مرضیه محمدزاده، مؤلف و پژوهشگر تاریخ اسلام در گفتوگو با ایکنا از خوزستان درباره سیره عملی و اخلاقی امام صادق(ع) گفت: در همه کتب رجال و سیره کمالات معنوی و سجایای اخلاقی امام صادق(ع) ذکر شده است؛ به طوری که نه تنها شیعیان درباره ایشان این کمالات را ذکر کردهاند، بلکه کتب اهل سنت نیز پر از روایات و احادیث در شأن و بزرگداشت امام صادق(ع) است. برای مثال منصور دوانیقی از خلفای عباسی درباره امام میگوید: «صادق(ع)، سرور، دانا و عالم و بازمانده نیکان اهل بیت پیامبر(ص) است. او مصداق آیه «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا» (فاطر، 32) است. او از برگزیدگان خدا و سبقت گیرندگان به نیکی است.»
وی اظهار کرد: زید پسر امام سجاد(ع) درباره امام صادق(ع) چنین مینویسد: «در هر زمانی مردی از ما اهل بیت است که خداوند با او بر خلق خود احتجاج میکند و حجت زمان ما برادر زادهام، جعفر است. آنکه او را پیروی کند، گمراه نشوند و آنکه مخالف وی باشد، هدایت نشود.» شیخ مفید درباره امام صادق(ع) مینویسد: «علمای اسلام، از وی به اندازهای روایت کردهاند که از هیچ یک از ائمه(ع) چنین روایت نکردهاند.»
محمدزاده به بیان عظمت شخصیت امام صادق(ع) در نگاه بزرگان اهل سنت پرداخت و گفت: ابوحنیفه یعنی نعمان بن ثابت کوفی، کسی که مذهب حنفی دارد. او متوفای سال 150 است و دو سال بعد از امام صادق(ع) از دنیا میرود. او میگوید: «من هرگز فقیهتر از جعفر بن محمد ندیدم. اگر آن دو سالی که در خدمت آن حضرت نشستم، نبود، هلاک شده بودم.» او دو سال شاگردی امام را کرد و این دو سال را برتر از تمام سالیان عمرش میدانست. ابن ابی العوجا از افراد زندیق است که درباره امام میگوید: «اگر در دنیا کسی وجود داشته باشد که هر وقت خواست در قالب جسد و هر وقت مایل بود، در قالب روح جلوه کند، او جعفر بن محمد است.» مالک بن انس یعنی رئیس مذهب مالکی(متوفای سال 174قمری) چنین مینویسد: «هر گاه جعفر را ملاقات کردم، در حال عبادت بود. جعفر از بزرگان عابدان و زاهدان روزگار است.»
این پژوهشگر افزود: جاحز(متوفای سال 255 قمری) از مشاهیر ادبای عرب درباره امام مینویسد: «جعفر بن محمد کسی است که علم و فقهش دنیا را پر کرده است. گفته میشود که ابوحنیفه و سفیان ثوری شاگردان او هستند. شاگردی این دو در اثبات عظمت علمی او کافی است.» ابی حاتم رازی نیز میگوید: «جعفر بن محمد، موثق بود. وثاقت او چنان ثابت و روشن است که هیچ کس درباره آن سؤالی مطرح نکرده است.» یعقوبی که جزء مورخین است نیز مینویسد: «جعفر بن محمد از همه مردم برتر و به دین خدا داناتر بود. دانشمندانی که از او شنیده بودند هر گاه از او روایت میکردند، میگفتند بزرگتر عالم به ما خبر داد.» ابن حبان شافعی که جزو فقها و محدثین قرن چهارم هجری است درباره امام میگوید: «جعفر بن محمد جزو سادات و بزرگان اهل بیت رسول خدا(ص) بود که فقها، علما و فضلا به احادیث او استناد میکنند. او در فقه و علم و فضیلت از سادات اهل بیت(ع) بود.»
نویسنده کتاب «جعفر بن محمد، امام صادق(ع)» خاطرنشان کرد: ابو نبیل اصفهانی که صاحب کتاب «حلیه الاولیاء» است، میگوید: «آن چنان خشوعی در برابر حضرت حق داشت که هیچ کس چون او نبود.» هجویری، صاحب کتاب «کشف المحجوب» و از عرفا نیز با کلمات سنگین عرفانی در مورد امام صادق(ع) سخن میگوید: «عالی حال، نیکوسیرت، آراسته ظاهر، آبادان سریرت، جمال طریقت، مزین صفوت و .... » پشت سر هم اوصاف امام را نام میبرد. چنانکه میبینید، فقها امام را بالاترین فقیه، متکلمان ایشان را برترین متکلم و عرفا ایشان را بالاترین عارف میشناسند. عطار نیشابوری صاحب کتاب «تذکره الاولیا» از عرفای اهل سنت نیز مینویسد: «من کتاب خود را با نام صادق(ع) شروع میکنم و از زندگی او خواهم گفت اگرچه باید درباره او کتابی جداگانه نوشت ولی میخواهم کتاب خود را متبرک کنم.» او در جایی دیگر مینویسد: «از او بیشتر از بقیه اهل بیت سخن طریقت گفته شده است و روایت از او آمده است. ایشان همه یکیاند. اگر صفت او گویم، صفت دوازده تن را گفتهام.» ابن عربی نیز سخنانی درباره امام دارد.
وی ادامه داد: ابن تیمیه که خود در مقابل اهل بیت قرار دارد، با احترام درباره امام صادق(ع) سخن میگوید: «امام صادق(ع)، از برگزیدگان اهل علم و دین است.» ابن خلدون مورخ و فیلسوف اندلسی در مقدمه کتاب خود با احترام از امام یاد میکند و مینویسد: «فردی به نام هارون بن سعید عجلی نزد من کتابی آورد که روایتهای امام صادق(ع) در آن بود. این علوم بر امام جعفر صادق(ع) و سایر امامان از راه کشف و کرامت که خاص ایشان است، حاصل شده است.»
محمدزاده گفت: همه او را به کرامت خُلق، دانش فراوان، بخشش بسیار و عبادات طولانی ستودهاند. میگویند همواره تبسمی بر لب داشت. اهل مزاح بود. ما این را درباره امیرالمؤمنین(ع) و دیگر ائمه نیز داریم که با اصحاب خود مزاح میکردند. شهامت و شجاعت داشت. شجاعت لزوما به معنی قیام و شمشیر به دست گرفتن نیست، شجاعت به معنی تسلیم خواسته حضرت حق بودن است؛ گاهی این تسلیم ایجاب میکند که امام با دشمن خود صلح کند. این نیز شجاعت است. ما باید این شجاعت و شهامت را در کلام ائمه در مقابل حاکمان ظالم ببینیم. هیچ یک از ائمه(ع) در مقابل حاکمان جور سکوت نکردند. احتجاجات امام صادق(ع) با منصور داونیقی از این قبیل است. او در مقابل منصور میایستد و حقانیت امیرالمؤمنین(ع) را اثبات میکند. نمونهها در شجاعت امام در دفاع از اهل بیت(ع) و شیعیان در کتب تاریخ فراوان است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه زهد امام صادق(ع) نمونه بود، گفت: ائمه(ع) زهد را در نداشتن نمیدیدند بلکه ترک وابستگی میدانستند. محمد بن طلحه شافعی درباره امام میگوید: «شنیدن سخنانش موجب زهد در دنیا میشد، اقتدای به او بهشت را در پی داشت، نور چهرهاش گواهی میداد از سلاله نبوت است. پاکی کردارش آشکار میساخت از ذریه رسالت است. دیدن او آخرت را به یاد ما میاندخت.» گفتهاند او در شمار برترین عابدان روزگار بود، وقتی میخواست نام رسول الله(ص) را به زبان بیاورد، با وضو این کار را میکرد. البته ائمه دائم الوضو بودند، اما ذکر میکنند که ما نام رسول الله(ص) را جز با وضو بر زبان نمیآوریم.
وی بیان کرد: ساعتهای عبادت امام مشخص بود و این ساعتها هم به چند کار مثل ذکر، تلاوت قرآن، نماز و بحثهای عملی اختصاص مییافت. امام جلسات علمی را در ساعتهای عبادت خود قرار میدادند.
این پژوهشگر تاریخ درباره علم و دانش امام صادق(ع) گفت: مقام علمی ایشان مانند دیگر ائمه(ع) است، اما ایشان به عنوان یک شخصیت علمی برجسته شناخته شده بود. کثرت دانش اندوزان در محضر امام این شخصیت علمی را نشان میدهد. امام از نوجوانی چنین بود و احتجاجات ایشان در دوره نوجوانی در کتب تاریخ موجود است. امام در مدینه تدریس میکردند. شاگردان ایشان از طیفهای مختلف هستند که به شاگردیشان در محضر امام، مباهات میکنند.
وی درباره بخشش امام صادق(ع) نیز گفت: امام به فقرای مدینه کمک بسیار میکردند. به شدت با احتکار مخالفت میکردند. امام خانه بزرگی در مدینه داشتند، غیر از افراد خانواده، غلامان و کنیزانی در خانه داشتند. به افراد زیادی در خانه خود رسیدگی میکردند. به همین دلیل خرید برای خانه به صورت کلی انجام میشد و خوراک یک یا دو ماه با هم صورت میگرفت. اما زمانی که میفهمیدند یکی از اقلامی که در خانه موجود است، در بازار کمیاب شده است، به گونه دیگر رفتار میکردند. زمانی که گندم در مدینه گران شد. حضرت سراغ مأمور خرید آمدند و پرسیدند: «گندم در خانه داریم؟» او گفت «به اندازه مصرف چند ماه داریم.» امام به او فرمود: «به اندازه نیاز امروز، گندم را نگهدار و بقیه را در بازار بفروش و فردا مانند مردم خرید میکنیم.»
محمدزاده در پایان گفت: امام توصیه میفرمود شکر نعمت را در کنار استغفار داشته باشید. میفرمودند: «سفیان وقتی خداوند به تو نعمتی داد، شکر آن را به جای آور و او را عبادت کن و اگر روزی تو به تأخیر افتاد، استغفار کن.» درباره صبر امام گفته شده است، عفو ایشان شامل دشمنانشان نیز میشد و به نقل از جدشان رسول خدا(ص) میفرمودند «در اثر عفو، عزت انسان زیاد میشود.» امام دیر به خشم میآمدند و با صبوری خود دشمن را وادار به تسلیم میکردند.
انتهای پیام