به گزارش ایکنا آیتالله العظمی عبدالله جوادی آملی؛ مفسر قرآن و نهجالبلاغه، 23 شهریورماه، در ادامه سلسله جلسات هفتگی درس اخلاق گفت: سخن درباره کلمه 113 از کلمات قصار نهجالبلاغه بود؛ حضرت امیرع) در کلمه 113 که خوب است جملات آن را معناشناسی کنیم، فرمودند: لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ، وَ لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ، وَ لَا عَقْلَ كَالتَّدْبِيرِ، وَ لَا كَرَمَ كَالتَّقْوَى، وَ لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ، وَ لَا قَائِدَ كَالتَّوْفِيقِ، وَ لَا تِجَارَةَ كَالْعَمَلِ الصَّالِحِ، وَ لَا [زَرْعَ] رِبْحَ كَالثَّوَابِ، وَ لَا وَرَعَ كَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ، وَ لَا زُهْدَ كَالزُّهْدِ فِي الْحَرَامِ، وَ لَا عِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ، وَ لَا عِبَادَةَ كَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ، وَ لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ، وَ لَا حَسَبَ كَالتَّوَاضُعِ، وَ لَا شَرَفَ كَالْعِلْمِ، وَ لَا عِزَّ كَالْحِلْمِ، وَ لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَة. اولین جمله این است: «لَا مَالَ أَعْوَدُ مِنَ الْعَقْلِ»؛ در این تعبیر فرمودند گرچه عقل عایدی دارد و مال هم قوام یک مملکت است ولی فایده و عایده عقل بیش از مال است زیرا با عقل میتوان مال به دست آورد ولی با مال نمیتوان عقل به دست آورد لذا هیچ موجودی به اندازه عقل فایده ندارد.
وی افزود: وَ لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ؛ هیچ تنهایی بدتر از عجب نیست زیرا عجب و کبر و غرور و نخوت سبب میشود تا مردم از دور انسان پراکنده شوند لذا عجب باعث تنهایی است. وَ لَا عَقْلَ كَالتَّدْبِيرِ؛ عقل در حل مسائل علمی نافذ است ولی اداره جامعه و خانواده نیازمند عقل تدبیری و عملی است که به آن حکمت عملی گویند. وَ لَا كَرَمَ كَالتَّقْوَى؛ اولین آیات نازله بر پیامبر درس کرامتدادن است زیرا فرمود: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿۱﴾؛ بخوان به نام پروردگارت كه آفريد (۱)؛ خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿۲﴾؛ انسان را از علق آفريد (۲)؛ اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴿۳﴾
این مفسر قرآن و نهجالبلاغه بیان کرد: اگر بگویند فقیه و ریاضیدان تدریس میکنند معلوم است که فقیه، درس فقه و ریاضیدان درس ریاضی میدهد و اگر اکرم درس بدهد درس او کرامت است و این درس اولین درس به جامعه بشری است. کرامت هم در تقواست(وَ لَا كَرَمَ كَالتَّقْوَى) و تقوا آن است که انسان روح بلندی داشته باشد و به سراغ بدی نرود و اجازه ندهد بدی به سراغش بیاید. برخی اهل بازی هستند ولی برخی اهل بازی نیستند ولی میتوان آنها را به بازی گرفت ولی طبق آیه: رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَإِقَامِ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءِ الزَّكَاةِ ۙ يَخَافُونَ يَوْمًا تَتَقَلَّبُ فِيهِ الْقُلُوبُ وَالْأَبْصَارُ؛ مردان با تقوا اهل بازی نیستند.
وی با اشاره به تعبیر بعدی یعنی «وَ لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ، وَ لَا مِيرَاثَ كَالْأَدَبِ»، تصریح کرد: در مسائل مالی تا کسی نمیرد ارث به ورثه نمیرسد ولی عالمی از پیامبر(ص) ارث میبرد که خودخواهی و نفسپرستی را از بین برده باشد؛ بنابراین در ارث معرفت برعکس ارث مالی تا وارث نمیرد چیزی به او نمیرسد. همچنین قرینی برای انسان مانند حسن خلق نیست.
آیتالله جوادی آملی ادامه داد: وَ لَا قَائِدَ كَالتَّوْفِيقِ؛ گاهی انسان میداند فلان چیز خوب است ولی گاهی انسان به چیزی میل دارد و این توفیق است و توفیق یعنی کار منطبق بر هدف و مقصد نهایی باشد؛ وَ لَا تِجَارَةَ كَالْعَمَلِ الصَّالِحِ؛ هیچ تجارتی مانند عمل صالح نیست لذا فرمود: يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ هَلۡ أَدُلُّكُمۡ عَلَىٰ تِجَٰرَةٖ تُنجِيكُم مِّنۡ عَذَابٍ أَلِيمٖ؛ تُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَتُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ بِأَمۡوَٰلِكُمۡ وَأَنفُسِكُمۡۚ ذَٰلِكُمۡ خَيۡرٞ لَّكُمۡ إِن كُنتُمۡ تَعۡلَمُونَ؛ عمل صالح و علم صائب تجارت است. عدهای نه علم صائب دارند و نه عمل صالح لذا تجارت آنان ربح میشود. سودی که کمالات الهی را به همراه دارد صواب است زیرا هم راستا با مقصد است.
وی افزود: وَ لَا وَرَعَ كَالْوُقُوفِ عِنْدَ الشُّبْهَةِ؛ گاهی انسان از حرام قطعی پرهیز دارد ولی برخی اوقات خیر از امور شبههناک پرهیز دارد و احتیاط میکند یعنی دور دین خود را دیوار میکشد تا بیگانه به او تعدی نکند و او هم نتواند از دیوار عبور کند. وَ لَا زُهْدَ كَالزُّهْدِ فِي الْحَرَامِ؛ این نوع ورع و زهد بهترین زهد است یعنی اجتناب از حرام بهترین زهد است. ، وَ لَا عِلْمَ كَالتَّفَكُّرِ؛ یعنی گاهی انسان عالم است و علم را از جایی یاد گرفته است که این هنر نیست ولی گاهی از درون خودش، چشمه علم جوشانده است واین خوب است؛ اگر کسی مقلدانه بیاموزد علم است و خوب ولی مانند آن نیست که انسان فکر کند و مجهولی را معلوم کند؛ بیان نورانی امام این است که کونوا ینابیع العلم. ایشان تاکید دارند دانشمند استخری نباشید بلکه دانشمند چشمهای باشید و علم از درون شما بجوشد و ظرف علم و دانش باشید.
این شارح نهجالبلاغه اظهار کرد: وَ لَا عِبَادَةَ كَأَدَاءِ الْفَرَائِضِ؛ گاهی برخی افراد به مستحبات زیاد اهمیت میدهند ولی سراغ واجبات نمیروند ولی امام فرمودند هیچ عبادتی مانند انجام واجبات نیست. وَ لَا إِيمَانَ كَالْحَيَاءِ وَ الصَّبْرِ؛ اگر کسی ایمان داشته باشد در برابر دستورات خدا صبور است و بار دین را به مقصد میرساند، انسان بردبار، وظیفهشناس است.
وی افزود: وَ لَا حَسَبَ كَالتَّوَاضُعِ؛ گاهی انسان فرزند کمالات خود است لذا پرهیز از تکبر و غرور و رهایی از بلندپروازی بیجا کمال انسان است. وَ لَا شَرَفَ كَالْعِلْمِ؛ هیچ شرفی مانند علم نیست؛ گاهی انسانی شرافت شناسنامهای دارد ولی شرف حقیقی در سایه داشتن علم و بردباری و عزت است و عزیز هم نفوذناپذیر است؛ به زمینی که کلنگ در آن نفوذ ندارد میگویند نفوذناپذیر است. انسانی که رشوه و زیرمیزی در او اثر نمیکند تا باطلی را حق کند عزیز است. فردی که با مقداری رشوه و تهدید تسلیم شود ذلیل و نفوذپذیر است؛ وَ لَا عِزَّ كَالْحِلْمِ؛ انسان حلیم را نمیتوان خیلی زود از راه به در برد و عزتی از حلم و صبر بالاتر نیست. وَ لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَة؛ انسان اگر تنها باشد نمیتواند بار سنگین جامعه را به دوش بکشد ولی اگر مظاهره و پشتیبان داشته باشد میتواند موفق شود؛ مظاهره حمایت دیگران با رای و مشورت و حمایت و تظاهرات است؛ حضرت فرمودند هیچ مظاهرهای بالاتر از مشورت نیست.
مفسر قرآن کریم در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه در جلسه قبل بیان شد اصل بیانات امام در هر فراز و فرودی مانند قرآن کریم است، گفت: قرآن در سه بخش سخن دارد:ادْعُ إِلى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ؛ دعوت به سوی خدا با حکمت، موعظه و جدال احسن؛ قرآن یک سلسله سورههایی دارد که در مکه و بقیه در مدینه نازل شد و همه متناسب با مسائل مورد نیاز این دو شهر نازل شده است؛ در مدینه نظام سیاسی و اداری و اجتماعی و اقتصادی تشکیل شد لذا آیات آن متنوع است؛ حضرت امیر(ع) هم قبل از حکومت مباحث توحیدی و اخلاقی را ذکر میکنند ولی بعد از حکومت احکام زکات، جهاد، نماز جمعه و جماعت و ... را بیان فرمودند.
وی ادامه داد: وقتی حکومت دینی ایجاد شد کسانی خودشان را به دین نزدیک میکنند تا از آن بهره ببرند و آسیب نبینند؛ هر جا دین مورد احترام بود برخی منافقانه خود را به دین نزدیک میکنند؛ تظاهر به عبادت و روزه و نماز در این مقطع رخ میدهد و حضرت امیر(ع) هشدار دادند مراقب باشید نفاق به درون شما راه نیابد؛ بنابراین سخنان ایشان قبل و بعد از حکومت مانند سور مکی و مدنی متفاوت است. نتیجه اینکه حضرت امیر همانند قرآن سخن گفته است ولی قبل از حکومت، یکسری بیانات و بعد از آن که با نفاق و کم کاری برخی افراد مواجه شدند نوع سخنان ایشان هم تغییر کرد.
این مرجع تقلید در خاتمه ابراز امیدواری کرد خداوند ان شاء الله توفیق دهد تا معارف دینی و معارف حضرت امیر(ع) خوب درک و عمل و منتشر شود.
انتهای پیام