حوزه فعالیت‌های قرآنی هستند یا حداقل قائم مقام این معاونت در جلسه و مراسم حضور داشته باشد؟ آن هم در حالی که دعوت رسمی شده بودند.

رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه و مسئول امور قرآنی این سازمان، رئیس شبکه قرآن و معارف سیما و سایر مدیران چرا حضور نیافتند؟ پس کجا می‌خواهند حضور پیدا کنند؟ این انتقاد جدی ما نسبت به این دوستان است.

محمدرضا جنتی: در تأیید فرمایشات اساتید باید بگویم یکی از دلایل موفقیت گروه این است که کارها مردمی است، یکی از دلایل موفقیت می‌تواند همین مردمی بودن باشد. ما به هیچ سازمان و ارگانی وابسته نیسیتم و این دغدغه‌ای که مطرح شد، بسیار درست است اما مربوط به آنهاست. بیایند یا نیایند برای ما اهمیتی ندارد و هیچ تأثیری بر آینده گروه و فعالیت گروه نخواهد داشت.

اگر یک آدم عادی بیاید و اجرای یک گروه تواشیح را در تلویزیون ببیند شاید از خود سوال کند، این اجرا چه سودی دارد و چرا پنج شش نفر دور هم جمع شده‌اند و دارند با هم یک شعر را می‌خوانند، این چه تأثیری دارد. ولی وقتی شما 50 سفر می‌روید مثلاً به آفریقا می‌روید و در روز قدس اجرا می‌کنید، آن موقع متوجه می‌شوید که این جمعیت روز قدس نسبت به پنج سال قبل که حضور و اجرا داشته‌ایم، چه تفاوتی کرده است.

ایکنا – اگر خاطره‌ای دارید، حتما استفاده خواهیم کرد.

محمدرضا پورزرگری: با دوستان گروه قدر خاطرات بسیار خوبی داریم. در بازگشت از سفر بوسنی و هرزگوین در سال 1374 در بین راه به اسارت نیروهای کروات درآمدیم. چون تقریباً تازه جنگ تمام شده بود، لذا کروات‌ها هنوز اقتدار داشتند و در تحیر عاقبت کار بودیم که چه بر سر ما می‌آید؟ آنها هنگام اسارت تمام وسایل ما را توقیف کرده بودند، یادم می‌آید یکی از این شب‌ها یکی از آثار ضبط شده ما را گذاشتند، وقتی صدا پخش شد، آنها چون شناختی از این اجراها و برنامه‌های ما نداشتند، شروع به خندیدن کردند و صدای خنده آنها را که شنیدیم، نقطه امیدی در دل ما زنده شد که فعلاَ قصد کشتن ما را ندارند.

ما حدود یک هفته اسیر آنها بودیم، در بین اعضای گروه آقای محسن مس‌چی چون چهره حزب‌اللهی‌تری داشت، بیشتر اذیت شد و کتک خورد. جالب است که هرچه می‌زدند به انگلیسی می‌گفت مشکلی نیست.(خنده حاضران) کسانی که بودیم، آقایان رحیم خاکی، کامیاب، جنتی، برومند، لیایی نیز بودند.

ایکنا – چطور آزاد شدید؟

محمدرضا پورزرگری: صبح روزی که آزاد شدیم من بعد از نماز صبح یک خواب دیدم، برای رفقا تعریف کردم و گفتم من خواب دیده‌ام و حتماً ما را آزاد می‌کنند. دوستان باور نداشتند و می‌گفتند اینها تازه نیروهای صلیب سرخ را آورده‌اند و وقتی صلیب بیاید یعنی حالا حالاها هستیم.

اما خواب من؛ خواب دیدم سوار یک قایق بودیم و راننده قایق موتوری هم من بودم و داشتم در یک رودخانه خیلی آرام و شفاف به سرعت هرچه تمام‌تر به جلو می‌رفتم. همه اسم من را صدا می‌زدند و می‌گفتند آرام‌تر بروم. نزدیک ظهر بود که اعضای گروه را آزاد کردند.

محمدرضا جنتی: من برای اتمام عرایض خودم یک خاطره ارزشمند از یکی از اجراهای خودمان در یمن تعریف می‌کنم. ما یک سری قبل از سال 1380 به یمن رفته بودیم، یمنی‌ها بسیار به ایرانی‌ها علاقه دارند، همیشه هم می‌گفتند که پیامبر اکرم(ص) یک روایت دارد که فرموده است «الایمان فارسیه و الحکمه الیمانیه» به این معنا که ایمان نزد مردم فارس و حکمت نزد مردم یمن است. منظورشان این بود که پیامبر اکرم(ص) از ما یمنی‌ها و ایرانی‌ها تعریف کرده است.

یک روز به نماز جمعه شهر صنعا رفتیم. نماز جمعه در یک مسجد بسیار قدیمی در محله قدیمی برگزار می‌شود که در زمره میراث جهانی قرار دارد و به همین خاطر همان حالت قدیمی خود را حفظ کرده است. اولین برج‌های دنیا در آنجا ساخته شده و برای زمان سام ابن نوح است که همانگونه نگه داشته شده است. اگر به آن تاریخ و جغرافیا بروید، احساس خواهید کرد که در هزار سال پیش قرار دارید.

بعد از اینکه در نماز جمعه شهر صنعا در آن فضا اجرا کردیم، امام جمعه شهر صنعا بلند شد به ما گفت بایستیم ما هم ایستادیم، دست خودش را روی شانه ما گذاشت و روایتی از پیامبر اکرم(ص) بیان کرد و گفت: «پیامبر اکرم دست خود را روی شانه‌های سلمان گذاشت و فرمود در آخرالزمان مردانی از سرزمین سلمان قیام خواهند کرد که خیمه‌های قرآن را در سراسر جهان برافراشته می‌کنند. اینها همان‌ها هستند.» بعد از این جمله جمعیت یک صدا تکبیر گفتند. قطعا ما آن افراد نیستیم، اما می‌خواهم در مورد تأثیر این اجراها بگویم. امثال این اتفاق یا این گفتمان‌ها در طول سفرهایی که داشته‌ایم، بی‌شمار بوده است.

احمد لیایی: من یک خاطره از سفر حج سال 1371 یا 1372 ذکر کنم. در آن سال حدود 70 نفر در قالب کاروان وحی عازم سرزمین وحی شدیم. ما هر شب در طبقه دوم مسجدالحرام و روبروی ناودان طلا اجرا داشتیم. در آن سال تعدادی مترجم و استاد زبان هم حضور داشتند و با زائران در مورد مراسم و اجراها بحث می‌کردند و به تبلیغ جمهوری اسلامی می‌پرداختند، شب آخر که اجرا داشتیم، یکی از همین مترجمان آمد و یک خانمی را به ما نشان داد و گفت آن خانم اهل الجزایر و ساکن بلژیک است. گفت این خانم به واسطه اجرای گروه ما در این شب‌ها که با گریه به اجراهای ما گوش می‌داد، شیعه شده است و نام زهرا را برای خود انتخاب کرده است. این تنها یکی از تأثیرات گروه‌های تواشیح است.

ایکنا: آماری از تعداد اجرا و سفرهای گروه تواشیح قدر به کشورها را دارید؟

علی‌اصغر برومند: من از سال 1370 به ذهنم رسید، تمام اجرای گروه را یادداشت کنم، برای این کار یک دفترچه تهیه کردم و همه اجراها را با مشخصات کامل یادداشت کردم، الان آن صفحات آن دفتر رو به اتمام است. از سال 1370 تا کنون بالغ بر دو هزار اجرا داشته‌ایم. از سال 68 که گروه تشکیل شد تا سال 70 هم محافل بسیار زیادی را اجرا کردیم. اولین اعزام ما هم به کشور بنگلادش بود و در ادامه تا به امروز ادامه داشته است.

ایکنا – سوال پایانی اینکه تا کنون چند بار در محضر مقام معظم رهبری اجرا داشته‌اید و در این اجراها چه رهنمودهایی از معظم‌له دریافت کرده‌اید؟

احمد لیایی: بالغ بر 10 یا 12 بار بوده است، ما هم در اختتامیه مسابقات در محضر آقا اجرا داشته‌ایم و هم در ابتدای ماه مبارک؛ مقام معظم رهبری، معلم قرآن نمونه‌ای هستند.

یکی از ارشاداتی که ایشان داشتند این بود که از اشعار شعرای بزرگ جهان اسلام استفاده کنیم و به دعبل و فرزدق و یکی دو شاعر دیگر هم اشاره کردند.

نکته دیگر این بود که توصیه داشتند کار همخوانی را همیشه تشویق کرده‌اند و یک بار نبود که ایشان بگویند این کار را نکنیم، در رابطه با همخوانی قرآن یک سری افراد مخالفت‌هایی داشتند اما ایشان چند بار به ما تأکید داشتند این کار را ادامه دهیم.

در یکی از دیدارها که خدمت آقا اجرا داشتیم من به همراه آقای دکتر رحیم قربانی نزد آقا رفتیم، ایشان تأکید داشتند آیات سوره ممتحنه را همخوانی کنیم و در محضر ایشان اجرا کنیم. این نشان می‌دهد بحث همخوانی هم برای ایشان اهمیت دارد. سعی کرده‌ایم همیشه از ارشادات معظم له استفاده لازم را ببریم.

اعضای گروه تواشیح قدر را بیشتر بشناسیم.

علی‌اصغر برومند، متولد ۱۳۴۲ مدرس و قاری قرآن کریم است. او سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی است و رتبه اول مسابقات قرآن نیروهای مسلح را دریافت کرده است. از دیگر توانمندی‌های این فعال قرآنی کشورمان می‌توان به موذن و دعاخوان ممتاز و نیز هنرمند خوشنویس با درجه ممتازی اشاره کرد.

احمد لیایی، سرپرست گروه تواشیح قدر و متولد ۱۳۴۴، قاری و داور مسابقات قرآن کریم است. او مفتخر به مقام جانبازی است و از افتخارات خود همرزمی با شهید ابراهیم همت می‌داند. او همچنین عضو گروه سرود خمینی ای امام در ۱۲ بهمن ۵۷ بوده و مدیریت گروه در شبکه‌های رادیو قرآن و قرآن و معارف سیما و تهیه‌کنندگی برنامه‌های قرآنی را برعهده داشته است. 

محمدرضا جنتی، متولد ۱۳۴۵ قاری و داور قرآن کریم و از شاعران آئینی است. او چندین هزار بیت اشعار دینی دارد و متخلص به رضوان است. جنتی هم اکنون به عنوان مدیرعامل شرکت مهندسین مشاور عمران (نقشه‌برداری) مشغول فعالیت است.

محمدرضا پورزرگری، متولد ۱۳۴۹ است. او علاوه بر دریافت رتبه نخست مسابقات بین‌المللی قرآن ایران، سال‌ها در مسابقات مختلف نیز داوری داشته است و از مدرسان قرائت قرآن کریم است.

محمد سلیمی، متولد 1357 و جوان‌ترین عضو گروه تواشیح قدر است. او از سال 1379 به عضویت این گروه درآمده است. سلیمی چندین سال تهیه‌کننده و سردبیر برنامه‌های قرآنی تلویزیونی و رادیویی بوده است و موسس اولین کانال مجازی تلاوت‌های درخواستی با اعضایی از ۲۰ کشور است. یکی از آثار وی مستند تصویری «عقیق»، معرفی چهره‌های قرآنی، است.

انتهای پیام
مطالب مرتبط
captcha