کد خبر: 4170657
تاریخ انتشار : ۰۲ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۵۹
گفتاری از حجت‌الاسلام احمد فلاح‌زاده

تلاش امام حسن عسکری(ع) برای حفظ هویت جامعه شیعی

امام حسن عسکری(ع) در سیره اجتماعی خود تأکید فراوانی بر زیارت ائمه معصومین(ع) از سوی شیعیان و دستگیری از فقرا داشتند و تمام تلاش خود را مصروف حفظ هویت جامعه شیعی کردند.

شهادت امام حسن عسکری(ع)امروز، هشتم ربیع‌الاول مصادف با سالروز شهادت امام حسن عسکری(ع) است. ابومحمد حسن بن علی بن محمد(ع) روز هشتم ربیع‌الثانی ۲۳۲ هجری قمری در مدینه به دنیا آمد و روز هشتم ربیع‌الاول سال ۲۶۰ هجری قمری در سامرا به شهادت رسید. ایشان ملقب به ابن الرضا و معروف به عسکری، یازدهمین امام شیعیان دوازده امامی پس از پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) و قبل از پسر گرامیشان امام مهدی(عج) بود. ایشان و پدرشان امامین عسکریین نامیده می‌شوند زیرا شهر سامرا که مجبور به زندگی در آن بودند، در واقع یک اردوگاه نظامی بود.

ایشان بیشتر طول عمر خود را در حبس خانگی به سر برد؛ به ویژه به دلیل قول مشهوری که بیان می‌کردند، ایشان صاحب فرزندی خواهد شد که به‌عنوان منجی آخرالزمان قیام خواهد کرد تا زمین را از عدالت پر کند.
امام حسن عسکری(ع) طی سال‌های امامت خود در سامرا تحت محدودیت‌های اعمال ‌شده از سوی خلافت عباسیان می‌زیست. ایشان زیر نظر جاسوسان خلیفه‌های وقت بود و لذا نمی‌توانست با شیعیان ارتباط آزادانه داشته باشد و تنها خواص اصحابش با ایشان شخصاً ارتباط داشتند. آن حضرت عاقبت به دستور معتمد خلیفهٔ عباسی مسموم و در سامرا در کنار قبر پدرشان امام هادی(ع) مدفون شدند. ایشان پس از انجام مراسم در منزلشان دفن شدند و بنا بر روایت شیخ طوسی، عثمان بن سعید در طول بیماری امام(ع) بر بالین ایشان بود و مراسم غسل و خاک‌سپاری را به جا آورد.

امام حسن عسکری(ع) در دوران کوتاه امامت خود، خدمات بسیار شایانی را به جامعه مسلمین به ویژه شیعیان داشتند. تأکید ایشان به دستگیری از فقرا و نیز سفارش ایشان به زیارت ائمه(ع) از جمله مهمترین درس‌های ایشان به جامعه مسلمین و شیعیان بود. درب خانه امام(ع) همواره به روی نیازمندان باز بود و آن‌ها از جود و کرم ایشان بهره می‌برند.

حجت‌الاسلام والمسلمین احمد فلاح‌زاده، مدرس دانشگاه و دانش‌آموخته دکترای تاریخ اسلام در گفت‌وگو با ایکنا به موضوع بررسی سیره اجتماعی امام حسن عسکری(ع) پرداخته است که مشروح آن را در ادامه مطالعه می‌کنید. 

امام حسن عسکری(ع) در هشتم ربیع‌الثانی سال 232 در شهر مدینه متولد شدند و تقریبا حدود یک سال داشتند که به همراه پدر از مدینه به سامرا نقل مکان می‌کنند. آنچه در رابطه با امام حسن عسکری(ع) مهم است این است که نسبت به ایشان اطلاعات دقیق میان مردم اندک است و آنچه گفته می‌شود، بیشتر مطالبی است که زبان به زبان و سینه و سینه مطرح شده و بسیاری از آن‌ها نیز دقیق نیست یعنی اشتباهات رایجی است که در میان مردم و حتی در بدنه جامعه علمی مطرح بوده و داخل جامعه جا افتاده است.

البته اخیر مطالعاتی درباره امام حسن عسکری(ع) انجام شده که از آن جمله می‌توان به مقالاتی در دانشنامه اهل بیت(ع) اشاره کرد که در رابطه با معصومین(ع) تهیه شده است. 

در مورد امام حسن عسکری(ع) لازم است گفته شود که در آن دوران نگاه دولت عباسی به ایشان زوایای مختلفی داشته است. یعنی در دولت عباسی، نظامیان، درباریان، شهروندان و منتسبان به دولت عباسی هر کدام با دیدگاه متفاوتی به امام حسن عسکری(ع) می‌نگریستند. همچنین، نگاه بدنه جامعه نیز نسبت به ایشان نگاه ویژه‌ای است یعنی دیدگاهی که بدنه جامعه در آن دوران به امام عسکری(ع) داشتند، دیدگاه ویژه‌ای بوده است. 

بنی‌هاشم که عباسیان نیز خود را به آن‌ها منتسب می‌دانستند، در میان مردم این‌گونه جا انداخته بودند که حکومت حق ما بوده و ما خاندان رسول خدا(ص) هستیم و حکومت از پیامبر(ص) به ما منتقل شده است. عباسیان یکی از شاخه‌های بنی هاشم بودند که خلافت و حکومت را در دست داشتند و شاخه دیگر بنی‌هاشم نیز علویان بودند که فرزندان امام علی(ع) بوده و ائمه(ع) نیز از این شاخه بودند. حکومت عباسی نوعی نگاه تقدسی را در میان جامعه منتشر می‌کرد که طبق آن، اعتقاد به تقدس عباسیان و علویان در میان مردم مطرح می‌شد. 

احترام ویژه مردم نسبت به بنی هاشم

اعتقاد به تقدس سبب می‌شد که هم مردم احترام ویژه‌ای برای بنی‌هاشم قائل باشند و هم خود بنی‌هاشم متناسب با این دیدگاه با یکدیگر برخورد کرده و رعایت حرمت یکدیگر را در منظر جامعه حفظ می‌کردند. از این رو بنی هاشم چه شاخه علویان و چه شاخه عباسیان در ظاهر به یکدیگر احترام می‌گذاشتند. لذا عباسیان چنانچه قصد به شهادت رساندن اهل بیت(ع) را نیز داشتند، از روش‌های خشن استفاده نمی‌کردند؛ چراکه تقدس ایشان دچار آسیب می‌شد. بنابراین، زمانی که فردی از اهل بیت(ع) به شهادت می‌رسید، ولو اینکه دولت عباسی مقصر اصلی این جریان بود، اما عباسیان سعی می‌کردند که هیچ‌گونه ردپایی از خود به جای نگذارند تا حرمت بنی هاشم حفظ شود. لذا این قضیه که دوران اختناق و فشار خاصی در دوره عباسی وجود داشت، خیلی با واقعیت سازگار نیست. 

در بحث خدمت‌رسانی امام حسن عسکری(ع) به جامعه نکته اول اینکه منزل امام(ع) در سامرا خانه بزرگی بود که هم خادمان و هم وکلای ایشان در آنجا سکونت داشتند. این منزل بزرگ دو در داشت که یکی از دربها ویژه فقرا بود،‌ یعنی فقرا در برابر این در ایستاده و کمک‌های خود را به صورت روزانه دریافت می‌کردند. همچنین، افرادی از خود بنی هاشم یعنی شیعیان و حتی برخی از عباسیان نیز به خانه امام(ع) آمده و در موارد مختلف از ایشان کمک می‌گرفتند. این افراد بارها و بارها زمانی که نیازمند می‌شدند، نیاز خود را مطرح می‌کردند و امام(ع) به ایشان کمک می‌کردند. در برخی منابع نقل شده که برخی از افراد خاندان عباسیان نیز کمک‌هایی را از منزل امام حسن عسکری(ع) دریافت می‌کردند.

منزل امام(ع) مکان بزرگ و مناسبی برای نگهداری حیوانات خانگی بود و به همین دلیل در ایام عید قربان، گوسفندان زیادی خریداری شده و گوشت آن‌ها میان فقرا تقسیم می‌شد. گاهی اوقات امام(ع) مبلغی را در میان فقرای مناطق مختلف توزیع می‌کردند. ایشان همچنین، اموالی را برای وکلای خود در شهرهای مختلف می‌فرستادند و به ایشان می‌فرمودند که آن‌ها را در منطقه‌ای خاص میان فقرا تقسیم کنند. لذا ارتباط امام حسن عسکری(ع) با فقرا بسیار گسترده بود. 

امام(ع) در شهرهای مختلف محلی کاملا مخفی به عنوان خزانه و انبار داشتند که کمک‌هایی که باید بین افراد مختلف تقسیم می‌شد، در آن گردآوری شده و از آنجا میان افراد هر شهر تقسیم می‌شد. این خزانه‌ها بسیار مخفی بود؛ چراکه دولت عباسی اگر از وجود آن‌ها آگاه می‌شد، شخص مسئول این کار را تحت تعقیب قرار داده و به قتل می‌رساند.

امام حسن عسکری(ع) گاهی اوقات با علم امامتی که در اختیار داشتند، بدون اینکه حتی افراد نیارهای خود را مطرح کنند، به ایشان کمک ‌کرده و اموال یا مبالغی را برای ایشان ارسال می‌کردند. بخش دیگری از کمک‌های امام(ع) به یاران و افراد مختلف، در رابطه با حفظ جان ایشان بود که برای مثال به ایشان می‌فرمودند که در خطر هستید و بهتر است از منطقه محل سکونت خود نقل مکان کرده و به جای دیگری کوچ کنید. این جابجایی افراد در آن دوره متناسب با خطراتی که آن‌ها را تهدید می‌کرد، بود. لذا بارها رخ می‌داد که امام(ع) افراد را از شهری به شهر دیگر می‌فرستادند تا جان ایشان حفظ شود. ایشان همیشه جویای احوال نیازمندان بودند و به ویژه به بازماندگان خاندان ائمه پیشین خیلی رسیدگی می‌کردند. برای مثال ایشان بدون اینکه محمد بن علی بن ابراهیم بن امام کاظم(ع) نیاز خود را مطرح کند، از او دستگیری کردند. 

بارها اتفاق می‌افتاد افراد مختلفی مانند ابوهاشم جعفری نزد حضرت می‌آمدند و بدون اینکه چیزی مطرح کنند، امام(ع) با توجه به علم امامت خود نیاز آن‌‌ها را برطرف می‌کرد. امام(ع) انگشتر خود را به ابوهاشم بخشید و اموالی را به او اعطا کرد. در یکی از موارد، علی بن زید بن علی بن حسین بن زید بن امام سجاد(ع) نزد حضرت رفت و حضرت نیز که می‌دانست او به اسبی نیاز دارد، یک اسب به او هدیه کرد. گاهی در سامرا عباسیان نیز به خدمت حضرت می‌آمدند و نیاز خود را مرتفع می‌کردند. اسماعیل بن محمد از نواگان عبدالله بن عباس از خاندان عباسی بود که نزد امام آمده و کمک‌هایی را از ایشان دریافت کرد.  

رابطه امام(ع) با یارانشان رابطه‌ای عاطفی بود. ایشان گاهی اوقات با توجه به علم امامتی که داشتند، زمان فوت یاران را می‌دانستند و از پیش کفنی برای ایشان به عنوان هدیه ارسال می‌کردند. امام حسن عسکری(ع) نسبت به میهمانان غریبه نیز بسیار مهربان بودند، به گونه‌ای که هر زمان که میهمانی به منزل ایشان می‌آمد، حضرت ایشان را سکنی داده و حرمت زیادی برای ایشان قائل بود. به دلیل علاقه‌ای که مردم به بیت امام(ع) در سامرا داشتند، برخی افراد به سفارش و نذر پدر و مادر از شهرهای مختلف حرکت کرده و به خدمت امام(ع) می‌رسیدند. امام(ع) نیز می‌فرمودند تا کارهای خرید خانه و ... را به ایشان بسپارند. لذا رابطه مردم با امام(ع) بسیار دوستانه بود و حتی ترکان عباسی نیز ایشان را شخصیت ویژه‌ای می‌دانستند. وزرای عباسی نیز به جایگاه معنوی ایشان آگاه بوده و حرمت ویژه‌ای برای ایشان قائل بودند.

نکته مهم دوران امامت امام حسن عسکری(ع) درگیری‌های سیاسی است. این درگیری‌ها دلایل مختلفی دارد که یکی از آن دلایل، درگیری میان خاندان متوکل و خاندان واثق عباسی است. این دو طیف برمبنای اینکه بتوانند خلافت را به دست آورند، با یکدیگر درگیر بودند. زمانی که ترکان متوکل را کشتند، این وحشت در دل ایشان افتاد که ممکن است فرزندان متوکل انتقام بگیرند لذا سعی می‌کردند که فرزندان متوکل به خلافت نرسند. آن‌ها در اولین گام مهتدی، فرزند واثق را به خلافت رساندند. مهتدی نیز برنامه‌ای چید که کاملا خلاف نظر ترکان بود. مهتدی با اینکه به سیره حکومتی علی(ع) و سیره عبادی امام سجاد(ع) اظهار علاقه می‌کرد، اما به شدت علیه شیعیان فعال بود و سوگند یاد کرده بود که ریشه شیعیان را از بین ببرد. 

اختلافات عباسیان و ایجاد فضای باز برای شیعیان

درگیری خاندان متوکل و خاندان واثق سرانجام به این منتهی شد که مقتدی عباسی کشته شده و حکومت بار دیگر به معتمد عباسی از فرزندان متوکل رسید. این فضای درگیری میان خاندان عباسی شرایط و فضای بازی پیش آورد که امام حسن عسکری(ع) و اهل بیت(ع) بتوانند از آن استفاده کنند. برای مثال مهتدی عباسی پایتخت را از سامرا به بغداد منتقل می‌کند و ترکانی که او را به حکومت رسانده بودند، احساس خطر کرده و فرد دیگری را در سامرا به خلافت می‌نشانند و با بغداد درگیر می‌شوند و سرانجام بغداد شکست خورده و سامرا پیروز شده و ترکان در سامرا به پیروزی می‌رسند. این درگیری میان عباسیان باعث می‌شود که فضا تا حدودی برای امام(ع) و اهل بیت(ع) باز شود اما با این حال گزارشات تاریخی نشان می‌دهد که در همین زمان نیز افرادی در دربار به دنبال این هستند که هرطور شده برای حضرت و یاران ایشان مشکلاتی به وجود آورند که حتی مسئله قتل و غارت شیعیان نیز در این دوره مطرح بود.   

بخشی از مشکلات سیاسی مربوط به این مسئله بود که افرادی در دربار به نام پیشگو حضور داشتند که اخبار مختلف را از طریق علوم غریبه به خلفا می‌دادند که عموما هم درست از آب درمی‌آمد. یکی از این اخبار، خبر تولد فرزندی از اهل بیت(ع) بود که بنی هاشم (عباسیان) را از بین خواهد برد. این خبر را برخی از افرادی که به کتاب‌های ملاحم والفتن دسترسی داشتند نیز تأئید می‌کنند. وجود این خبر در دربار عباسی وحشت ایجاد می‌کند و لذا سعی داشتند که پیش از آنکه فرزندی به دنیا بیاید، امام حسن عسکری(ع) را به شهادت برسانند که البته موفق نشدند اما به هرحال پیگیر این مسئله بودند که امام(ع) را به شهادت برسانند. در منابع مختلف آمده است که دربار سخنان پیشگویان را می‌پذیرفتند و لذا به دنبال شهادت امام حسن عسکری(ع) بودند تا فرزندی از ایشان به دنیا نیاید.

امام حسن عسکری(ع) زمانی که فشار دستگاه عباسی زیاد می‌شود، به یاران خود اعلام می‌کنند که مسئله‌ای پیش نخواهد آمد. معتصم برای اینکه امام(ع) را به شهادت برساند به یکی از سرداران خود به نام سعید حاجب دستور می‌دهد تا امام(ع) را به کوفه ببرند و ایشان را در جایی به نام قصر ابن هبیره به شهادت برسانند که یاران امام(ع) متوجه این مسئله شده و امام(ع) را باخبر می‌کنند. امام(ع) در نامه‌ای به یاران تأکید می‌کنند که از نیت آن‌ها آگاه است اما پیش از آنکه ایشان به هدف خود دست پیدا کنند، هلاک خواهند شد.           

امام حسن عسکری(ع) در نامه‌هایی از مرگ خلفا خبر می‌دهند. برای مثال ایشان در نامه‌ای تأکید می‌کنند که معتز در سه روز آینده خواهد مرد. در منابع مختلفی از شرایط سیاسی آن دوران یاد شده و امام(ع) نگرانی یاران را از بین می‌بردند. در زمان مهتدی نیز وقتی او قصد شهادت امام(ع) را داشت، امام(ع) به یاران خبر می‌دهد که او طی چند روز آینده کشته خواهد شد که همین اتفاق نیز رخ داد. موضوع سیاسی آن دوران که خیلی مهم بود، شورش صاحب زنگ در سال 255 بود که دستگاه خلافت را با چالش بزرگی مواجه کرد که 15 سال طول کشید. دوران امام حسن عسکری(ع) اوج شورش زنگیان بود. گرایش به زنگیان در میان مردم نیز به دلیل پیشگویی‌های انجام شده و منتسب کردن خود به اهل بیت(ع) بسیار زیاد بود. البته با اینکه امام حسن عسکری(ع) بیان می‌کردند که صاحب زنگ از ما نیست، اما برخی شیعیان این‌گونه عنوان می‌کردند که امام(ع) تقیه می‌کند و صاحب زنگ با امام(ع) ارتباط دارد. 

ترویج کتب عبادی میان شیعیان

صاحب زنگ موفق شد تا اهواز، بصره و ... را تصرف کند و حکومت عباسی بارها از صاحب زنگ شکست خورد. عباسیان گمان می‌کردند که امام حسن عسکری(ع) با صاحب زنگ در ارتباط است درحالیکه این مسئله صحت نداشت و امام(ع) به شیعیان گفته بودند که ارتباطی با صاحب زنگ ندارد اما شیعیان این مسئله را به پای تقیه می‌گذاشتند. یکی از دلایل فشارهای سیاسی بر امام(ع) و اهل بیت(ع) موفقیت‌های صاحب زنگ بود که سرانجام در سال 270 کشته می‌شود. صاحب زنگ توانست فرماندهان بلندپایه عباسی را از بین برده و شهرهای مختلف را فتح کند. تهدید صاحب زنگ خطری جدی برای خاندان عباسی بود و با اینکه زنگیان برخی شیعیان راوی اهل بیت(ع) را به شهادت رساندند اما حکومت با این حال سعی داشت تا این‌گونه القا کند که میان امام(ع) و زنگیان ارتباطی وجود دارد. آن‌ها حتی ابوجعفر صبحی یکی از یاران امام(ع) را در اطراف بصره به شهادت رساندند اما دستگاه عباسی بر ارتباط امام(ع) با زنگیان تأکید داشت.

در دوره امام حسین عسکری(ع) برخی کتب در میان جامعه و شیعیان با عنوان کتاب عبادی رایج بود که بسیار نیز کوچک بوده‌اند. یکی از آن کتاب‌ها، کتاب «یوم و لیله» بود که مجموع دستورهای عبادی حضرت برای شبانه‌روز بوده است. این کتاب‌ها حاوی دعاهای مختلف و اعمال روزانه بوده‌اند که امام(ع) آن‌ها را به شیعیان سفارش کرده بود. این کتاب‌ها به صورت گسترده مورد استفاده قرار می‌گرفتند. همچنین، کتاب «التأدیب» که بدان همان کتاب «الیوم و لیله» می‌گفتند حاوی مستحبات و اعمال روزانه بوده است که از سوی امام(ع) به شیعیان سفرش می‌شد. کتاب «یوم و لیله» یونس بن عبدالرحمن یکی از این کتب بود که در این دوره مورد استفاده قرار می‌گرفت. احیای کتاب‌های یوم و لیله یکی از مواردی است که می‌تواند در دستور کار قرار گیرد تا خانواده‌های شیعیان بتوانند از آن‌ها در کنار کتاب مفاتیح‌الجنان استفاده کنند. 

امروز و در دوران ما گاهی نقل می‌شود که زیارت اربعین و دیگر زیاراتی که شیعیان بدان می‌پردازند آیا در فرهنگ اهل بیت(ع) بوده است یا خیر که پاسخ مثبت است. در دوران امام حسن عسکری(ع)، ایشان توجه ویژه‌ای به مسئله زیارت داشتند و به شیعیان تأکید می‌کردند که به زیارت امام حسین(ع) و امام رضا(ع) و دیگر ائمه(ع) بروند. ایشان گاهی اوقات برخی خادمان را برای زیارت امام رضا(ع) به طوس می‌فرستادند و به زوار مدینه تأکید می‌کردند که حتما به زیارت ائمه بقیع بروند. توجه به شجره امامت و ائمه پیشین یکی از تأکیدات امام حسن عسکری(ع) برای شیعیان بود و این سنت زیارت در این دوره از سوی امام(ع) خیلی مورد توجه بود. حتی از امام(ع) سوال می‌کردند که آیا می‌توانیم به هنگام نماز بر قبر ائمه سجده کنیم؟ و ... که امام(ع) در پاسخ به ایشان می‌فرمودند که برای نماز در مقابل قبر قرار نگیرید و سعی کنید تا در سمت چپ یا راست قبر بایستید.    
    
مسئله‌ای که در مورد زیارت اربعین از امام حسن عسکری(ع) نقل شده، منظور آن چیزی که امروز رخ داده، نیست. اما اهل بیت(ع) و امام حسن عسکری(ع) توجه زیادی داشتند که شیعیان به موضوع زیارت بپردازند. امام(ع) سعی فراوان داشتند تا از این طریق هویت جامعه شیعی را حفظ کنند. امام(ع) مصادیقی را برای حفظ هویت جامعه شیعی مطرح می‌کردند. برای مثال ایشان تأکید داشتند تا شیعیان انگشتر را به دست راست بیندازند. همچنین، امام(ع) می‌فرمودند که شیعیان اذان را به شکل پشت سر هم ادا نکنند و شمرده و شمرده و با فاصله بیان کنند که این شکل اذان یکی از نمادهای شیعیان در آن دوران بود. همچنین، ادای «بسم‌ الله‌ الرحمن الرحیم» با صدای بلند در نماز، زیارت امام حسین(ع) از جمله مسائلی بود که در آن دوران در میان شیعیان باب بود. منظور امام حسن عسکری(ع) از زیارت اربعین، خواندن زیارت اربعین از راه دور و در روز اربعین بود. این مسئله در منابع مختلفی بیان شده اما درباره خود رفتن به زیارت در روز اربعین در آن دوران گزارشی نیامده است.   

گفت‌و‌گو از مجتبی افشار 

انتهای پیام
captcha