به گزارش خبرنگار ایکنا، قرآن و عترت بر طبق حدیث ثقلین، دو میراث جاوید و ماندگار پیامبر اکرم(ص) هستند و براین اساس است که در ایامی خاص به ویژه محرم و صفر و در جریان سوگواری سید و سالار شهیدان حسین بن علی(ع) شاهد برگزاری محافل انس با قرآن در قالبهای گوناگون همچون احیای قرآنی شب عاشورا بوده و هستیم. هر چند که برگزاری مجالس و محافل قرآنی غالباً با محوریت تلاوتهای مجلسی و یا برگزاری مسابقات از جمله مواردی است که تبدیل به یک رویه ثابت در جوامع اسلامی شده است که نتیجه آن در عین نورانیت و روحبخشی زندگی فرد فرد جامعه با تمسک به انوار کلام وحی، به کارگیری آموزههای قرآن به عنوان دستورالعمل رسیدن به زندگی سعادتمند را نیز در پی دارد.
بااین حال باید دید که چه شیوه نوینی باید در برگزاری اینگونه محافل و مجالس سرلوحه قرار گیرد و چه محتوایی به غیر از تلاوت صِرف قرآن میتواند تأثیر بیشتری بر روی مخاطبان و شرکتکنندگان در این مجالس و محافل داشته باشد به ویژه اینکه اخیراً با توجه به هجمههای وارده از سوی دشمنان اسلام و هتاکیهای متعدد به ساحت نورانی قرآن، نیاز به این امر یعنی تأمل، تدبر و اندیشهای جزئینگر به قرآن احساس میشود.
پیرامون این مسئله با حجتالاسلام والمسلمین مرتضی ادیب یزدی؛ کارشناس مذهبی و دبیر جامعه مبلغین تهران، گفتوگویی ترتیب دادهایم که در ادامه میخوانید:
ایکنا ـ جایگاه و مرتبه قرآن به عنوان هدایتگر در زندگی هر مسلمانی مسجل است اما از نظر شما چه امور و اشاراتی در قرآن وجود دارد که آن را تبدیل به نسخهای بیبدیل و شفابخش برای سعادتمندی انسان کرده است؟
«إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ...»(سوره مبارکه اسراء/ آیه 9) قرآن همانطور که به درستی اشاره شد کتابی هدایتگر است که به روشی پایدار و جاودان و به روشی غیرقابل تغییر و تبدیل انسان را دعوت به خود و اشاراتی که در آن موجود است میکند؛ این پایداری و ثبات قرآن به امر هدایت، منبعث از اقتدار پروردگار عالمیان و اعتبار سنن الهی است چرا که سنتهای الهی به هیچعنوان تغییر و تبدیل پیدا نمیکنند.
آفرینش از نگاه قرآن آنچنان متقن و محکم است که نیازی به آن نیست سنتهای الهی در آنها تغییر کند و لذا سنتهای الهی پایدار است؛ آنجا که خود میگوید «هِيَ أَقْوَمُ» به این معنا که قرآن از هر نظام و دستگاهی به مراتب پایدارتر و محکمتر است.
نکتهای اینجا شایان ذکر است؛ یک نکته اینکه قرآن و اهل بیت(ع) دو کفه یک ترازو هستند و هر دو منبعث از اراده پروردگار عالمیان و تربیتشده آستان حضرت حق هستند و در نتیجه در هر کدام از آنها که به دقت بنگرید، حقانیت و نورانیت دیگری را میتوانید ببینید.
حال که صحبت از دعوت به حقانیت قرآن و شرکت در محافل و مجالسی با ماهیت قرآنی است به نظر من با توجه به نکاتی که گفته شد بهترین دعوت آن است که قرآن و اهل بیت(ع) در کنار هم باشند.
ایکنا ـ این امر بدان معناست که ما باید در برپایی مجالس قرآنی هر دو این وجوه را در کنار هم ببینیم؟
بله، البته گاهی اوقات بعضی از دوستان ما که کار قرآنی میکنند، در مورد وجهه اهل بیتی آن بیتوجه هستند و اصطلاحاً کم میگذارند که البته عکس آن هم صادق است و گاهی اوقات هم اهل بیتی عمل میکنند و آن طور که بایسته و شایسته است به قرآن اعتنایی ندارند که باید گفت هر دوی آنها غلط است.
ما باید کاری کنیم که اصلاً و اساساً در اذهان اینگونه جا بیفتد که قرآن یعنی علی بن ابیطالب(ع) و مثلاً وجود مبارک حضرت امیر(ع) همان قرآن ناطق و قرآن عملی است یعنی یکی طرح است و دیگری اجرا؛ قرآن طرح است و اجرای آن به دست حضرات معصومین(ع) هستند که مخاطب قرآن هستند؛ ایشان عالیترین مخاطبان قرآن که هستند چرا که قرآن در درجه اول با آنهاست که صحبت میکند؛ با رسول خدا و سیزده معصوم(ع) یعنی 12 امام بعلاوه حضرت صدیقه طاهره(س).
بر این اساس به نظر من مجالس قرآنی باید به گونهای طراحی شود که در آن عرض ادب به حضور حضرت معصومین(ع) صورت گیرد و از آن طرف هم ریشه قرآن و حقیقت قرآن و کیفیت نشأت یافتن قرآن و تنظیم و تدوین قرآن بیان شود. این موارد مباحث شیرینی است که متأسفانه من غالباً شاهد آنها در محفل و مجلسی که پرداختی عمیق داشته باشند، نیستم.
این امر که قرآن در بدو نزول چگونه تبیین شده است نیز مبحث جالبی است چرا که برپایه برخی از احادیث مشهور است که قرآن در هفتاد مرتبه مُتِیَسر (آسان) شده تا قابل فهم برای عموم مردم شود. مباحثی در باب اعجاز قرآن هم برای مستمعین جذاب است. سالها پیش استادی داشتیم که اعتقاد داشت اثبات اعجاز قرآن بر هر مسلمانی واجب است و وقتی ما بیان میکردیم که پرداختی به این شکل، سخت است ایشان معتقد بود که ثبوت کفایت میکند و از آن طرف بیان حقانیت اهل بیت(ع) با استدلالهایی، موجب اغنای نفوس خواهد شد.
به طور مثال ما در همین جریانات مربوط به اربعین حسینی مکرر برای سیدالشهدا(ع) اشک میریزیم و مصائب آن حضرت را متذکر میشویم اما در باب حقانیت آن حضرت و اینکه به چه دلیل حق است و اصلاً اینکه چرا ایشان را سیدالشهدا(ع) خطاب میکنیم و اساساً امامت آن حضرت بر چه پایهای استوار است، مطلبی یا اشاره نمیشود و یا به قدر کفایت نیست.
این در حالی است که شاید برای خیلی از آنهایی که در مراسم اربعین شرکت میکنند امامت سیدالشهدا(ع) اثبات نشده باشد و صرفاً ایشان را عالم بزرگ دینی بدانند و یا نهایت بر این مسئله واقف باشند که ایشان نواده پیامبر عظیمالشأن اسلام هستند و در باب اینکه ایشان امام واجبالطاعة هستند، مطلبی بیان نشود و درست اینجاست که باید در همین محافل قرآنی تدبیری اندیشیده شود تا از راهی و با استفاده از تفکری، به این مسئله ورود کنیم که باید در مورد ابیعبدالله(ع) چه چیزی گفته شود. در حالیکه اکنون شاهد هستید تنها یک وجه قضیه فرض شده است و وجوه دیگر را رها کردهایم. این موارد است که با استناد به قرآن برای مخاطب بصیرت ایجاد میکند. همه آنهایی که آمدند و امام حسین(ع) را در کربلا یاری کرده و به شهادت رسیدند، حقانیت امامت امام حسین(ع) را میدانستند و اینچنین نبوده که از روی احساسات به این امر پرداخته باشند. ما هم باید تلاش کنیم تا در این محافل مقدمات این بصیرتافزایی را فراهم کنیم.
ایکنا ـ اشاره به اعجاز قرآن و لزوم شرح آن در محافل قرآنی کردید. میتوان بین اعجاز قرآن و اهل بیت(ع) ارتباطی برقرار کرد؟ میتوانید نمونهای ذکر کنید؟
بله، بنا بر قولی مشهور رأس مبارک آن حضرت در 19 موضع قرآن خوانده است، این را حاملان سر مطهر سیدالشهدا(ع) که اتفاقاً از اشقیا هم هستند، معترفند و نکته جالب اینکه تعداد حروف به کار رفته در ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» 19 حرف است و نکته جالب اینکه رأس مبارک در قرائت آیاتی از قرآن در آن 19 موضعی که به آن اشاره شد، علیالقاعده آیاتی را خواندهاند که معترض به شهادت مظلومانه وجود مقدسشان بوده است.
به طور مثال قرائت این آیه که «سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ»(سوره مبارکه شعراء/ آیه 227) تصور کنید که ذکر این موارد که ارتباط میان قرآن و عترت است در محافل قرآنی به ویژه در این ایام برای عزاداران چه تأثیر معرفتی خواهد داشت. به نظرم این موارد باید در روندی تحقیقی از مقاتل مشهور استخراج و برای مردم بیان شود.
ایکنا ـ در جریان هتاکیهای اخیر به ساحت نورانی قرآن اغلب شاهد تجمعات اعتراضی از سوی عموم مردم بودیم. بیان و درک این موارد معرفتی که به آن اشاره کردید شاید در بدو امر برای عموم مردم ثقیل و سنگین باشد. چه شیوه بیانی را میتوان برای ارتباط قاطبه مردم با اشارات معرفتی قرآن پیشنهاد میکنید؟
این به هنر ما در تبلیغ و شما در رسانه مربوط میشود که بتوانیم با استفاده از راهکارهایی، مراتب ارادت مردم به قرآن و اهل بیت(ع) و به ویژه سیدالشهدا(ع) را تعمیق ببخشیم. برنامههای تدارک دیده شده باید مردم را متحول کند و اگر این تحول صورت نگیرد با وجود اینکه ممکن است در لحظه و یا حتی تا مدتها اثر حضور در چنین محافلی در فرد شرکتکننده باقی بماند اما ماندگار نخواهد بود. بله، اینکه مثلاً اگر من بدون هیچ مقدمهای راجع به قرآن خواندن رأس الحسین(ع) مطلبی بیان کنم، ممکن است باور آن برای مخاطب عام سنگین و یا حتی غیرممکن باشد اما اگر مطالب به گونهای بیان شود که معرفت به حجت خدا و معرفت به کتاب خدا فراهم شود، چنین باوری حاصل میشود و همه به آن اعتقاد راسخ پیدا کرده و به آن اقرار میکنند.