به گزارش ایکنا؛ یکی از کهنترین اسناد برجایمانده از میراث اسلامی دستنویسهای قرآن به خط حجازی و کوفی است. مرتضی کریمینیا، قرآنپژوه ایرانی، در کتاب «قرآنهای کوفی در ایران و دیگر پارههای آن در جهان» کوشیده جنبهای نو به پژوهشهای نسخهشناسی مرسوم بیفزاید و سرآغاز حرکتی نو به سوی پژوهش معطوف به کیفیات متنی، هنری، ادبی و تاریخی نسخ قرآنی در این حوزه شود.
او در این اثر به حدود سیصد نسخه قرآن کهن از مهمترین کتابخانهها، موقوفات و موزههای ایران و پارههای هرکدام در کتابخانهها و موزههای جهان پرداخته و برخی قرائات نامرسوم و نادر در نسخ را نیز برجسته کرده است.
در همین راستا، نشست نقد و بررسی کتاب «قرآنهای کوفی در ایران و دیگر پارههای آن در جهان» توسط مرکز طبع و نشر قرآن با حضور عمادالدین شیخ الحکمایی، پژوهشگر و نسخهشناس؛ سید محمدحسین حکیم، نسخهشناس و مرتضی کریمینیا، قرآنپژوه و نویسنده در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.
جای خالی بانک نسخ خطی قرآن
عمادالدین شیخالحکمایی، پژوهشگر و نسخهشناس در ابتدای این نشست گفت: کریمینیا در حوزه مطالعات تاریخ قرآن میان استادان ارجمند در حوزههای نزدیک یا مرتبط آن جایگاه برجستهای دارد که به سبب نگاه تخصصی او به موضوع است. اما تولید آثار در این حوزه بسیار کم است. کار پیوسته و متمرکز، دقت نظر خاص به بحث قرائات و رسم و شمارهگذاری قرآن، توجه شگفتآور به یافتن اوراق پراکنده از ویژگیهای خاص و بسیار ارزشمند کریمینیاست. حضور در مجامع بینالمللی و ارتباط با مراکز جهانی و محدود نکردن خود به حوزه جغرافیایی و مرکز یا دانشگاه خود نیز نکات شاخصی در اوست که برای ما اهمیت بسیار دارد، همانطور که تلاش او برای چاپ کتاب با کیفیتی بالا و درخور.
وی با بیان آنکه اما یکی از اولین پرسشهای ما میتواند این باشد که این کتاب فهرست تخصصی نسخ قرآن است یا اثری تألیفی و تصنیفی یا مجموعه مقالات یا کاتالوگ؟ ادامه داد: معتقدم این اثر بیشتر به سمت مجموعه مقالات و کاتالوگ رفته است، درحالیکه با این حجم بالای اطلاعات قابلیت آن را دارد که کتابی مرجع برای این حوزه شود که شاید نشده. چراکه کتاب باید مسئلهمحور و پرسشمحور باشد اما چنین چیزی نه در مقدمه و نه در عنوان نیست.
پژوهشگر و نسخهشناس در ادامه با اشاره به آنکه متوجه نشدم معیار نامگذاری قرآنها در این اثر چیست؛ گاهی با تعداد سطور، جایی با نام موزه و موقوف آمدهاند و ناهماهنگ هستند خاطرنشان کرد: به نظرم ایجاد بانکی برای اوراق نسخ خطی و قرآنی میتواند امکان جستوجوی سریع و دقیقتر با استفاده از جمعی از آیتمها را فراهم بکند. البته این کار نیازمند همتی است که نمیدانم در این روزگار بشود به آن فکر کرد یا نه.
100 سالگی فهرستنویسی نسخههای خطی ایران
سیدمحمدحسین حکیم، نسخهشناس نیز در ادامه گفت: دوره جدید فهرستنویسی نسخههای خطی ایران از صد سال پیش بهصورت مدرن شروع شده است. اولین فهرستهای چاپشده از نسخههای خطی در ایران سه جلد نخست کتابخانهی آستان قدس رضوی است و از آن زمان، بیش از ششصد جلد فهرست نسخههای خطی در ایران چاپ شده است. خوشحالم که نمونهای خوب و محترم از این کار را در ایران داریم که میتوانیم آن را مطالعه کنیم و بیاموزیم به نسخههای قرآن چطور بنگریم.
وی در ادامه در حوزه نقد و بررسی کتاب کریمینیا گفت: مورد جزئیتر اینکه معیار نامگذاری قرآنها را نیافتم. دیگر آنکه، بعضی جاها مطلب بهاجمال برگزار شده، ولی پیداست که پس آن فکر و بررسی و تحقیقی بوده است. همچنین مواردی هست که کریمینیا پیشتر درباره آنها سخن گفته است اما در این اثر نیست. مثل جابهجایی شماری از نسخ در زمان مهاجرت علمای شام و عراق به ایران.
قدیمیترین سندهای باقیمانده ایران بعد از اسلام
مرتضی کریمینیا، مؤلف، قرآنپژوه و نویسنده کتاب «قرآنهای کوفی در ایران و دیگر پارههای آن در جهان» در این نشست گفت: نسخ قرآنی سه قرن نخست؛ قدیمیترین سندهای باقیمانده از ایران بعد از اسلام هستند و اهمیتشان پوشیده نیست. در میان سندهای مکتوب در دسترس ما از بعد از اسلام در کل منطقه جهان اسلام آثار غیر قرآنی نادرند. از قرن اول و دوم تقریباً سندی نداریم. از قرن سوم کتابهایی داریم و در قرن چهارم و پنجم تعداد این کتابهای برجایمانده در حوزههای مختلف بسیار اندک است. از قرن پنجم به بعد هم با حجم زیادی از آثار مستند روبهروییم. لذا نسخههای باقیمانده از این دو سه قرن برای پی بردن به رویدادهای آن دوران بسیار ارزشمندند.
وی افزود: این نسخ فقط حاوی اطلاعاتی در مورد قرآن، دانشهای قرآنی یا متن قرآن نیستند، بلکه بسیاری از رویدادهای مربوط به تاریخ خط، تاریخ هنر، انواع ویژگیهای هنری بهکاررفته در این نسخ، سنت کتابآرایی آن زمانه نیز در این نسخهها بازنمایی شدهاند. همچنین، به طریق جانبی راجع به اشخاص و اعلامی که با این نسخ سروکار داشتند، تحولات سیاسی و اجتماعی پیرامون کتابت و تدوین این نسخ اطلاعاتی به دست میدهند. بهعلاوه اینکه بعد از این سه قرن این نسخ سرگذشتهای متفاوتی داشتهاند و گویی لازم است با ذرهبین قرون بعدی را بکاویم تا دریابیم چه تحولاتی را از سر گذراندهاند.
این پژوهشگر یادآور شد: نسخهشناسی قرآن یا نسخ قرآنی کهن در خارج از ایران یا نسخهشناسی نسخ قرآنی خارج از ایران در مقایسه با آنچه در ایران هست تحول و غنای بیشتری داشته است؛ یعنی ما درباره آثار داخل کشورمان اطلاعات بسیار اندکی داشتهایم که صرفاً برخاسته از فهرستنویسیها و نسخهشناسیهای فهرستنویسان کتابخانهها و موزهها و صرفاً گزارشی از ویژگیهای ظاهری و فیزیکی نسخهها بوده است. لذا از هجده سال پیش بیشتر به این نسخهها متمایل شدم و این حوزه را نه فقط از حیث دانشهای قرآنی، بلکه از حیث سندشناسی و تاریخشناسی یا پژوهشی تاریخی، جای بسیار بکر و ارزشمند و کارنشدهای دیدم و کوشیدم آرامآرام دربارهی تکتک آنها اطلاعات بیشتری جمعآوری کنم و با دیگر اساتید و اهل فن و متخصصان به اشتراک بگذارم.
فهرستنویسی قرآنها در ایران بسیار ابتدایی است
کریمینیا در پاسخ به نقدهایی مطرح شده توسط منتقدان حاضر در این نشست گفت: درباره اینکه این کتاب فهرست است یا کتاب تاریخ نسخهها یا کاتالوگ یا مجموعه مقالات باید بگویم من هیچکدام از اینها را در ذهن نداشتم. در مقدمه نوشتهام که فهرستنویسی قرآنها در ایران بسیار ابتدایی است و میخواهم برای بهتر شناساندن این قرآنها تلاش بکنم. من نمیتوانستم حتی یکی از این کتابخانهها را هم مانند حرفهایها فهرستنویسی بکنم، چه برسد به اینکه سطح اطلاعرسانی در باب تمام قرآنهای داخل ایران را بالاتر ببرم و علمیتر بکنم.
وی ادامه داد: یکی از مهمترین کشفیات من در این کتاب این بود که نخست ایرانیان با کتابت پیوسته مخالفت کردند. کتابت پیوسته از ۲۰۰۰ سال قبل از اسلام در بینالنهرین و یونان بود. کلمه را پیوسته مینوشتند و اگر جایی کامل نبود میشکستند و نصف کلمه را اول میآوردند. این در قرآننویسیهای اولیه نیز بود. ولی ایرانیان منطقهی خراسان با این مسئله راحت نبودند، چون از سنت کتابت شرقی و متفاوتی برخوردار بودند. همهی محققان تاریخ هنر اسلامی در غرب این نسخهها را عراقی یا مربوط به شمال آفریقا میدانند اما من نشان دادم که در سراسر این نسخه و خواهر دوقلوی آن در موزهی ملی ایران، هیچ کلمهای حتی یکبار نشکسته و کسی عمداً این کار را کرده است.
مهمترین نسخه دنیا
کریمینیا خاطرنشان کرد: عنوان کتاب را «قرآنهای کوفی در ایران» انتخاب کردم. اول اینکه راجع به قرآنهایی که خارج از ایران نگهداری میشود، اطلاعات بسیار بیشتری داریم. چراکه غربیان یا کشورهای عربی و ترکیه برای فهرستنویسان و قرآنپژوهان دسترسی خوبی فراهم کردهاند. بنابراین تلاش کردم این اتفاق برای نسخههای داخل کشور بیفتد.
وی در پایان تصریح کرد: به نظرم فصل اول این اثر مهمترین نسخه دنیاست. 10 سال با آن زندگی میکنم و نسخهای به این اندازه از آن دوران ندیدهام. از هرکدام از بقیهی کوفیها هم مهمترینهایشان را از سبکهای مختلف اختیار کردم و نخواستم اگر جایی موردی خاص را در مورد نسخهای بیان کردم، شبیه آن را در جای دیگر تکرار کنم. میخواستم بهاندازه دانشهای کلی علوم قرآنی وارد این کار شوم. بنابراین، ملاک انتخابم بیشتر جنبههای محتوایی و قرآنی بود. آرامآرام چیزهایی درباره خط و تاریخ هنر آموختهام و آنها هم در انتخابهای من دخالت کرده است.
انتهای پیام