به گزارش ایکنا؛ همایش آسیبشناسی و جریانشناسی شعر عاشورایی و شعرخوانی با عنوان «زنده جاوید» با مشارکت مؤسسه «شعر و سرود آیه» و خبرگزاری بینالمللی قرآن و حضور اساتید سرشناس حوزه شعر آیینی چون حسین اسرافیلی؛ رضا اسماعیلی؛ علیرضا قزوه؛ عبدالجبار کاکایی؛ علیمحمد مؤدب و ناصر فیض در سالن شهید تقوی سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار شد.
در این محفل اساتید حاضر در حوزه شعر آیینی علاوه بر طرح دیدگاههای خود در حوزه جریانشناسی و آسیبشناسی شعر سرخ و عاشورایی هر یک به فراخور بحث و مجلس موجود، قطعهای از نوسرودههای خود را در حوزه شعر سرخ برای حاضران قرائت کردند.
آنچه در ادامه از خاطر شما میگذرد سومین قسمت از این همایش است که به سخنان و اشارت استاد عبدالجبار کاکایی؛ شاعر، پژوهشگر ادبی و ترانهسرای نامآشنای کشور در محفل «زنده جاوید» به میزبانی ایکنا تعلق دارد.
عبدالجبار کاکایی در ابتدای سخنانش ضمن تایید صحبتهای رضا اسماعیلی پیرامون تفرقهافکنی بین امت اسلامی و توجه به جلوگیری از آن با تولیدات نادرست پیرامون حماسه عاشورا گفت: از قرن پنجم به بعد که ادبیات ما محفل بیان اندیشههای عارفانه شد شاهد خلق شاهکارهایی در موضوعات آیینی بهویژه قهرمان صحنه کربلا هستیم و نمونههای آن در آثار بزرگان شعر فارسی از سنایی و عطار گرفته تا مولانا بر حاضران پوشیده نیست.
این شاعر افزود: آنچه که تفکر عارفانه در ادبیات ما جستوجوگر آن است همان است که مولانا در یک مصرع فرموده که مثنوی ما دکان وحدت است. همه اندیشهها را فراخواندن و از یک منظر به جهان نگریستن و البته اضافه کردن به روایتهای تاریخی، سنتی است متداول در همه ملل که قهرمانان تاریخی رفتهرفته به اسطورههایی تبدیل میشوند.
شاعر کتاب تاوان کلمات افزود: من با افزایش روایتها خیلی مخالفتی ندارم اگر درنهایت منتج به خلق یک اسطوره بزرگ شود. اما اگر این اضافات شخصیت صحنه عاشورا را فقط تراژیک کند راه را اشتباه رفتهایم. ما نیازمندیم شخصیتهای کربلا، ابتدا حماسی باشند و سپس قضیه به تراژدی بینجامد، نه اینکه فقط تراژیک باشد و جای چرایی کشتن فقط به چگونگی کشتن توجه کند. ادبیات ایران بارها از این نگاه صرف تراژیک که از صفویه به بعد شروع شد ضربه بسیاری خورده است.
کاکایی با اشاره به اینکه مولانا در یکی از دفترهایش عزاداری مردم حلب و حقخواهی علویان از خاندان بنی امیه و بنی عباس را شرح میدهد، ادامه داد: میبینیم نگاه او خیلی عمیقتر و جدیتر است. به آن جمع رو میکند و میگوید مگر خواب بودید که الان خبردار شدهاید و اینکه چرا در این شخصیت آن بزرگی لازم را نمیبینید؟ دعوت مولانا به جهانی ورای تضادها و کشاکشهاست و ادبیات ما مرهون این بینشهای وسیع است متأسفانه بستر تحریف وقایع عاشورا و حرکت دادنش به سمت تراژدی بهویژه پس از صفویه شروع و منتج به این شد که از یک قهرمان بزرگ مقتولی ساختیم که چند روز پیش از وی تعابیری مثل مستمند روی بیلبوردها دیدیم!
شاعر کتاب عذاب دوست داشتن در پایان گفت: ما شخصیتهای بزرگ دیگری هم داریم که اگرچه برخی از موارد آنها تحریف شده اما ماهیت حماسی خود را در پردهخوانیها و نقالیها حفظ کردهاند. یکی از این شخصیتها در یادگار زریران است که شخصیتی شبیه به حضرت عباس(ع) دارد و با درفش کاویانی میرود و دستش قطع میشود تا برای مردم آب بیاورد. مردم سالها بر زریر و سیاوش گریه کردند و آثار حماسی ما بسیار از قهرمانیهای اینان گفته شده و البته پایانی تراژیک هم دارد. امیدوارم درک درست از وقایع عاشورا باعث شود فراتر از این تحریفات که برخی به نیت اختلافافکنی بین شیعه و سنی است راه درست را برویم.
وی پس از سخنرانی با شاره به اینکه طبق اظهارات رضا اسماعیلی اشعار مناجاتی کم شدهاند به خواندن یک مناجات منظوم به شرح زیر پرداخت:
انتهای پیام