
امیرعلی ابوالفتح، کارشناس ارشد مسائل آمریکا، در گفتوگو با ایکنا، درباره نوع کنشگری و بازیگری آمریکا در از ابتدای تحولات غزه تا به امروز گفت: ایالات متحده آمریکا در جنگ اخیر غزه خود را متعهد به دو مسئله میداند؛ اولین مسئله اطمینان از امنیت اسرائیل است تا اسرائیل به زعم خود در جنگ علیه تروریسم پیروز شود و لذا آمریکا هر کمک و حمایت سیاسی، تسلیحاتی، امنیتی، اطلاعاتی، مالی و انواع مشاوره به اسرائیل ارائه میدهد تا حماس یکبار برای همیشه از بین برود.
وی افزود: تعهد دوم آمریکا این است که جنگ فعلا از جغرافیای غزه به نقاط دیگر گسترش پیدا نکند و در این راستا نیروهای نظامی خودرا در منطقه تقویت کرده و دو ناو هواپیمابر به منطقه فرستاده و به حزب الله و ایران برای عدم حمله و ورود به جنگ پیامهای بسیاری ارسال کرده تا جنگ در منطقه غرب آسیا توسعه نیابد، زیرا گسترش جنگ به ضرر اسرئیل است و جنگیدن در چند جبهه هم آسیبپذیری اسرائیل را بالاتر برده، هم منافع آمریکا را در منطقه به خطر میاندازد و هم احتمالا پای بازیگران دیگری مانند روسیه و چین را هم به این ماجرا باز میکند.
بیشتر بخوانید:
ابوالفتح اظهار کرد: با گذشت زمان نیز نوعی تغییر را در ادبیات آمریکاییها پیرامون این جنگ شاهد هستیم. در روزهای ابتدایی جنگ آمریکاییها تمامقد پشت سر اسرائیل ایستادند و اعلام کردند اسرائیل حق دفاع از خود دارد اما شدت قساوت، نسلکشی و جنایات هولناک صهیونیستها در غزه آمریکاییها را وادار کرد در سیاست اعلامی خود نوعی انعطاف نشان دهند و از رعایت قوانین جنگ، وارد شدن کمترین تلفات به غیر نظامیان و ورود کمکهای بشردوستانه به غزه صحبت میکنند. حتی آمریکاییها که با برقراری چند روزه آتشبس در غزه مخالفت میکردند الان با یک تغییر ادبیات از عبارت «وقفه بشردوستانه» برای فراهم شدن فرصتی برای ورود کاروانهای کمکهای بشردوستانه به غزه سخن میگویند.
تغییر در سیاستهای اعلامی آمریکا
این کارشناس ارشد مسائل آمریکا بیان کرد: در مجموع باید گفت با گذشت حدود سه هفته از این جنگ، در سیاستهای اعمالی آمریکا در قبال اسرائیل تغییری ایجاد نشده اما سیاست اعلامی آمریکا با توجه به فشار افکار عمومی و شدت جنایات اسرائیلیها برای بهبود وجهه حقوق بشری و اخلاقی خود تا حدی تغییر پیدا کرده است و از عباراتی مانند همه فلسطینی ها حماس نیستند، حقوق ملت فلسطین و ... استفاده میکنند.
ابوالفتح درباره احتمال تأثیر فشار افکار عمومی بر وادار کردن آمریکا به جلوگیری از ورود زمینی نظامی گسترده اسرائیل به غزه گفت: شواهد و قرائن نشان میدهد دلیل اصلی آمریکاییها برای مخالفت با حمله زمینی اسرائیل به غزه به خاطر نگرانی از وضعیت حدود 200 گروگان در اختیار حماس است. اگر این گروگانها آزاد شوند شاید آمریکاییها مشکلی با حمله زمینی به غزه نداشته باشند اما باز هم این نگرانی و دغدغه را دارند که ارتش اسرائیل در تونلها و دالانهای زیرزمینی غزه گرفتار شود و تلفات انسانی زیادی بدهد و لذا چندان دغدغه حقوق بشری و فشار افکار عمومی را ندارند.
نگرانی آمریکا از تبعات حمله زمینی به غزه
وی تصریح کرد: در واقع آمریکاییها اگر مطمئن شوند گروگانها آسیبی نمیبینند و ارتش اسرائیل میتواند از پس یک جنگ زمینی بسیار سخت و دشوار در داخل غزه برآید، برگزاری چند تظاهرات و راهپیمایی گسترده در حمایت از فلسطین مانعی برای همراهی آمریکا با اسرائیل نخواهد شد، زیرا آمریکاییها هم معتقدند باید حماس به هر نحو و با هر هزینهای نابود شود اما این به شرطی است که با پرداخت این هزینه زیاد، این هدف محقق شود.
این کارشناس ارشد مسائل آمریکا یادآور شد: به بیان دیگر آمریکاییها در وضعیت فعلی نسبت به موفقیت این حمله زمینی تردید دارند و نگران آن هستند این عملیات انجام شود و اسرائیل تلفات بالا بدهد و در نهایت حماس هم باقی بماند یا گروههای رادیکالتر و تندروتر از حماس به تعبیر آنان، متولد شود و گرفتاریهای کنونی اسرائیل از وضعیت فعلی بیشتر شود.
غرب آسیا؛ همچنان جزو سه اولویت اصلی سیاست خارجی آمریکا
ابوالفتح در پاسخ به این سؤال که تحولات اخیر در فلسطین تا چه اندازه نشان داد که غرب آسیا همچنان یکی از اولویتهای مهم سیاست خارجی آمریکاست و مسئله تمرکز بر چین نتوانسته این منطقه را از اولویتهای آمریکاییها خارج کند، گفت: باید گفت تحلیلی که قبلا در فضای عمومی مطرح بود و ادعا میکرد آمریکا از غرب آسیا خارج میشود، خیلی خوشبینانه و دور از واقعیت بود.
وی با بیان اینکه آمریکا حضور نظامی خود را در منطقه کاهش داد، اما خارج نشد، گفت: در کنار آن این حضور آمریکا هم الزاما نباید با توپ، تانک و ناو هواپیمابر باشد بلکه این حضور در قالب قراردادهای اقتصادی، نظام بانکی و پولی و تعاملات سیاسی است و این مسائل همچنان منطقه را به آمریکا متصل نگه داشته است. در این وضعیت وقتی جنگی در منطقه رخ دهد یا امنیت اسرائیل به خطر بیفتد، باز هم آمریکا ناو هواپیمابر خود را به منطقه اعزام میکند اما اگر جنگی هم در این منطقه نباشد به معنای عدم تمرکز آمریکا بر این منطقه و معطوف شدن کامل تمرکز آن بر شرق آسیا نیست.
ابوالفتح در پایان با اشاره به اهمیت راهبردی سه منطقه غرب آسیا، شرق اروپا و شرق آسیا برای آمریکا گفت: بسته به شرایط و تحولات در هر یک از این سه منطقه، یکی از آنها اولویت بیشتری برای آمریکاییها پیدا میکند، مانند جنگ اوکراین که تمرکز بیشتر آمریکا را به سمت شرق اروپا برد اما این به معنای بیتوجهی به غرب آسیا و اسرائیل نبود و نیست. لذا تصور برخی تحلیلگران در خصوص خروج آمریکا از منطقه غرب آسیا، با واقعیتها همخوانی نداشت.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام