امروز 30 شهریورماه برابر با ۲۱ آگوست، مصادف است با سالروز به آتش کشیده شدن مسجدالاقصی که به نام روز جهانی مسجد نامگذاری شده است. روزی که فرصتی فراهم میکند برای اندیشیدن به این مسئله مهم که چرا درب بسیاری از مساجد کشور فقط برای اقامه نماز باز میشود؟ چرا قشری از جامعه فقط برای حضور در مراسم عزای اعضای خانواده خود پای به مسجد میگذارند؟ چرا مخاطبان مساجد ما نسبت به گذشته کمتر شدهاند؟ چرا مساجد بسیاری از کارکردهای قبلی خود را از دست دادهاند و البته چرا علیرغم اینکه میدانیم مساجد ما با مشکلاتی مواجه هستند، برنامه مدون و راهکار عملی برای کاهش آسیبها و افزایش مخاطبان مساجد صورت نمیگیرد؟
برای بررسی مشکلاتی که اکنون مساجد کشورمان به آنها مبتلا هستند، با محمدعلی موظف رستمی، محقق، نویسنده و پژوهشگر حوزه مسجد و حجتالاسلام مرتضی شفقی، امام جماعت مسجدالاقصی و فعال حوزه مسجد به گفتوگو نشستیم که با هم میخوانیم و میبینیم.
ایکنا ـ چرا مساجد ما کارکردهای قبلی خود را از دست دادهاند و با آسیبهای متعدد مواجه هستند؟ و چرا علیرغم اینکه میدانیم با آسیبهایی در حوزه مسجد مواجه هستیم نتوانستهایم راهکارهای علمی و عملی در این حوزه ارائه کنیم.
حجتالاسلام شفقی: لازم است برای پرداختن به این موضوع که مسجد چه آسیبهایی دارد، به پیرامون موضوع محوری مسجد بپردازیم؛ آیا موقعیتی که مساجد طی سالهای اخیر به خصوص دو دهه اخیر در آن قرار داشتهاند، همان موقعیتی است که قبل از انقلاب یا زمان جنگ در آن قرار داشت؟
شتاب پیشرفتی که در عرصه فرهنگی، تکنولوژی و تحولات اجتماعی در دو دهه اخیر شاهد آن هستیم، آیا در گذشته نیز بوده است؟ یعنی اگر ما مسجد را به مثابه نهادی برای حضور اجتماعی روحانیت و به صورت کلی دین در جامعه ببینیم، آیا واقعاً این دین و نهاد دینی با آن محیط قبلی مواجه است یا محیط تغییر کرده است؟ این را میپذیریم که ما به اقتضای محیط پیشرفت نکردهایم، اما نمیتوانیم بدون در نظر گرفتن اقتضائات به آسیبشناسی موضوع و سوژه اصلی بپردازیم.
مدتها پیش رهبر انقلاب در جمع طلاب فرمودند یا شما پیشرفت میکنید یا اینکه منزوی خواهید شد؛ اگر خود را به روز نکنید. ما کارکردهای مسجد را به روز نکردهایم نه اینکه مسجد کارکرد خود را دیگر از دست داده، بلکه شرایط تغییر کرده است. آن موقع جوانها هیچ بستری جز حضور در فضاهایی مثل مسجد و هیئتهای مذهبی نداشتند و در بهترین حالت حتی دورهمیهایی که در حسینیه ارشاد اتفاق میافتاد با پوششها و قالبهایی که مسجد سرآمد آنها بود رخ میداد اما آیا اکنون نیز همینطور است؟ آیا تنها گزینه پیشروی جوان و خانواده ما این است که وارد مسجد شوند؟ قطعاً اینطور نیست. اینها را باید ببینیم و بعد وارد موضوع آسیبهای مسجد شویم.
ایکنا ـ یعنی مساجد نتوانستهاند پایه پای تحولات معاصر پیش بروند؟
حجتالاسلام شفقی: بله؛ البته این مسئله پیچیدگیهایی دارد، چرا که منبر یک رسانه بینظیر است و هیچ وقت هیچ چیز دیگری جایگزین آن نخواهدشد اما آیا سبک منبر کنونی باید با سبک منبر بزرگانی مثل حجتالاسلام فلسفی یا کافی یکی باشد که در گذشته بسیار مورد توجه و استقبال بود؟ آیا همان منبر را باید در این زمان پیاده کرد؟ اینکه بتوانی با حفظ ماهیت خودت به عنوان منبر و مسجد تغییری متناسب با نیاز جامعه ایجاد کنی، کار سختی است ولی باید اتفاق بیفتد.
ایکنا ـ اکنون مساجد کشور ما چه شرایط و جایگاهی دارند و مهمترین آسیبها کدام هستند؟
موظفرستمی: در ابتدای بحث به جایگاه مسجد و مسجدیها در قرآن اشاره میکنم تا این جایگاه مشخص شود. در آیه 29 سروه اعراف خداوند میفرماید: روی خود را نزد هر مسجدی متوجه خدا بسازید. در بحث جایگاه مسجدیها نیز رسول خدا(ص) میفرماید: «خداوند هرگاه بندهای را دوست دارد او را برآورنده یا کارگزار نیازهای مسجد قرار میدهد». با توجه به این دو مطلب، جایگاه والای مسجد مشخص است.
مسجد امروزه جایگاهی که باید را در جامعه ندارد. البته این مسئله به علل و عوامل متعددی بستگی دارد و نمیشود یک عامل یا فرد را مقصر شرایط موجود دانست. مجموعهای از عوامل موجب شده که نتوانیم به این جایگاه برسیم که نیازمند آسیبشناسی دقیق است. البته من معتقد هستم که در خود آسیبشناسی مسجد که در حال انجام است، نیاز به آسیبشناسی داریم. آسیبشناسی درستی از مشکلات مساجد انجام نمیگیرد. اصول و تکنیکی که باید در بحث آسیبشناسی مسجد رعایت شود، متأسفانه رعایت نمیشود و امروزه در حوزه مسجد آسیبشناسیهایی که تاکنون توسط دستگاهها و نهادهای مختلف صورت گرفته است قوی نبودهاند. متأسفانه غالب آسیبشناسیهای صورت گرفته احاطه کامل به حوزه مسجد را ندارند. وقتی آسیبشناسی سطحی صورت گیرد، نتیجه سطحی هم ارائه میشود و نمیتوان به صورت کارآمد و اثرگذار از آن استفاده کرد.
مشکل بعدی این است که بیشتر آسیبشناسیهایی که تاکنون مطالعه کردهام دچار کلیگویی هستند. زمانی ما میتوانیم با آسیبشناسی مشکل، یک راهکار عملی و اثربخش ارائه کنیم که از کلیات عبور کنیم و وارد جزئیات مسئله شویم.
مسئله بعدی عدم شناخت کامل ظرفیتهاست. متأسفانه غالب آسیبشناسیهایی که صورت گرفته توسط افرادی بوده که ظرفیت مساجد را به خوبی نمیشناختهاند. مسئله بعدی نگاه آسیبشناسانه است. نگاه در افراد حاصل بروندادهای ذهنی و منویات درونی آنهاست. تا نگاه درستی در آسیبشناس حاکم نباشد نمیتواند کار درستی ارائه کند. یعنی باید نوعی هماهنگی بین نگاه، ذهن و قلب فرد وجود داشته باشد. وقتی نگاه من درست نباشد یافتههای نادرستی برداشت میکنم.
مشکل دیگر این است که واقعبینانه به موضوع آسیبشناسی نگاه نمیکنیم. گاهی مواقع میبینیم که در برخی از موضوعات نگاه بدبینانه و در برخی موضوعات نگاه خوشبینانه حاکم است و این یک اشکال است. از سوی دیگر برخی افراد، برخی موضوعات را آسیب میدانند در حالی که برخی دیگر اصلاً آن موضوع را آسیب نمیبینند و واقع بینی در بحث آسیبشناسی مسجد حاکم نیست. برای مثال تعدد دستگاهها، نهادها و سازمانهایی که در حوزه مسجد فعال هستند را بسیاری از افراد آسیب برآورد میکنند. در صورتی که این مسئله موضوعی حاکمیتی است و کارگزاران در دستگاههایی که درگیر امر مسجد هستند باید نگاهشان با نگاه حاکمیتی منطبق باشد. افرادی میگویند تعدد دستگاههای فعال در مساجد آسیب است، اما آیا نگاه حاکمیتی هم همین نظر را دارد؟ مسلماً خیر. نگاه حاکمیت در امر مساجد تعدد دستگاهها را آسیب نمیداند و حتی نقطه قوت میداند منتها در این بحث تفکیک وظایف مهم است. در واقع تعدد دستگاهها زمانی که تقویت کننده هم باشند یک مزیت است، اما زمانی که عدم هماهنگی وجود داشته باشد به آسیب تبدیل میشود.
مسئله بعدی روشمند نبودن آسیبشناسی مساجد است. یعنی وقتی بسیاری از آسیبها را میخوانیم میبینیم ورودی و خروجی این آسیبشناسی مشخص و دارای قاعده و قانون علمی برای بررسی نیست.
ایکنا ـ برای اینکه مساجد را به شکل صحیح و علمی آسیبشناسی کنیم، آیا میتوانیم از روشهای معمول علمی استفاده کنیم یا باید روش متفاوت و خاص مطالعه مسجد داشته باشیم؟
موظفرستمی: دین با علم مخالف نیست. علم باعث میشود محققان با استفاده از روش صحیح و خوب، تحقیق علمی و اثرگذار انجام دهند. مساجد را باید با روشهای علمی آسیبشناسی کرد.
ایکنا ـ ما تعداد زیادی حوزه علمیه و رشته دانشگاهی مرتبط با موضوعات دینی داریم؛ آیا اساتید، دانشجویان و طلاب هیچ یک از این رشتهها نتوانستهاند تحقیق علمی دقیق و آسیبشناسی درستی در حوزه مسجد داشته باشند؟
موظفرستمی: بحث من حوزه و دانشگاه نیست. آسیبشناسی یک علم و دانش است و کسی که بخواهد آسیبشناسی کند باید حداقلهای این علم و دانش را بداند؛ اگر نداند که نمیتواند کار را درست انجام دهد. متأسفانه عمده آسیبشناسیهایی که در خصوص مسجد صورت گرفته فاقد روش علمی و یا دارای حداقل رویکرد علمی بوده است. بیایید غالب افرادی که دست به آسیبشناسی مساجد زدهاند را شناسایی کنید؛ مطالعهای در خصوص رتبه علمی این افراد داشته باشید و سؤال کنید آیا از علم آسیبشناسی اطلاع دارند یا خیر.
مسئله مهم در آسیبشناسی، تکمیل فرایند سه گانه شناسایی، تشخیص و پیشگیری و درمان است. ولی در آسیبشناسی مسجد نه شناسایی دقیقی از آسیب صورت میگیرد، نه تشخیصها درست است چراکه محقق فاقد پیشزمینه لازم علمی است و نه پیشگیری و درمانی ارائه میشود، علل بروز بسیاری از مسائل نیز شناسایی نمیشود. اینها مهمترین عواملی است که باید در آسیبشناسی مسجد مورد توجه قرار گیرد.
ایکنا ـ علیرغم همه مشکلات برخی از مساجد موفق معرفی میشوند؛ از دیدگاه شما چه مساجدی موفق هستند؟
حجتالاسلام شفقی: ابتدا باید محیط را ببینیم و بعد به موضوع بپردازیم. روشن شدن موضوع همانند خطکش است. اگر میخواهیم آسیبشناسی کنیم باید مسجد ایدهآل را ترسیم و سپس بگوییم ما با این خطکش خط کج زیادی داریم. ما اکنون موضع روشنی نسبت به مسجد تراز انقلاب نداریم و اختلاف نظر در این خصوص زیاد است.
مسجد موفق مسجدی نیست که فقط اردو، کلاس مهارتهای زندگی و ... برگزار میکند و یا کسب و شغل ایجاد کرده، محرومیتزدایی میکند، بلکه همه اینها راههایی هستند که به موضوع اصلی ارتباط امام و امت میرسد. همه عالم معطل تحقق ارتباط امام و امت است. اگر ما میگوییم یا حجت بن الحسن عجل علی ظهورک و حتی برخی در این مسئله به افراط میافتند و فقط ذکر توسل دارند و به دنبال هیچ تحقق اجتماعی نیستند و ای بسا که با توجه به برخی روایتها به دنبال فساد بیشتر هستند، میبینیم که همه معطل این مسئله هستند. آن خطکش اصلی این است که ارتباط امام و امت اتفاق بیفتد. حالا باید بینیم در این دامنه برای رسیدن به قله کجا ایستادهایم.
ایکنا ـ کجا ایستادهایم؟
وقتی حرف از آسیب مسجد میزنیم بنایمان بر مچگیری از مسجد نیست بلکه میخواهیم این آسیبها دیده شود و دغدغهمندانی در صدد رفع آنها حرکت کنند. تلاشهایی در حال انجام است و نشانه آن این است که برخی مساجد را میتوان موفق ارزیابی کرد. اگر مسجد در این موقعیت زمانی فلج بود چرا برخی مساجد توانستند بدوند.
مسجدی تراز انقلاب است که پیوند میان امام و امت ایجاد میکند و اگر ما ولایات مشککه فقیه را داشته باشیم؛ یعنی ولی فقیه به عنوان رأس هرم باشد و سلسله اعصاب اصلی نمایندگان ولی فقیه باشند تا برسیم به سلولهای خاکستری که از جنس مغز است ولی سیستم عضلانی را کنترل میکند. اگر این را به این شأن برسانیم دیگر نمیشود سرامحله؛ آنوقت در مساجد خدمات فرهنگی هم ارائه میدهیم ای بسا خدمات فرهنگی را از سرای محله مطالبه کنیم؛ ما انقلاب نکردیم که همه کارها را مساجد انجام دهند، بناست مدیریت فرهنگی جامعه بر عهده روحانیت باشد ولو اینکه خودش نپذیرد ولو اینکه خودش این را بپسندد که در قم بنشیند و درسش را بخواند؛ مشکل ندارد؛ اما این وظیفه بر عهده او است.
اما چرا بعد از انقلاب اسلامی برای خیلی از افراد و گروهها مهم شد که به مسجد کمک کنند؟ بسیار خوب است که نهادهای موازی و حاکمیتی به امر مسجد کمک میکنند؛ ما از این مسئله استقبال میکنیم اما چرا به یکباره تعداد این مراکز زیاد شد؟ چرا برخی افراد در برخی از دولتها که بزرگان آن دولتها در مبانی خودشان اعتقادی به این امور نداشتند پیچ و خمهای بروکراسی و بروکراتیک برای مساجد ایجاد شد؟ به نظر من این مسئله یک سناریوی از پیش تعیین شده است.
مسجد یک نهاد مردمی است و باید مردمی اداره شود. یکی از توصیههای رهبر انقلاب این است که زندگی کارمندی کردن برای امام جماعت(نه کارمند بودن) بلکه اجیر بودن، مناسب نیست. اگر خاطرات بزرگان ما و حتی خاطرات قبل از انقلاب رهبر انقلاب را بخوانید، متوجه میشوید هر چه آنها میخواستند را امثال «کرامتها» در اختیار ایشان میگذاشتند تا امام جماعت و آن بزرگ، کار اصلی خود را بکند.
چه کسی گفته است که ما باید بودجه دولتی به آن معنا داشته باشیم؟ بله؛ شهرداری موظف است بودجه مساجد را تأمین کند، سازمان تبلیغات به نحوی اقدامات لازم را انجام دهد اما اگر این اقدامات به این مسئله منجر شود که روحانیت به روحانیت کاتولیک تبدیل شود که از جایی نان میخورد و برای مردم صحبت میکند، اشتباه است. مردم باید خرج دینشان را بدهند والا چرا رسول الله(ص) باید از وجوهات شرعی دم بزند و خمس و زکات بگیرد. حالا اگر این نگاه افراطی باشد تبدیل به طلبکاری تنپرورانه برای نهاد دین میشود اما منظور من این نیست؛ بلکه یک پیوند همگانی برای حرکت به سمت مطلوب منظور من است.
جمعبندی کنم؛ مسجد پیوند امام ـ امتی ایجاد میکند. رسالت انقلاب اسلامی این است که مردم را به مسئولیت اجتماعی خود واقف کند، یعنی بیعت شرعی را به وکالتی که به وکیل داده میشود تا چهار سال به مجلس برود، تنزل ندهیم.
تو موظف هستی آناً و آناً او را پیگری کنی؛ اما در چه بستری؟ بستر من حضور در مسجد و مصلی است. با چه پیگیری و ابزار پیگیری؟ با ابزار پیگیری امام. وقتی این مسئله را بدانیم مفهوم حلقههای میانی که رهبر انقلاب از آن سخن میگوید روشن میشود. یکی از اصلیترین حلقههای میانی مساجد هستند. اکنون در کشورهای غربی مردم اعتراض خود را در میدان اعتراض بیان میکنند. اما یعنی چه برای اعتراض محل تعیین میکنند؟ اکنون هم شنیده میشود که در میدان بهارستان میخواهند محلی برای اعتراض تعیین کنند؟ چرا؟ مگر ما جا نداریم؟ جایی که ما بخواهیم تأثیرگذاری اجتماعی خود را نشان دهیم جایی است که شانه به شانه برادران و خواهران دینی مثل یک ارتش تحت نظمی به نام جماعت میایستیم. ما باید یک حرکت همگانی منظمی را روز به روز تمرین کنیم که با کنشگری اجتماعی هماهنگ باشد. ما مسجد و مصلی داریم، باید آنجا فریادمان را بزنیم و امام جماعت آن اعتراض را به حلقههای بالاتر برساند.
یکی از کارکردهای مسجد ایجاد بستر اعتراض امن و اعتراض در چهارچوب برای مردم است. در رخدادهای زن زندگی آزادی، عدهای میخواهند چهارچوبهای ایرانی و اسلامی خود را بشکنند و اعتراض دارند و میخواهند اعتراض آنها شنیده شود. اگر این افراد اعتراض و حرفی دارند باید بیایند در بستر مسجد بیان کنند. این بندگان خدا اصلاً نمیتوانند به مسجد بیایند تا شبهات آنها حل شود و به حد اعتراض نرسد.
ایکنا ـ یعنی این افراد را در مسجد راه نمیدهند؟
حجتالاسلام شفقی: نه مسجد را غریبه میدانند. البته مسجدی که من امام جماعت آن هستم آزاد است و یکی از جذابیتهای مسجد ما این است که خانمها هم سینهزنی دارند. اصلاً اینطور نیست چه کسی میخواهد مردم را به مسجد راه ندهد؟ مگر بیتالله، بیت من است؟!
ایکنا ـ بیتالله بیت شخص نیست اما به نظر میرسد در برخی مساجد این اتفاق در حال رخ دادن است و افراد با نظرات شخصی که حتی با نظر اسلام هم مغایرت دارد در حال مدیریت مسجد هستند؟
حجتالاسلام شفقی: این نقد وارد است اما هر محیطی آدابی دارد. شما نمیتوانید بگویید وارد نشو چون تو بچه هستی و نمیتوانی آداب مسجد را رعایت کنی؟ خب این بچه مسجد نیاید کجا برود؟ این خانم به مسجد پناه نیاورد کجا برود؟ اما باید چادر سفیدی دم در به او بدهند ولو اینکه بر دوشش بیندازد حرمت حرم را رعایت کند.
حالا این مسئله باید با چه بیان و مکانیسمی گفته شود موضوع دیگری است؛ اما اینکه گارد گرفته شود که اینجا گناهکار نباید وارد شود اشتباه است؛ اصلاً مسجد و دین فراهم شده برای گناهکاران. درِ مسجد باز است و هر کسی میخواهد میتواند وارد شود اما باید مؤدب به آداب این مکان باشد و حداقل در چند دقیقهای که در مسجد حضور دارد احترام این مکان را نگه دارد. همین مسئله نیز تأثیر تربیتی دارد اما نه با پرخاش و زنندگی؛ این مسائل را نباید با هم قاطی کرد که بعد تبدیل به اسلامی شود که مثل اروپا یک خانم با پوشش زننده در مسجد امام جماعت شود. البته تحولات اجتماعی نیز خیلی تند و سریع است و من امام جماعت باید با پیچیدگیهای جنگ ترکیبی، با پدیدهای به نام اندروید و ... مواجه شوم.
در یک بازه تاریخی، مردم برای گرفتن گواهی تولد باید برگهای را با امضای امام جماعت میگرفتند و آن برگه شناسنامه بچه میشد و امام جماعت به همین بهانه بچه را در آغوش میگرفت و اذان و اقامه در گوش بچه میگفت. اکنون در حد اذان و اقامه هم مردم به مسجد نیاز ندارند؛ مگر علاقه شخصی و مذهبی که مادر به آنها یاد داده است.
چرا طلبه 100 سال قبل باید هندسه میخواند؟ برای اینکه باید محدوده محله پیرامون مسجد را مشخص میکرد و سندها باید با امضای امام جماعت تأیید میشد و یک طلبه بیسواد نمیتوانست مسجدداری کند، چون کارکردهای مسجد زیاد بود. ما حکومت تشکیل دادیم اما هنوز نتوانستیم با خیانت پهلوی اول در انتهای حکومت خودش و پهلوی دوم در فلج کردن این نهاد مدنی و اجتماعی مقابله کنیم و همه کارها فرمایشی و بروکراسی ایجاد کردن است.
مردم تا نیاز حقیقی نداشته باشند به مسجد نمیروند. ارتباط امام و امت با پیوند و رفع نیازهای فرد ایجاد میشود و با پیوند سلولهای کوچک به هم پیکره اصلی به نام جامعه اسلامی ایجاد میشود که این سلولها و این پیوند را میتوان با پیوند امام ـ امتی تقویت کرد.
ایکنا ـ مساجد چه پتانسیلی برای رفع نیازهای اکنون جامعه ما دارند که با مدیریت صحیح مساجد میتوان به رفع این نیازها کمک و مردم را به مساجد جذب کرد؟
موظف رستمی: از زمان شکلگیری، مسجد همواره با دو نوع کارکرد مواجه بوده است. یک کارکرد اصلی و دیگری کارکردهای فرعی. کارکرد اصلی مسجد، کارکردهایی است که در ذات مسجد است و همیشه با مسجد بوده مثل کارکرد عبادی، مناسکی و ... که بحثی در آن نیست. البته اصل محدود کردن مسجد به صرف اقامه نماز هم اشتباه است و فقط یکی از کارکردهای مسجد اقامه نماز است.
کارکردهای فرعی و خرده نقشهای مسجد نیز مجموعه کارکردهایی هستند که در شرایط زمانی و مکانی ایجاد میشود. این کارکرد را باید به خوبی بشکافیم و عملیاتی کنیم؛ مثلاً در زمان جنگ مسجد کارکرد نظامی مسجد عملیاتی شده بود. اکنون بحث مقام معظم رهبری تبیین است و کارکرد امروز مسجد براساس مقتضیات زمانی و مکانی باید بحث تبیین باشد؛ اما چند درصد از مساجد ما در حال حاضر در مسئله تبیین فعال هستند؟ بسیار اندک؛ در صورتی که وقتی بحثی را حاکمیت نظام مطرح میکند باید دغدغه بیشتر مردم و فعالان فرهنگی و تبلیغی باشد. این مسئله همان گسستی است که بین اصل و نقطه شروع که مقام معظم رهبری نظریه پرداز هستند و نقطه عملیاتی که باید در مساجد صورت گیرد، وجود دارد که نیاز به آسیبشناسی خاص خود را دارد.
ما مخاطبان مسجد را در سه حوزه تقسیم میکنیم. مخاطبان خاص، عام و آزاد. اما متأسفانه بیشتر مخاطبان مسجد را با یک نگرش، نگاه میکنیم و این اشتباه است. من با نگاه علم روز میتوانم مخاطبان آزاد را به مسجد بیاورم. مخاطبان عام مخاطبان همیشگی و متدین هستند که به هر صورت به مسجد میآیند. مخاطبان خاص نیز مخاطبانی هستند که در مناسبتهایی مثل رمضان، احیاء، محرم و ... به مساجد میآیند اما مخاطبان آزاد بیشتر جوانان و قشر روشنفکر هستند که احساس میشود مساجد نیازهای آنها را رفع نمیکند.
باید مساجد در بحثهای جدیدی مثل هوش مصنوعی، متاورس و ... فعال باشند تا بتوانند نیازهای مخاطبان آزاد را تأمین کنند. اما ما به مخاطبان خاص و در نهایت به مخاطبان عام نگاه میکنیم و مخاطبان آزاد را عملاً حذف کردهایم. ما باید فضایی برای این مخاطبان هم در نظر بگیریم. باید شناخت دقیق از مخاطبان مسجد داشته باشیم و با طرحهای علمی مسجد را برای این همه گروهها فعال کنیم.
ما هنوز مخاطبان آزاد را در بحث مخاطبشناسی مسجد در نظر نگرفتهایم و یک کمیته یا نهادی هم نداریم که بیاید مخاطبان را شناسایی کند و براساس مسائل به روزی که در جامعه مطرح میشود برای مخاطبان مسجد طرح و برنامه بریزد و نیازهای آنها را از طریق مسجد و در مسجد تأمین کند. باید موضوعات به روز را به سرعت در حوزه مسجد مورد بررسی قرار دهیم و وارد کنیم اما متأسفانه مدام تعلل میکنیم.
ایکنا ـ کدام نهاد باید مسئول تحقیق علمی و آسیبشناسی و رفع آسیبهای مساجد باشد؟
موظفرستمی: ما متأسفانه اندیشکده و پژوهشکده مسجد نداریم. باید در بحث اندیشکده مسجد یک نگاه فراسازمانی داشته باشیم. در غرب دهها پژوهشکده و اندیشیکده در حوزه دینی و شیعهشناسی فعالیت میکنند و افراد کارکشته در حال نظریه پردازی هستند. ما تا حوزه نظریهپردازی درستی نداشته باشیم که برگرفته از تجربیاتی که علم پشتوانه آن است نباشد، در حوزه عمل هم موفق نخواهیم شد. زمانی در عمل موفق میشویم که حوزه نظریهپردازی ما قوی باشد. با توجه به شناختی که از مراکز پژوهشی و اندیشهای دارم و با آنها همکاری دارم پژوهشکده و اندیشکده به معنای واقعی نداریم. چون جایگاه مسجد بالاست، جایگاه اندیشکده مسجد نیز باید بالا باشد نه سطحی.
مسجد اصل و بستر دین ماست. امام زمان(عج) از مسجد ظهور میکنند و در مسجد حمرانی خواهند کرد. وقتی مسجد بستر اصلی ماست چطور برای این اصل یک اندیشکده و حوزه نظریهپردازی نداریم؟ این یک ایراد و ضعف عمده است. به همین خاطر هم هست که نگاه سطحی حاکم است.
یکی دیگر از ضعفها، عدم حضور نخبههای مسجدی است. ما در حوزه مسجد متأسفانه نتوانستهایم نخبهپروری کنیم و زمینهای ایجاد کنیم که نخبهها وارد مسجد شوند. چرا نخبه مسجدی نداریم؟ چرا نباید فرایندی برای جذب نخبگان فرهنگی به مساجد داشته باشیم تا در این حوزه ایدهپردازی و تصمیمسازی کنند؟
ایکنا ـ چه اقدامی باید اکنون انجام شود تا کار امامان جماعت برای اداره مسجد تسهیل شود و ما بتوانیم مساجد موفق بیشتری داشته باشیم؟
حجتالاسلام شفقی: ایدههای زیادی وجود دارد اما مسئله ما اینجاست که مثلاً دانشمند دانشگاه شریف و امیرکبیر ما از سن پایین پشت سیستم مینشیند و طراحی میکند اما در حوزه مسجد نخبه پرورش نمیدهیم. معضل ما این است که اکنون بهترین ایدهها وجود دارد و اگر دغدغه وجود داشته باشد بودجه هم پیدا میشود اما همه اینها به توانایی مدیر مسجد یعنی امام جماعت بستگی دارد.
ما وقتی با شئون طلبگی مواجه میشویم به نحو متعارف اجتهاد و مرجعت است. اجتهاد هویت حوزه و واقعاً مقدس است و ما هر چه داریم از زعامتهای بزرگی مثل میرزای بزرگ و ... داریم. اما آیا خیل کثری (که اکنون دارد به خیل قلیل تبدیل میشود) که وارد حوزه میشوند واقعاً برای اجتهاد و مرجعت ورود میکنند؟ طبع بسیاری از طلاب تبلیغی است و منبری میشوند یعنی در مسجد مبلغ میشوند نه امام جماعت. البته اکنون برای طلبگی شأن دیگری هم قائل میشوند و امامت را ذیل تبلیغ آورده و حتی برای آن در حوزه علمیه رشته هم تأسیس کردهاند. اما امامت جماعت تجلی مدیریت اجتماعی است و حتی مدیریت به معنای عام نیست بلکه مدیریت به معنای اسلامی آن یعنی رهبری و مدیریت قلوب است.
متأسفانه بهترین ایدهها هم مطرح شود و بهترین کارهای علمی هم اتفاق بیفتد قابلیت قابل برای مدیر وجود ندارد. اگر به تعبیر رهبر انقلاب مدیر طبیعی مسجد امام جماعت است، آیا ما امام جماعتهایی داریم که چنین قابلیتهایی داشته باشند؟ بعضاً طلاب خیلی فاضلی داریم که بهترین ارائهها و کرسیهای درس را میتوانند ارائه کنند اما آیا میتوانند با یک بچه هشت ساله ارتباط چشمی و صمیمانه بگیرند؟
در خاطرات مقام معظم رهبری در خصوص برادرشان که ایشان هم مسجد اداره میکردند، هست که مطرح کردهاند «ایشان(برادر مقام معظم رهبری) از همان جلوی صف نماز میرفتند به سمت محراب نمازشان را میخواندند و براساس مناسبتها نیز صحبتی میکردند و میرفتند و بنده این را نمیپسندیدم. شما کتاب مسجد مقام معظم رهبری را ببینید و نوع مدیریت ایشان را در مسجد امام حسین مجتبی نگاه کنید. در مسجد کرامت حتی نوجوان روغن زده قبل از انقلاب در صف اول نشستهاست.
آیا فقط فضل علمی امام جماعت اهمیت دارد؟ خیر؛ امام جماعت یک شأن شخصیتی دارد. برخی شخصیت درونگرا دارند انسان خوب و شریفی هستند ولی لزوماً مناسب امام جماعت بودن نیستند. برای اینکه فردی خلبان شود تستهای زیادی از او گرفته میشود، اما برای امام جماعت بودن تستی گرفته نمیشود. برای خیلی از کارهای تست شخصیت گرفته میشود تا فرد مناسب کار مورد نظر باشد. همچنین امام جماعت نمیتواند مبلغی باشد که فقط به اندازه یک فیش منبر دایره لغات و علم داشته باشد بلکه باید در برخی موارد اجتهاد کند؛ حداقل اجتهاد مضاف در امور اجتماعی و نقطه سوم قابلیتهای تبلیغی است؛ فرد باید بتواند ارتباط بگیرد، مشاوره بدهد و ... . در دو ضلع دوم (اجتهاد و قابلیت تبلیغی امام جماعت) که اکتسابی است باید برنامهریزی آموزشی برای ائمه جماعت صورت گیرد. اگر چنین شود بسیاری از آسیبهای مسجد با این موضوع حل خواهدشد.
ایکنا ـ قدم اول برای خروج مساجد از شرایط موجود و حرکت به سمت مساجد تراز انقلاب اسلامی چیست؟
موظفرستمی: مدیریت مسجد را معمولاً بر سه بخش «مدیریت بر مسجد»، «مدیریت در مسجد» و «مدیریت از مسجد» تقسیم کردهاند اما من «مدیریت با مسجد» را نیز اضافه کردهام. مدیریت بر مسجد بحث حاکمیتی است و ما متأسفانه تاکنون نتوانستهایم در حوزه سیاستگذاری کلان مدیریت بر مسجد چیزی بنویسیم. البته برخی سیاستگذاریهایی شده است اما منظور من سیاستهای کلانی است که همه نهادها را دربر بگیرد. مجموعه قوانین و آئین نامههایی هست که در این مورد نوشته شده که پاسخگوی نیاز سیاستگذاری کلان در حوزه مسجد نیست. حدود و ثغور دخالت دولت بر مسجد نیز دقیقاً مشخص نیست.
«مدیریت با مسجد» به معنی مجموعه وزارتخانهها و دستگاههایی است که باید با مسجد همراهی کنند و با مسجد باشند تا بتوانند نیازهای مسجد را برآورده کنند. اکنون شرکت گاز و برق کارهایی را کرده و برق و گاز مساجد رایگان شده اما این کار کفاف نمیدهد. پیشنهاد من تشکیل میز مسجد در هر وزارتخانه است تا مباحث مربوط به مسجد را پیگیری کنند. اکنون مساجد ما در بحث حقوقی مشکلات زیادی دارند؛ چه کسی باید دستورالعمل و آئیننامه بدهد و پیگیری کند؟ میز مسجد میتواند در این خصوص کارساز باشد.
مسئله دیگر «مدیریت در مسجد» است که به امام جماعت باز میگردد. «مدیریت از مسجد» هم باید از امام جماعت شروع شود. ما میگوییم نقش مسجد محله حکمرانی محلی است. در بحث حاکمیت کلان رهبری مسئولیت حکمرانی کشور را دارد و امام جماعت همان خرده نقش را در محله دارد و به عنوان حکمران محلی باید جوابگوی نیازهای مردم باشد ولی برای این کار نیاز به لوازمی دارد که باید برای وی مهیا شود. پس از چهار مدیریت مربوط به مسجد دو مدیریت به امام جماعت باز میگردد و این نشان دهنده جایگاه امام جماعت در مسجد است که باید جایگاه امام جماعت به عنوان امام مسجد به درستی تبیین شود.
گفتوگو از زهرا ایرجی
انتهای پیام