فیض: عدم درک مرتبه از آفات مهم شعر حسینی است + فیلم
کد خبر: 4165171
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۳۵
گزارش همایش «زنده جاوید» در ایکنا/ 5

فیض: عدم درک مرتبه از آفات مهم شعر حسینی است + فیلم

شاعر، پژوهشگر و مدرس دانشگاه عدم درک مرتبه و شان سخن را آفت مهم شعر حسینی دانست و تصریح کرد: اگر شاعران رعایت شان سخن را به تمام معنی مدنظر داشته باشند در گونه شعر هیئت و دیگر شاخه‌های ادبیات سرخ شاهد جریان‌های ماندگار و اثرگذاری خواهیم بود.

به گزارش ایکنا؛ همایش آسیب‌شناسی و جریان‌شناسی شعر عاشورایی و شعرخوانی با عنوان «زنده جاوید» با مشارکت مؤسسه «شعر و سرود آیه» و خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا) و حضور اساتید سرشناس حوزه شعر آیینی چون حسین اسرافیلی؛ رضا اسماعیلی؛ علیرضا قزوه؛ عبدالجبار کاکایی؛ علی‌محمد مؤدب و ناصر فیض در سالن شهید تقوی سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار شد.

در این محفل اساتید حاضر در حوزه شعر آیینی علاوه ‌بر طرح دیدگاه‌های خود در حوزه جریان‌شناسی و آسیب‌شناسی شعر سرخ و عاشورایی هر یک به فراخور بحث و مجلس موجود، قطعه‌ای از نوسروده‌های خود را در حوزه شعر سرخ برای حاضران قرائت کردند.

آنچه در ادامه از خاطر شما می‌گذرد پنجمین قسمت از این همایش است که به سخنان ناصر فیض؛ طنزپرداز و شاعر و روزنامه‌نگار در محفل «زنده جاوید» به میزبانی ایکنا باز می‌گردد.

ناصر فیض به‌عنوان دیگر مهمان حاضر در این محفل محور سخنان خود را بر رعایت شأن سخن و دغدغه‌مندی در حوزه شعر آیینی استوار کرد و گفت: در حوزه شعر آیینی و گونه «شعر سرخ» در تمامی بخش‌هایش است از «شعر هیئت» گرفته تا دیگر قالب‌ها و شیوه‌های عرض ارادت شاعران به ساحت سید و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع)، یاران باوفایشان و آن‌چه که در حادثه کربلا و دشت عاشورا گذشت، رعایت شأن سخن مهم‌ترین اولویت و دغدغه شاعران، کارشناسان، منتقدان و اهالی نظر در این عرصه به شمار می‌رود. اگر شاعران رعایت شان سخن را به تمام معنی مدنظر داشته باشند در گونه شعر هیئت نیز جریان شاهد جریان‌های بسیار خوبی خواهیم بود.

وی با اشاره به روند آسیب‌شناسی و نقد گونه شعر هیئت که مدتی است در نشست‌های مرتبط با جریان شعر آیینی مطرح می‌شود خاطرنشان کرد: باید بر این مسئله تأکید داشت که بی‌تردید افرادی که در شعر هیئت مشغول فعالیت هستند در صورت رعایت شأن سخن، آثارشان از جریان‌سازی و ماندگاری بالایی برخوردار خواهد بود. به‌گونه‌ای که تا به امروز نیز شاهد بودیم.

تلخی کلام «آقا ظهور کن!»

فیض در تکمیل سخنان خود با ذکر مثالی به یکی از سروده‌های شاعران در حوزه «شعر مهدوی» و «شعر انتظار» با این مضمون که «داری چه‌کار می‌کنی آقا ظهور کن!» اشاره کرد و تصریح کرد: این شکل صحبت کردن در حوزه «شعر انتظار» بسیار دور از شان و غیرقابل قبول است. زمانی که ما در گفت‌وگوی عادی نیز با بزرگتر خود صحبت می‌کنیم، شأن کلام؛ جهان روایت؛ منظومه لغات و دایره واژگان خود را در حوزه ادب و با احترام به شأنیت و سن بیشتر طرف مقابل در نظر می‌گیریم. در همین راستا با دوست صمیمی، برادر، پدر و مادر خود به‌گونه‌ای دیگر صحبت می‌کنیم.

وی با تاکید بر آنکه حق نداریم چنین دست صمیمیت‌ها را با ائمه اطهار(ع) و بزرگان دین نیز به‌ کار ببریم. چرا که نام آن دیگر صمیمیت نیست است! خاطرنشان کرد: این شکل ادبی و گفتار در صحبت با دوستِ متعارف، صمیمیت به حساب می‌آید. نه در مواجهه با جایگاه چنین شخصیتی که هم به‌عنوان یکی از اسوه‌ها و الگوهای دینی و هم به‌عنوان یکی از خانواده ائمه اطهار(ع) شناخته می‌شود و از اینها بالاتر مورد احترام و ادب جامعه مسلمانان جهان شناخته می‌شود.

برگزیده جشنواره بین‌المللی شعر فجر افزود: گاه شاهدیم که در جریان شعر هیئت و سرایش آثار آن، اتفاق‌هایی می‌افتد، یا ادبیاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد و یا مواردی در قالب تصویرسازی به زبان شاعرانه به‌کار برده می‌شود که شأنیت و صلاحیت ورود آنها به ساحت سرایش در مدح و منقبت یا مرثیه و سوگ ائمه اطهار(ع) و بزرگان دینمان را نمی‌توان به واسطه‌ آنها به تعریف نشست.

معنای گریستن همیشه گریه نیست!

فیض در تأیید سخنان خود با اشاره به شاعرانی که اغلب آثارشان در حوزه شعر طنز قرار می‌گیرد خاطرنشان کرد: شاید استفاده کردن از آن زبان صمیمی بیشتر از این شاعران انتظار می‌رود. اما وقتی همین شاعران نیز به چنین جایگاه و نقطه عطفی در عرض ارادت به امام حسین(ع)، دیگر خانواده پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) می‌رسند؛ ‌زبان، لحن و  نگاه خود را با توجه به شأنیت ساحت و جایگاه این افراد بزرگ تغییر می‌دهند. شاهدیم که زبان آنها به زبانی محکم تبدیل می‌شود.

این مدرس دانشگاه افزود: وقتی به سیف فرغانی و شعر معروفش «با این دل مرده خنده تا چند/ امروز درین عزا بگریید» می‌نگریم؛ متوجه می‌شویم شاعری مانند او نیز وقتی به شعری در ساحت حضرت اباعبدالله(ع) می‌رسد و در سرایش شعرش با ردیف «بگریید»، یکی از اهدافش گریاندن مخاطب است و به ‌هیچ ‌وجه وارد عرصه‌هایی مانند مبارزه، حماسه یا رویکردهای سیاسی و اجتماعی نمی‌شود اما این «بگریید» را به‌گونه‌ای در شعر به‌کار می‌برد که گویا هدف شاعر تنها به گریه انداختن نیست! سیف فرغانی می‌خواهد بگوید که همه جهان باید برای عظمت و بزرگنامی چون امام حسین(ع) اشک بریزند.

وی با یادآوری این مهم که این اشک ریختن تنها برای گریستن نیست تصریح کرد: بلکه ترغیب مخاطب به درک شأن، مقام و همراه شدن با عمق فاجعه و اتفاقی است که بر فرزند حضرت علی(ع)؛ عضوی از خانواده پیامبر اکرم(ص) روا شده است.

آیا که داد تسلیت خاطرِ حسین(ع)

فیض با ذکر مثال دیگری به «ایرج میرزا» اشاره کرد که شاعری است که ما او را با هزلیات و هجویاتش می‌شناسیم و خاطرنشان کرد: او، شاعر بودن خود را در بخش‌های دیگری نشان داده است. بسیار گفته شده وقتی ایرج میرزا در گفت‌وگویی حضور پیدا می‌کرد و کسی از کلمات نامناسب و زشت استفاده می‌کرد او بر می‌آشفت و احساس شرم می‌کرد.

مترجم کتاب «دست‌هایم را برای تو می‌آورم» با اشاره به آنکه اینها در مقام دفاع و توجیه از ایرج میرزا نیست به خوانش غزلی از او پرداخت و گفت:

رسم است هر که داغ جوان دید، دوستان

رأفت برند حالت آن داغدیده را

یک دوست زیر بازوی او گیرد از وفا

وان یک ز چهره پاک کند اشک دیده را

آن دیگری برو بفشاند گلاب و شهد

تا تقویت کند دل محنت کشیده را

یک جمع دعوتش به گل و بوستان کند

تا برکنندش از دل، خارِ خلیده را

القصه! هر کسی به طریقی ز روی مهر

تسکین دهد مصیبتِ بر وی رسیده را

آیا که داد تسلیت خاطرِ حسین

چون دید نعش اکبر در خون تپیده را؟

آیا که غمگساری و اندُه بری نمود

لیلای داغ دیده زحمت کشیده را؟

بعد از پسر، دل پدر آماج تیر شد

آتش زدند لانه مرغ پریده را

این شعری احساسی و عاطفی در قالب بیان فاجعه و روایت برشی از تاریخ و ماجرای حضرت علی‌اکبر(ع) است و به تنهایی نشان می‌دهد که او می‌داند شان سخن کجاست.

این شاعر و پژوهشگر ادبیات معاصر یادآورد شد: وقتی او درباره امام حسین(ع) و واقعه عاشورا صحبت می‌کند چنان به کلمات استواری می‌بخشد و شان آنها را رعایت می‌کند که ما شاهدیم شاعری مانند ایرج میرزا که اغلب شهرت او به زبان هزل و هجو استوار است؛ اما اینجا در ساحت عرض ارادت به بزرگی از خاندان دین، رویکرد؛ زبان و شأنیت سخن دیگری در بر می‌گیرد.

فیض: عدم درک مرتبه از آفات مهم شعر حسینی است + فیلم

به غیر از شاه مظلومان نبینی عاشقی صادق

فیض در ادامه نشست آسیب‌شناسی جریان شعر عاشورایی در محفل «زنده جاوید» به میزبانی ایکنا به مقال دیگری از «حسامی محولاتی» که شاعری طنزپرداز است و اغلب آثار او در مطبوعات نیز منتشر شده ‌است پرداخت گفت: همین شاعر وقتی به سراغ شعر عاشورایی می‌رود به تضمین از شعر حافظ می‌پردازد. این نشان‌دهنده آنست که او با حافظ و دیدگاه کسی مانند او مأنوس است. جایی که می‌سراید:

شه لب‌تشنگان می‌گفت زیر تیغ قاتل‌ها

«ألا یا أیها الساقی أدر کأساً و ناول‌ها»

به غیر از شاه مظلومان نبینی عاشقی صادق

«که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل‌ها»

سر شهزاده اکبر(ع) چون ز شمشیر ستم بشکافت

«ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاده در دل‌ها»

بگو آماده شد زینب(س) که بعد از ظهر عاشورا

«جرس فریاد می دارد که بربندید محمل‌ها»

نهان شد زیر خاکستر سر شاه شهید اما

«نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفل‌ها»

چو شب شد، غرق وحشت در بیابان کودکان گفتند:

«کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها»

وی با اشاره به آنکه شاعری چون «حسامی محولاتی» با استفاده از آن شعر اجتماعی، شیوه و نگرش مختص حافظ؛ برای سرودن شعرش و در مواجهه با حادثه کربلا و نهضت حسینی(ع)؛ بخش عاطفی قضیه را نیز بازتاب داده است افزود: اینجاست که اهمیت مبحث چگونگی نگاه شاعر به ماجرا پیش می‌آید.

به گفته پژوهشگر و نویسنده کتاب «گزیده ادبیات معاصر»؛ حتی اگر قرار باشد شاعر در مواجهه با «ادبیات سرخ»، تنها بخش احساسی و عاطفی آن را بیان کند، اگر نگاه او به حادثه و نحوه بیانش درست باشد، مانعی برای سرودن و تمرکز صرف بر بُعد احسایسی حادثه کربلا وجود ندارد. کسی به شما نگفته و نمی‌گوید که چرا حماسه امام حسین(ع) را نگفتید!

وی افزود: این طبیعی است که بخش احساس و عاطفه است که عامه مردم بیشتر با آن ارتباط برقرار می‌کنند. عامه‌ مردم که فیلسوف و تاریخ‌دان نیستند که بخواهیم روایت تاریخ بگوییم! جایگاه درست و دقیق جاری ساختن احساس و عواطف است که جریان نوشتار را به شعر بدل می‌کند. شاعر اگر شان سخن را رعایت کند از «مَشک آب» به گونه‌ای سخن می‌گوید که دیگر هیچ شنونده‌ای تصور نخواهد کرد که اگر یک کلمن آب در کربلا پیدا می‌شد، واقعه عاشورا اتفاق نمی‌افتاد!

فیض: عدم درک مرتبه از آفات مهم شعر حسینی است + فیلم

پیروی شعر هیئت از...

فیض با طرح این پرسش که چرا در میان شاعران مختلف و متعددی که در حوزه ادبیات عاشورایی طبع‌آزمایی کرده‌اند، محتشم فردی جداگانه به شمار می‌رود و شعر او برای ما تا به امروز نمونه‌گون و نادر باقی مانده است؟ تصریح کرد: محتشم، چنان جایگاه شأن سخن را در سروده خود به کار می‌برد که هر مخاطبی آن را درمی‌یابد و به کام و جان تمامی مخاطبان با هر دیدگاه، نگرش و تفکری خوش می‌نشیند.

وی خاطرنشان کرد: محتشم در تصویرسازی سروده‌ خود، گویی به جان کلمه نگاه می‌کند، آن را به تحقیق درمی‌یابد و به واسطه سروده‌اش در اختیار مخاطب قرار می‌دهد. شاعران جوان نیز اگر در مسیر سرایش اشعار عاشورایی و سرخ به جایگاه و شأن سخن نگاهی هم شأن اباعبدالله نداشته باشند قطعاً در این مسیر با مخاطرات مختلف و متعددی مواجه خواهند شد.

این مدرس و محقق ادبیات معاصر با تاکید بر آنکه شاعر و جریان شعر هیئت نیز باید از این قاعده تبعیت کند گفت: اگر گاه در مواردی مخالفتی درباره آن صورت می‌گیرد به‌سبب همین نگاه سطحی است که گاه شاعران این گونه ادبی دارند. در شعر هیئت، اساتیدی چون استاد سازگار حضور دارند که بسیار خوش‌ذوق هستند. چه کسی جز استاد سازگار می‌تواند ادعا کند که من به‌عنوان شاعر هیئتی، حتی برای افراد کمتر شناخته شد وقایع کربلا، شعری، روایتی و احساسی را که داشته‌ام سروده‌ام. اما در شعر استاد سازگار، شان سخن آنقدر بالاست که ما در همراهی با شعر استاد همواره لذت برده‌ایم.

توصیه به جوانان

به گفته فیض؛ این نقل و توصیه به شاعران جوانتر وارد است که اگر چنین نمونه‌ها و الگوهایی را مدنظر داشته باشند می‌توانند در مسیر جریان شعر هیئت راه اساتید بزرگی چون استاد سازگار را در پیش گیرند و آنها نیز به سوی ماندگار شدن پیش روند. شأن کلام اگر رعایت شود، شعر هیئت؛ شعر جوان؛ شعر ستایش، منقبت، مرثیه و سوگواره جایگاهش حفظ می‌شود.

وی با اشاره به آنکه گاه ما در حوزه شعر مدح و منقبت نیز راه به بیراه رفته‌ایم گفت: به‌ عنوان مثال وقتی‌که درباره حضرت علی(ع) سخن می‌گوییم و می‌سراییم که «ای که تمام شب نماز می‌خواندی تا به صبح»؛ این دیگر مدح نیست! چون بحثی وجود ندارد درباره تعبد و نماز خواندن بزرگی مانند حضرت علی(ع) و بیان کردن آن شاید بیشتر جایگاه آسیب و نقد داشته باشد. این آسیبی است که نسل امروز نسبت ‌به آن کمتر واقف هستند و شاید دلیل آن به عدم پژوهش و مطالعه دقیق در متون دینی توسط جوانترها و تازه پای به میدان گذاشته‌ها بازمی‌گردد.

فیض در پایان سخنان خود در توصیه‌ای دیگر به شاعران جوانی که نخستین گام‌های پیمودن در حوزه شعر آیینی و جریان شعر هیئت را در پیش گرفته‌اند گفت: این گروه با توجه و تأسی به شعر گذشتگان، می‌توانند نگاه امروزی‌تری در سروده‌های خود داشته باشند اما نباید فراموش کرد که اصل ماجرا هیچ‌وقت عوض نمی‌شود. اصلا قرار نیست اصل واقعه کربلا عوض شود. هدف معلوم است و هیچ‌وقت قرار نیست که تغییر کند. مهم دیدن زیبایی آن هدف و زیباتر بیان کردن آن است.

فیض پایان سخنان خود غزلی عاشورایی را با طلیعه «تا می‌روم بگویم اسرار کربلا را / دل می‌رود ز دستم صاحبدلان خدا را» برای حاضران در این نشست قرائت کرد.

گزارش از امین خرمی

انتهای پیام
captcha