کد خبر: 4163738
تاریخ انتشار : ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ - ۰۶:۳۳

ورود ایران و عربستان سعودی به مرحله جدید عادی‌سازی روابط

بازگشت روابط ایران و عربستان که با میانجیگری چین چند ماه پیش صورت گرفت،‌ حالا با سفر اخیر وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران به ریاض و دیدار با همتای سعودی خود و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی وارد مرحله جدید خود شده است.

در اقدامی تاریخی، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران، سفری مهم به ریاض را آغاز کرد که اولین دیدار دیپلماتیک در سطح عالی ایران و عربستان سعودی از زمان آشتی غیرمنتظره آنها بود. این تحول سیاسی که با خوش‌بینی محتاطانه آمیخته شده است، امیدی را برای تغییر در پویایی منطقه غرب آسیا که مدت‌ها با درگیری و رقابت خدشه‌دار شده بود به ارمغان می‌آورد. دیدار امیرعبداللهیان و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی بر پتانسیل همکاری و توسعه در منطقه‌ای پر از چالش‌های پیچیده تأکید می‌کند.

در مورد چرایی و ریشه‌های قطع روابط و سپس عادی‌سازی روابط بین تهران و ریاض بحث‌های مختلفی شده است. با این همه یکی از مسائلی که در این میان می‌تواند مورد توجه قرار گیرد حضور پررنگ چینی‌ها برای تأمین امنیت انرژی خود و ایجاد راهکارهایی دیپلماتیک و نقش‌آفرینی در تحولات خاورمیانه در غیاب معنا‌دار آمریکایی هست که از دیرباز در منطقه حضور داشته است.

جای پای چین در جای پای آمریکا

از همان ابتدای اعلام خبر عادی‌سازی روابط حضور پررنگ چین در این اقدام دیپلماتیک حائز اهمیت بود. به اعتقاد کارشناسان اقتصادی یک خاورمیانه امن و با ثبات بیش از هر چیز دیگر می‌تواند به امنیت انرژی و ثبات اقتصادی چین در دوران پسا کرونا کمک کند.

از سوی دیگر حضور اقتصادی و سرمایه‌گذاری‌های چین در کشورهای مختلف براساس سیاست این کشور مبنی بر عدم دخالت در مسائل داخلی کشورها همراه است. این موضوع از سوی کشورهایی مانند عربستان سعودی که به دلیل کارنامه حقوق بشری خود به خصوص بعد از ماجرای کشته‌شدن جمال خاشقچی، منتقد سعودی مورد انتقاد بوده‌اند مورد توجه قرار گرفته است.

در واقع برخلاف کشورهایی مانند آمریکا که سرمایه‌گذاری در کشورهای مختلف را گاهی متأثر از مسائل سیاسی قرار داده،‌ چینی‌ها به طور سنتی از تأثیرگذاری و دخالت در امور داخلی کشورهای طرف تجارت خود، پرهیز کرده و تنها مسائل اقتصادی را مد نظر قرار می‌دهد. حضور شرکت‌های معدنی چینی در افغانستان تحت سلطه طالبان آن هم در حالی که هنوز هیچ کشوری حکومت طالبان را به رسمیت نشناخته و این حکومت _ خلافت به دلیل نوع رفتار با زنان مورد انتقاد جهانی قرار گرفته نمونه‌ای از این سیاست است.

قدرت‌های جهان اسلام و تنش‌زدایی

ایران به عنوان یک قدرت شیعه و عربستان سعودی به عنوان یک قدرت تحت حکومت اسلام اهل سنت و نگرش‌های خاص خود همواره به عنوان دو قطب اصلی در جهان اسلام مورد توجه قرار گرفته‌اند. در واقع می‌توان گفت که تنش بین تهران _ ریاض که در سال 2016 و اعدام شیخ نمر، روحانی شیعه و به تبع آن قطع روابط دیپلماتیک ایران و عربستان سعودی، دو کشور به شدت دچار تخاصم شدند. این موضوع جدا از مسائل سیاسی، شکاف در جهان اسلام را در نظر جهانیان متصور می‌شد.

با این حال، با ظهور یک توافق با میانجیگری چین در ماه مارس، اوضاع شروع به تغییر، و راه را برای احیای روابط دیپلماتیک هموار کرد. این چرخش وقایع باعث برانگیختن خوش‌بینی شد زیرا رقبای دیرینه، که به حمایت از جناح‌های مخالف در درگیری‌ها در سرتاسر منطقه شهرت دارند، تمایل خود را برای تنظیم مجدد روابط خود ابراز کردند.

اهداف مشترک برای ایجاد صلح در خاورمیانه

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های آشتی ایران و عربستان، امکان همکاری در حل و فصل مناقشاتی است که خاورمیانه را ویران کرده است. تشدید تلاش‌های عربستان سعودی برای صلح در یمن، از جمله گفت‌وگوهای مستقیم با رهبران حوثی در صنعا، تعهد تازه‌ این کشور را به ثبات در منطقه برجسته می‌کند. علاوه بر این، حمایت عربستان سعودی برای برقراری مجدد روابط با سوریه به عنوان متحد کلیدی ایران و بازگشت سوری‌ها به اتحادیه عرب، بر منافع متقابلی تأکید می کند که می تواند به عنوان پایه‌ای برای همکاری عمل کند.

ورود ایران و عربستان سعودی به مرحله جدید عادی‌سازی روابط

از سوی دیگر، ایران همواره با تأکید بر موضوع پایان درگیری‌ها در یمن و ایجاد فرصتی برای گفت‌وگو جناح‌های درگیر در جنگ یمن، از ابتکار صلح بین ریاض ـ صنعا حمایت کرده و برقراری مجدد روابط بین ریاض و تهران می‌تواند این جنگ ویرانگر را پایان ببخشد.

مشکلاتی که همچنان وجود دارد

با وجود اینکه سفر اخیر وزیر امور خارجه ایران به عربستان سعودی می‌تواند امیدواری‌ها را نسبت به آینده منطقه خاورمیانه بهبود ببخشد اما نباید این برقراری روابط و گرم شدن آن این توهم را به وجود بیاورد که تمامی مشکلات و تنش‌های موجود فعلی به سرعت حل و فصل خواهد شد.

یکی از مسائلی که می‌تواند روابط بین دو کشور را تحت‌الشعاع قرار دهد، موضوع فلسطین و پیمان ابراهیم است. پیمانی که در سال آخر ریاست جمهوری دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا بین چند کشور عربی و اسلامی (امارات متحده عربی، بحرین، مراکش و سودان) با رژیم صهیونیستی منعقد و منجر به به رسیمت شناختن تل‌آویو از سوی این کشورها شد.

با وجود اینکه به عقیده برخی کارشناسان، عادی‌سازی روابط بین ریاض و تهران، تا حدودی توافق ابراهیم را تحت‌الشعاع قرار داد اما به نظر می‌رسد که آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال اضافه کردن کشورهای اسلامی دیگری به آن هستند و در ماه‌های اخیر نام عربستان بیش از هر کشور دیگری به عنوان کشور بعدی در این معاهده مطرح شده است.

مقامات سعودی بارها امکان عادی‌سازی روابط با تل‌آویو را مشروط به احقاق حقوق فلسطینی‌ها و به نوعی حل مسئله فلسطین اعلام کرده‌اند اما سوابق تاریخی نشان از ارتباط پنهانی سعودی‌ها با مقامات صهیونیست در حوزه‌هایی مانند امنیت و فناوری بوده است. از سوی دیگر در ماه‌های اخیر مقامات آمریکایی بارها از صحبت با سعودی‌ها برای پیوستن به پیمان ابراهیم خبر داده‌اند. این موضوع با توجه به موضع ایران و برخی دیگر از کشورهای منطقه مانند عراق و سوریه در مورد مسئله فلسطین می‌تواند باعث ایجاد تنش بین ایران و عربستان شود.

ورود ایران و عربستان سعودی به مرحله جدید عادی‌سازی روابط

بازار نفت موضوع دیگری است که در روابط تهران ـ ریاض همواره خبرساز بوده است. ادامه تحریم‌های مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران باعث کاهش سهم ایران از بازار نفت و واگذاری بازار به رقبای خود از جمله عربستان سعودی و عراق شده است. با وجود افزایش صادرات نفت ایران، بعید به نظر می‌رسد که سعودی‌ها راضی به کاهش سهم خود از بازار نفت در صورت احتمال کاهش تحریم‌های ایران (بازگشت آمریکا به برجام یا لغو جزئی برخی از تحریم‌ها) شوند و همین موضوع می‌تواند اختلاف نظر را در روابط بین دو کشور باعث شود.

به قلم محمدحسن گودرزی

انتهای پیام
captcha