شیخ زکزاکی امامی دیگر است
کد خبر: 4175145
تاریخ انتشار : ۲۲ مهر ۱۴۰۲ - ۱۱:۲۹
استقبال شاعران ایران از رهبر شیعیان نیجریه

شیخ زکزاکی امامی دیگر است

شاعران فارسی‌زبان گروه هندیران در استقبال از شیخ ابراهیم زکزاکی؛ رهبر شیعیان نیجریه سروده‌های خود را قرائت کردند.

به گزارش ایکنا، در پی حضور شیخ ابراهیم زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه در ایران، مراسم پاسداشتی با حضور جمعی از اهالی ادب حوزه ایران فرهنگی، شامگاه جمعه ۲۱ مهر، با مدیریت علی‌رضا قزوه و اجرای سید مسعود علوی‌تبار به میزبانی گروه بین‌المللی هندیران با نام «امام آفریقا» برگزار شد. امیر عاملی شاعر و خوشنویس پیشکسوت کشورمان در ابتدای این نشست بیان کرد: حضرت امام خمینی با انقلاب سال ۵۷ تاریخ را تغییر دادند، انقلابی که باید به حق آن را انقلاب کبیر خواند.  اگر انقلاب ۵۷ نبود امروز صهیونیست‌ها این‌همه تحقیر نمی‌شدند و گنبد آهنین و هیمنه آنان به این شکل فرو نمی‌ریخت و در هم نمی‌شکست. حضرت امام(ره) را باید در گستره تاریخ مشاهده کرد؛ امامی که هنوز بسیاری از ابعاد او ورق نخورده‌اند. شیخ ابراهیم زکزاکی که امروز بت‌های شرک را با شیعه‌گری خودش در آفریقا درهم‌شکسته یکی از شاخه‌های همین درخت تنومند انقلاب حضرت امام خمینی(ره) است.

در ادامه این مراسم، سیدمسعود علوی‌تبار؛ شاعر و کارشناس تاریخ و تمدن ملل اسلامی به ایراد سخن پرداخت و بیان کرد: شخصیت و فعالیت‌های عظیم ابوشهدا شیخ ابراهیم زکزاکی، انعکاس بی‌نظیر انوار مکتب عاشورایی  حضرت سیدالشهدا آقا امام حسین(ع) در زاریا، نیجربه، آفریقا و سراسر جهان است. اخلاص، صفای باطن، ارتباط معنوی و نورانیت حضرت امام خمینی(ره) مانند اکسیری دل‌های میلیون‌ها عاشق و دلداده را در سراسر جهان  تبدیل به خزائن عشق الهی و حسینی کرد  که در این میان شیخ ابراهیم زکزاکی نمونه و مصداق بارز و مشهودی بر این مدعا است. او همان  کسی است که یک سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به همراه سی تن از دانشجویان نیجریه به ایران آمد و با مشرف شدن خدمت حضرت امام(ره)، اندیشه و تفکر انقلابی و دینی ایشان را به مردم نیجریه انتقال داد و  با عشق امام حسین(ع) سبب‌ساز گرایش میلیون‌ها نفر به مذهب شیعه و انقلاب اسلامی در آفریقا شدند. افرادی که دین و هویتشان در سایه انقلاب اسلامی احیاء مجدد شدند و جایگاه حقیقی خود را بازشناختند.

علوی‌تبار تصریح کرد: شیخ ابراهیم زکزاکی با عشق حسینی(ع) تشییع و آزادگی را در آفریقا توسعه و گسترش داد، و در این راه شاهد به شهادت رسیدن شش نفر از پسران خود به نام‌های حمید، حمید، حمد، احمد، محمود و علی حیدر بود. و خود نیز در این راه بارها زندانی گشت و اذیت و آزارهای فراوانی را متحمل گشت و هر بار استوارتر از قبل در مسیر خود گام برمی‌داشت.

به تعبیر شاعر فقید کشورمان مرحوم  استاد ابوالقاسم حسینجانی «کربلا، امکان جغرافیایی خاک است؛ و عاشورا، مکانت تاریخی انسان! آن‌وقت که نشاط کربلایی دریافته باشید، همان‌وقت عاشوراست.» شیخ زکزاکی هم به درستی نشاط کربلایی را با تمام وجود  دریافت و به تأسی از  سرور شهیدان، عاشورایی را برای خویش در این برهه از تاریخ رقم زد. ولایت‌پذیری و ایمان راسخ شیخ زکزاکی نشان داد که یگانه عامل سرافرازی و پیروزی جهان اسلام در وحدت و پرهیز از تفرقه و اعتصام به ریسمان عشق الهی است.

در این برنامه که با بداهه‌نویسی مسعود ربانی همراه بود، حضور و فعالیت شاعران و هنرمندانی همچون علی‌رضا قزوه، رضا اسماعیلی، امیر عاملی، مسعود ربانی، محمدعلی یوسفی، علیرضا حکمتی، سید مهدی بنی‌هاشمی، مسلم اسدالله، نغمه مستشار نظامی،  عارفه دهقانی، مریم فروزان کیا،  زهرا میریان کرمی، فاطمه نانی راد، مهسا ایمانی، زهرا آراسته نیا، خدیجه دیلمی، و زیبا فلاحی را به دنبال داشت. همچنین در این محفل شاعران جدیدترین سروده‌های خود را  در ستایش شأن و جایگاه شیخ زکزاکی ارائه دادند که تعدادی از آنها را با هم مرور می‌کنیم:

 

علی‌رضا قزوه

(بخشی از یک مثنوی بلند، در عظمت کار شیخ ابراهیم یعقوب زکزاکی)

کنون وقت آن شد که یاد آوریم

ز مردی بزرگ و دلیری عظیم

 یکی مرد دلداده اهل هوش

به میخانه عاشقی باده‌نوش

هم او شیخ یعقوب زکزاکی است

که اسطوره مردی و پاکی است

 به نیجریه شد رهبر شیعیان

بود مهتر و سرور شیعیان

 بود مسقط الراس او  «زاریا»

دیاری که شد عاقبت کربلا

  گره زد دلش را به عشق امام

که بر او هزاران  درود و سلام

 خمینی به پاریس چون شد روان

بیامد به دیدارش آن قهرمان

چو شد انقلاب عظیمی به پا

به ایران‌زمین آمد آن آشنا

 سوی قم روان شد پی کسب نور

خدا یار آن رادمرد غیور

که از سنت کهنه دل کنده بود

خدا را کنون برترین بنده بود

 دلش عاشق نور و افلاک بود

چو آبی دل خاکی‌اش پاک بود

چو او درسگاهش به سیصد رسید

ز دشمن به او ظلم بی‌حد رسید

 یکی جنبش و جوشش تازه کرد

جهادی بزرگ و بی‌اندازه کرد

 همه عاشقان را شد او رهنمون

رسیدند یاران به ده میلیون

به دلخستگان دست امداد داد

به عشاق درس جنون یاد داد

 به پا خاست با دوستان روز قدس

همه سوی میدان روان روز قدس

همه دشمنانش هراسان شدند

ز بس دوستانش فراوان شدند

 از این‌سو ببین شیخ آزادمرد

نترسید از زخم  روز نبرد

دم از قدس هر کس زند کشته‌ای‌ست

ز سرهای بی تن ورا پشته‌ای‌ست

 گر از اهل بیت آوری یک سخن

شود اهل بیتت همه در کفن

 مبادا که بر ما تبرزین زنی

دم از قدس ، حرف از فلسطین زنی

نشد زاکزاکی ز حق ناامید

سه فرزند دلبند او  شد شهید

 خودش زخمی و چشم او غرق خون

ولیکن ز اصلش نگشت او نگون

 نترسید از آتش و تیرشان

چه‌ها کرد بغض گلوگیرشان

مسلمانم ایرانی خاکی‌ام

من از دستبوسان زکزاکی‌ام

 

عبدالرحیم سعیدی راد

رو سفیدتر از پیشانی بلند تو نیست

ای شیخ سیه‌چرده!

که ابراهیم‌وار

با شش اسماعیل

به کربلای عشق رفتی.

و این تصویر شگفت تویی!

که با عمامه‌ای خونین

در کنار شش قربانی

راست‌قامت ایستاده‌ای

چون کوهی که آتشفشان به سینه دارد

و آرام

به «روح‌الله» لبخند می‌زند.

 

امیر عاملی

شیخ زکزاکی امامی دیگر است

در طریق شیعه گامی دیگر است

مردی از جنس بلوغ بیکران

عشق را معنی و نامی دیگر است

جرعه‌ای توحید دارد در کلام

این شهید زنده جامی دیگر است

پیرو خط اما و رهبری است

عشقبازان را سلامی دیگر است

می‌دهد بوی وفا، بوی بلال

کربلا را او قیامی دیگر است

 

سید مسعود علوی تبار

او مرد خدا یگانه‌ای افلاکی است

چون چشمه نور، او سراسر پاکی است

از نام و نشان او اگر می‌پرسی؟

او زاده شهر زاریا زکزاکی است

 

تو نفست را نجات از بند دادی

دل خود را به آن دلبند دادی

به حق  معنای تسلیم و رضایی

به راه عشق شش فرزند دادی

 

فاطمه نانی زاد

وقتی‌که در جان زلالت حبِّ دین باشد

در سینۀ دشمن شرار بغض و کین باشد

بی‌یاور و تنها به مولا اقتدا داری

از پرتواش بر باورت نور یقین باشد

دلخوش به دیدار بهارانی، نداری غم

حتی اگر برگ‌وبرت روی زمین باشد

چندین جوان دادی دلت آرام‌تر گردید

حاشا اگر از داغشان چین بر جبین باشد

ای هم‌قبیله! با غلام روسپید عشق

فریادهایت پاسخ هل من معین باشد

همواره در دنیا نوای نی‌نوا جاری‌ست

برپا عَلَم‌‌های قیامی راستین باشد

 

محمدعلی یوسفی

خمینی سیرتی‌ ای شیخ خوشنام

شدی با مشی او همراه و همگام

خود تو یک خمینی انقلابی

در آفریقا تو شیخا فتح بابی

مراد مردمان زاریایی

امام عاشقان آبوجایی

تو هستی صاحب نفس زکیه

امام عاشقان در نیجریه

چراغ روشن آن سرزمینی

امام عشقی و عاشق ترینی

تو فریادی، خروشی، انقلابی

تو در روشنگری چون آفتابی

در این غوغای رنگارنگ هستی

خدا، تنها خدا را می‌پرستی

به قربان بردی اسماعیل‌ها را

تو اجمالی همه تفصیل‌ها را

شهیدان، شاهدان انقلابت

گواه جلوه‌های عشق نابت

حمید و احمد و محمود و حیدر

حُمید و حمد و فرزندان دیگر

تو سرشاری ز عشق و شور و مستی

تو خود یک کشوری، بل قاره هستی

تو یک تن نیستی، یک ملتی تو

و شاید بیشتر، یک امتی تو

 

سید مهدی بنی‌هاشمی

بر بیرق شیعیان جلال آمده است

دوری به سر آمده، وصال آمده است

از قلب سپید آفریقا امروز

یک شیخ ز اولاد بلال آمده است

 

حسین عبدی

می‌شود خورشید باشد می‌تواند ماه باشد

هر کسی در حد خود باید چراغ راه باشد

در مدار عاشقی رسم ارادت نیست جز این

که مریدی با مرادش دائما همراه باشد

غالبا ابلیس از انسان کامل می هراسد

خواه ابراهیم باشد خواه روح‌الله باشد

شیخ ابراهیم زکزاکی شدن کار کمی نیست

شیعه باید اینچنین دلخواه و جان آگاه باشد

در حضیض افتاده ی نامردمان، حتما عزیز است

خواه در زندان بماند یا درون چاه باشد

از وجودش نیجریه فخر افریقا ست امروز

بارالها، دست ظالم از سرش کوتاه باشد

 

زهرا میریان کرمی

زاریا از مقدم گل‌های افلاکی پر است

از اذان نور شیعه، مهد بی‌باکی پراست

رهبری مانند ابراهیم، سبز وسربلند

هرگلستان ازصفای شیخ زکزاکی پراست

 

عارفه دهقانی

ساز دنیا، ساز غمناکی ست

شعرها از داغ ما حاکی ست

زیر پوتینهای وهابی

نیجریه، سینه اش خاکی ست

آنکه راهش را به خون رفتند

جز حسین، آرام دلها، کیست

کل ارض کربلا یعنی

شیعه هرجا هست، افلاکی است

حال و روز قلب ما حالا

حال و روز شیخ زکزاکی است

 

سید حکیم بینش

شاید

در مخوف‌ترین بندی‌خانه‌های دنیا

آزادی شکنجه شود

شاید در سلول‌‌های انفرادی اندیشه‌های تنگ

عدالت را در بند کشند

یا تو را شوک الکتریکی دهند که نگاه پشت عینکت را تعویض کنی

اما صدا را

نمی‌توان زندانی کرد

از دیوارهای بتونی می‌گذرد

اندیشه

زندانی تو نبودی شیخ زکزاکی

زندانی زندان‌بان تو بود

و آنانی که در دیواری تنگ‌ افکارشان محصورند

دنیا از تو می‌ترسند

همانگونه که از حسن نصر الله

از حزب الله

از حماس

راستی گنبد آهنین

این روزها بازیچۀ

بچه‌های مقاومت شده

پیشانی و بازوی آنان بوسیدنی است

 

زهرا آراسته

چشم تو به حق وا شد

پای نشر آن ماندی

از خطر نترسیدی

آیه ی ظفر خواندی

ما کجا و ادراکت

ای شکوه بی تسلیم

چشمه چشمه از زخمت

می‌تراوشد تسنیم

شش شهید دادی تا

مهر طاقتت باشد

زخم تو نشانی از

استقامتت باشد

عقل و صبر و بیداری

عاشقی، شرف، پاکی

از حماسه سرشار است

 شعر شیخ زکزاکی

خواب بی خیالی نه

بی‌تفاوتی هرگز

شرم پیش ظالم‌ها

می‌شود خط قرمز

ای سفیر روح‌الله

ای نمونه ایثار

دست تو چه برکت داشت

شد درخت تو پربار

بودنت نوید نور

مژده ی فرج داری

کاش مثل تو باشیم

اسوه فداکاری

 

صبا فیروزی

ای شیخ تو از سلاله پاکانی

هم عاشق و هم محافظ قرآنی

در راه خدا و حفظ آیین علی(ع) 

اسطوره ی شیعیان با ایمانی

 

انتهای پیام
captcha