بررسی پیشینه تاریخی و تمدنی فلسطین و عوامل مؤثر در شکل‌گیری رژیم صهیونیستی
کد خبر: 4179264
تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۴۰۲ - ۱۳:۵۰

بررسی پیشینه تاریخی و تمدنی فلسطین و عوامل مؤثر در شکل‌گیری رژیم صهیونیستی

حاضران در نشست «فلسطین؛ پیشینه تاریخی و تمدنی» به تشریح ریشه‌های تاریخی سرزمین فلسطین، روند شکل‌گیری اسرائیل و بازیگران مؤثر در این اتفاق و روندهای تاریخی در روابط میان اعراب و اسرائیل پرداختند.

نشست «فلسطین؛ پیشینه تاریخی و تمدنی»

به گزارش ایکنا، نشست «فلسطین؛ پیشینه تاریخی و تمدنی» صبح امروز، چهارشنبه 9 آبان، در تالار امام حسین(ع) دانشگاه باقرالعلوم برگزار شد.
 
در ابتدا زهرا روح‌اللهی امیری با موضوع «نام‌بری از فلسطین؛ گذری بر منابع تاریخی متقدم» به ایراد سنخرانی پرداخت و گفت: چالش اصلی این است که به دلیل هژمونی رسانه‌های صهیونیستی، وجود سرزمین تاریخی فلسطین از سوی برخی انکار می‌شود.
 
وی در ادامه در تشریح چگونگی شکل‌گیری مرزهای سیاسی و سرزمینی فلسطین گفت: اساساً اسکان اولیه بشر در همه سرزمین‌ها براساس تجمعات جمعیتی بوده و یک طایفه یا قوم با توسعه جمعیت به سمت توسعه سرزمینی حرکت کرده‌ و به تدریج نام آن اقوام بر آن سرزمین حک شده است. با توجه به این فرایند اینکه در گذشته تاریخی کشوری به نام فلسطین وجود داشته، انتظار بیهوده‌ای نیست.
 

ریشه‌های تاریخی نام سرزمین فلسطین

 
روح‌اللهی امیری با بیان این سؤال که آیا نام فلسطین در منابع تاریخی بوده یا خیر، گفت: از منابع تاریخی اینگونه برمی‌آید که اولین اقوامی که در این سرزمین حضور پیدا کردند اقوام بدوی عرب(نبطی‌ها) بودند که حکومتی از قرن ششم قبل از میلاد مسیح تا قرن چهارم قبل از میلاد مسیح تشکیل دادند. بعد از این دوره، کنعانی‌ها و سامی‌ها در این منطقه مستقر می‌شوند. پس از آنها فلسطینی‌ها یا «فلسطی‌ها» در 1400 سال قبل از میلاد مسیح اقوامی بودند که در سواحل کنعان(در جنوب یافا تا سرزمین مصر) مستقر شده و زندگی می‌کنند. در کتیبه‌های پیدا شده از دوره حکومت رامسس دوم نام فلسطی یا فلسطیا آمده و این نام به مرور جایگزین نام کنعان شده است.
 
وی بیان کرد: لذا آمدن فلسطی‌ها قبل از حضور عبری‌ها و قبل از سال 1400 قبل از میلاد مسیح بوده و کسانی که ورود یهودیان را زمان‌سنجی کرده‌اند آن را در حدود این سال تخمین زده‌اند. این نشان می‌دهد عبری‌ها تنها قوم حاضر در این منطقه نبوده و قبل از ورود آنها تمدن‌های دیگری در این منطقه حاضر بوده‌اند و لذا عبری‌ها حق بیشتری از دیگران در این سرزمین ندارند.
 
روح‌اللهی امیری با تأکید بر تاریخ 7هزار ساله فلسطین براساس منابع باستان‌شناسی و متون مقدس گفت: نام فلسطین بعد از نام کنعان مطرح و فراگیر شد و قوم عبری بعد از آنها وارد این سرزمین شدند و از همان آغاز با اقوام ساکن در این سرزمین درگیر شدند. و لذا باید گفت منابع تاریخی گواهی بر آن است که هویت فلسطین از بین‌رفتنی نیست.
 

روندهای منجر به تشکیل اسرائیل  

 
در ادامه حسین ایزدی، به بررسی تحولات تاریخی منجر به تشکیل رژیم اشغالگر صهیونیستی پرداخت. 
 
وی با اشاره به پرتنش بودن منطقه خاورمیانه(غرب آسیا) گفت: این تنش و جنگ همیشگی در این منطقه از آخرین هزاره‌های قبل از میلاد مسیح وجود داشته است.
 
ایزدی اظهار کرد: در این منطقه از قرن 18 به بعد ثروت بسیار گرانبهای نفت و بعد از آن، گاز کشف شد که بسیار مورد نیاز اروپای تازه صنعتی ‌شده بود که این نیاز ما را به سمت درک بهتر روندهای منجر به تأسیس رژیم صهیونیستی سوق می‌دهد.
 
وی امپراتوری عثمانی را در کنار انگلیس یکی از بازیگران عمده در روند شکل‌گیری رژیم صهیونیستی خواند و گفت: این امپراتوری در سال 1516 میلادی جهت فتوحات خود را از اروپا به سمت سرزمین‌های اسلامی تغییر داد تا بتواند نظم سلطانی را در جهان اسلام برقرار کند.
 
ایزدی بیان کرد: از نیمه‌های قرن 19 میلادی روند زوال عثمانی سرعت گرفت و در این قرن عثمانی به مرد بیمار اروپا ملقب شد. از طرف دیگر رقبای اروپایی نیز در حال دندان تیز کردن برای گرفتن سرزمین‌های پربهای عثمانی بودند.
 

بازیگران مؤثر در شکل‌گیری رژیم صهیونیستی  

 
وی ابراز کرد: در دوره نزدیک به جنگ جهانی اول و پس از آن، موج ناسیونالیسم در اروپا شدت می‌یابد و در عثمانی نیز پیرو این موج، ترکان جوان ظهور می‌کنند و با کودتا سلطان عبدالحمید را کنار می‌زنند و شروع به ترکی‌سازی قلمرو عثمانی از جمله در سرزمین‌های عربی می‌کنند. این امر موجب واکنش اعراب شده و دولت‌های اروپایی نیز از این مسئله علیه عثمانی بهره گرفته و جبهه‌های جدیدی در میان عرب‌ها در مقابل عثمانی می‌گشایند.
 
ایزدی اظهار کرد: جریان دیگری که در اروپا از این موج ناسیونالیسم بهره برد، یهودیان ساکن اروپا بودند که محدوده سرزمینی خاصی نداشتند و در عین حال به شدت تحت فشار دولت‌های اروپایی و افکار عمومی بودند. «هرتزل» در چنین فضایی شروع به فعالیت برای اتحاد یهودیان و مشخص کردن یک سرزمین یهودی کرد که زمینه‌ساز ایجاد صهیونیسم بین‌الملل شد.
 
این استاد دانشگاه بیان کرد: صهیونیسم بین‌الملل یک پدیده کاملاً لاییک است که هیچ ارتباطی با مذهب و تلمود و روایات تورات ندارد و براساس ناسیونالیسم یهودی شکل گرفته است. به همین دلیل جوامع سنتی یهودی در اروپا به هرتزل روی خوش نشان ندادند و این باعث شد که بعدها مسائل مذهبی وارد صهیونیسم بین‌الملل شود.
 
وی با اشاره به نقش انگلیس در شکل‌گیری این رژیم مجعول گفت: ساختار دولت انگلیس غیر از برخورداری از منفعت در این اتفاق، بیشتر خود نیز یهودی بودند. برای انگلیس حفظ منطقه نفت‌خیز خاورمیانه بسیار حیاتی بود و آنها در دوره جنگ جهانی اول و پس از آن سعی کردند به هر قیمت این منطقه را حفظ کنند ولذا کمر به نابودی عثمانی بسته بودند.
 
ایزدی یادآور شد: در اواخر جنگ جهانی اول، به وعده‌نامه بالفور، وزیر خارجه وقت بریتانیا، به منزله تعهد آنها برای ایجاد یک کشور یهودی می‌رسیم که زمینه‌های حضور و مهاجرت یهودیان در فلسطین را فراهم می‌کند.
 
این استاد دانشگاه بیان کرد: پس از این اتفاق و در سال 1948 و خروج انگلیس از خاورمیانه در جامعه ملل طرح ایجاد دو کشور در سرزمین فلسطین مطرح می‌شود که صهیونیست‌ها به نوعی برای اولین و آخرین بار و تنها برای رسمیت پیدا کردن آن را می‌پذیرند و «بن گوریون» رسما تأسیس دولت یهود را اعلام می‌کند اما یکسال بعد آنها قتل عام وحشتناک دیریاسین را رقم می‌زنند و تمام تعهدات خود را در خصوص تشکیل دو دولت زیر پا می‌گذارند و از اینجا درگیری با فلسطینی‌ها برای راندن آنها از سرزمین مادری خود به شدت شروع می‌شود که این فجایع تا به امروز و جنگ اخیر غزه ادامه داشته است.
 
وی تصریح کرد: در حقیقت اسرائیل به یک منطقه برای نزاع جدی میان شرق و غرب تبدیل شده است که امیدواریم در پایان به سربلندی ملت فلسطین و ملت‌های اسلامی منجر شود.
 
حسین فلاح‌زاده، آخرین سخنران این نشست بود که روند روابط اسرائیل و کشورهای عربی را پس از تأسیس رژیم صهیونیستی مورد بررسی قرار داد.
 

مبارزه و سازش؛ دو کلان‌رویکرد اعراب در مواجهه با اسرائیل  

 
وی در ابتدا با اشاره به تأسیس این رژیم در سال 1948 میلادی گفت: این اتفاق سرآغاز منازعات شدید در منطقه میان اعراب و اسرائیل شد. در این سال‌ها اعراب با تشکیل اتحادیه عرب در سال 1945 میلادی در شرایط خوبی بودند و اولین درگیری در سال 1948 از سوی مصر، سوریه، اردن و عراق علیه اسرائیل از سه طرف آغاز می‌شود که یکسال ادامه پیدا می‌کند و اعراب با وجود تصرف برخی مناطق اما در نهایت راه به جایی نمی‌برند و طرفین با هم به توافق می‌رسند که این امر اسرائیل را جسور می‌کند.
 
فلاح‌زاده اظهار کرد: در سال 1949 سازمان ملل دولت اسرائیل را به رسمیت می‌شناسد و اسرائیل عضو سازمان ملل می‌شود که این یک نقطه قوت برای آنها و نقطه ضعفی برای کشورهای عربی است.
 
وی ادامه داد: درسال 1952 انقلاب مصر به پیروزی رسیده و جمال عبدالناصر به عنوان یک رهبرطرفدار ناسیونالیسم عربی در مصر به قدرت دست پیدا می‌کند. ناصر در سال 1956 با عقب نشاندن انگلیس، فرانسه و اسرائیل، کانال سوئز را ملی می‌کند. این مسئله روحیه جبهه عربی را در مقابل اسرائیل تقویت می‌کند. 
 
این استاد دانشگاه اضافه کرد: در سال 1964 سازمان آزادی‌بخش فلسطین(ساف) تأسیس می‌شود البته کشورهای عربی نمی‌خواستند ساف قدرت بگیرد و مسئله فلسطین را خودشان مدیریت کنند اما فلسطینی‌ها ناامید از اعراب تصمیم دیگری گرفته بودند. این یک اتفاق امیدبخش در روند تحولات فلسطین بود که متأسفانه ادامه نیافت و ساف نیز در نهایت از مبارزه دست کشید و به سمت سازش حرکت کرد.
 
وی در ادامه به جنگ شش روزه در سال 1967 میلادی پرداخت و گفت: در این جنگ مصر با کمک شوروی و همراهی سوریه، عراق و اردن، آماده یک حمله بزرگ به اسرائیل شده بود اما قبل از اینکه این حمله انجام شود، اسرائیل باخبر شده و صحرای سینا را بمباران می‌کند و مصری‌ها تلفات زیادی می‌دهند که به جنگ 6 روزه معروف می‌شود و اسرائیل چهار کشور عربی را شکست داده و صحرای سینا، بلندی‌های جولان، غزه و کرانه باختری را اشغال می‌کند. این جنگ وسعت اسرائیل را سه برابر می‌کند و موجب یأس و ناامیدی شدید کشورهای عربی می‌شود.
 
فلاح‌زاده اظهار کرد: سال 1970 جمال عبدالناصر از دنیا می‌رود و این اتفاق به نوعی به معنای خاموش شدن چراغ مصر در مسئله فلسطین است. در سال 1972 تعدادی از چریک‌های فلسطینی با حمله به محل استراحت ورزشکاران اسرائیلی در جریان المپیک مونیخ، 11 ورزشکار اسرائیلی را می‌کشند. 
 
وی ابراز کرد: در سال 1973 اتفاق مهمی در روند تحولات فلسطین رخ می‌دهد و در روز «کیپور» و ایام عبادت یهودیان، مصر با همراهی سوریه به اسرائیل حمله می‌کند. این آخرین تلاش دولت‌های عربی در مبارزه با اسرائیل بود که اسرائیل به مانند طوفان الاقصی دچار غافلگیری شد و 450 سرباز اسرائیلی کشته شدند اما در پایان جنگ دوباره اسرائیل موفق به مصر و سوریه می‌شود و آنها را عقب می‌راند.
 
این استاد دانشگاه یادآور شد: پس از این جنگ، دیگر جریان درگیری و مقاومت دولت‌های عربی با اسرائیل به نوعی به پایان خود رسید و از اینجا شاهد شکل‌گیری فضای مذاکره و سازش در روابط میان اعراب و اسرائیل هستیم که از حدود سال 1975 آغاز و تا امروز ادامه دارد و منجر به پذیرش رسمیت اسرائیل از سوی برخی کشورهای عربی و اسلامی شده است.
 

انقلاب اسلامی ایران، احیای فلسطین و مردمی‌سازی مقاومت 

 
فلاح‌زاده با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 میلادی گفت: این اتفاق به احیای مجدد مسئله فلسطین و رویکرد مقاومت انجامید و پس از انقلاب اسلامی بود که گروه‌های مقاومت در فلسطین و حزب‌الله لبنان شکل گرفتند. این امر به مرور به فروریختن توهم شکست‌ناپذیری اسرائیل انجامید که نقطه آغازین آن پیروزی حزب‌الله لبنان و اخراج اسرائیل از جنوب این کشور بود.
 
وی در پایان تأکید کرد: در حقیقت این بار مقاومت و مبارزه، نه از سوی دولت‌های عربی، بلکه در ذهن و اندیشه جوانان و ملت‌های عربی و اسلامی زنده شد و اگر این جریان مردمی مقاومت نبود ملت فلسطین برای همیشه تاریخ فراموش می‌شد. 
انتهای پیام
captcha