به گزارش ایکنا، علی ثامنی، عضو هیئت علمی دانشکده الهیات دانشگاه شیراز، 2 آبان در نشست علمی «مبارزه امام حسن عسکری(ع) با جریان غلات و روایات مرتبط با آن»، که توسط انجمن علمی دانشجویی دانشکده الهیات دانشگاه شيراز، به مناسبت ولادت امام حسن عسکری(ع) برگزار شد، گفت: قرآن برخی گروههای مذهبی از جمله مسیحیان را از اینکه در دینشان غلو کنند نهی فرموده است؛ «يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ ۚ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَىٰ مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِنْهُ ۖ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ۖ وَلَا تَقُولُوا ثَلَاثَةٌ ۚ انْتَهُوا خَيْرًا لَكُمْ ۚ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ سُبْحَانَهُ أَنْ يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ ۘ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ وَكِيلًا»؛ ولی مطلبی ناظر به غلو درون دینی در قرآن نداریم.
وی با بیان اینکه غلو از بیرون در شیعه نفوذ کرد، افزود: در اهل سنت و درباره پیشوایان فقهی و سیاسی آنها باور به غلو را مشاهده نمیکنیم؛ در متصوفه که زادگاهش اهل سنت است اعتقاد به غلو دیده میشود، ولی تصوف یک باور دور از مذاهب اسلامی است و اصالت آن به پیش از اسلام برمیگردد و در بین هندوها رواج دارد. همچنین، غلو در شیعه بیشتر دیده شده است. اولین فرد غالی شیعه، عبدالله بن سبا بود که معتقد به الوهیت امام علی(ع) بود و در برخی از دورانهای دیگر ائمه(ع) شاهد این پدیده هستیم؛ چنانچه برخی اشخاص مانند ابوالخطاب درباره امام صادق(ع) غلو کردند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز با بیان اینکه بعد از او نمودهای ضعیف و گاهی قویتری را درباره این باور در شیعه شاهدیم، تصریح کرد: در دوره امام رضا(ع) با وجود اینکه ایشان ولیعهد بودند، شاهد ظهور چندانی از غلات نیستیم، زیرا اگر کسی در اینباره عرضاندام میکرد، امام به سرعت با آنان برخورد میکرد. ضمن اینکه خوف و خطر برای غلات بیشتر بود و واهمه داشتند.
ثامنی بیان کرد: هرقدر به ائمه متاخر یعنی از امام جواد(ع) به بعد میرسیم نقش غلات هم پررنگتر شد زیرا دسترسی مردم به ائمه(ع) کمتر شد و چون ارتباطات کمتر بود آنها میدان جولان بیشتری داشتند و احساس میکردند بیشتر به اهداف و مطامع دنیوی خودشان خواهند رسید. همچنین، ائمه(ع) به شدت با غلات برخورد کردند. ائمه از هر فرصتی برای آگاهیبخشی به شیعیان بهره بردند و کوتاهی در این عرصه نداشتند؛ یکی از کارهای غلات این بود که ائمه(ع) را خدا معرفی میکردند و گاهی یک پله پایینتر را هدف قرار میدادند و ائمه(ع) را پیامبر و نبی معرفی کرده و خودشان را به عنوان کسانی معرفی میکردند که مسئولیت تبلیغ و ترویج باورهای پیامبران را برعهده دارند.
وی با بیان اینکه منشأ چنین غلوی محدث بودن ائمه و اینکه القا و الهام به آنان صورت میگیرد بود، اضافه کرد: در برخی روایات هم به این مسئله اشاره شده است، در حالی که بین نبی و پیامبر با محدث بودن ائمه(ع) و در اصول کافی بین پیامبر و نبی و رسول تفاوت وجود دارد. یکی از انگیزههای مهم غالیان، مادی و مالی بود؛ چنانکه امام عسکری(ع) خطاب به سرکردگان غلو مانند ابن بابای قمی فرمودند اینها با ترویج این باور قصد نان خوردن دارند و اینکه دنیای خود را آباد کنند و از مردم استفاده مادی ببرند، چون هدایا، نذورات و وجوهات مردم را به اسم امام میگرفتند.
ثامنی افزود: از آنجا که در دوره معاصر دشمنان اسلام میدانند که این اعتقاد باطل چقدر نزد قاطبه مردم دنیا زشت است، برای مخدوش کردن چهره شیعه تلاش میکنند و از فرق انحرافی حمایت میکنند و آنها را رواج میدهند. لذا گاهی تصوف را تبلیغ و از آن حمایت مادی و مالی میکنند و از فرقه بهائیت که شکل متکامل بابیت و شیخیه است آشکارا حمایت میکنند که مرکز فعالیت آنها در شهر عکا در اسرائیل است. دشمنان فهمیدهاند که تبلیغ این فرق ضاله چقدر باعث بدبینی مردم به دین میشود. لذا آنان را به عنوان تابلوی اسلام جا میاندازند.
وی با اشاره به اینکه کار دیگر غلات روایت و حدیثسازی بوده است، ادامه داد: طوری این مسئله را بیان میکردند که فقط ما باب ائمه(ع) هستیم و این روایات را ایشان فقط به ما گفتهاند و ما ملاک سنجش صحت و نادرستی روایات ائمه هستیم؛ در روایات اهل سنت نقل شده است که شخصی در مورد امام صادق(ع) از بزرگان اهل سنت پرسید که ما شنیدهایم که روایات امام صادق معتبر نیست، او این موضوع را رد کرد و گفت برخی به نام او روایاتی را میسازند و به او نسبت میدهند و نمیگذارند شخصیت ایشان به خوبی معرفی شود، ولی اگر مردم شخصیت او را میشناختند، او را بهترین فرد روزگار مییافتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز با بیان اینکه در دوره امامین عسکریین(ع) امکان مراجعه شیعیان به محضر ایشان وجود نداشت و یا بسیار دشوار بود، لذا روایات ایشان عمدتاً مکتوب است، گفت: امام تلاش کردند تا مردم را از غلات برحذر کنند؛ یکی از جریانات غلات که از امام هادی(ع) شروع شد و تا الان ادامه دارد فرقه نصیریه به رهبری محمدبن نصیر است؛ او مدعی شد که پیامبری است که از سوی امام هادی(ع) منصوب شده و غلو و تناسخ را باور داشت؛ امام عسکری(ع) با نوشتن نامهای شیعیان را از او برحذر داشتند و فرمودند شیطان بر این شخص مسلط شده است.
ثامنی با بیان اینکه بیشتر فرقههای غالیان و حتی صوفیان امروزی ارتباط خاصی با اجنه دارند و همین سبب انحراف مردم میشود، اظهار کرد: همین ارتباط سبب میشود تا آنها از زندگی خصوصی مردم اطلاع بدهند یا این افراد را تحت فشار روحی قرار دهند و تصور کنند که آنها قدرت مافوقی دارند؛ امام عسکری(ع) در برخورد با این افراد غالیان و منحرفان را لعن کردند. مثلاً در مورد علی بن حسکه و قاسم بن یقطین فرمودند که خدا آنان را لعن کند؛ شیطان بر قاسم و حسکه نمودار و مسلط شده است. کسانی چون دهقان، عروة بن الیحیی بغدادی هم مورد لعن امام هادی و امام عسکری(ع) قرار گرفتند و امام به شیعیان هم دستور دادند که آنان را لعنت کنند و این لعن سبب مرزبندی میان شیعیان واقعی و غلات بود. علی بن حسکه معتقد بود که امام(ع) مانند خدا، قدیم و اول است و نماز و روزه و... معرفت امام هستند و وقتی شما امام را بشناسید، نیازی به نماز و روزه ندارید و به معرفت خدا دست یافتهاید. امام عسکری(ع) فرمودند خداوند انبیاء را جز با نماز و روزه و عبادات نفرستاده است و ما موظف به انجام این عبادات هستیم.
وی تأکید کرد: برای برخورد با این افراد، امام(ع) حتی دستور دادند اگر بتوانید آنان را مجروح کنید و بکشید البته تا جایی که دردسر برای شما درست نشود؛ مثلا در مورد امام هادی(ع) داریم که دستور قتل ابن حاتم قزوینی را صادر کردند و فرمودند کسی که او را بکشد بهشت بر او واجب است. بنابراین امام در درجه اول دنبال هدایتگری مردم بودند تا کسی به دام آنان نیفتد و روش دیگر هم برخوردهای دفعی بود؛ نشست و برخاست با آنان را حرام میفرمودند و حتی آنان را تکفیر کردند و به مباح بودن خون آنان دستور میدادند.
ثامنی با اشاره به جریان مفوضه، گفت: تفویض مقابل جبریه و تفویض وابسته معنایی غلو است؛ یعنی باورمندان به تفویض ائمه را خدا نمیدانند و آنان را امام میدانند، ولی معتقدند که پیامبران و ائمه تنها مخلوقات خدا هستند و سایر مخلوقات مانند انسانهای دیگر و آسمان و زمین و... هم از سوی خدا به ائمه تفویض شده است و روزی دادن به مخلوقات هم در دست ائمه است. گرچه این عقیده به اندازه غلو زشت نبود، ولی ائمه(ع) آن را رد کردند و شیعیان را از باورمندی به آن منع فرمودند. امام عسکری(ع) در مواجهه با این فرقه تلاش کردند مردم را بیدار کنند. مثلاً شخصی به نام ادریس بن زیاد کفرتوسایی دارای این عقیده بود؛ او میگوید به سامرا رفتم تا امام عسکری را ملاقات کنم، ولی امام عسکری در حالی که روی مرکب سوار بود در کوچه مرا دید و در اولین صحبت با من فرمود که خداوند توصیفی را که درباره فرشتگان در قرآن بیان کرد برای ما هم صدق میکند. ما بندگان مکرم و گرامیداشته خدا هستیم و از آنچه خدا به ما میگوید تخطی نداریم و هر چه خدا بگوید انجام میدهیم. کفرتوسایی میگوید آمده بودم تا عقیده خودم را ابراز کنم و با این سخنان باورم اصلاح شد. بنابراین امام نه تنها غالیان را نهی کردند، بلکه مفوضه را هم زیر سؤال بردند.
ثامنی تأکید کرد: پیامی که میتوانیم از نوع برخورد امام فرابگیریم، حساسیت ائمه به انحراف در باورهای شیعی بود و باید حساس باشیم و تصور نکنیم هر کسی آزاد است که هر طور بیندیشد و بنویسد. البته اختلاف نظر در مسائل دینی بحث دیگری است، ولی نباید به عقاید انحرافی اجازه رشد بدهیم.
انتهای پیام