طبق روال سال تحصیلی، دانشآموزان از مقطع متوسطه اول و دوم به آموزش زبان انگلیسی الزام دارند اما طبق مصوبه هزار و بیست و ششم شورای عالی آموزش و پرورش با موضوع «ماده واحده آموزش زبانهای خارجی» به دلیل تنوعبخشی به زبانهای خارجی، دانشآموزان علاقهمند میتوانند علاوه بر زبان انگلیسی به صورت اختیاری نسبت به آموزش زبانهای عربی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، روسی، اسپانیایی و چینی اقدام کنند.
این مصوبه که پس از ابلاغ رسمی با امضای رئیس جمهور و رئیس شورای عالی آموزش و پرورش و وزیر آموزش و پرورش و آگهی در یکی از روزنامههای رسمی، قطعیت پیدا کرده است، به حسب نیازهای زمان حاضر و کسب شایستگیهای لازم توسط دانشآموزان، تدبیری مناسب است تا دانشآموزان بتوانند در کنار تحصیل سرفصلهای آموزشی، یکی از زبانهای خارجی را به طوری که بر آن مسلط باشند با علاقهمندی فراگیرند.
از مزایای دیگر این ابلاغ میتوان به اختیار داشتن دانشآموزان براساس علاقهمندی به انتخاب زبان دلخواه، اشاره کرد که قطعاً این عدم اجبار، موافقان زیادی را خواهد داشت و مخالفانی را نخواهد داشت اما شنیدهها حاکی از آن است که گویا در همین راستا درنظر است تا کتاب جدیدی به نام زبان قرآن تألیف شود که در تمامی مقاطع تدریس شود. قرار است در این کتاب مباحث تخصصی عربی نباشد(هرچند اینک نیز کتاب عربی با عنوان «عربی، زبان قرآن» آموزش داده میشود). درباره صحت و سقم این موضوع، میزان کارشناسی انجام شده در این حوزه، ویژگی این کتاب در صورت تأیید و اینکه این کتاب چه میزان میتواند در توسعه فرهنگ قرآنی راهگشا باشد، با تعدادی از کارشناسان و صاحبنظران این حوزه گفتوگو خواهیم کرد.
در ادامه مشروح گفتوگو با حمیدرضا حیدری، عضو هیئت علمی و گروه زبان و ادبیات عربی دانشگاه علامه طباطبایی، را خواهید خواند.
ایکنا ـ مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش با موضوع «ماده واحده آموزش زبانهای خارجی» و تنوعبخشی به فراگیری زبانهای خارجی از سوی دانشآموزان علاقهمند را چگونه ارزیابی میکنید؟
طرح به خودی خود، طرح بدی نیست. چند زبانه کردن مدارس خوب است اما با توجه به تجربه آموزش و پرورش در دهههای 60، 70 و حتی 80 درباره آموزش زبان آلمانی و فرانسه که بعضاً در تعداد کمی از مدارس کشور تدریس میشد، عملاً مشکل آموزش و پرورش این بود که معلم به تعداد کافی حضور نداشت و از سوی دیگر اجرای این طرح، صَرفه اقتصادی نداشت.
بطور مثال در مدرسهای سه دانشآموز تمایل داشتند که به جای انگلیسی، زبان آلمانی و یا زبان دیگری را بیاموزند لاجرم آموزش و پرورش مجبور بود در آن مدرسه کلاس را تشکیل ندهد و 20 و 30 نفر از دانشآموزان را که تمایل به فراگیری زبانهای آلمانی و فرانسه داشتند را در مدرسهای در منطقه و یا شهری جمع کند و دانشآموز به منظور شرکت در کلاس باید از این سرشهر به آن سرشهر تردد میکرد تا بتواند آموزشی را دریافت کند.
طبیعتا این طرح موفق نبود و نمیدانم تاکنون نیز آموزش زبانهای خارجی به این گونه ادامه پیدا کرد یا خیر؟ معتقدم طرحی که مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش است، مقداری برای آموزش و پرورش هزینهآور است؛ یعنی باید به گونهای معلم تربیت کند تا بتواند به دانشآموز آموزش زبان مورد نظر را بدهند که قطعاً این تعداد معلم را آموزش و پرورش ندارد. موضوع دیگر این است که باید خانوادهها علاقهمند باشند تا فرزندانشان به جای زبان انگلیسی، سایر زبانها چون آلمانی، فرانسه و چینی و ... را بیاموزند که شاید باورش برای خانوادهها کمی مشکل باشد. باز هم تأکید میکنم، طرح به خودی خود خوب است اما فکر نمیکنم در امر آموزش و پرورش، موفقیتآمیز باشد.
ایکنا ـ با توجه به سابقه همکاری شما با گروه عربی و قرآن سازمان پژوهش آموزش و پرورش، درباره زبان عربی توضیح بیشتری دهید.
علیرغم همه مشکلات در حوزه آموزش زبانهای خارجی در نظام آموزش و پرورش، اینکه زبان عربی به عنوان دروس اصلی شناخته میشود (گرچه اشکالات متعددی درعرصه آموزش زبان عربی است) و همین مقدار که دانشآموزان درس عربی را در مدارس میخوانند نسبت به افرادی که عربی نخواندهاند، مهارت زبانی خوب و مطلوبی دارند.
بعضا به دلیل ارتباطی که دارم این موضوع را در مقایسه با دانشآموزان کشورهای پاکستان، ترکیه و ... که آموزش زبان عربی ندارند میگویم و میبینم در همین مقدار آموزش زبان عربی نیز دانشآموزان ایرانی جلوتر هستند. اما اینکه انتظار داریم دانشآموز در طی شش سال آموزشی از عهده مهارتهای زبانی برآید، توقع زیادی است، چون اساساً میزان ساعتهایی که دانشآموز در طول سال تحصیلی عربی آموزش میبیند 50-60 ساعت بیشتر نیست! این موضوع در حالی است که برای آموزش زبان عربی (براساس استانداردهای اتحادیه اروپا که میتوان آموزش زبان عربی را برای ایرانیان، نه زبان ساده و نه زبان دشوار در نظر بگیریم) تقریباً به حدود 750 ساعت آموزش مؤثر و مفید و پیوسته نیاز داریم.
ایکنا ـ براساس استانداردهای جهانی، مجموع این 750 ساعت آموزشی در طول سال تحصیلی مدنظر است؟
خیر، بطور کلی اگر یک نفر فارس زبان بخواهد زبان عربی یاد بگیرد، نیازمند 750 ساعت آموزش مفید، پیوسته و مؤثر است البته دانشآموزان در طول بازه زمانی شش سال تحصیلی حدود 250 حداکثر 300 ساعت زبان عربی را آموزش میبییند که این موضوع با استانداردهای اتحادیه اروپا و استانداردهای ایالت متحد آکسفورد اصلاً تناسبی نداد.
وقتی زبان عربی را به دانشآموزان طی 250 ساعت و در طول شش سال(بازه زمانی تقریبا طولانی) آموزش میدهیم، نمیتوان انتظار داشت که دانشآموزان به مهارتهای لازم برسند در صورتی که یک سوم حدلازم را آموزش میبییند، آن هم در برههای درازمدت.
پس نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که دانشآموزان از مهارتهای زبانی چهارگانه لازم برخوردار باشند اما باز هم تأکید میکنم، ارائه این آموزشها بهتر از عدم ارائه آن است، چراکه دانشآموزان (با وجود نگاههای منفی که چرا باید آموزش زبان عربی را فراگیرند) نسبت به سایر کشورهای اسلامی که اصلاً آموزش زبان عربی را فرا نمیگیرند، مهارت بیشتری در این زمینه دارند.
ایکنا ـ اجرای این طرح در کسب مهارتهای اجتماعی دانشآموزان مؤثر است؟
بله و معتقدم اصل این طرح مثبت است اما برخی از طرحها در مرحله اجرا منجر به ناکامی میشود. هیچگاه نمیتوانیم آموزش رسمی مدارس را با آموزش آموزشگاهی مقایسه کنیم.در آموزشهای غیررسمی، فرد علاقهمند با میل و علاقه اقدام به ثبتنام در زبان خارجی مدنظر میکند و برای آموزش زبان هزینه و وقت صرف میکند، چراکه فراگیری آن زبان برایش حائز اهمیت است و از روی میل و علاقه فرد است اما در مدارس چون دانشآموزان با تمایلات و انگیزههای مختلف در یک کلاس هستند، ممکن است نهایتاً این طرح موفقیتآمیز نباشد؛ چراکه آموزش و پرورش معلمهای لازم این زبانها را ندارد و باید معلم را از آموزشگاهها فراخوان دهند و بنابراین به نظر میآید خانوادهها تمایل دارند تا در آموزشگاهها به ثبتنام فرزندان خود بپردازند تا فرزندنشان در هر زمانی که تمایل داشت به فراگیری زبان خارجی مدنظر بپردازد.
انتهای پیام