کد خبر: 4159825
تاریخ انتشار : ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۰:۴۹
به عشق حسین(ع) /۵

عیب‌های مردم را آشکار نکنیم

غیبت یعنی انسان با سخن خود عیب‌های مردم را آشکار و غایبان را مفتضح کرده و اعتماد مردم را به آن‌ها متزلزل کند. رویکرد قرآن به غیبت بسیار سخت‌گیرانه است و این نشان از منفور بودن و اهمیت مسئله دارد. ترک این عمل مستلزم توبه و تربیت نفس است.

حرامی که حلال کرده‌ایمحضرت سیدالشهدا(ع)، درس آموخته مکتب اخلاقی پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) است و یکی از بهترین عرصه‌هایی که رفتار امام حسین(ع) در آن تبلور یافته، واقعه عاشوراست که از حرکت امام از مدینه آغاز شده و تا ظهر روز عاشورا و شهادت امام(ع) استمرار یافت. حسین(ع)، حتی در جریان قیام علیه ظلم، اصول اخلاقی را در برابر دشمن زیر پا نگذاشت و عاشورای او با همه­ ابعادی که دارد، جلوه‌گاه مکارم اخلاقی است.
 
اقامه عزا برای حسین(ع) باعث زنده شدن مکتب حسینی می‌شود، اما عزاداری صرف و گریه بر مصیبت‌های این خاندان کافی نیست و باید سیره و سلوک آن حضرت و یارانش در رفتارمان تجلی یابد. خبرگزاری ایکنا بنابر رسالت تبلیغی خود درصدد است، طی ماه محرم به برخی از مکارم اخلاقی که در سیره و سنت امام حسین(ع) تبلور داشته است، بپردازد تا با آگاهی بیشتر و با عشق به حسین(ع) بیش از پیش از اخلاق و تعالیم مورد تأکید آن حضرت بهره ببریم. در این یادداشت به موضوع «غیبت و بدگویی» می‌پردازیم.
 
غیبت یکی از آفت‌ها و مصائب اجتماعی است که در جامعه امروز ما بسیار شایع است. در تعریف غیبت آمده است؛ «در غیاب کسی عیبی از او بگویی که وجدان بیدار، تو را از آن نهی کند و اگر او بشنود، ناراحت شود.» بسیاری از افراد، وقتی دور هم می‌نشینند و یا حوصله‌شان سر رفته است، به غیبت درباره فردی که در آن جلسه غایب است، می‌پردازند و این مسئله در اغلب موارد به عادت تبدیل شده است.  
 
نگاهی به آیات و روایات نشان می‌دهد، مسئله اصلی در این زمینه، آثار و پیامد‌های این آفت اجتماعی است که اغلب از آن غافلند. در دین اسلام جزء گناهان کبیره و حرام شمرده شده است و خداوند در آیات متعددی ما را از این رفتار ناپسند برحذر داشته است. همانطور که در آیه ۱۹ سوره «نور» آمده است؛ «و کسانی که دوست دارند خصلت ناشایست افراد با ایمان فاش شود، برای آن‌ها عذابی دردناک در دنیا و آخرت وجود دارد». همچنین در آیه ۱۲ سوره حجرات می‌فرماید؛ «و لایغتَب بَعضُکُم بَعضاً اَیحِبُّ اَحَدَکُم اَن یأکُلَ لَهمَ اَخیه مَیتاً فَکَرِهتُموهُ؛ نباید بعضی از شما غیبت بعضی دیگر را بکنند، آیا هیچ یک از شما دوست دارند که گوشت برادر مرده‌اش را بخورد؟ پس کراهت دارید از آن».
 
یکی از آثار سوء غیبت در سخن امام موسی صدر در تفسیر آیه ۱۴۸ سوره نسا به خوبی بیان شده است؛ وقتی انسان سخن زشت را چنین آشکارا بگوید، خدا این کار را دوست ندارد و این به معنای غیبت است. چون بدترین ضرر ممکن را به انسان می‌رساند. غیبت یا آنچه قرآن کریم در آیه کریمه از آن به «الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ» تعبیر کرده است، عبارت است از اینکه آدمی برادر خود را با چیزی یاد کند، که او دوست ندارد، یا او را ناراحت می‌کند یا سبب شرم او می‌شود؛ و این یعنی انسان با سخن خود عیب‌های مردم را آشکار و غایبان را مفتضح کرده و اعتماد مردم را به آن‌ها متزلزل کند.
 
با یک مثال به روشنی می‌توان اثر این آفت اجتماعی و گناه کبیره را متوجه شد؛ وقتی ما برای درمان بیماری، نزد پزشک می‌رویم، یعنی اطمینان ما به پزشک ما را به مراجعه به او واداشته است. اما اگر به پزشک اعتماد نداشته باشیم، هرگز نزد او نمی‌رویم. این مثال را برای هر شخصی می‌توان زد، بنابراین وقتی اعتماد و اطمینان به شخصی در جامعه دچار خدشه شود، گویی آن فرد از نظر اجتماعی مرده است.
 
علامه طباطبایی در تفسیر آیه غیبت(آیه ۱۲ سوره حجرات) گفته است؛ غیبت، اعضای جامعه را یکی بعد از دیگری فاسد می‌کند و جامعه را از قابلیت تأثیرگذاری مناسبی که از آن انتظار می‌رود، ساقط می‌کند. امکان برقراری ارتباط میان افراد و تعامل و درهم آمیختگی اعضا با یکدیگر در فضایی امن و سالم به گونه‌ای که هر فرد به عنوان انسانی متعادل و مساوی با دیگران به شمار آید، با او رابطه اجتماعی برقرار شود، و مورد طرد و نفرت دیگران واقع نشود، چیزی است که همگان از جامعه خود انتظار دارند. اما اگر فرد در جامعه با اوصافی نفرت‌آور و تحقیرآمیز شناخته شود، رابطه او با دیگران نیز به میزان قباحت این اوصاف تضعیف و یا قطع می‌شود.
 
در حقیقت مثَل غیبت، مثَل خوره‌ای است که اعضای بدن را یکی بعد از دیگری می‌خورد و در نهایت منجر به نابودی بدن می‌شود؛ بنابراین رویکرد قرآن به غیبت بسیار سخت‌گیرانه است و این نشان از منفور بودن و اهمیت مسئله دارد و باید خود را از دست آن نجات داد و این صفت زشت را ترک کرد. ترک این عمل مستلزم توبه و تربیت نفس است. برخی علمای اخلاق تربیت ۴۰ روزه نفس را توصیه کرده‌اند که باید تلاش کرد، در این مدت به هیچ وجه غیبت نکرد و این نیاز به تمرین است تا خود را به اخلاق پسندیده بیاراییم و این کار را به عشق حسین ادامه دهیم تا به تدریج خوبی‌ها در جامعه رواج یابد. 
 
از پیامبر(ص) روایت شده که روز قیامت شخصی در پیشگاه حق نگهداشته شود و کتابش به او داده شود. پس حسنات خود را در آن نبیند. گوید: خداوندا! این کتاب من نیست، در آن حسنات خود را نمی‌بینم. به او گفته شود: همانا پروردگار تو گمراه نیست و فراموش نمی‌کند، عمل توبه به واسطه غیبت کردن از مردم از بین رفت. پس از آن، دیگری آورده شود و کتابش را به او می‌دهند. پس در آن طاعت‌های بسیاری می‌بیند. بگوید: بار الها! این کتاب من نیست، زیرا که من این طاعات را نکردم. به او گفته شود:، چون فلانی غیبت تو را کرده، حسنات او را به تو دادیم». پس توبه و نیکی در حق کسی که غیبت کرده‌ایم، ضروری است.
 
البته در رابطه با بدگویی و غیبت یک استثنا بیان شده است و آن بدگویی و انتقاد از ظالمان است که نه تنها حرام نیست، بلکه لازم است. همانطور که خداوند فرموده است؛ «لَا یُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ وَکَانَ اللَّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا؛ خداوند بلند کردن صدا به قصد بدگویی را دوست ندارد، مگر از آن کسی که به او ظلم شده است و خدا دانا و شنواست.»
انتهای پیام
captcha