فیلم «موقعیت مهدی» در چهلمین جشنواره فیلم فجر توانست در 14 بخش کاندید دریافت سیمرغ شود؛ کاری که مورد تحسین منتقدان قرار گرفت.
نسخه سریال تلویزیونی این فیلم هماکنون با عنوان «عاشورا» روی آنتن است.
پیرامون این مجموعه با حسین سلطانمحمدی گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه با آن همراه میشویم.
ایکنا – سریال «عاشورا» ساخته هادی حجازیفر یکی از اتفاقات خوب در حوزه سینمای دفاع مقدس است. پیرامون بحث کیفی کار توضیح دهید.
پرداختن به جنگ هراندازه از آن دور میشویم حساستر میشود. دوران جنگ ایامی سالم بود که در آن کمترین آسیبها و بیشترین بهرههای معنوی در آن برای انقلاب دیده میشد. هراندازه از این مقطع دور میشویم و نسل جدید روی کار میآید وضعیت برای بازیابی بازشناسی مهمتر میشود زیرا خیلی از فعالیتهای بنیادین انقلاب و نظام، روی پایه و دستاوردهای دفاع مقدس شکل گرفته شده است.
سریال «عاشورا» میگوید جوانان چگونه در ابتدای انقلاب و جنگ آبدیده میشوند. یکی دیگر از نکات جالب این سریال پرداختن به خانواده رزمندههاست. البته پیشتر نمونه این اتفاق را در یک مستند دیده بودم. همچنین در «ویلاییها» هم اشاراتی از همراهی خانوادهها با رزمندهها را شاهد هستیم. در این کار نوعی جدیدی از فرماندهی جنگ را میبینیم؛ فرماندههای که خود پیشقدم در جنگ بودند. در این مجموعه، قهرمان همهچیز را پشت سر میگذارد تا به جنگ برود حتی وی حاضر نمیشود پیکر برادر شهیدش را زودتر از دیگر رزمنده به عقب بازگرداند. این اتفاقی است که در کمتر فیلمی میتوان نمونه آن را مشاهده کرد.
این مجموعه که قبلاً تحت عنوان «موقعیت مهدی» سینمایی آن به نمایش درآمده بود از اولین گامها در راستای تصویرسازی قهرمانان جنگ است. این فیلم در فضای ایجادشده بابت راهپیمایی اربعین از تبلیغات کافی رسانهای بهره نبرد اما امیدوارم در سه قسمت باقیمانده و همچنین همزمانی با هفته دفاع مقدس، سریال مردم را متوجه خود کند.
ایکنا – فیلمساز در «عاشورا» نشان میدهد دفاع مقدس را به خوبی درک کرده است. این مسئله در بخشهای مختلف مجموعه عیان است. این امتیاز را تا چه حد عاملی برای موفقیت کار میدانید؟
هادی حجازیفر موقعیت دفاع مقدس را در فیلم درک کرده است زیرا دو عمویش جز گردان عاشورا بوده و اطلاعات کافی را در اختیارش قرار دادهاند. همچنین استفاده حجازیفر از بردارش برای بازی در نقش حمید باکری حربهای خوب برای بهتر شدن نقش شده است. داشته این سریال نشان میدهد برای ساخت کارهای اینچنینی حتماً لازم نیست فردی از نزدیک جنگ را تجربه کرده باشد بلکه کافی است فیلمساز فضای حاکم بر آن زمان را درک کند.
ایکنا – در سینمای جهان نیز فیلمهای جنگی یکی از گونههای ثابت سینمایی است. دستاورد این شکل از فیلمسازی را برای سازندگانش تحلیل کنید؟
در سینمای آمریکا هنوز هم درباره جنگ جهانی دوم و جنگ ویتنام فیلمسازی صورت میگیرد حتی در کارهایی که در آنها به نوعی شکست آنها تصویر میشود هم قدرتنمایی امریکا را شاهد هستیم. هالیوود در کارهایش به دنبال بیان این نکته است که ما در همه جای دنیا قدرتمندانه حضور داریم حتی اگر درنبردی هم شکست بخوریم باز هم این حضور پابرجا است. این تأکید آنها به نوعی این نکته را برای جهانیان تداعی میکند که آمریکا به لحاظ نظامی قدرت برتر جهان است. ما نیز باید در این رابطه فعال باشیم تا جوانان بتواند معنای شهدای مدافع حرم و شهدای ترور را بهتر درک کرده تا بتواند به داشتههای خودی بیشتر اتکا کنند.
کارهای اینچنین میتواند دستاورد استراتژیک هم داشته باشد. برای مثال در شرایط فعلی روی این نکته تبلیغات رسانهای صورت میگیرد که نخبهها در حال مهاجرت هستند درحالیکه در دهه شصت نخبههای چون؛ باکری، همت، زینالدین و... در شرایط سختتر مهاجرت نکرده و برای کشور خود از جانشان گذشتند. شهید باکری در شهرداری ارومیه کارهای بزرگی کرد اما با توجه به اتفاقاتی که رخ داد به جنگ رفت. او هیچگاه به واسطه ناملایمات تصمیم به مهاجرت نگرفت. این اتفاق میتواند الگو بسیاری خوبی برای جوانان باشد.
مطمئناً این فیلم هم همانند هر اثر سینمایی یا تلویزیونی دارای نقاط ضعف نیز است اما اتفاقی که در این قبیل تولیدات رخ میدهد بسیار مهم بوده و باید حمایت جدی شود. توجه به سرداران جنگ تنها نباید در حد نامگذاری بزرگراه باقی بماند بلکه باید در قالب کارهای سینمایی و تلویزیونی این الگوها را مطرح کنیم.
ایکنا – سریال عاشورا در قیاس با نسخه سینمایی «موقعیت مهدی» کاری کاملتر به نظر میرسد. پیرامون این موضوع توضیح دهید.
این مجموعه بسیار کاملتر از آن چیزی است که در نسخه نمایشی شاهد آن هستیم زیرا سریال تلویزیونی امکان پردازش به جزئیات بیشتری را دارد. در نسخه سینمایی این تصور وجود دارد که بخشی از کار در کنار هم قرار داده شده تا صرفاً یک فیلم سینمایی ساخته شود برای همین هم سریال نسخه مناسبتری است. در شکل تلویزیونی اطلاعات در بخشهای مختلف شخصیت به صورت نرم در ذهن تماشاگر شکل میگیرد و با پخش هر قسمت جدید سیمای خلقشده شکل بهتری به خود میگیرد. در ضمن در نسخه تلویزیونی این کار تلاش عوامل سازنده بهویژه کارگردان بیشتر به چشم میآید.
ایکنا – بحث پایانی این گفتوگو به شخصیتپردازی این سریال مربوط میشود. این سریال در تصویرسازی از شخصیت به خوبی عمل کند و ما شمایل واقعی از شهید باکری را شاهدیم. پیرامون این موضوع نیز توضیح دهید.
شخصیتپردازی واقعی نشان میدهد کارگردان آدمهای آن زمان را درک کرده است. این آشنایی با شخصیت را در روابط خانوادگی هم شاهد هستیم. برای مثال به صحنه خواستگاری اشاره میکنم که نشان میدهد کارگردان فضا را درک کرده و حتی نوع رفتار مهدی و حمید باکری با یکدیگر هم به خوبی ازکاردرآمده است. نکته دیگر اینکه صورت هادی حجازیفر با سیمای شهید باکری همخوان است و همین موضوع نیز بر واقعیتر شدن کار میافزاید.
گفتوگو از داوود کنشلو
انتهای پیام